5بخش

: شرک ۱ / بخش 5

شرک ۱

6 بخش

5بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

من توی یه قلعه زندانی شدم و منتظر اون روزی بودم که عشق واقعی م بیاد و منو نجات بده

به خاطر همینه که فردا باید با فرمانروا فارکوارد ازدواج کنم قبل از اینکه آفتاب غروب کنه و اون منو می بینه، اینجوری؟

خیلی خوب، خیلی خوب.

آروم باش

ببین، این اونقدرها هم بد نیست.

تو اونقدرها هم زشت نیستی

من دروغ نمی گم. تو زشتی

اما تو فقط توی شب اینطوری می شی

شرک که هفت روز هفته و 24 ساعته زشته

اما خره، من یه پرنسسم و یه پرنسس نباید این شکلی باشه

پرنسس اگه با فارکوارد عروسی نکنی چی؟

باید این کارو بکنم.

فقط بوسه عشق واقعی می تونه طلسم رو بشکنه

اما می دونی، تو یه جورایی یه غول هستی و شرک خوب، شماها خیلی چیزای مشترک دارین

شرک؟

پرنسس، من .

حالت چطوره، قبل از همه چیز؟

خوب؟

خوبه.

منم خوبم

من این گل رو دیدم و به فکر تو افتادم چون قشنگ بود و خوب، من واقعاً ازش خوشم نیومد اما فکر کردم شاید تو خوشت بیاد، چون تو زیبایی

و من از تو خوشم می آد.

آ

تو دردسر افتادم.

خوب، برو بریم

من نمیتونم با هر کی که بخوام ازدواج کنم

به من نگاه کن الاغ

کی می تونه یه موجود زشت و کریه رو دوست داشته باشه؟

پرنسس و زشتی که با هم نمی آن

به خاطر همینه که نمی تونم اینجا پیش شرک بمونم. تنها شانس من برای اینکه به خوبی و خوشی زندگی کنم اینه که با عشق واقعی م ازدواج کنم

نمی بینی خره؟ اینجوری باید باشه

این تنها راهیه که می شه طلسم رو شکست

خوب، حداقل باید حقیقت رو به شرک بگی

نه، نه.

یه کلمه هم چیزی نمی گی

هیچکس نباید چیزی بدونه

هدف از اینکه حرف نزنی چیه تو باید رازها رو پیش خودت نگه داری؟

بهم قول بده که چیزی نمیگی.

قول بده

باشه، باشه.

بهش نمی گم

اما خودت باید این کارو بکنی

می دونی قبل از اینکه این قضیه تموم بشه باید کل بدنم رو یه معالجه جدی بکنم

چشمم رو نگاه کن

بهش می گم بهش نمی گم

بهش می گم بهش نمی گم

بهش می گم

شرک!

شرک چیزیه که.

می خوام

شرک.

تو حالت خوبه؟

عالیه.

هیچوقت به این خوبی نبودم

من من

یه چیزی هست که باید بهت بگم

تو هیچی نمی خواد بهم بگی پرنسس

من خودم به اندازه کافی دیشب شنیدم

تو شنیدی که من چی گفتم؟

همه حرفاتو

فکر می کردم که تو درک کنی.

اوه، من درک می کنم

همونطور که خودت گفتی، کی می تونه عاشق یه موجود زشت و کریه بشه

فکر می کردم که برات اهمیتی نداشته باشه.

آره؟ خوب، اهمیت داره.

آه، درست به موقع . پرنسس من برات یه چیز کوچولو آوردم

چی گم کردم؟

چی گم کردم؟

کی این حرف رو زد؟

نمی‌تونست یک الاغ باشه.

پرنسس فیونا

همونطور که قول داده بودیم.

حالا بدش من

خیلی خوب، غول.

اینم سند مردابت همونطور که تواقق کرده بودیم.

برش دار و برو قبل از اینکه نظرم عوض بشه

ببخشید پرنسس که تو رو ترسوندیم اما تو هم منو ترسوندی من تا به حال به عمرم چنین زیبایی تابانی رو ندیده بودم

من فرمانروا فارکوارد هستم

فرمانروا فارکوارد؟

اوه، نه، نه. شما منو ببخشید سرورم من فقط داشتم یه خداحافظی مختصری می کردم

اوه، خیلی عالیه

نمی خواد رفتار خوبت رو صرف این غول کنی

به نظر نمی رسه که احساسی داشته باشه .

نه حق با توئه.

احساسی نداره

پرنسس فیونا، فیونای زیبا و لطیف

من از شما درخواست ازدواج می کنم

آیا شما یه عروس عالی برای یه داماد عالی خواهید بود؟

فرمانروا فارکوارد، من قبول می کنم.

هیچ چیز نمی تونه

عالیه!

ما برنامه جشن رو از فردا شروع می کنیم

نه!

منظورم اینه که.چرا صبر کنیم؟

بیا همین امروز ازدواج کنیم قبل از غروب آفتاب

اوه، دلواپسیم؟

حق با توئه.

هر چه زودتر بهتر

کارای زیادی هست که باید انجام بدیم

دوربین، کیک، گروه موسیقی، مهمون ها

گروهبان یه کم مهمون جمع کن

خدانگهدار غول

شرک، داری چیکار می کنی؟

تو گذاشتی اون بره

آره؟ که چی ؟

شرک یه چیزی درباره اون هست که تو نمی دونی

من دیشب باهاش حرف زدم.

اون

آره می دونم که دیشب باهاش حرف زدی

شما دوستای خوبی برای هم هستین، درسته؟

خوب اگه شما اینقدر دوستای خوبی هستین، چرا باهاش نرفتی خونه شون؟

شرک.

من می خوام با تو بیام -

من بهت گفتم ، نگفتم؟

تو با من نمی یای خونه

من تنها زندگی می کنم! توی مرداب خودم! من! و نه هیچکس دیگه

فهمیدی؟

هیچکس

مخصوصاً خرهای بدردنخور و بدبخت و آزار دهنده و سخن گو

اما من فکر کردم

آره.

می دونی چیه؟

تو اشتباه فکر کردی

شرک

من شنیدم که اونجا یک نت مخفی وجود داشت.

این که دیوید بازی می‌کرد و خدا را راضی می‌کرد.

اما شما واقعاً به موسیقی اهمیت نمیدین.

چهارمی، پنجمی اینطوری می شود

ماژور بالابر سقوط می کنه

پادشاه گیج در حال سپاسگزاری خدا

سپاس خداوند را

سپاس خداوند را

سپاس خداوند را

سپاس خداوند را

عزیزم، من قبل از اینکه این اتاق را بشناسم اینجا بوده ام

من این طبقه را راه رفته ام

من قبل از اینکه تو را بشناسم تنها زندگی می کردم

من پرچم تو را روی طاق مرمر دیده ام

اما عشق یک راهپیمایی پیروزی نیست

سرماخوردگی است و هاللویا شکسته است

سپاس خداوند را

سپاس خداوند را

سپاس خداوند را

سپاس خداوند را

و تمام چیزی که از عشق یاد گرفتم

من نشان می دهم به کسی شلیک کنم

چه کسی از شما پیشی گرفت

و این گریه ای نیست که بتوانی در شب بشنوی

این کسی نیست که نور را دیده است

سرماخوردگی است و هاللویا شکسته است

سپاس خداوند را

سپاس خداوند را

سپاس خداوند را

سپاس خداوند را

خره؟

داری چیکار می کنی؟

داشتم درباره همه مردم فکر می کردم، که وقتی که یه دیوار ببینی بتونی تشخیصش بدی

خوب آره.

اما دیوار قراره دور مرداب زده بشه نه وسط اون

این نصفه توئه

می بینی این نصفه توئه و این نصفه منه

اوه! نصفه تو؟

همم. آره، نصفه من.

من توی نجات پرنسس کمک کردم

من نصف کار رو انجام دادم نصف غنیمت رو هم می برم.

حالا اون سنگ بزرگو که مثل کلته بدش به من

برو عقب

نه تو برو عقب

اینجا مرداب منه

مرداب ماست

ول کن خره

تو ول کن

کله خر لجباز

غول بو گندو

خیلی خوب

هی، هی، برگرد اینجا

هنوز کارم باهات تموم نشده

خوب، من کارم باهات تموم شده

اوه. خوب می دونی تو همیشه می گی من، من، من

خوب، حدس بزن؟

حالا نوبت منه

پس تو خفه می شی و گوش می کنی

تو باهام بدرفتاری می کنی. بهم توهین می کنی و به هر کاری می کنم اصلاً بهایی نمی دی

تو همیشه منو می زنی کنار و نادیده می گیری

اوه، آره؟

خوب، اگه باهات اینقدر بدرفتاری کردم چرا دوباره برگشتی؟

چون این کاریه که یه دوست می کنه

اونا همدیگه رو می بخشند

اوه، آره.

حق با توئه خره

من تو رو می بخشم که از پشت بهم خنجر زدی

اوه! تو خیلی تو لایه هات گیر کردی، مردیکه پیازی تو از احساسات خودتم می ترسی

برو ببینم

بفرمایید دویاره این کارو کردی درست همون کاری که با فیونا کردی

و اون چیکار کرده بود، از تو خوشش اومده بود و شایدم عاشقت بود

عاشقم بود؟

اون می گفت که من زشتم یه موجود وحشتناکم

من شنیدم که شما دوتا حرف می زدین

اون درباره تو حرف نمی زد.

اون داشت درباره یکی دیگه حرف می زد.

اون درباره من حرف نمی زد؟

خوب پس، درباره کی داشت حرف می زد؟

راهی نداره. من هیچی نمی گم

تو به حرفم که گوش نمی دی. درسته؟

درسته؟

خره

نه

باشه، ببین. معذرت می خوام، باشه؟

امم. معذرت می خوام

فکر کنم که من فقط یه غول زشت و بزرگ و احمقم

می شه منو ببخشی؟

هی، دوست ها برای همین مواقع هستند، درسته؟

درسته

رفیق؟

رفیق

خوب فیونا درباره من چی گفت؟

چرا داری از من می پرسی؟

چرا نمی ری و از خودش بپرسی

مراسم عروسی!

ما به موقع نمی رسیم

ها هاها! نگران نباش خواستن توانستن است و من راهشو دارم

خره؟

فکر کنم این فقط به خاطر خاصیت مغناطیسی من باشه.

اوه، بیا اینجا ببینم.

باشه باشه

زیادی جو گیر نشو.

هیچ کس دوست نداره که یه خر رو ببوسه

خوب، بپر بالا محکم بگیرش

هنوز وقت نکردم که براش کمربند ایمنی بگیرم

وای! مردم شهر دولاک ما امروز اینجا جمع شدیم که شاهد پیوند

ام شاه جدید مون باشیم

ببخشید.

می شه برید رو قسمت آخرش که می گه “موافق هستید”؟

ادامه بده

برو و یه کم خوش بگذرون

اگه لازمت داشتیم، سوت می زنم.

نظرت چیه؟

شرک، صبر کن، صبر کن! یه دقیقه صبر کن

تو می خوای الان این کارو بکنی، درسته؟

درباره چی داری حرف می زنی؟

اون یه جمله س، یه جمله س که تو باید منتظر بمونی

کشیش اونجا می گه : “اگه کسی اعتراض نداره برای همیشه در آرامش زندگی می کنید”

“و اونجاست که تو می گی: “من اعتراض دارم

من برای این کارا وقت ندارم

صبر کن.

داری چیکار می کنی؟

گوش کن

ببین، تو اونو دوست داری، درسته؟

آره

می خوای به دستش بیاری -

آره.

خوشبختش کنی -

آره -

پس باید یه خورده با احساس پیش بری

دخترها از این چرندیات عاشقانه خوششون می یاد

باشه.

تمومش کن.

کی این یارو اون خط رو می خونه؟

باید بریم چک کنیم

و با قدرت این دو

چی می بینی؟

تموم شهر اونجان

حالا شما رو زن و شوهر اعلام می کنم

توی محراب هستن.

پادشاه و ملکه.

مادر فلچر!

قبلا هم این حرف رو زده

اوه، محض رضای خدا!

من اعتراض دارم

شرک؟

اوه، حالا دیگه چی می خواد؟

سلام به همگی.

خوش می گذره ،نه؟

اول از همه چیز، من عاشق دولاکم.

خیلی تمیزه

تو اینجا چیکار می کنی؟

واقعاً این یه بی ادبیه که هیچکس تو رو نخواد و زنده باشی تازه توی یه مراسم عروسی که دعوت هم نشدی بیای

فیونا!

من باید باهات حرف بزنم

اوه، حالا می خوای حرف بزنی؟

خوب یه خورده دیگه دیر شده باید منو ببخشی

اما تو نمی تونی با اون ازدواج کنی

و چرا که نه؟

چون که اون فقط به خاطر اینکه شاه بشه داره باهات ازدواج می کنه

بی شرمانه س!

فیونا، بهش گوش نکن

اون عشق واقعی تو نیست

تو درباره عشق واقعی چی می دونی؟

خوب، من.من

منظورم اینه

اوه، فوق العاده س

غول عاشق پرنسس شده

اوه خدای من

یک غول و پرنسس

شرک این حقیقت داره؟

کی اهمیت می ده.

این خیلی مسخره س.

فیونا، عشق من، ما همدیگه رو می بوسیم و در کنار هم با خوبی و خوشی زندگی می کنیم.

حالا منو ببوس

اهوم

شب به یه شکل روز به یه شکل دیگه

من می خواستم قبلاً بهت نشون بدم

متن انگلیسی بخش

I was placed in a tower to await the day my true love would rescue me.

That’s why I have to marry Lord Farquaad tomorrow before the sun sets and he sees me like this.

All right, all right.

Calm down.

Look, it’s not that bad.

You’re not that ugly.

Well, I am not gonna lie.

You are ugly.

But you only look like this at night.

Shrek’s ugly 24-7.

But, Donkey, I’m a princess, and this is not how a princess is meant to look.

Princess, how ‘bout if you don’t marry Farquaad?

I have to.

Only my true love’s kiss can break the spell.

But, you know, um, you’re kind of an ogre, and Shrek– well, you got a lot in common.

Shrek?

Princess, I–

Uh, how’s it going, first of all?

Good?

Um, good for me too.

I’m okay.

I saw this flower and thought of you because it’s pretty and well, I don’t really like it, but I thought you might like it ‘cause you’re pretty.

But I like you anyway.

I’d– uh, uh–

I’m in trouble.

Okay, here we go.

I can’t just marry whoever want.

Take a good look at me, Donkey.

I mean, really, who could ever love a beast so hideous and ugly?

Princessand ugly don’t go together.

That’s why I can’t stay here with Shrek.

My only chance to live happily ever after is to marry my truelove.

Don’t you see, Donkey?

That’s just how it has to be.

It’s the only way to break the spell.

You at least gotta tell Shrek the truth.

No!

You can’t breathe a word.

No one must ever know.

What’s the point of being able to talk if you gotta keep secrets?

Promise you won’t tell.

Promise!

All right, all right.

I won’t tell him.

But you should.

I just know before this is over, I’m gonna need a whole lot of serious therapy.

Look at my eye twitching.

I tell him, I tell him not.

I tell him, I tell him not.

I tell him.

Shrek!

Shrek, there’s something

I want–

Shrek.

Are you all right?

Perfect!

Never been better.

I– I don’t–

There’s something I have to tell you.

You don’t have to tell me anything, Princess.

I heard enough last night.

You heard what I said?

Every word.

I thought you’d understand.

Oh, I understand.

Like you said, Who could love a hideous, ugly beast?

But I thought that wouldn’t matter to you.

Yeah?

Well, it does.

Ah, right on time.

Princess, I’ve brought you a little something.

What’d I miss?

What’d I miss?

Who said that?

Couldn’t have been a donkey.

Princess Fiona.

As promised.

Now hand it over.

Very well, ogre.

The deed to your swamp, cleared out, as agreed.

Take it and go before I change my mind.

Forgive me, Princess, for startling you, but you startled me, for I have never seen such a radiant beauty before.

I am Lord Farquaad.

Lord Farquaad?

Oh, no, no.

Forgive me, my Lord, for I was just saying a short farewell.

That is so sweet.

You don’t have to waste good manners on the ogre.

It’s not like it has feelings.

No, you’re right.

It doesn’t.

Princess Fiona, beautiful, fair, flawless Fiona.

I ask your hand in marriage.

Will you be the perfect bride for the perfect groom?

Lord Farquaad, I accept.

Nothing would make–

Excellent!

I’ll start the plans, for tomorrow we wed!

No!

I mean, uh, why wait?

Let’s get married today before the sun sets.

Oh, anxious, are we?

You’re right.

The sooner, the better.

There’s so much to do!

There’s the caterer, the cake, the band, the guest list.

Captain, round up some guests!

Fare-thee-well, ogre.

Shrek, what are you doing?

You’re letting her get away.

Yeah?

So what?

Shrek, there’s something about her you don’t know.

Look, I talked to her last night.

She’s–

I know you talked to her last night.

You’re great pals, aren’t ya?

Now, if you two are such good friends, why don’t you follow her home?

Shrek, I–

I wanna go with you.

I told you, didn’t I?

You’re not coming home with me.

I live alone!

My swamp!

Me!

Nobody else!

Understand?

Nobody!

Especially useless, pathetic, annoying, talking donkeys!

But I thought–

Yeah.

You know what?

You thought wrong!

Shrek.

I heard there was a secret chord

That David played and it pleased the Lord

But you don’t really care for music, do ya

It goes like this the fourth, the fifth

The minor fall the major lift

The baffled king composing hallelujah

Hallelujah

Hallelujah

Hallelujah

Hallelujah

Baby, I’ve been here before I know this room

I’ve walked this floor

I used to live alone before I knew you

I’ve seen your flag on the marble arch

But love is not a victory march

It’s a cold and it’s a broken hallelujah

Hallelujah

Hallelujah

Hallelujah

Hallelujah

And all I ever learned from love

I show to shoot at someone

Who outdrew you

And it’s not a cry you can hear at night

It’s not somebody who’s seen the light

It’s a cold and it’s a broken hallelujah

Hallelujah

Hallelujah

Hallelujah

Hallelujah

Donkey?

What are you doing?

I would think, of all people, you would recognise a wall when you see one.

Well, yeah.

But the wall’s supposed to go around my swamp, not through it.

It is around your half.

See, that’s your half, and this is my half.

Oh!

Your half.

Hmm.

Yes, my half.

I helped rescue the princess.

I did half the work, I get half the booty.

Now hand me that big old rock, the one that looks like your head.

Back off!

No, you back off.

This is my swamp!

Our swamp.

Let go, Donkey!

You let go.

Stubborn jackass!

Smelly ogre.

Fine!

Hey, come back here.

I’m not through with you yet.

Well, I’m through with you.

Uh-uh.

You know, with you it’s always, Me, me, me!

Well, guess what!

Now it’s my turn!

So you just shut up and pay attention!

You are mean to me.

You insult me and you don’t appreciate anything that I do!

You’re always pushing me around or pushing me away.

Oh, yeah?

Well, if I treated you so bad, how come you came back?

Because that’s what friends do!

They forgive each other!

Oh, yeah.

You’re right, Donkey.

I forgive you for stabbing me in the back!

Ohh!

You’re so wrapped up in layers, onion boy, you’re afraid of your own feelings.

Go away!

There you are, doing it again just like you did to Fiona.

All she ever do was like you, maybe even love you.

Love me?

She said I was ugly, a hideous creature.

I heard the two of you talking.

She wasn’t talking about you.

She was talking about, uh, somebody else.

She wasn’t talking about me?

Well, then who was she talking about?

Uh-uh, no way.

I am not saying anything.

You don’t wanna listen to me.

Right?

Right?

Donkey!

No!

Okay, look.

I’m sorry, all right?

Hmph.

I’m sorry.

I guess I am just a big, stupid, ugly ogre.

Can you forgive me?

Hey, that’s what friends are for, right?

Right.

Friends?

Friends.

So, um, what did Fiona say about me?

What are you asking me for?

Why don’t you just go ask her?

The wedding!

We’ll never make it in time.

Ha-ha-ha!

Never fear, for where there’s a will, there’s a way, and I have a way.

Donkey?

I guess it’s just my animal magnetism.

Aw, come here, you.

All right, all right.

Don’t get all slobbery.

No one likes a kiss ass.

All right, hop on and hold on tight.

I haven’t had a chance to install the seat belts yet.

Whoo!

People of DuLoc, we gather here today to bear witness to the union.

Um– of our new king–

Excuse me.

Could we just skip ahead to the I do’s?

Go on.

Go ahead, have some fun.

If we need you, I’ll whistle.

How about that?

Shrek, wait, wait!

Wait a minute!

You wanna do this right, don’t you?

What are you talking about?

There’s a line you gotta wait for.

The preacher’s gonna say, Speak now or forever hold your peace.

That’s when you say, I object!

I don’t have time for this!

Wait.

What are you doing?

Listen to me!

Look, you love this woman, don’t you?

Yes.

You wanna hold her?

Yes.

Please her?

Yes!

Then you got to, got to try a little tenderness

The chicks love that romantic crap!

All right!

Cut it out.

When does this guy say the line?

We gotta check it out.

And so, by the power vested in me,

What do you see?

The whole town’s in there.

I now pronounce you husband and wife,

They’re at the altar.

king and queen.

Mother Fletcher!

He already said it.

Oh, for the love of Pete!

I object!

Shrek?

Oh, now what does he want?

Hi, everyone.

Having a good time, are ya?

I love DuLoc, first of all.

Very clean.

What are you doing here?

Really, it’s rude enough being alive when no one wants you,but showing up uninvited to a wedding–

Fiona!

I need to talk to you.

Oh, now you wanna talk?

It’s a little late for that, so if you’ll excuse me–

But you can’t marry him.

And why not?

Because– Because he’s just marrying you so he can be king.

Outrageous!

Fiona, don’t listen to him.

He’s not your true love.

And what do you know about true love?

Well, I– Uh–

I mean–

Oh, this is precious.

The ogre has fallen in love with the princess!

Oh, good Lord.

An ogre and a princess!

Shrek, is this true?

Who cares?

It’s preposterous!

Fiona, my love, we’re but a kiss away from our happily ever after.

Now kiss me!

Mmmm!

By night one way, by day another.

I wanted to show you before.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.