خرگوش سخاوتمند

توضیح مختصر: داستان کوتاه انگلیسی خرگوش سخاوتمند در رابطه با خرگوش باهوشی است که خانه‌ای بسیار عالی طراحی کرده بود که در یک زمستان سخت از گزند طوفان و سیل در امان ماند. این خرگوش در آن زمستان به حیوانات زیادی در خانه‌ی خود پناه داده بود که این حیوانات در بهار بعدی باعث نجات جانش شدند.

زمان مطالعه: 2 دقیقه

سطح: سخت

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»

فایل‌های ویدئویی و صوتی

ترجمه‌ی درس

خرگوش سخاوتمند

روزی روزگاری خرگوشییک خانه‌ی خارق‌العاده ساخت که در آن با خوشحالی زندگی میکرد. او آن‌چنان عالی خانه‌اش را طراحی کرده بود که وقتییک طوفان بزرگ آمد، که تقریباً همه‌ی جنگل را سیل فراگرفت، و موجب آب‌گرفتگی خانه‌ی خیلی از حیوانات شد، خانه‌ی او دست‌نخورده باقی ماند.

به‌زودی، حیوانات بیخانمان،یکی پس از دیگری، به درب خانه‌ی وی آمدند و از وی درخواست کردند که آیا میتوانند آن زمستان را در خانه‌ی وی بمانندیا نه. او هر ملاقات‌کننده‌ای را به داخل دعوت کرد و رفته‌رفته خانه پر شد تا جایی که هیچ اتاق خالی نمانده بود. این رنج مشقت اصلاً خرگوش را ناراحت نکرد، زیرا او احساس میکرد که بخشنده است.

یک روز در بهار وقتی همه‌ی حیوانات به خانه‌های خود برگشته بودند، خرگوش داشت در طول مسیری بی فکرانه این‌وروآن‌ور میجهید، که متوجه نشد کهیک سیاه‌گوش به انتظار وی نشسته بود.یکی از حیواناتی که زمستان را در خانه‌ی خرگوش سپری کرده بود این قضیه را دید و درست به‌موقع به خرگوش هشدار داد و با داد زدن خرگوش را دعوت کرد که به‌سرعت در خانه‌ی وی پناه بگیرد.

سیاه‌گوش آن خانه را ویران کرد، اما خرگوش موفق شد که بگریزد و بدود تا در خانه‌ی دوست دیگری پناه بگیرد. در طول آن روز، سیاه‌گوش از لانه‌ای به لانه‌ی دیگر، از غاری به غار دیگر، به تعقیب خرگوش پرداخت. اما خرگوش هر بار، با کمک تمامی دوستانی که در زمستان به آن‌ها پناه داده بود، موفق میشد که جان خودش را حفظ کند.

او فوق‌العاده احساس خوشحالی میکرد. نه‌تنها به خاطر اینکه از دست سیاه‌گوش فرار کرده بود، بلکه به خاطر اینکه به خاطر بخشش خود، دوستان زیادی را در جنگل برای خود درست کرده بود.

لغات مهم:

Fantastic: خارق‌العاده

Warren: جای نگاهداری خرگوش و جانوران دیگر

Flooded: سیل گرفتن، آب‌گرفتگی

Untouched: دست‌نخورده

Gradually: رفته‌رفته

Discomfort: زحمت و سختی

Bother: اذیت کردن

Generous: بخشنده

Hopping: جهیدن

Absent-mindedly: بی فکرانه

Warn: هشدار دادن

Take shelter: پناه گرفتن

Destroy: ویران کردن

Manage: موفق شدن

Escape: گریختن

Burrow: لانه

Cave: غار

Enormously: فوق‌العاده

متن انگلیسی درس

مشارکت‌کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.