1بخش

: لوکا / بخش 1

لوکا

6 بخش

1بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

ببین، توماسو حتماً باید بریم نزدیک جزیره ماهیگیری؟

تو بیش از حد نگرانی

نمیدونم

اگه داستان‌های قدیمی واقعی باشن، چی؟

اوه، بس کن، جاکومو

تو واقعاً به هیولاهای دریایی باور داری؟

چیزهای عجیب زیادی توی این آب‌ها دیده شده

اون‌ها فقط یک مشت داستانه

خرافه‌هایی که میخوان جلوی ما رو برای پیدا کردن یک مکان خوب ماهیگیری بگیرن

ولی توماسو

مشکلی پیش نمیاد

حالا بهتر شد

اون دیگه چیه؟

نتونستی بزنیش… باید فرار کنیم تا برنگشته سراغمون

گفتم که اون‌ها واقعین

چه هیولایی بود

واقعاً ترسناک بود

ماهی‌ها فرار کردن

ماهی‌ها فرار کردن

نه، نه، نه

مامان پدرم رو درمیاره

کاترینا

وایستا

وای! صبح بخیر آقای برانزینو

راستی، شرمنده

حال خانم برانزینو چطوره؟

سلام لوکا

ببخشید خانم… احیاناً شما

بله

چوزپه، برگرد اینجا ببینم

میخوای مثل دوستت انریکو فرار کنی؟

چون بذار یه چیزی بهت بگم

اون یا تا الان مُـرده

یا یک جایی اون بیرونه

و دنیا رو می‌بینه

ولی به احتمال زیاد مُرده

اوووه… خیلی‌خب، همه جمع شدن

مونالیزا، چرا داری لبخند میزنی؟

کس دیگه‌ای هم اونجاست؟

چوزپه

الان درباره چی حرف میزدیم؟

از دست تو، چوزپه

خیلی‌خب… بریم

سلام

صبح بخیر

سلام خانم آراگوستا

سلام لوکا

صبح بخیر

صبح بخیر

خب… امنه

اگه چیزی لازم داشتین بهم بگین

کسی کاری نداره؟

نه؟ خیلی‌خب

جوزپه

اوه… هان؟

هیولاهای زمینی! همه زیر سنگ قایم بشین

ها؟ لوکا

ناهار آماده‌ست

الان میام

برین! باید برگردیم خونه

دو دقیقه دیر کردی

قایق رد شد؟

ها؟ آه

مخفی شدی؟

بله، مامان

چون حتی اگه یک لحظه هم ببیننت

فکر کردی میان باهات دوست بشن؟

نه

یا باهات گپ بزنن

من…

معلومه که نه … نه

اون‌ها فقط میخوان ما رو بکشن

اوهوم

فقط خواستم مطمئن بشم که این‌ها رو میدونی

ممنون، مامان

بچه که بودم هر چند هفته یکبار، یک قایق رد میشد تازه این رو هم بگم که اون زمان موتور نداشتن

یک مشت هیولای زمینی بوگندو پارو به دست بودن

سلام مامان‌بزرگ

ولی… سلام عزیزم

سلام بابا

لوکا

پینچی پنسا رو ببین. داره پوست میندازه

خارق‌العاده‌ست

به این میگن یک خرچنگ نمایشی قهرمان

عالیه

هی، هی

توی چشم‌هاش نگاه نکن

ببخشید

نمیخواد معذرت خواهی کنی

متوجه ضعفت میشه

اوه! لوکا، بیا بشین غذات رو بخور. یالا

امسال باید توی مسابقه خرچنگ‌ها خانواده برازینو رو شکست بدیم

همه فکر میکنن بیانکا برازیرنو خیلی کار درسته چون خرچنگ‌هاش جایزه می‌برن و خوب بلده صدای دلفین دربیاره

کاری نداره که

همه میتونن

مگه نه؟

نمیدونم دلفین‌‌ها چرا همچین صدایی از خودشون درمیارن

خب چرا درست صحبت نمیکنن؟

لوکا

جان؟

چی ذهنت رو درگیر کرده؟

عه… عه.. خب داشتم فکر میکردم

قایق‌ها از کجا میان؟

شهر هیولاهای زمینی

بالای سطح آب

یکبار یکی‌شون رو توی ورق بازی بُـردم

مامان !

این چه حرفیه میزنی؟

به اندازه کافی بزرگ شده که این حرف‌ها رو بشنوه

شما رفتین روی زمین و تغییر شکل دادین؟

نه! نه! بسه! این صحبت رو تموم کنین

فقط کنجکاو بودم

جدی؟

خب ماهی‌های کنجکاو شکار میشن

ما نه در مورد زمین صحبت میکنیم نه فکر، نه بحث، نه خیال پردازی نه حتی نزدیکش میشیم. فهمیدی؟

بله مامان

بیا… برگرد سر کار

هی

توی چشمام نگاه کن

میدونی دوستت دارم، مگه نه؟

آره مامان

تو هم مثل من نگرانشی؟

نه، ممنون. سیر شدم

ها؟ امم… وای.. ام… ام…. پخ… ها؟

نگران نباش. من انسان نیستم

اوه! خدا رو شکر

بیا، این رو نگه‌دار

اوه…این اطراف زندگی میکنی؟

اینجا؟

نه، نه

فقط اومدم دنبال وسایلم

اوه… هی! وایستا اون مال منه

قربان؟ نیزه‌تون رو یادتون رفت و

اوه، آره! ممنون

چی؟

چه کار داری میکنی؟

نه، نه

آه… نه، نه

کمک

بار اولته؟

معلومه !

من بچه خوبیم

هی، آروم باش

نفس بکش

وای

خوبه؟ باحال نیست؟

نه

خیلی هم بده من نباید اینجا باشم

روز خوش

ممنون

باز هم… روز خوش

دوباره…مامان بزرگ شما واقعاً رفتین

خیلی‌خب، بچه‌ها… این اسموکاست

بله… اون جانشین منه… فهمیدین؟

عجب

آه! تماشای این صحنه واقعاً سخت بود

بیا

دنبالم بیا

وای… وایستا ببینم

انگار دُمم هنوز سرجاشه

آره، بهش میگن دم خیالی

بهش عادت میکنی

درسته… راه رفتن

نگران نباش، شانست گرفته

من اوستای راه رفتنم

برای شروع، همه چیز رو بذار روی هم

مثل یک مشت سنگ

عالیه! یعنی بدک نیست، بگذریم

خب، راه رفتن دقیقاً مثل شناست

ولی دیگه پره و بال نداری

البته آبی هم در کار نیست

به جز این‌ها، دقیقاً مثل همن

یه امتحان بکن

نه، نشد… دوباره

سعی کن سرت رو بیاری جلوتر

نه، شکمت

این … اینکه شد دراز کشیدن

این چطوره؟

بدون این که فکر کنی، یک قدم بردار

نه، نه، بهش فکر نکن

نمیدونم چطور به چیزی فکر نکنم

خیلی‌خب،خیلی خب … نگاه کن

پات رو بگیر به اون سمتی که میخوای بری… خب؟

و بعد قبل از این که بیوفتی خودت رو بگیر

آره، همینه

هه… خوبه. خوبه

آره. آره

دارم… یاد میگیرم

بدک نبود بچه‌جون

آلبرتو اسکورفانو

لوکا پاگورو

یک چیز مربوط به انسان‌هاست

من متخصص این کارهام

معنیش چیه؟

همین حرفی که زدی

بیا… کلی چیزهای دیگه نشونت میدم

خدای من

تو اینجا زندگی میکنی؟

آره… با بابام

اون اکثراً اینجا نیست و تقریباً هرکاری که بخوام میکنم

خطرناک نیست؟

آره، حرف نداره

همه چیزهای باحال روی سطح زمینه

مثل چی؟

هوا

جاذبه !

یا همون افتادن

آسمون… ابرها…خورشید

وای… نگاهش نکن

شوخی کردم.

حتماً نگاهش کن

بعدش، وسایل انسانی

وای… همونطور که میبینی من خیلی وقته دارم کلکسیونم رو جمع میکنم

هر سوالی داشتی ازم بپرس

آره…دستگاه خانم خواننده جادویی

متاسفانه خرابه

اوه !

تو درستش کردی

اون چیه؟

اون خفن‌ترین چیزیه که انسان‌ها درست کردن

وسپا

وای

می‌شینی روش و هرجایی که بخوای میبرتت

همه‌جای این دنیای بوگندو

“وسپا یعنی آزادی”

ها؟ هوهوهو… آره

خیلی خفنه، مگه نه؟

اوه… آره… هان

میخوای یکی بسازی؟

همه قطعاتش رو داری

راستی میگی، قطعاتش رو دارم

یه وسپا میسازم !

میخوای کمک کنی؟

من؟

آره

صبر کن. نه، نمیتونم

باید برم خونه.

همین الان؟

آره، اگه مامان بابام بفهمن اینجا بودم

اوففف…خیلی بد میشه.

ممنون ولی

متن انگلیسی بخش

Listen, Tommaso, do we really need to fish near the island?

Eh, you worry too much.

I don’t know.

What if the old stories are true?

Oh, come on, Giacomo.

You really believe in sea monsters?

Too many strange things have been seen in these waters.

They’re all just stories.

Tall tales to keep us away from a great fishing spot.

But, Tommaso.

We’re fine.

Ah, that’s more like it.

What is that?

You missed.

Let’s go, before it comes back for us.

I told you they were real.

Oh, what a monster!

Horrifying!

Fish out of the barn!

Fish out of the barn!

No, no, no!

Mom’s gonna kill me!

Caterina!

Wait!

Whoa!

Oh, good morning, Mr. Branzino.

And also, I’m sorry.

Well, how’s Mrs. Branzino?

Hi, Luca.

Excuse me, ma’am.

Have you.

Yes.

Giuseppe, get back here!

You want to run off like your buddy Enrico?

Because I’ve got news for you.

He’s either dead, or he’s out there.

Somewhere.

Seeing the world.

But he’s probably dead.

Phew.

Okay, that’s everyone.

Monalisa, why are you smiling?

Anyone else in there?

Giuseppe.

What did we just talk about?

Oh, Giuseppe.

All right.

Let’s head out.

Hello.

Good morning.

Hi, Mrs. Aragosta.

Hey, Luca!

Good morning!

Morning!

Okay.

All clear.

Let me know if you need anything.

Anyone?

No?

Okay.

Giuseppe.

Oh.

Huh?

Land monsters!

Everybody, under the rock!

Huh?

Luca!

Lunch is ready!

Be right there!

Come on!

We gotta get back.

You’re two minutes late.

Was there a boat?

Huh?

Uh.

Did you hide?

Yes, Mom.

Because if they catch even a glimpse of you.

You think they come around to meet new friends, huh?

No.

Make small talk.

I.

I don’t.

No.

They’re here to do murders.

Uh-huh.

So, I’m just making sure you know.

Thanks, Mom.

When I was a kid, we’d go weeks without seeing a boat, and let me tell you, they did not have motors.

Just a sweaty land monster with a paddle.

Hi, Grandma.

Mwah.

Hey, Bubble.

Hi, Dad.

Luca!

Look at Pinchy-pessa.

She’s molting.

Oh, it’s magnificent.

Now, here’s a champion show crab if I ever saw one.

Oh, nice.

Whoa, whoa, whoa!

Don’t look her in the eye!

Sorry.

But don’t apologize.

She can sense weakness.

Oh!

Come eat, Luca.

Come on.

We better beat those Branzinos at the crab show this year.

Everyone thinks Bianca Branzino’s so great with her prize-winning crabs and amazing dolphin impression.

Please!

Anyone can do that.

Right?

I don’t know why dolphins even sound like that.

You know, why don’t they just talk?

Luca.

Huh?

What’s on your mind?

Uh.

Uh.

Well, I was just wondering.

Where do boats come from?

The land monster town.

Just above the surface.

I beat a guy at cards there once.

Mom!

What are you doing?

He’s old enough to hear about it.

You’ve been to the surface and done the change?

No!

No!

The end!

Shut it down!

I was just curious.

Yeah?

Well, the curious fish gets caught.

We do not talk, think, discuss, contemplate, or go anywhere near the surface!

Got it?

Yes, Mom.

Here.

Now let’s get back to work.

Hey.

Look me in the eye.

You know I love you, right?

I know, Mom.

We’re a little worried about him, right?

No, thanks!

I’m full.

Huh?

Hmm.

Whoa.

Hmm.

Hmm.

Boo.

Huh?

It’s fine.

I’m not human.

Oh!

Thank goodness.

Here, hold this.

Uh.

Do you live around here?

Down here?

No, no, no.

I just came for my stuff.

Ooh.

Uh, hey!

Wait, that’s mine!

Sir?

You forgot your harpoon and.

Oh, yeah.

Thanks!

What?

What are you doing?

No, no!

Ahh!

Oh, no!

Help me!

First time?

Of course it is!

I’m a good kid!

Hey, relax.

Breathe.

Whoa.

Well?

Isn’t it great?

No!

It’s bad, and I’m not supposed to be up here.

Good day.

Thank you.

Good.

Good day.

Again.

Grandma, did you really go up to the.

Okay, everyone.

This is, uh, Smuca.

Yeah.

He’s in charge now.

Got it?

Wow.

Aah!

That was hard to watch.

Here.

Come on.

Whoa.

Wait.

It feels like it’s still there.

Yeah, that’s called phantom tail.

You’ll get used to it.

Right.

Walking.

Don’t worry, you’re in luck.

I basically invented it.

To start, stack everything one on top of the other.

Like a pile of rocks.

Great!

I mean, fine, whatever.

Now, walking is just like swimming.

But without fins Or a tail.

And also, there’s no water.

Otherwise, it’s like the exact same thing.

Give it a try.

That’s not it.

Try it again.

Oh, try to lead with your head.

No, more belly.

That’s.

That’s lying on the ground.

How about this?

Just take a step without even thinking about it.

No, no, no, don’t think about it.

I don’t know how to not think about something.

Okay, okay.

Watch.

Point your feet to where you wanna go.

Okay?

And then you just catch yourself before you fall.

Yeah, that’s right.

Heh.

Good.

Good.

Yes.

Yes!

I’m.

I’m getting it!

Not bad, kid.

Alberto Scorfano.

Luca Paguro.

It’s a human thing.

I’m kind of an expert.

What does it mean?

The thing you just said?

Come on.

I’ll show you some more stuff!

Mother-of-pearl!

You live up here?

Yeah.

Me and my dad.

He’s not even here a whole lot, so I pretty much just do whatever I want.

Isn’t it dangerous?

Yeah, it’s the best!

Everything good is above the surface.

Like, what else?

Air!

Gravity!

Also known as falling!

The sky.

Clouds.

The sun.

Whoa.

Don’t look at it.

Just kidding.

Definitely look at it.

And then, there’s human stuff.

Whoa.

As you can see, I’ve been collecting for a long time, so ask me anything.

Whoa.

Yes.

That’s the Magic Singing Lady Machine.

It’s broken, unfortunately.

Whoa!

You unbroke it!

What’s that?

Oh, it’s just the greatest thing that humans ever made.

The Vespa.

Whoa.

You just sit on it, and it takes you anywhere you wanna go.

In the whole stinkin’ world!

“Vespa is freedom.

Huh?

Whoo-hoo-hoo.

Yeah!

Pretty cool, right?

Uh.

Yeah.

Huh.

Are you gonna make one?

I think you have all the parts.

I do have the parts.

I am gonna make one!

You wanna help?

Me?

Yeah!

Wait!

No, I can’t.

I gotta go home.

Right this second?

Yeah, if my parents found out I was up here.

Oof.

It would be bad.

So, thank you, but.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.