سرفصل های مهم
1بخش
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
،بوداپست، بوداپست
،ایستگاهِ بعدی، بوداپست
بوداپست ایستگاهِ بعدیه
بوداپست
بلیط، خانمها -
اوه، بفرمائین -
این از ماله من -
و من -
ماله منهم -
بفرمائین -
و ممنون، جوون
پسر، از تغییر چهره دادن متنفرم
این کفشهای پاشنه بلند دارن منُ بکشتن میدن
خیلیخب،ضایع نکن
نمیخوائیم انسانها رو با خبر کنیم
هی. دراک
الانه سکته کنم
تو یهپیشی خوبی -
من یهپیشی ملوس خوبم.
میو. میو
اوه، نه دوباره این دلقک نه
عصر بخیر، مسافران
پروفسور آبراهام وَن هلسینگم.
بله
یکی از وَن هلسینگها
طی قرنها، اجدادم نژاد بشر رو از شر هیولاها محافظت کردن
پس، میتونین حرفمرو باور کنین وقتیکه میگم هیولاهائی بین شما قائم شدن
اما نترسین ،چون من یهحرفهایم و میدونم چطوری این دیوهارو بکشم بیرون و دستشونُ رو کنم .
آتیش، بَده -
وای! ببخشید، دوستان
آخرش! آخر سر، اولش دراکولا رو میکشم و بعدش مابقی هیولاهارو
چرا هی اینکار رو میکنین؟
بابات، پدربزرگت، پدرِ پدر بزرگت؟
همهشونُ شکست دادم
آخه کی شما وَن هلسینگها میخوائین یاد بگیرین که دست از نفرت بردارین؟
هیچوقت
چون شما، هیولاها،
آه، جیک، جیک؟
چی؟ یهموش؟
آه! نمیتونی از دستم در بری، شاهزادهی تاریکی
تا ابد هرجا بری دنبالت میام
قسم میخورم، هیچوقت تا نابودت نکنم، آروم نمیگیرم
و.
هر.
هیولای.
دیگهای
آخ! اگه آخرین چیزی باشه که.
من.
آه. انجام میدم!
پسر، این یارو روی مُخه
شاید یهروز یهجائی باشه که هیولاها بتونن برن، تا از همهی این چیزا دور شن برن تعطیلات.
چمیدونم، شاید حتی ازدواج کنن.
چی میشه آخه؟
هوم؟ هیس، باشه.
کی این چیز شروع میشه؟
اوه، کاری کردی گریهشون دربیاد، واین
اوه، به جز این یکی کوچولوئه
اون سانیه. گریه نمیکنه
اوه گازم میگیره
لحظهی خیلی خاصیه، کارل
هرلحظه، ممکنه عروس زیبات توی راهرو قدم بذاره
اوه نه، دراک اون نمیاد
اوه، نگران نباش.
میویس باهاشه
مطمئنم همهچی تحتِ کنترله
میویس، همهچی تحتِ کنترله؟
آمم اره، فقط یهموردِ استرس قبل از عروسی
آه! اوهوم، همهچی خوبه
لطفاً، سعی کن آروم باشی، لوسی
من حواسم به همهچی بوده
عروسی قراره معرکه باشه
موضوع این نیست.
فقط از کجا بدونم که دارم کار درستی میکنم؟
دقیقاً میدونم چه احساسی داری
روزی که با جانی ازدواج کردم بهترین روز زندگیم بود، اما خیلی عصبی بود.
نه بهاندازهای که من عصبی بودم
و باید بابامرو میدیدی
یهوضعی بود داغون
اون شب از تابوتم بیرون نمیومدم
اما میدونست این اتفاق میوفته
مهم نیست اهل کجائی یا چقدر متفاوتی.
عشقواقعی یهبار توی زندگیت اتفاق میوفته و باید قدرشرو بدونی
آه. راست میگی
ممنون
خیلیخب. باشه
باشه. اوه
اوه. باشه. بله
بله
این صدارو شنیدی؟
آره. فکر میکردم توی اتاقش زندونیش کردیم -
همینطوره
وای! وای! سلام، مامانی.
سلام، بابا
دنیس
دنیس! تینکلز معرکه بود پس آزادش کردیم
آه! تینکلز، بشین
آه. فکر کی بود که بذاریم دنیس یههاپو داشته باشه؟
آمم. خودت؟
باشه.
تینکلز بیچاره
دنیس؟
ببین، عزیزم ، میدونم تینکلز رو دوست داری اما اجازه نداریم سگهامونُ
آه.
آه، یعنی حیواناتمونُ هرجائی بیاریم
باشه؟
باشه .
دیجی جسی جانی اینجاست
وقتشه به این زوج خوشحال خوشاومد بگیم آقا و خانم خارخاری
اووه! عروس و دوماد، همهرو دعوت میکنن تا بهشون توی ملحق بشن
دوست داری برقصی؟
خودشه؟
اوه! حالا اینجارو باش
توی جاهای خفنی، بخیه داره
خیلیخب، اصلاً راه نداره که باهات نسبتی داشته باشه، فرانک
خب، اون دخترعموی دستِ راستمه
ای! اوه
اوه! آه! حالا فهمیدم
فرانک میخواست ببینمت
ما از طریق دست جدیدم پسرعمو، دخترعموییم دوبار برداشته شد
آه، البته
این عضله بازو رو هر جا که باشه میشناسم
باخودش فکر کرده از اونجائی جفتمون مجردیم، ممکنه بهم بیاییم شاید بریم سَر یهقرار؟
قرار؟
اوه! خب، آه فقط موضوع اینه که، آه
واو! میز دیجی مقدسه
اوه عاشق این آهنگم
تو چطور؟
دارکولا؟
اوه ،کجا رفت؟
دراکولا!
دراکولا موضوع چیه، دراکولا، ازش خوست نمیاد؟
توهین نباشه، اما نمیتونی زیادی سختپسند باشی
صدساله یهقرار نداشتی
ببینین، دوستان ممنون که نگرانین اما این موضوع دستِ من نیست
فقط یهبار زینگ میاد سراغت و من عاشق شدم
دوره زمونه عوض شده، رفیق
حتی میتونی یکیرو پیدا کنی که باهاش پشت گوشیت زینگ بشی
چی؟
جداً؟
اوه. اوه نه، نه، نه، نه
حسابی سرم شلوغه.
میویس و دنیس و کلی خرت و پرت دیگه رو توی هُتل دارم
آمم، شماها اونُ شنیدین؟
“واقعاً گفت، “بلا، بلا، بلا
“من هیچ وقت نمیگم، “بلا، بلا، بلا
چطور میتونم کمکتون کنم ارباب تاریکی؟
آه دارم دنبال یهزینگ میگردم
باشه. عوض کردن آهنگ زنگ
نه، نه
دارم دنبال یهقرار میگردم
تاریخ، جمعه 13 جولایه
نه، نه، نه، نه
میخوام یکیُ ببینم
متوجه شدم
میخوای دلمهی چینی بخوری الان شوخیت گرفته؟
نمیفهمی؟
میخوام برم سرقرار
من تنهام
متوجه شدم سوسیس بولونا میخوای
چی؟
اونجا رو باش
یالا.
هوم؟
چه همه چشم
چقدر کم چشم
با شاخک حال نمیکنم
نمونهی مورد نظر پیدا شد؟
نه، نه، نه، نه
قبل از همهچی
وای! اهل بچهبازی نیستم. بهتره یهشغل داشته باشی و گربههام باید ازت خوششون بیاد
اوه نه.
اوه، واو، نه
بابا؟
اوه! میویس!
اوه. اینجا چیکار میکنی؟
فقط داشتم اتاق ماهِعسل رو چک میکردم و یهچیزی شنیدم
اوه، معذرت میخوام حشره کوچولوی من
من فقط داشتم اتاق زیرشیرونیرو تمیز میکردم
خیلی کثیفه، اه آره
اون کیه؟
پای گوشیای؟
چی این؟
فقط آه داشتم سعی میکردم یهخدمتکار پیدا کنم کمکت کنه.
خدمتکار؟
فکر میکنی
ممنون، بررسی میکنم و باهات تماس میگیرم.
خداحافظ
اوه!
اینکار رو نکردم.
من
بابا. دیگه هی ازم مخفیش نکن؟
مخفی کاری؟
کی؟
یعنی، چی؟ من؟
آره.
و میدونم موضوع چیه
آه. جداً؟
از زیاد کارکردن خستهای
اوه! باشه، آره
مچمُ گرفتی ،آره
هی، هُتل بزرگیه، میدونی؟
نمیشه به همهچی رسید
اما تو چطور
خودت حسابی سرت شلوغه
آره.
انگار حالا که بیشتر باهم ،کار میکنیم کمتر همُ میبینیم
اوه. آره. کاملاً حق با توئه
من خیلی زیاد کار میکنم، توهم همینطور
واقعاً باید یهاستراحتی به خودمون بدیم از همین الان شروع میکنیم
شببخیر
هنوز اینجام
اوه
اوه!
هی، عزیزم
واسهی شبِقرار آمادهای؟
اوه.
اشکالی نداره عزیزم
تو استراحت کن
میدونی، حق با باباست
به یهاستراحت نیاز داریم
باید دوباره همه باهم باشیم عین یهخانواده
عین قبلاً
خیلی کار کردین و خسته شدین؟
به یهاوقاتِ خانوادگی نیاز دارین؟
یههیولا هستین؟
پس به یهتعطیلات نیاز دارین، یهتعطیلاتِ هیولائی
بهعرشه خوشاومدین هواپیمائی گرملین
بس کن
شیشهرو تمیز کن
خانمها و آقایون، لطفاً به جلوی کابین توجه کنین
واسهی امنیت خودتون، لطفاً کمربندهاتونُ باز کنین
اوه. طی اتفاقی محتمل، دچار افت ناگهانی فشار بشیم اکسیژن دراختیارتون قرار میگیره.
میتونم اینُ واستون بذارم سرجاش، قربان؟
خیلیخب. ممنون.
نوشیدنی. خوراکی. نوشیدنی. نوشیدنی
نوشیدنی، خوراکی، خوراکی، خوراکی، نوشیدنی
آه! قهوه؟
ممنون میشم
میویس، لطفاً، داری شکنجهام میدی
میدونی از سورپرایز خوشم نمیاد
این یهسورپرایز باحاله
هیچ سورپرایز باحالی وجود نداره
فقط بهم بگو داریم کجا میریم
چرا توی هواپیمائیم؟
ما که میتونیم پرواز کنیم، میدونی؟
قدیما، مَردم سوار قطار میشدن
اون باکلاسه
البته، بابا. چهل ساعت توی یهاتاق ،اندازهی کمد لباس با تو و عمو برنی و سیگارهای بدبوش ،بحث سر اینکه کی جذابتره
كلئوپاترا یا نفرتی تی
اوه، نفرتیتی
خب بابا، ممنون
میویس، این یهسورپرایز خیلی معرکهایه
نمیتونم صبر کنم تا با کسائی که از همه بیشتر دوست دارم، وقت بگذرونم
اما التماست میکنم بهم بگو کجا داریم میریم
نه. من حواسم به همهچی هست پس، نیاز نیست نگران باشی
اخیراً خیلی خسته شدی
وقتشه استراحت کنی
خب ،اینطوری بهتر نیست
اوه آره. خیلی آرامشبخشه
میرم به اونی که میدونی، سر بزنم
زودی برمیگردم
باید برم دستشوئی
هی، اونُ دیدین؟
دنیس رفت دستشوئی
آه.
باشه
پیست
هی کجا میری؟
متن انگلیسی بخش
Budapest.
The next stop’s Budapest.
Budapest is the next stop.
Budapest.
Tickets, ladies.
Oop, here you go.
Here’s mine.
And mine.
Mine, too!
Here you go!
Thank you, young man.
Man, I hate wearing disguises.
These heels are killing me.
Okay, take it down a notch.
We don’t want to alarm the humans.
Psst.
Drac.
I’m about to und freak out!
You’re a nice kitty.
I’m und kitty-cat.
Meow.
Meow!
Oh, no, not this clown again.
Good evening, travelers.
I am Professor Abraham Van Helsing.
Yes.
One of the Van Helsings.
For centuries, my family has protected humanity from the evils of monsters.
So you can believe me when I tell you, there are monsters hiding amongst you!
But fear not, for I am a professional, and I know how to flush out these beasts and bring them into the light!
Fire bad!
Whoa!
Sorry, guys.
Finally!
First I kill Dracula, and then the rest of the monsters!
Why do you keep doing this?
Your dad, your grandfather, your great-great-granny.
I defeated them all.
When will you Van Helsings ever learn to let go of the hate?
Never!
Because you, monster, are a.
Eh, squeak, squeak.
What?
A mouse?
Ahhh!
You can’t run from me, Prince of Darkness!
I will hunt you for all eternity!
I swear I will never rest until I destroy you.
And.
Every.
Other.
Monster.
Ow!
If it’s the last thing.
I.
Ever.
Do!
Boy, that guy is annoying.
Maybe one day there will be a place where monsters can go to get away from it all, take a vacation.
Who knows, maybe even get married.
Wouldn’t that be something?
Hmm?
It’s okay.
Oh, when is this thing starting?
Aw, you made them cry, Wayne.
All except this little one Coochie-coochie.
That’s Sunny.
She doesn’t cry.
She bites.
This is a very special moment, Carl.
Any second, your beautiful bride is going to walk right down the aisle.
Oh, no, Drac, she’s not coming.
Oh, don’t worry.
Mavis is with her.
I’m sure everything is under control.
Mavey, is everything under control?
Um, yep, just a slight case of pre-wedding jitters.
Ahhh!
Yep, everything is fine here.
Please try to relax, Lucy.
I’ve taken care of everything.
The wedding is going to be perfect.
It’s not that.
Just, how do I know I’m doing the right thing?
I know just how you feel.
The day I married Johnny was the best day of my life, but I was so nervous.
Not as nervous as I was.
And you should have seen my dad.
He was a mess.
I wouldn’t get out of my coffin that night.
But he knew it was meant to be.
It doesn’t matter where you come from or how different you are.
A Zing only happens once in your life, and you have to cherish it.
Aw.
You’re right!
Thank you!
Okay.
All right.
Okay.
Oh.
Uh.
Okay.
I do.
I do.
Do you hear that?
Yes.
I thought we locked him in his room.
We did!
Whoa!
Whoa!
Hi, Mom.
Hi, Papa.
Dennis!
Dennis!
Tinkles was crying, so we let him out.
Ahhh!
Tinkles, sit!
Ah.
Whose idea was it to let Dennis have a puppy?
Um.
Yours?
Right.
Poor Tinkles.
Dennis.
Look, honey, I know you love Tinkles, but we’re not allowed to bring our dogs.
Uh.
I mean, our pets everywhere.
Okay?
Okay.
DJ Jazzy Johnny in the house.
It’s time to welcome the happy couple, Mr. and Mrs. Prickles!
Aw!
The bride and groom invite everyone to join them on the dance floor.
Care to dance?
Is that her?
Ooh!
Watch out now.
She got stitches in all the right places.
Okay, there’s no way that is related to you, Frank.
No, she’s my right arm’s cousin.
Ay!
Oh!
Oh!
Ah!
I see it now.
Frank wanted me to meet you.
We’re arm cousins, twice removed.
Of course.
I’d recognize that bicep anywhere.
He thought, since we’re both single, we might hit it off, maybe go on a date?
“Date”?
Oh!
Well, eh, it’s just that, eh.
Whoa!
The DJ booth is a sacred space!
I love this song!
Don’t you?
Dracula?
Oh, where’d he go?
Dracula?
What’s the matter, Drac, you didn’t like her?
No offense, but you can’t be too picky.
You haven’t had a date in 100 years.
Look, guys, I appreciate your concern, but it’s not up to me.
You only Zing once, and I did.
Times have changed, buddy.
You can even find someone to Zing with on your phone now.
What?
Really?
Oh.
Oh, no, no, no.
I’m far too busy.
I have Mavis and Dennis and the hotel, and bleh, bleh-bleh.
Um, did you guys hear that?
He actually said, “Bleh, bleh-bleh.”
I don’t say, “Bleh, bleh-bleh”!
What can I help you with, Lord of Darkness?
Eh, uh, I’m looking for a Zing.
Okay.
Changing phone ring.
No, no.
I’m looking for a date.
The date is Friday, July 13th.
No, no, no.
I want to meet someone.
Understood.
Are you kidding me right now?
Don’t you get it?
I want to go on a date!
I’m lonely.
You want baloney.
What?
Look at that hair.
Come on.
Ah.
Too many eyes.
Too few eyes.
Not into tentacles.
“Match found”?
No, no, no!
First things first.
Whoa!
I’m not into games.
You’d better have a job, and my cats have to like you.
Oh, no.
Oh, whoa, no.
Dad?
Oh!
Mavis!
Oh.
Uh, what are you doing here?
I was just checking on the honeymoon suite, and I heard something.
Oh, I’m sorry, my little bedbug.
I was just cleaning the attic.
It’s so dirty, ah, yes.
Who is that?
Are you on the phone?
What, this?
I was just trying to find a maid to help me with the mess.
A maid?
Who do you think.
Thank you, I’ll check your references and get back to you.
Goodbye!
Oh! I didn’t do it. I.
Dad.
Stop trying to hide it from me.
Hide?
Who?
I mean, what?
Me?
Yes.
And I know what it is.
Uh.
Really?
You’re stressed out from working too hard.
Oh!
Okay, yes.
You got me.
It’s a big hotel, you know?
Can’t get to everything.
But what about you?
You’re pretty busy yourself.
I know.
It seems like now that we’re working together more, we’re seeing each other less.
Ah.
Yeah.
You’re absolutely right.
I am working too much, you’re working too much.
We should really take a break, starting right now.
Night-night.
I’m still here!
Aw.
Oh!
Hey, honey.
You ready for date night?
Aw.
That’s okay, sweetheart.
You rest.
You know, Dad’s right.
We need a break.
We need to all be together again, like a family.
Like we used to.
Are you overworked and stressed out?
Do you need some family time?
Are you a monster?
Then you need a vacation, a monster vacation.
Welcome aboard Gremlin Air.
Stop it! Clean the glass!
Ladies and gentlemen, please direct your attention to the front of the cabin.
For your safety, please unbuckle your seat belts.
Ooh.
In the likely event we experience a sudden drop in cabin pressure, oxygen will be provided.
Can I stow that for you, sir?
All right.
Thanks.
Beverages.
Snacks.
Beverages.
Beverages.
beverages, snacks, snacks, snacks, beverages!
Ahhh!
Coffee?
That would be lovely.
Mavis, please, you’re torturing me.
You know I hate surprises.
This is a fun surprise.
There are no fun surprises.
Just tell me where we’re going.
Why are we on a plane?
We can fly, you know.
Back in my day, people took trains.
Now, that’s classy.
Sure, Dad.
Forty hours in a closet-sized room with you and Uncle Bernie and his smelly cigars, arguing who was more attractive,
Cleopatra or Nefertiti.
Nefertiti.
Okay, Dad, thank you.
Mavis, this is such an amazing surprise!
I can’t wait to spend time with the people I love most.
But I beg of you, tell me where we’re going!
Nope.
I’ve taken care of everything, so you don’t need to worry.
You’ve been so stressed out lately.
It’s time for you to relax.
Now, isn’t that better?
Oh, yes.
So relaxed.
I’m gonna go check on you-know-who.
I’ll be right back.
I have to go to the bathroom.
Hey, did you see that?
Dennis went to the bathroom!
Uh.
Okay.
Psst.
Hey, where are you?
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.