سرفصل های مهم
5بخش
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
خوش اومدی، ایپ
صندلیت این بالاست کنارهِ.
مامان بزرگ
کارمون تموم نشده
تو بهم گفتی دختر غارنشین
ولی تو یه دختر غارنشینی
ولی گفتی دختر غارنشین انگار که چیز بدیه
چه مشکلی با غارنشینا داری ، پسر؟
هیچ مشکلی با غارنشینا ندارم
میخوای واست یه حوله
یا ظرفی چیزی بیارم؟
من خوبم
چرا اینطوری می کنی؟
دارم مثل یه دختر غارنشین رفتار می کنم، پسر
ولی فکر کنم که دیگه به اندازه کافی
به کارت نمیاد
من هیچوقت همچین چیزی نگفتم
گراگ، بیا الان راجعبه معرکت صحبت کنیم
چی؟
گراگ حس کرد و منم موافقت کردم
که پسر باید با هم نوع خودش باشه
انسان های تکامل یافته و ایپ هم باید با هم نوع خودش باشه
خب ما توافق کردیم
دوباره بگو؟
چه توافقی؟
اون توافق کرد
فکر تو بود
فکر تو بود؟
پسر با ما می مونه،
ایپ هم با خونوادش می مونه
گراگ گفت، من نگفتم
سعی کردی از شرم راحت شی؟
واقعا بابا؟
نه عزیزم،
من هیچوقت همچین فکری نمی کنم
یعنی اینکه اون منو به این فکر انداخت
اون منو گول زد
منو برد توی اون
غار مخفی مردونه ی مسخرش
و منو گول زد
غار مردونه چیه؟
یه جایی که میرم تا فرار کنم
از چی فرار کنی؟
از دست تو
چی؟
هممون همین فکرو می کنیم
چطوری جرئت می کنی؟
خودت چطوری جرئت می کنی
دوتاتون چطور جرئت می کنین
دارین تلاش می کنین منو به پسر برسونین؟
چه بلایی سر دست اومده؟
یه زنبور منو نیش زده
بیرون دیوار
رفتی بیرون دیوار؟
بیرون دیوار؟
همش تقصیر شماست
اوه، تقصیر ماست؟
میشه یه چیزی بگم؟
نه
باشه
واقعا باورم نمیشه که
با یه همچین چیزی موافقت کردی
چیکارت کردن؟
من جای زخم دارم
بَچّمون
واقعا گرم بود
کلی شیر کوسه خوردم،
لخت بودم
چرا فیل؟
چرا؟
چون حریم خصوصی باعث ارتقا یافتن فردیت می شود
شعار غیر رسمی
خب، بچه، به نظر می رسه
هَممون یه چی برای قابم کردن داریم
بسه،
زود باش پسر
داریم میریم
صبر کن، یه لحظه صبر کن،
اولش که میخواستی از شر من خلاص بشی گراگ
حالا میخوای با تو بیام؟
داشتی سعی می کردی دخترمو ازم دور کنی
به دختر بچم قوله پروانه و
رود آرامش بخش دادی
آها
می بینی؟
میدونستم داری گوش میدی
شماها اصلا حریم خصوصی ندارین
منظورت غارنشیناست؟
نه، من همچین چیزی نگفتم
مثبت فکر کن، ایپ، کل حرفم اینه که
اینجا، خیلی چیزای بهتری داره
بهتر؟
مثل گشنگی نکشیدن، روی هم نخوابیدن
مشکلت با روی هم خوابیدن چیه؟
بیخیال ایپ!
روی هم خوابیدن، بو میده
بوی عشق
خب، حداقل من بوی خودمو میدم
من حتی نمی دونم بوی چی میدی
گل و بارونه لطیف
من دیگه حتی نمی شناسمت
با وانیل و گردنبند سنگی مسخرت
اینجا.
اینجا.
خونه ست،
اینجا خونه ست
خونه؟
اینجا همون جاییه که بابا و مامانم
میخواستن پیداش کنن
اینجا ، آیندست
خب مشخصه
که من به آینده تعلق ندارم
دارم میرم
باهام میای؟
من.
نمی تونم
پس فکر کنم که ما دو تا آینده های مختلفی داریم
ایپ؟
خب کی دسر می خواد؟
بهت که گفتم.
ما گشنمون نیست
یه موز خوردی؟
نه،
ما همه ی موزا رو خوردیم
امکان نداره
واسه غارنشینا امکان داره
چیکار کردی؟
اونا فقط موزن، فیل
فقط موزن؟
میگه فقط موزن
اونا تنها قانونم بودن
صبر کن، کارمون تموم نشده
بیشتر از اینا خوردیم
میخواستم بهت بگم
خانم بترِ مامان
من دسرمو می برم پیش پنجره
شوخیت گرفته؟
کلی با خونوادش زندگی کردم
با.
با کثیفی و بو
ایپ؟
ایپ خودتی؟
نمیدونم
کتکش زدی؟
نه
راجع بش فکر کردم
موز، کلید بقای ما بود
موز، ما رو در امان نگه می داشت
از چی در امان نگه می داشت؟
اینجاس.
واسه موز
چیه ، فیل؟
100ماه یا بیشتر، هر شب می اومد
من فهمیدم که موز تنها چیزیه
که اونو دور نگه می داره
اون طرف دیوار چیه، فیل؟
هر شب، به هیچ وجه کافی نبود
موزاشو میخواد
پشت دیوار چیه، فیل؟
چیه، فیل؟
موزا برای چی هستن؟
چیه؟
نمیدونم
ها؟
فقط یه میمون کوچولوعه
دارم میرم
به اون موز می دادی؟
صبر کن، صبر کن
بذار یه چیزیو بدونم
نمی دونستی داری برای.
یه میمون، خودتو به زحمت میندازی
سالها بهش موز میدادی
این خوب نیست
نه نه نه
برین دنبال کارتون
فیل
زود باش، زودباش، زود باش
داگلاس، اون گُلا باهام کنار نیومدن
چیو از دست دادم؟
هی، خانم بترِ مامان
قبلا اونجا، یه دیوار نبود؟
فیل؟
بابا؟
پسر؟
گراگ؟
اون نیست
دیوار نیست،
فیل نیست
اوه، خدای من
یه چیزی اونو برده،
همشونو برده
چیکار کنیم؟
هیچ اثری از اونا نیست،
ولی اینو پیدا کردم
اون سبد منه؟
چِشات خوب کار می کنه
سندی با این میتونه ردّشونو بزنه
سندی، بگرد
خب، درسته
شما بچه ها برین، منو دان اینجا می مونیم
و دیوارو درست می کنیم
یا اصلا بهتره که دان، برگردی داخلِ لونه وحشت
در حقیقت، فکر می کنم که هردوتامون جا بشیم،
اگه به هم بچسبیم
اون رَد بو رو گرفته
هر چی که اونا رو برده
نمی تونه خیلی دور شده باشه
مامان.
منم میرم
دان، می فهمی داری چی میگی؟
ما مثل اونا نیستیم
بابا به ما احتیاج داره
صبر کن،
دان؟
دان به سبد مسافرتی نیاز داری
بالش گردن داره
دارین مارو کجا می برین؟
مزخرف نگو
اگه میخواین مارو بُخورین.
باید اول اون چاقه رو بخورین
چون اون موزاتونو خورده
ننداز گردن من
همش تقصیر توعه
تقصیر منه؟
پسر، بهش بگو
میگه من تغییر کردم
من تغییر نکردم،
خودمم، بچه ها
می فهمین؟
می فهمین دارم چی میگم؟
چیزی که می بینین، همونیه که به دستش میارین
چیزیه که شما.
اینجایین؟
یه لحظه گمتون کردم
بگذریم، من به هیچکس احتیاج ندارم،
هیچکس، به هیچ وجه
باشه،
بیخیال حرف زدن میشم
منو با افکارم تصور کنین
گزارش سفر
راستش، من گزارش سفر ثبت می کنم
خب یه مدت گذشته،
یکم به روز شدم
آینده رو یادتونه؟
راستش، همونی که کل توی زندگیم دنبالش بودم؟
خب از قرارِ معلوم، دختری که دوستش دارم
نمیخواد کاری باهاش داشته باشه
یا من
دخترها، خیلی خیلی پیچیدن
دفتر خاطرات عزیزم
سلام، خودمم
یادته درمورد سرنوشت چی گفتم؟
خب، سرنوشت مسخره و دروغه
سرنوشت فکر می کنه از تو بهتره
سرنوشت میخواد با.
خونواده بترمن بمونه
اونا فوق العادن
یعنی اینکه، خونه درختی شونو دیدین؟
زندگی کردن توی درخت چه خوبی ای داره؟
دوش گرفتن، آتیش درست کردنه سریع
کلی غذا و.
حریم خصوصی
خب یه چیزی مشخصه.
تمومه
تمومه
خوبه
خوبه
کی واسش مهمه؟
من که نه
حالت خوبه؟
ها؟
این بیرون زیادی روشنه
فقط می خواستم پنجره رو
برای یه دقیقه ببینم
هی، سبد مسافرتیم
پنجره مسافرتی
اوگا، میشه به پسرت بگی
دستای کثیفشو به وسایلم نزنه، لطفا؟
گوش کن، من حس خوبی ندارم
راجع به اتفاقایی که سَره شام.
با بابا و مامانم و تو و پسر افتاد
بیخیال، من خوبم،
دیگه گذشته
راستش منو پسر خیلی با هم فرق داریم
خب منو تو هم فرق داریم و
خیلی خوب با هم کنار میایم، مگه نه؟
آره، آره
ولی ولی پیچیدست
اون یه پسره
اون.
دیوونست
میدونی، فرق داره
مشکل چیه؟
مشکل، پسرا هستن؟
خب من تو زندگیم
با پسرا مشکل نداشتم
چون ما هیچ پسری یا مردی
یا لباسی نداشتیم
ما قبیله ای جنگجو از زنا بودیم
خواهران تُندَر
خواهران تندر دیگه چیه؟
فقط داستانای قدیمیه قبل خوابه مامان بزرگه
داستانای واقعی
خب
دان، دیگه با این زن دیوونه حرف نزن
جدی که قرار نیست از بین اونا رد بشیم مگه نه؟
آره،
سندی داره رُد بو رو میگیره
خب باید راه دیگه ای هم باشه
میدونی؟
شاید یکی که مناسب باشه و
پر از کوسه های زمینی نباشه
ببین چی بگم.
تو وظیفه ات اینه که مراقبِ سبدهای هدیه ات باشی و
منم وظیفه ام اینکه دنبالِ مردها بگردم
ما رَد میشیم
نه، نه، نه،
ما ازش رَد نمیشیم
گربه ی منه، قوانین منه،
ما رَد میشیم
پس شاید بهتره که رای گیری کنیم؟
برمیگردیم
رَد میشیم
برمیگردیم
رَد میشی
نه
سندی، بیا
ممنون هوپ،
این خیلی ایمن تره
نمی تونم ببینم
داره چه اتفاقی میفته؟
دارن مارو میبرن کجا؟
نگران نباش، مرد،
خیلی زود از شرِ این گنده خلاص میشیم
من شروع می کنم به چرخیدن و مشت زدن تا آزاد بشیم.
متن انگلیسی بخش
Oh, welcome, Eep.
Your seat is over here, next to.
Gran.
We’re not done.
You called me a cave girl.
But y-y-you are a cave girl.
But you said “cave girl” like it’s a bad thing.
What’s wrong with cave people, Guy?
There’s nothing wrong with cave people.
Can I get you a towel
or a utensil or something?
I’m good.
Why are you acting like this?
I’m just acting like a cave girl, Guy.
But I guess that’s not good enough
for you anymore.
I never said that.
Grug, let’s take this moment to talk about your great idea.
Uh, what?
Grug felt, and I concurred that Guy should be
with his kind of people, evolved people.
And Eep should stay with her kind.
So we made a deal.
Say again?
What deal?
His deal!
Your idea.
Your idea?
Guy stays with us,
and Eep stays with her pack.
Grug’s words, not mine.
You tried to get rid of me?
Really, Dad?
No!
Honey, I don’t think that.
I mean, he made me think that I thought that.
He tricked me!
He took me
into his stupid secret man cave,
and he tricked me.
What’s a man cave?
It’s a place I go to get away.
Away from what?
Away from you!
What?
We’re all thinking it.
How dare you?
How dare you!
How dare the both of you!
You’re trying to fix me up with Guy?
What happened to your hand?
I got stung by a bee.
Outside the wall.
You went outside the wall?
Outside the wall?
This is all your fault!
Our fault?
Can I say something?
No!
Okay.
I can’t believe
you actually made that deal.
What did they do to you?
I got scars.
Our baby!
It was really hot.
I was full of shark milk.
I was naked!
Why, Phil?
Why?
Because privacy promotes individuality!
Unofficial motto!
Well, kiddo, looks like
we all have something to hide.
That’s it!
Come on, Guy.
We’re leaving.
Wait, hold on a second.
First, you wanted to get rid of me, Grug,
and now you want me to come with you?
You were trying to take my daughter away!
Promising my baby girl butterflies
and babbling brooks.
Aha!
You see?
I knew you were listening.
There is no privacy with you people.
Oh, you mean cave people?
Not what I said.
Positives, Eep, that’s all I’m saying.
Lots of things here are better.
“Better”?
Like not starving, no sleep pile.
What’s wrong with the sleep pile?
Oh, come on, Eep!
The sleep pile reeks!
Reeks of love!
Well, at least I smell like me.
I don’t even know what you smell like.
Flowers and soft rain.
I don’t even know who you are anymore!
With your vanilla and your stupid neck rock!
It’s this place.
This place is.
Home!
This place is home!
“Home”?
This is the place
my parents wanted me to find!
This is Tomorrow.
Well, clearly,
I don’t belong in this Tomorrow.
I’m leaving.
Are you coming with me?
I, um.
I can’t.
Then I guess we have two different Tomorrows.
Eep.
So, who’s ready for dessert?
I told you,
we’re not hungry!
You ate a banana?
Nuh-uh.
We ate all the bananas.
That’s impossible.
Not for cave people.
What have you done?
They’re just bananas, Phil.
“Just bananas”?
“Just bananas,” she says!
That was my one rule!
Wait, we’re not done.
There was more
I was planning on saying to you!
Mrs. Better-mom,
I’ll just take my dessert at the window.
You kidding me?
I’ve lived with her family for how long?
With the.
With the dirt and the smell.
Eep?
Eep, is that you?
I don’t know.
Did you hit him?
No.
I thought about it.
The bananas were key to our survival.
The bananas were keeping us safe.
Safe from what?
It’s here.
for the bananas!
What is, Phil?
It has come every night for 100 moons or more.
I found bananas are the only thing
that keeps it at bay.
What’s on the other side of the wall, Phil?
Night after night, it was never enough!
It wants its bananas!
What’s behind the wall, Phil?
What is it, Phil?
What are the bananas for?
What is it?
I don’t know!
Huh?
It’s just a little punch monkey.
I’m leaving.
You just kept giving it bananas?
Wait, wait.
Let me understand something.
You had no idea you were working.
for an itty-bitty monkey?
Giving it bananas for years!
That’s not good.
No, no, no!
Get away!
Phil!
Come on, come on, come on!
Oh, Douglas, those flowers did not agree with me.
What’d I miss?
Hey, Mrs. Better-mom,
wasn’t there a wall there before?
Phil?
Dad?
Guy?
Grug?
It’s gone.
The wall is gone.
Phil’s gone.
Oh, my gosh.
Something has taken him,
taken all of them.
What are we gonna do?
No sign of them.
But I did find this though.
Is that my basket?
Good eye.
Sandy can track them with this.
Sandy, seek.
Okay, right.
You guys go, and Dawn and I
will stay here and fix the wall.
Or better yet, Dawn, let’s get you back inside your panic cubby.
In fact, I think we can both fit
if we suck it in.
She’s got the scent.
Whatever took them
couldn’t have gotten far.
Mom,
I’m going too.
Dawn, listen to yourself!
We are not like them.
Dad needs us.
Wait.
Dawn!
Dawn, you’ll need the travel basket.
It has a neck pillow.
Where are you taking us?
Stop talking!
If you’re going to eat us,
you should eat the fat one first.
He ate your bananas.
Oh, don’t you blame me for this.
This is all your fault!
My fault?
Tell him, Guy!
She says I changed.
I didn’t change!
This is the real me, baby!
You know?
You know what I’m saying?
What you see, that’s what you get.
That’s what you.
There you are.
I lost you for a second.
Anyway, I don’t need anybody.
No one at all.
Fine!
Wasn’t much of a conversation anyway.
Guess it’s just me with my thoughts.
Travel log.
Literally, I’m traveling in a log.
So, it’s been a while.
A little update.
Remember that Tomorrow?
You know, the one I spent my whole life looking for?
Well, turns out, the girl I love
wants nothing to do with it.
or me.
Girls, very, very complicated.
Dear diary.
Hey, it’s me.
Remember what I said about fate?
Well, fate’s dumb and a liar.
Fate thinks it’s better than you.
Fate wants to stay with.
The Bettermans!
They’re amazing.
I mean, have you seen their tree house?
What’s so great about living in a tree?
Showers, instant fire,
so much food, and.
“Privacy.
”
Well, one thing’s clear.
It’s over!
over!
Fine!
Fine!
Who cares?
Not me.
Are you okay?
Huh?
It’s so bright out here.
I just need to watch the window for a.
I just need to watch it for a minute!
Hey, my travel basket!
Travel window.
Ugga, can you tell your son to keep
his grubby hands off my stuff, please?
Listen, I feel really bad
about what happened at dinner
with my parents, and you, and Guy.
Please, I’m good.
It’s in the past!
You know, Guy and I, we’re too different.
Well, you and I are different,
and we get along great, right?
Yeah, yeah.
But it’s-it’s complicated.
He’s a boy.
He is.
stupid.
You know, it’s different.
What’s the matter?
Boy problems?
Well, in my day,
we didn’t have boy problems.
Because we didn’t have any boys,
or men, or clothes.
We were a warrior tribe of wimmins.
The Thunder Sisters!
What’s a Thunder Sister?
Just Gran’s old bedtime stories.
True stories!
Okay.
Dawn, stop talking to the crazy lady.
We aren’t actually gonna cross that, are we?
Yes.
Sandy’s tracking the scent.
Well, there’s gotta be another way.
You know?
Maybe one that’s stable
and not infested with land sharks!
Tell you what,
you be in charge of gift baskets,
and I’ll be in charge of tracking the men.
We cross!
Oh, no, no, no.
We are not crossing this!
My cat, my rules.
We cross!
Maybe we should take a vote?
Around!
Cross!
Around!
Cross!
No!
Sandy, come!
Thank you, Hope.
This is so much safer.
I can’t see!
What’s happening?
Where are they taking us?
Hold tight, Guy.
As soon as we get out of this log,
I’ll start swinging and punching our way to freedom.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.