سرفصل های مهم
7بخش
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح خیلی ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
عسلم !
عسلم
ولی تقصیر من نبود !
دیگه کی توی این خونه بود ؟
در هم که قفل یود
یه فیل اینجا بود ؟
یه فیل ؟
، سرش سر فیل ، و بدنش بدن مار بود
ولی اون سعی داشت که بهم شلیک کنه
اب نمک خوردی ؟
نه-
پدینگتون ، بهمون بگو واقعا
چه اتفاقی افتاد ؟
چی ؟
ما از دستت ناراحت نمی شیم -
از طرف خودت حرف بزن .
خانم براون ، شما باید حرفم رو باور کنید -
من هیچوقت به شما دروغ نمی گم
متاسفم ، ولی دیگه تموم شد
اون فقط یه حادثه بود عزیزم
اتفاقه دیگه
ولی بچه ها .
وجود پدینگتون .
بهترین اتفاقیه که تا بحال براشون افتاده
اونها خوشحالن
ولی خوشحال بودن اونها چه اهمیتی داره
در حالیکه امنیت ندارن ؟
حققیقت اینه که اون بچه ها رو توی خطر قرار می ده
اونها رو باید در اولویت اول قرار بدیم
خب هستن !
هستن !
بدترین جاش اینجاست که ، اون حتی
نمی خواد حقیقت رو بهمون بگه
اگه نتونیم بهش اعتماد کنیم ، پس
چطوری باهاش زندگی کنیم؟
نمی دونم ، “هنری”
ما باید حقایق رو بپذیریم
این خونه فقط به یک خرس تعلق نداره
شاید حق با توئه !
احتمالا باید بفرستیمش پیش مقامات دولت
♪ ♫ بوز ، ای باد ، بوز ♫ ♪
♪ ♫ بوز ، ای باد ، بوز ♫ ♪
♪ ، من هرگز نگفتم که شهر لندن♫ ♪
♪ ♫ممکن است سرد باشد ♪
ممنونم
گمشو برو بیرون !
خرسهای عوضی !
♪ من تصمیم گرفتم که سرگردان باشم ♪
♪ اکنون من می خواهم که به خانه بازگردم ♪
“خانواده عزیز براون”
” خیلی ممنون که اجازه دادید پیشتون بمونم ، شما
خانواده خیلی دوست داشتنی هستید “
“بابت اتش سوزی و سیل ، واقعا خیلی متاسفم”
و همچنین بابت حادثه “انجمن جغرافی دانان”
” امیدوارم که .
“حالا که من رفتم ، اوضاع یه کم اروم بشه”
“پدینگتون”
خب ، باید بریم دنبالش ؟
اینطوری بهتره
اون واقعا به اینجا تعلق نداشت
چطور می تونی یه همچین چیزی بگی ؟
جودی !
دارم می رم اتاقم
کجا داری می ری ؟
من فقط .
باید بدونم که حالش خوبه
متوجه نشدی ، نه ؟
چی رو ؟
این خانواده به همون اندازه که به تو نیاز داره
به اون خرس کوچولو هم نیاز داره
گفتنی ها رو گفتم
ببخشید ، من دنبال “مونتکامری کلاید” می گردم
شرمنده رفیق ، من “مورگان کلاید” هستم
ممنونم
اون تقریبا یک متر قد داره
روی سرش یه کلاه قرمز داره ، و یه
کت پشمی آبی هم تنشـــه
و اون یه خرسه
کار زیادی نمی تونم براتون بکنم
واقعا ؟
مونتکامری کلاید ؟
من “مارجوری کلاید” هستم ، عزیزم -
هنوز خبری نشده .
حرفی که دلت می خواست بشنوی رو شنیدی !
درسته
کیه ؟
سلام-
من دنبال “مونتکامری کلاید” می گردم
هیچوقت اسمش رو نشنیدم -
ولی باید شنیده باشید -
، خواهش می کنم ، من همش رو امتحان کردم و شما اخرین نفر هستید
چرا بیخیال نمی شی ؟
، و اگه یه وقت تصمیم داشتید به “لندن” بیایین
مطمئن باشید یه خوش امدگویی گرم در انتظار شماست
لطفا ، لطفا ، لطفا ، لطفا
سلام ؟
سلام-
من دنبال “مونتکامری کلاید” می گردم -
خب ، اون پدرمه -
مونتکامری کلاید کاشف ؟
خودشه -
بیا داخل ، بیرون سرده
الان میام پایین
اوه ،
اوه ، متشکرم ،
متشکرم
کاپیتان کلاید توی خونه است ؟
متاسفانه نه
می دونی ، پدرم مرده
اوه
اوه
باهاش چیکار داشتی ؟
اون یه بار به عموی من گفته بود که اگه به لندن
بیایم ،یه خوش امد گویی گرم پذیرای ماست
و امیدوار بودم اون بتونه برام یه خونه فراهم کنه
اوه ، ولی من می تونم برات خونه فراهم کنم
می تونید ؟
البته -
، یه گونه دوست داشتنی مثل تو
نباید اون بیرون توی خیابون بمونه
تو به مکان خیلی خاصی تعلق داری
و فقط من اونجا رو می شناسم
، زود باش
داریم می ریم واسه یه سواری عالی
خانم کلاید !
خانم کاری
چی میخوای؟
، من این دسته گل رو بالای تیر چراغ پیدا کردم
گفتم که اسراف نشه ، می خواهیدش نه ؟
چه دلربا .
حالا دیگه منو ببخشید
دقیقا دارید کجا میرید ؟
به شما ربطی داره ؟
شما یه خرس اونجا دارین -
و ؟
فقط فکر کردم که شما قراره اونو بفرستید به پرو .
گفتم که اونو جایی می فرستم که
بهش تعلق داره
، در این مورد ، یعنی
“موزه تاریخ طبیعی”
ولی ، عسلم ، اینکه وحشیانه ست !
، اقای کاری ، من عسلک شما نیستم
هیچوقت هم نبودم
چی ؟
حالا این گلهای چروکیده ت رو بردار و
از اینجا بزن به چاک .
برو
بدو !
بله ؟
عصر بخیر -
این یک تماس ناشناس هستش
اوه ، سلام “اقای کری” -
من “اقای کری” نیستم .
من “ اقای.
بری “ هستم
یه خبرایی براتون دارم
خبرای نگران کننده راجع به اون خرسه
چی ؟
منظورتون چیه ؟
کیه ، “هنری” ؟
اقای “کری” هستش که داره با صدای احمقانه حرف می زنه-
من “باری” ام
داره میگه پدینگتون رو دزدیدن
متن انگلیسی بخش
Honeypot!
Honeypot!
But it wasn’t my fault.
Who else was in the house?
The door was locked.
There was an elephant.
An elephant?
It had the head of an elephant and body
of a snake, but it tried to shoot me!
Have you been drinking salt water?
No.
Paddington, tell us
what really happened.
What?
We won’t be cross.
Speak for yourself.
Mrs Brown, you must believe me.
I would never lie to you.
I’m sorry, but that was the last straw.
It was an accident.
They happen.
But the children.
Paddington’s the best thing
that’s ever happened to the children.
They’re happy.
But what’s the point of them being happy
if they’re not safe?
He’s putting them in danger.
They have to be our number-one priority.
They are!
They are.
And the worst part is
he won’t even tell us the truth.
How can he live with us
if we can’t even trust him?
I don’t know, Henry.
We’ve got to face facts.
This house just isn’t the place for a bear.
Perhaps you’re right.
Maybe we should take him to the authorities.
Blow, wind, blow
Blow, wind, blow
I was never told the city of London
would be so cold
Thank you.
Get out of it!
Bloody bears!
I decide to roam
Now I wanted to go back home
“Dear Browns”
” Thank you very much for having me to stay.
You are a very lovely family”
” I’m very sorry about the flood and the fire.
and the incident at the Geographers’ Guild”
” I hope that.
now I have gone, things will calm down a bit”
” Yours, Paddington “
Well, shall we go after him?
It’s better this way.
He didn’t really belong here.
How can you say that?
Judy.
I’m going to my room.
Where are you going?
I just.
I need to know he’s OK.
You just don’t get it, do you?
What?
This family needed that wee bear
every bit as much as he needed you.
There Said my piece.
Excuse me, I’m looking for Montgomery Clyde.
I’m sorry, mate, I’m Morgan Clyde.
Thank you.
He’s about three foot six.
He’s got a bright red hat on
and a blue duffle coat.
And he’s a bear.
It’s not much to go on.
Really?
Montgomery Clyde?
I’m Marjorie Clyde, dearie.
Still no news.
In case you’re interested.
Right.
Who is it?
Hello.
I’m looking for Montgomery Clyde.
Never heard of him.
But you must have done.
I’ve tried them all and you’re the last.
Why don’t you clear off?
And if you ever make it to London,
you can be sure of a very warm welcome.
Please, please, please, please.
Hello?
Hello.
I’m looking for Montgomery Clyde.
Well, that’s my father.
The explorer Montgomery Clyde?
That’s right.
Come on in out of the cold.
I’ll be right down.
Oh.
Oh, thank you.
Thank you!
Is Captain Clyde at home?
I’m afraid not.
You see, my father is dead.
Oh.
Oh, dear.
What did you want from him?
He once told my aunt that if ever
we came to London, we’d be welcome.
And I suppose I hoped he might give me a home.
Oh, but I can do that.
You can?
Of course.
A lovely specimen like you
shouldn’t be out on the streets.
You belong somewhere very special.
And I know just the place.
Come along.
We’re going for a lovely ride.
Miss Clyde!
Mr Curry.
What do you want?
I found these tied to a lamppost
and I thought waste not, want not.
Charming.
Now, if you’ll excuse me.
where exactly are you going?
What concern is it of yours?
You’ve got the bear in there.
And?
It’s just, I thought you were sending him to Peru.
I said I was sending him
where he belongs,
which in his case
is the Natural History Museum.
But, Honeypot, that is barbaric.
Mr Curry, I am not your Honeypot.
I never was.
What?
Now take your rotten flowers
and get out of here!
Go.
Run!
Hello?
Good evening.
This is an anonymous phone call.
Oh, hello, Mr Curry.
It’s not Mr Curry!
It’s Mr..
Burry.
I have some news
concerning the bear.
What?
What do you mean?
Who is it, Henry?
It’s Mr Curry doing a silly voice.
It’s Burry!
He says Paddington’s been kidnapped!
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.