اگه بخوای میتونی برنده باشی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

وسایلتو در کوله کهنه ای جمع کردی

رفتی و حتی نگاهی هم به پشت سرت ننداختی

با انگشتای پر از انگشتر و ناخن های لاک زده

هر کجا بری موسیقی همراه توست

یه شهر کوچیک تو این دنیا برات خیلی تنگه

اما فکر کنم تو همون دختری هستی که من میخوام

با انگشتای پر از انگشتر و ناخن های لاک زده

داری این شهر کوچیکو به مقصد نامعلومی ترک می کنی—

اگه بخوای حتما میتونی برنده باشی

اگه بخوای حتما برنده میشی

توی مسیرت خواهی دید که زندگی فراتر از یه خیاله

دستمو بگیر ، دنبالم بیا

آره ، توی زندگیت دوست تازه ای پیدا کردی

اگه بخوای حتما میتونی برنده باشی

اگه بخوای حتما برنده میشی

آه ، بیا ، از فرصت استفاده کن و یک عشق تازه و و حشی به دست بیار

دست منو برای گذر از تاریکی شب بگیر

احساساتت واقعیت دارند ،پس منو سفت بغل کن

آره ، اگه تنها باشی تاریکی تو را فرا میگیرد

وشاهراه های بی انتها همیشه در مقابلت خواهند بود

تو فرسنگها دور از خونه ای

ولی اصلأ نمیخوای به خونه تلفن کنی

یه کار دائمی و یه مرد جوان خوش سیما

این چیزی بود که پدر و مادرت برای آینده ی تو در نظر گرفته بودند

با انگشتای پر از انگشتر و ناخن های لاک زده

داستان تو اینگونه ادامه می یابد

اگه بخوای حتما میتونی برنده باشی

اگه بخوای حتما برنده میشی

توی مسیرت خواهی دید که زندگی فراتر از یه خیاله

دستمو بگیر ، دنبالم بیا

آره ، توی زندگیت دوست تازه ای پیدا کردی

اگه بخوای حتما میتونی برنده باشی

اگه بخوای حتما برنده میشی

آه ، بیا ، از فرصت استفاده کن و یک عشق تازه و و حشی به دست بیار

دست منو برای گذر از تاریکی شب بگیر

احساساتت واقعیت دارند ،پس منو سفت بغل کن

اگه بخوای حتما میتونی برنده باشی

اگه بخوای حتما برنده میشی

آه ، بیا ، از فرصت استفاده کن و یک عشق تازه و و حشی به دست بیار

دست منو برای گذر از تاریکی شب بگیر