سرفصل های مهم
2بخش
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
لندن !
اوه درسته
اره .
رفتار مؤدبانه .
برو که رفتیم !
صبح بخیر
شهر ، خیلی بارونیــه ، اینطور نیست ؟
عجیبه !
چه خبرا .
من فقط دارم دنبال خونه می گردم .
و من .
سلام ؟
ببخشید .
آیا کسی می دونه .
کسی میدونه من چطور می تونم یه خونه واسه خودم پیدا کنم؟
کسی نبود ؟
یاداوری میشود مسافران ، در تمام مدت
وسایل خود را نزد خود نگاه دارند
اشیاء بدون صاحب برده خواهند شد و
و امکان انهدام انها وجود دارد
اوه ، عزیز
اوه ، سلام
گرسنه ای ؟
منم همینطور
ولی این تنها چیزیه که برام باقی مونده
و راستش برای موارد ضروریـــه
اوه ، بیا بگیر
اه ، درسته ، دارم میبینم چه گندی زدم
برید ، مورد همه تــون نمی تونه اضطراری باشه
خواهشا ، میشه همتون ازم دور شید ؟
من باید با وقار به نظر بیام
خیلی خسته کننده بود
خیلی ببخشید که همچین حسی داری
ولی این هفته ، نوبت من بود که انتخاب کنم و
به شخصه از تجربه”ویکتوریا وول” لذت بردم
حداقل بعنوان خانواده ، وقتمون رو
کنار همدیگه گذروندیم
و چیزای زیادی راجع به پشم یاد گرفتیم
بهت خوش گذشت ، پوکی من ؟
اسم من “جودی ـــه “ اره خوب بود
ولی تا موقعی که تو پریدی توو دریاچه
اون یه حوضچه حموم ـــه .
به نظرت باید چیکار میکردیم ؟
نباید لخت می شدی !
خب ، لباسهام رو فراموش کرده بودم !
جاناتان ، اونجوری نپر
هفت درصد از حوادث دوران کودکی ، با پریدن شروع می شه
اگه قرار باشه من فضانورد بشم .
نه خیر ، قرار نیست
تو می تونی هرچی دلت خواست بشی ، بادوم زمینی
اوه ، خطر غریبه !
چی ؟
چشماتون رو بدوزین پایین .
یه نوع خرس اونجاست
احتمالا داره یه چیزی می فروشه
عصر بخیر
نه ، ممنون
اوه ، عزیز
حتما کار اشتباهی کردم
سلام
مری !
اوه .
سلام .
با میله پله ها اومدین پایین ، نه ؟
اوووم .
اره .
مامان !
امیدوارم از این سوال من ناراحت نشی ، ولی
تو نباید الان خونه باشی ؟
اوه ، بله ، باید باشم .
ولی نمی تونم یه خونه پیدا کنم
پدر و مادرت کجان ؟
وفتی بچه بودم ، اونها مردن
شروع شد
تنها کسی که برام باقی مونده ، عممه
و کجاست ؟
دارکست پرو”
توی خونه سالمندان خرسها
اره جون خودت
چطور اومدی اینجا ؟
توی یک قایق نجات قایم شده بودم-
چه باحال
و مربای نارنج می خوردم .
شما خرسی می شناسی که مربای نارنج دوست داشته باشه؟
من حتی نمی دونستم خرسها می تونن حرف بزنن
خب من خرس خیلی نادری هستم
از گونه ما خیلی باقی نمونده
خب ، حالا میخوای چیکار کنی ؟
خب ، فکر کنم احتمالا اونجا ، داخل سطل بخوابم
به این میگن روحیه .
حالا هرچی .
پدر !
می خوای ما هم کمکت کنیم ؟
اوه ، بله ، لطفا
البته اگه مطمئنید براتون دردسر نمیشه؟
البته که نه .
مگه نه عزیزم ؟
اصلا
اوه اره ، خیلی خوشمزه است
خیلی .
اسمت چیه ؟
هممم؟
اصلا خرسها اسم دارن ؟
البته که داریم -
اسم من .
ببخشید ؟
درسته
خب شروع کن -
همم؟
تو هم امتحان کن
با پشت گلو !
اقای براون ، خیلی بی ادبانه بود!
اوه ، بالاخره تموم شدی!
اوه.
صبر کن منم بیام
کسی میاد که اون رو بره؟
همه رفتن .
باید همراه ما بیاد
امکان نداره -
پدر -
تو دخالت نکن -
اون مایه خجالته -
ما نمی تونیم همینجا ولش کنیم
می تونیم .
ما که مسئول اون نیستیم .
اون یه خرس جوونه که به کمک ما احتیاج داره , هنری .
فقط واسه یک شب تا وقتی که بتونیم
ادمهای درستی رو واسه مراقبت ازش پیدا کنیم
اینم از این
باشه -
اره !
ببخشید؟
سلام -
من خیلی خیلی متاسفم
من در واقع اسمت رو نمیدونم
خب ، من یه اسم خرسی دارم ، ولی به گمونم
تلفظش باید سخت باشه
این نرسیده
شاید یه اسم انگلیسی رو دوست داشته باشی
یه اسم انگلیسی؟
مثل چی؟
اوه ، ببین هنری ، اون عالیه
میخوای کچاپ صداش کنی ؟
خرس کچاپی؟
“پدینگتون” -
پدینگتون؟
پدینگتون !
پ -دینگ- تون
پدینگتون
ببخشید !
ازش خوشم اومد !
خب پس ، پدینگتون ، چطوره همراه ما به خونه بیای ؟
اوه!
اسم اون مسیر رو چی میزاری تو؟
خب ، خرس جوون گفت که دفعه اولشه که به لندن میاد .
فکر کردم منم مناظر بهش نشون بدم
باید بیشتر از اینا ازتون میگرفتم-
بقیه اش مال خودن -
اخمهات رو بازکن رفیق !
ممکنه هرگز دیگه پیش نیاد .
عزیزم ، کلیدهات رو برداشته بودی ؟
بیا ، پدینگتون !
اوه ، اره .
اما این .
اینجا شگفت انگیزه
میدونی
درواقع اولش فکر میکردم .
کسی بهم خونه نده .
ولی انجا .
این رسیده
اینجا برای من خیلی مناسبه
خیلی ازتون ممنونم
ما به تو خونه نمی دیم
اوه ؟
فقط برای یه شبه-
می دونی ، وقتی یه ادم جوون به این کشور میاد .
می ترسم با اولین کسایی که اشنا میشن
زود بهشون اعتماد کنن
نه؟
تو به یک “قیم” مناسب نیاز داری -
اون چیه؟
یه ادم بالغ ، کسی که تو رو به خونش
می بره و ازت مراقبت می کنه
مثل شما ؟
اره خب ، گمونم همینطوره
ولی نه شما ؟
نه .
ما اون کار رو نمی کنیم
معمولا شخصی که ازش شناخت داری-
ولی چی میشه اگه کسی رو نشناسی ؟
در اینصورت ، مقامات توی مراکز دولتی برات خونه خور می کنن
چی ؟
مثل یتیم خونه ؟
نه ، نه ، نه ، یتیم خونه نه
ممکنه بیشتر شبیه یک موسسه برای افراد جوونــی باشه .
که از طرف خانواده هاشون طرد شدن !
اوه !
خب ، “کاشف” چی می شه ؟
کی؟
مردی که توی “دارکست پرو” به دیدارمون اومد .
اون گفتـه همیشه قدممــون رو چشمشــه
خب ، اسمش چیه ؟
همین الان میتونی رفع زحمت کنی
اوه ، خب ، من اسم انسانی اش رو نمیدونم .
عمه و عموی من غیر از اون
زیاد انگلیسی یاد نگرفته بودن
واسه همین اونها همیشه اون رو اینجوری صدا می زدن .
نمی تونه کاشف زیادی وجود داشته باشه
که توی “پرو” بوده .
شاید بتونیم پیداش کنیم
بدون اسم ؟
نمیخوام نا امیدت کنم
خیله خب ، بیا بگیر اینم بیژامه .
جاناتان
راه برو .
نگران نباش ، پدینگتون .
ما اونو پیداش می کنیم -
اوه ، ممنون -
بزار یه نگاه هم به دایره المعارف بندازیم .
با عرض معذرت
البته اول باید بری حمـــوم !
ببخشید چی ؟
میدونی ، از امکانات استفاده کنی ؟
خیلی از مردم بعد یه سفر طولانی این کارو می کنن
، اوه ، خب .
اگه خیلی از مردم این کارو می کنن
پس منم دوست دارم انجامش بدم
بالای پله هاست -
بالای .
اه پله ها
باشه .
می خوای از اون راه بری .
گرفتم .
حالت خوبه ؟
توپ توپم -
سلام .
من “هنری براون” هستم
از باغ 32 “ویندوزور
می خواستم فقط یه چیزی رو به بیمه نامه
خونه ام اضافه کنم
خب ، ما یه مهمون داریم که شب رو اینجا
می مونه ، یه خرس
و لازمه که یه پوشش اضافه برای…
بله یه خرس
نه ، یه خرس واقعی .
دور و بر یک متر !
گریزلی ؟
نه دقیقا .
البته ، من صبح ها ندیدمش
خب , هزینه اش چقدر می تونه باشه ؟
، در و پنجره ها رو ببند خانم جوون
امشب قراره طوفان بیاد
رادیو که گفت هوا صافه
رادیو !
توی زانوهام حسش می کنم
زانوهام هیچوقت دروغ نمیگن
حدس بزن چی شده خانم “بیرد”
ما یه خرس پیدا کریدم -
ااوووهوم -
یه خرس واقعی اهل “پرو -
خیلی خوبه ، عزیزم -
به نظر میاد خیلی غافلگیر نشدی .
، از وقتی که این مایکروفر اومد اینجا
من دیگه غافلگیر نمی شم
و هنوزم بهت اعتماد ندارم
متن انگلیسی بخش
London.
Oh, right.
Yes.
Manners.
Here goes.
Good morning.
Really tipping it down, isn’t it?
Strange.
How do you do?
I’m just looking for a home.
And I.
Hello?
Excuse me.
Does anyone know where I.
where I can find a home?
Anyone?
Passengers are reminded to keep their
belongings with them at all times.
Unattended items will be taken away
and could be destroyed.
Oh, dear.
Oh, hello.
You hungry?
Me, too.
But this is all I’ve got left.
It’s really just for emergency.
Oh, go on then.
Ah, right, I see what I’ve done.
Come on, you can’t all be having emergencies.
Can you all just go away, please?
I need to look presentable.
That was so boring.
I’m sorry you feel like that,
but it was my week to choose and I
enjoyed the Victorian Wool Experience.
At least we spent time together
as a family.
And we learnt a lot about wool.
Did you have fun, pumpkin?
It’s Judy, and it was fine
until you jumped in the lake.
It’s a bathing pond.
It’s what you’re supposed to do.
Not naked!
Well, I forgot my costume.
Jonathan, don’t jump like that.
Seven per cent of childhood accidents start with jumping.
If I’m gonna be an astronaut.
You’re not “gonna” be.
You can be whatever you want, peanut.
Oh, stranger danger.
What?
Keep your eyes down.
There’s some sort of bear over there.
Probably selling something.
Good evening.
No, thank you.
Oh, dear.
Must be doing something wrong.
Hello there.
Mary!
Oh.
Hello.
Coming down in stair rods, isn’t it?
Oh.
Yes.
Mum.
I hope you don’t mind me asking,
but shouldn’t you be at home?
Oh, yes, I should.
But I haven’t quite worked out how to find one.
Where are your parents?
They died when I was small.
Here we go.
All I have left is my aunt.
And where’s she?
Darkest Peru.
In the home for retired bears.
Yeah, course she is.
How did you get here?
I stowed away in a lifeboat.
Cool!
And ate marmalade.
Did you know bears like marmalade?
I didn’t even know bears could talk.
Well, I’m a very rare bear.
There aren’t many of us left.
And what are you going to do now?
Well, I thought I would probably just sleep over there in that bin.
That’s the spirit.
Anyway.
Dad!
Why don’t we find you some help?
Oh, yes, please.
If you’re sure it’s no trouble?
Of course it isn’t.
Is it, darling?
Not at all.
Oh, yes, that is good.
So.
What’s your name?
Hmm?
Do bears even have names?
Of course we do.
My name is.
Beg your pardon?
Right.
Well, go on.
Hmm?
You try it.
Back of the throat.
Mr Brown, that is extremely rude.
Oh, at last.
Oh.
Er, wait for me.
Is someone coming to get him?
Everyone’s gone.
He’ll have to come with us.
No way.
Dad!
Stay where you are.
He’s so embarrassing.
We can’t leave him here.
We can.
He’s not our responsibility.
He’s a young bear who needs our help, Henry.
It’s just for one night, until we can
find the right people to look after him.
There you are.
OK.
Yes!
Excuse me?
Hello.
I’m dreadfully sorry,
I don’t actually know your name.
Well, I’ve got a bear name, but it seems
to be rather hard to pronounce.
That’s not ripe.
Perhaps you’d like an English name.
An English name?
Like what?
Oh, look, Henry, it’s perfect.
You want to call him Ketchup?
Ketchup the bear?
Paddington!
Paddington?
Paddington.
Pa-dding-ton.
Paddington!
Sorry!
I like it.
Well, then, Paddington, how would you like to come home with us?
Oh!
What sort of route do you call that?
Well, the young bear said it was his first time in London.
I thought I’d show him the sights.
Should’ve charged more!
Keep the change.
Cheer up, mate.
Might never happen.
Darling, have you got your keys?
Come on, Paddington.
Oh, yes.
But this.
this is wonderful!
Do you know,
I was actually beginning to think
nobody would give me a home,
but this.
That’s ripe.
This will suit me down to the ground.
Thank you very much.
We’re not giving you a home.
Oh?
It’s just for the night.
You see, when a young person comes to this country,
I’m afraid they don’t just move in
with the first people they meet.
No?
You need a proper guardian.
What’s that?
A grown-up who takes you
into their home and looks after you.
Like you?
Yes, well, I suppose so.
But not you?
No.
We don’t do that.
It’s normally someone you know.
But what if you don’t know anybody?
In that case, the authorities will house you in some kind of government facility.
What?
Like an orphanage?
No, no, no, not an orphanage.
It would be more like an institution for young souls
whose parents have sadly passed on.
Oh.
Well, what about the explorer?
Who?
The man who visited us in Darkest Peru.
He said we’d always be welcome.
Well, what’s his name?
You could go now.
Ooh, well, I don’t know his human name.
My uncle and aunt hadn’t learnt
much English back then,
so they always called him.
There can’t be that many explorers
who’ve been to Peru.
Maybe we can find him.
Without a name?
I wouldn’t get your hopes up.
Right, come on, you Pyjamas.
Jonathan!
Walk
Don’t worry, Paddington.
We’ll find him.
Oh, thank you.
Let’s look in the encyclopaedia,
unless, of course,
you’d like to freshen up first.
I beg your pardon?
You know, use the facilities?
Most people do after a long journey.
Oh.
Well, if that’s what most people do,
then I’d like to do that.
Top of the stairs.
Top of the.
Ah, stairs.
OK.
You’re going that way.
Got it.
Are you alright?
All good.
Hello.
This is Henry Brown.
32 Windsor Gardens.
I just need to add something
to my home insurance policy.
Well, what it is, is we have
a guest for the night, a bear,
and I just needed some extra cover for any da.
Yes, a bear.
No, a real one.
About three foot six.
Grizzly?
Not particularly.
Mind you, I haven’t seen him in the mornings.
So, how much would that be?
Batten down the hatches, young ‘un.
There’ll be a storm tonight.
The radio said it was clearing up.
Radio!
I feel it in my knees.
My knees never lie.
Guess what, Mrs Bird!
We found a bear!
Uh-huh.
A real bear from Peru!
That’s nice, dear.
You don’t seem very surprised.
I gave up being surprised when
they came up with the microwave oven.
And I still don’t trust you.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.