1بخش

: بچه رئیس / بخش 1

بچه رئیس

9 بخش

1بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

قانون بقای اصلح

قانون جنگل‌ـه

همیشه یکی هست که چیزی که مال توئه رو بخواد بگیره

از کجا میدونم؟

خب تقریباً این بلا سرم اومده

هی.

تیم “تمپلتون”

بازی بسته

هات‌داگ‌ها دارن سرد میشن

هات داگ‌ها؟

حداقل، این چیزی هست که یادمه

خیلی خب رفیق بیا بریم بخوریمشون

میبینید، من “۷‌سالم” بود

برای قضایای قبلی به قوه تخلیتون تکیه کنید

وقتی که من در پی کشف “کنگو” نبودم

تو آب‌های عمیق غواصی میکردم

تیم!

قهرمان‌ما!

نگران نباشید مامان و بابا

نجات‌تون میدم!

سفت بچسبید.

بعضی اوقات، من والدین‌ام رو نجات میدم

از این طرف.

بعضی اوقات هم اون‌ها من رو نجات میدادن.

دارم کنترل‌اش رو از دست میدم

تیم، مواظب باش.

داری خرابش میکنی

آروم باش، تیم!

بچرخ، تیم!

بچرخ!

چیزیت که نشد؟

من خوبم

دندونات رو به مامان نشون بده.

فقط خودمون سه نفرمون بودیم

تیم تمپلتون‌ها!

و “3” عدد خیلی عالی‌‌ایه

یه حقیقت جالب

میدونستید که “مثلث” قوی‌ترین شکلیه که تو طبیعت پیدا شده؟

من خوش‌شانس‌ترین بچه روی زمین بودم

حتی والدینم هم شغل های باحالی داشتن

اون‌ها برای بزرگترین کمپانی “حیوانات خانگی” تو دنیا، کار میکنن

کمپانی “پاپی‌کو”

بله، آقای فرانسیس؟

پاپی‌کو به شما نیاز داره

وقت رفتنه!

اون‌ها تو بخش بازاریابی کار میکنن

جایی که باید کالای جدید رو به بازار عرضه کنن

اگرچه والدینم خیلی سخت کار میکنن

اما هنوزم برای من به اندازه کافی وقت میذارن

سه تا قصه، پنج تا بغل و آواز مخصوص من، درسته؟

حله!

“پرنده سیاه در دل شب آواز میخواند”

“این بال‌های شکسته رو بگیر و پرواز کردن رو یاد بگیر”

“در تمام زندگیت”

“تو منتظر طلوع این لحظه بودی”

هی، تیم!

نظرت راجع به داشتن یه “برادر کوچولو” چیه؟

نه، ممنون.

خودم کافیم!

زندگی خوب بود.

عالی بود

اما به محض اینکه خوابم برد

چیزی که والدینم گفتن ذهنم رو مشغول کرد

بچه‌ها از کجا میان؟

روزی که من برادر کوچیکم رو داشتم مثل باقی روزها شروع شد

اما یه‌جورایی میدونستم

زندگیم دیگه هیچوقت مثل سابق نمیشه

بیدار شید آدم کوچولوها.

ساعت “7‌صبح‌ـه”

بیدار شو آدم کوچولو.

صبح بخیر جادوگر

امروز چه ماجراجویی های جالبی تو راه هستن؟

اوه، آره!

والدینم همیشه میگن که قو‌ه‌تخیل من فوق‌العاده فعاله

اما خیلی واضح یادمه،

که بچه با یه تاکسی اومد!

این دیگه چیه؟

هی!

تیم، ببین کی اینجاست

با برادر کوچولوت آشنا شو.

چیه کوچولو؟

برادر!

من یه دنیا سوال داشتم!

این یارو کیه؟

چرا اینجاس؟

این دیگه چه لباسی‌ـه تنش؟

چرا اینقدر “چاقه”؟

چرا به من خیره شده؟

اون “کاراته” بلده؟

چه اتفاقی داره میفته؟

از اینطرف؟

باشه!

باشه!

درست از لحظه شروع، اون داشت سر

مردم داد میزد و به همه امر و نهی میکرد

اوه، این رو میخوای؟

یه چیزی خیلی واضح بود.

این که اون “رئیس”ـه

دفتر کار خودش رو راه انداخت، درست وسط خونه

یه‌سری جلسه ملاقات ترتیب داد

توصدا زدی؟

جغجغه میخوای؟

یک عالمه قرار ملاقات!

حتی نصفه شب

من بیدارم!

من بیدارم!

داریم میایم.

الان میایم اونجا!

اگر همه چیز مطابق میلش پیش نمیرفت.

غوغا میکرد!

شیشه شیر کجاست؟

باید این شیشه رو داشته باشه!

اون همه رو روی اون انگشت کوچولوی خپلش میچرخوند

همه به جز من

پوشک

شیشه شیر

پدر!

من نمیتونم بخوابم!

میدونم عزیزم.

منم همینطور.

این بچه الان به کلی توجه نیاز داره.

خیلی خب، صحبت خوبی بود.

اما.

چیزی نیست!

بابا اینجاس.

بابا اینجاس.

پس من چی؟

” سال2057”

نشان تی‌رکس، من دارم حمله یک دشمن بیگانه رو بررسی میکنم.

بدتر از اون چیزیه که فکر میکردیم.

مامان، اون “لُخت”ـه

من لخت‌ام

بگید لخت!

نه!

شیرین مامان کیه؟

تو عسل مامانی؟

نه، اون لجباز باباشه، مگه نه؟

تو میدونی یکی از ماها باید با آقای

فرانسیس بره به انجمن حیوانات

تو “وگاس”

میدونی چیه؟

تو باید بری

نه، نه.

تو باید بری

خب، تو به کمی استراحت نیاز داری.

من با بچه می مونم و تو

شاید خود بچه باید تصمیم بگیره

میخوای کی بمونه؟

بابا یا مامان؟

یا بابا؟

اون مامانش رو میخواد

باشه، ما باید صحبت کنیم.

خصوصی.

حتماً

راجع به چی؟

راجع به

چرا، تیم؟

چرا؟

چون معلوم نیست از کجا اومده

ما حتی نمیشناسیمش

چطوری میتونیم بهش اطمینان کنیم؟

بیخیال، اون فقط یه بچه‌اس!

جداً؟

یعنی فقط منم که فکر میکنم این یارو عجیب غریبه؟

اوپس!

الان تمیزش میکنم.

قانون “پنج ثانیه”!

متن انگلیسی بخش

Survival of the fittest.

It’s the law of the jungle.

There’s always someone trying to take what’s yours.

How do I know?

It almost happened to me.

Hi-yah!

Tim Templeton.

quit monkeying around.

Hot dogs are getting cold.

Hot dogs?

At least, this is how I remember it.

All right, buddy, let’s eat.

You see, I was seven years old.

and back then, you relied on your imagination.

When I wasn’t exploring the Congo.

I was a deep sea diver.

Tim!

Our hero!

Don’t worry, Mom and Dad.

I got this!

Grab on!

Some days, I rescued my parents.

That way!

Other days, they rescued me.

I’m losing control.

Tim, look out!

You’re breaking up!

Slow down, Tim!

Turn, Tim.

Turn!

Are you hurt?

I’m okay.

Show Mommy your teeth.

It was just the three of us.

The Templetons.

And three is the perfect number.

Interesting fact.

did you know that the triangle is the strongest shape found in nature?

I was the luckiest kid ever.

My parents even had cool jobs.

They worked for the biggest pet company in the world.

Puppy Co.

Yes, Mr. F rancis?

Puppy Co needs you.

It’s go ti me.

They worked in a department called “Marketing.

where they got to launch new products.

Even though my parents worked really hard.

they still made just enough time for me.

Three stories, five hugs, and my special song, right?

You got it!

Blackbird singing in the dead of night

Take these broken wings and learn to fly

All your life

You were only waiting For this moment to arise

Hey, Tim.

How would you like to have a baby brother?

No, thanks.

I’m enough.

Life was good.

Life was perfect.

But as I drifted off to sleep.

something my parents said got me thinking.

Where do babies come from?

The day I got a little brother started like any other day.

but little did I know.

my life would never be the same.

Wake up, little halflings!

It’s 7:00 a.m.

Wake up, little halflings!

Morning, Wizzie!

What great adventure lies in wait for you today?

Oh, yeah!

My parents always said that I had an overactive imagination.

But I clearly remember.

the baby was delivered in a taxi.

What the.

Hey!

Tim, look who’s here.

Meet your new baby brother.

Baby what?

Brother.

I had a million questions.

Who is this guy?

Why is he here?

What’s with that outfit?

Why’s he so fat?

Why’s he staring at me?

Does he know karate?

What’s going on?

That way?

Okay.

Okay.

Right from the start,

he was yelling at people ordering everyone around.

Oh, you want this?

One thing was clear.

He was the boss.

He set up his office, right smack dab in the middle of the house.

He conducted meetings.

You called?

Do you need Señor Squeaky?

Lots and lots of meetings.

Even in the middle of the night.

I’m up!

I’m up!

We’re coming!

We’ll be right there!

If things weren’t done to his immediate satisfaction.

he had a fit.

Where’s the bottle?

He has to have his bottle!

He had everyone wrapped around his chubby little finger.

Everyone except for me.

Diaper!

Bottle!

Dad!

I can’t sleep.

I know, bud.

Me neither.

The baby needs a lot of attention right now.

Okay, good talk!

But.

It’s okay.

Daddy’s here.

Daddy’s here.

What about me?

The year: 2057.

Ensign T-Rex and I are investigating a hostile alien invasion.

It’s so much worse than we thought.

Mom, he’s naked!

I’m naked!

Say “naked.

No!

Who’s Mommy’s little cutie?

Are you Mommy’s little cutie?

No, he’s Daddy’s little tough guy, right?

You know one of us has to go

with Mr. Francis to the pet convention.

In Vegas.

You know what?

You should go.

No, no.

You should go.

Well, you need a break.

I’ll stay with the baby, and you.

Maybe the baby should decide.

Who do you want to stay with you?

Daddy or Mommy?

Or Daddy?

He wants his mommy.

Okay, we need to talk!

In private.

Sure.

About what, bud?

About the b-a-b-e-e.

“Y ‘, ‘ Tim.

Why?

Because he came out of nowhere!

We don’t even know him.

How can we trust him?

Come on, he’s just a baby.

Seriously?

I’m the only one that thinks there’s something weird about this guy?

Oopsie!

I got it.

Five-second rule.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.