6بخش

: پدینگتون / بخش 6

پدینگتون

9 بخش

6بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

این دیگه چیه ؟

نوشته که “سابقه ازبین برده شد”

بزار یکی دیگه رو بررسی کنیم

آهای !

دختر خانم جدید!

مشکلی هست ؟

یادم رفت مجوزت رو چک کنم -

مجوز .

ممممم, مجوزم ، اره -

اوه

این عکس قدیمیه -

ها -

مطئمن که تو همیشه بودی .

بازیابی

فقط یه کم عوض شدی

یه کم وزن کم کردم

نه بابا ،

و .

اونجا رو “لیزر” انداختم

و بازوهات هم که رشد کرده

این دستم مصنوعیـــــه

واقعا نمی تونی چیزی حس کنی ؟

هیچ چی-

شگفت انگیزه .

خیلی خب ، برم دستشویی بیام

یه کم دیگه می بینمت

اقای براون ، یه چیزی پیدا کردم

خوبه افرین .

حالا بیا اینها رو بزاریم سرجاش و بزنیم به چاک .

اووو.

اقای بروان .

یه چیزی توی سیستم گیر کرده

فکر کنم “نان باگت”باشه .

کره بادوم زمینیــــه ؟

شبیه پرتقال ـــــه .

فکر کنم اون .

“مربای نارنج”

هی ، تو

اون زن جذاب رو بگیرید

ایست !

خونه قشنگی دارید ، اقای “کری” .

من تمام عمرم ، توی این خونه زندگی کردم-

اینجا رو از مادرم به ارث بردم .

یه زن خیلی سرد

، و به عنوان یکی از اعضای این جامعه

می تونم ببینم که .

، وجود اون هیولا در همسایگی شما

چقدر شما رو آزرده خاطر می کنه

گمونم باید خدا رو شکر کنم که ، از اون

خرس فقط یه دونه است

اوه ، ولی همیشه با یه دونه

شروع میشه ، اقای “کاری”

به زودی ، تموم خیابون جولانگاه اونها میشه

و اب ها رو پر از خز می کنن

خانم های پیر رو ازار می دن

و تموم شب هم با صدای ناهنجار پیک نیک راه می اندازن

چیکار می تونم بکنم ؟

منم روشهای خودم رو دارم -

اگه بتونم اون خرسه رو بگیرم ، اونو به جایی

می فرستم که ازش اومده .

بدون هیچ دردسری -

واقعا ؟

ولی خودم به تنهایی نمی تونم از پسش بربیام

من به یه مرد قوی و توانا برای کمک نیاز دارم

من ؟

اوه ، حالا .

اگه من این دور و بر بچرخم

مردم سؤال پیچم می کنن

ولی تو می تونی مواظبش باشی

می تونی نه ؟

به خاطر من ؟

البته

عالیه .

پس اون با تو .

به زودی که اون تنها شد ، ما وارد عمل می شیم

واقعا تریپ جیمز باندی وارد اونجا شدین ؟

درسته -

خیلی کار شجاعانه ای انجام دادی

، یه وقتایی باید حوصله سر بر و عصبانی باشی

یه وقتایی هم باید مثل یه مرد باشی

اقای براون مثل خانم ها لباس پوشیده بود

یه نفرم بهش گیر داده بود

چی ؟

شروع شد -

قضیه چی بود ؟

مهم نیست -

توی لباس زنونه ؟

نه !

به نظر که لباس زنونه بود

در واقع ، یه لباس خونگی راحتی بود

“دارکست پرو”

، حیات وحشی ناشناختــه -

که تا به حال در اعماق رازها مدفون شده بود

اینجا اون جایی که تو ازش اومدی ؟

اوه ، پدینگتون ، باورنکردنیه

خداحافظ “لوسی “

خداحافظ “پاستوزو”

، و اگه یه وقت تصمیم داشتید به “لندن” بیایین

مطمئن باشید یه خوش امدگویی گرم در انتظار شماست

من خیلی چیزها از این خرس ها یاد گرفتم

ولی در عجبم که ، اونها هم از من یه چیزهایی یاد گرفتن

“مونتکامری کلاید”

عمه “لوسی” عزیز ، اصلا

نمی تونی حدس بزنی که شده ؟

امروز من فیلمی رو دیدم که “کاشف”

از “دارکست پرو” ساخته بود

دلم واسه خونه قدیمی مون تنگ شده , اگرچه

دارم یواش یواش زندگی توی لندن رو یاد می گیرم

“براون “ ها ، خانواده عجیبی هستن ، ولی

من اونها رو خیلی دوست دارم

اقای براون عادت داره

لوازم تحریرش رو مرتب کنه

، مورد عجیبیه

خانم براون تونست کیفش رو پیدا کنه

پیدات کردم

خانم بیرد برای هر کاری

وسایل مخصوص به خودش رو داره

جودی می تونه به هر زبانی تسلط پیدا کنه

حتی زبان خرسی

تلفظــــت خارق العاده بود

و “جاناتان” هم ، تقریبا می تونه هر چیزی بسازه فقط هم با استفاده از اسباب بازی های اموزشی قدیمی اقای براون

شگفت انگیزه !

خیلی عجیبه .

احتمالا باید اون “ کاشف “ رو پیدا کنم

ولی راستش ، از اولش هم اینجا

حس بودن توی خونه رو بهم می ده

پدینگتون ، این کتاب حاوی اسم و نشانی .

تمام کسایی هستش که توی لندن زندگی می کنن

، اگه ما بدنبال همه”ام کلاید” ها بگردیم

“کاشف” رو هم پیدا می کینم

خیلی ممنوم ، خانم براون -

اقای براون : زود باشید ، عجله کنید -

صبر کنین منم بیام

ببینم می تونم توی کتابخونه .

چیزی راجع به “کاپیتان کلاید” پیدا کنم؟

منم باهات میام .

باید مواد لازم برای

تهیه “مربای نارنج” رو تازه کنم

نباید کسی پیش “پدینگتون” بمونه ؟

فقط واسه چند ساعتـــه

لازم نیست نگران باشین ، اقای براون

فکر کنم خودم بتونم از عهده ش بریام

خیلی خب ، مواظب باش

خداحافظ -

خداحافظ -

تا حالا با یکی از اونها رانندگی کردی ؟

بله ؟

بله ؟

عسلم ، “عقاب درنده “ صحبت می کنه -

چی ؟

“اقای کری” هستم -

فکر کردم اسم رمزی برای خودمون درست کنیم

“عسلک” و “عقاب درنده”-

اره ، البته-

چیزی واسه گزارش دادن نداری ؟

عقاب

عقاب ؟

مثبته

“تهدید خزپوش” توی خونه تنهاست

، تکرار می کنم

“تهدید خزپوش” توی خونه تنهاست

الان راه افتادم

عسلم

لازمــــه که به پشت بوم برم-

بله .

، و بعدش ، مفتخرم اگه دوست داشته باشین

این موفقیت رو با صرف نهار در کنار من ، جشن بگیریم

من یه مقدار “ترشی” و ساندویج خمیری دارم

چه با شکوه -

سه شنبه تاریخ انقضاشون تموم شد -

ولی تا یک هفته هم می شه خوردشون

اقای کری !

پشت بوم ؟

“ام کلاید “ “ ام کلاید”

ای وای

اومدم

زود باش ، خرسه

فقط یه کم با لوازم تحریر گره خوردم

زود باش ، خرس کوچولو

یه فیل !

خرســـه !

برم قایم شم !

عزیزم !

عزیزم !

عسلم دارم میام

متن انگلیسی بخش

What is it?

It says “record destroyed”.

Let’s check the others.

Oi!

New girl.

Is there a problem?

Forgot to check your pass.

My p.

Oh, my pass.

Yes.

It’s an old photograph.

Ha.

I’m sure you’ve always been a.

Retrieve.

You’ve changed a bit.

I lost a lot of weight.

You’re telling me.

And the.

I had it lasered.

And the arm’s grown back.

It’s a false arm.

You really can’t feel a thing?

Nothing.

Amazing.

Well, I’m just off to the toilet.

See you in a bit.

Mr Brown, I’ve found something.

That’s brilliant.

Now let’s put these back and get out of here.

Er.

Mr Brown.

Something’s jamming the system.

I think it’s a baguette.

Is that peanut butter?

Too orange.

I think it’s.

Marmalade.

Hey, you!

Stop that sexy woman!

Halt!

You have a beautiful home, Mr Curry.

I’ve lived here all my life.

I inherited it from my mother.

A very distant woman.

And being such a pillar

of the community, I can see why

having that beast move in next door

would upset you so.

I suppose I should be grateful

that it’s only one bear.

Oh, but it always starts

with just one, Mr Curry.

Soon, the whole street will be crawling with them.

Drains clogged with fur.

Buns thrown at old ladies.

Raucous all-night picnics.

What can we do?

I have certain connections.

If I can get hold of the bear, I can see

that he’s sent where he belongs,

no questions asked.

Really?

But I can’t do it alone.

I need a strong, capable man to help me.

Me?

Oh, now.

if I start hanging around,

people will ask questions.

But you could keep an eye on him,

couldn’t you?

For me?

Of course.

Perfect.

So you do that.

Soon as he’s alone, we’ll pounce.

Fire her up, Mr Gruber You actually broke in?

That’s right.

Sounds incredibly brave.

There’s a time for being boring and

annoying, and a time for being a man.

Mr Brown dressed up as a lady

and someone stuck pins in him.

What?

It’s starting.

What was that?

Doesn’t matter.

In a dress?

No!

Did look like a dress.

More of a housecoat Quite liberating, actually.

Darkest Peru.

A vast, unexplored wilderness,

shrouded in mystery Until now!

Is that where you’re from?

Oh, Paddington, it’s incredible.

Goodbye, Lucy.

Goodbye, Pastuzo.

And if you ever make it to London,

you can be sure of a very warm welcome.

I have learnt so much from these bears,

but I wonder what, if anything they have learnt from me.

Montgomery Clyde.

Dear Aunt Lucy.

You’ll never guess what.

Today I saw a film the explorer made

of Darkest Peru.

I do miss our old home, although I’m

beginning to understand life in London.

The Browns are a curious tribe,

but I rather like them.

The way Mr Brown

arranges his stationery.

The strange objects

Mrs Brown finds in her handbag.

There you are.

How Mrs Bird has a Hoover

for every occasion.

That Judy can master any language.

Even bear.

Wonderful pronunciation.

And how Jonathan can build almost anything using only Mr Brown’s educational old toys.

This is amazing!

It’s very strange.

I may be about to find the explorer,

but I’m actually beginning

to feel at home here.

Paddington, these books contain the names and addresses

of all the people who live in London.

If we look up every “M Clyde”,

we’ll find your explorer.

Thank you, Mrs Brown.

Let’s get cracking.

Wait for me.

I’ll see if I can find anything

about Captain Clyde in the library.

I’ll come with you.

I need to refresh

our marmalade supplies.

Shouldn’t someone stay with Paddington?

It’s only for a few hours.

You don’t need to worry, Mr Brown.

I think I’ve got the hang of things.

Well, you take care.

Bye.

Goodbye.

Have you ever driven one of those?

Yes?

Yes?

Honeypot, this is Fierce Eagle.

What?

It’s Mr Curry.

I did suggest that we adopt code names.

Honeypot and Fierce Eagle.

Yes, of course.

Do you actually have anything to report, Fierce.

Eagle.

Eagle?

Affirmative.

The Furry Menace is home alone.

I repeat,

the Furry Menace is home alone.

I’m on my way.

Honeypot.

I need to get on the roof.

Yes.

And after, I wondered if you’d like

to celebrate by dining with me.

I have some meat-paste sandwiches and pickles.

Sounds glorious.

They went off on Tuesday

but you’re normally alright for a week.

Mr Curry.

The roof?

M Clyde, M Clyde.

Oh, dear.

I’m coming!

Come on, bear.

Just got a bit tied up with the stationery.

Come on, little bear.

Elephant!

Bear!

Hide!

Darling!

Darling!

Honeypot, I’m coming!

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.