بخش 01

: کتاب جنگل / بخش 1

کتاب جنگل

8 بخش

بخش 01

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

تو باید بدترین گرگی باشی که تاحالا دیدم.

آره، اما اگه اون شاخه نشکسته بود، موفق میشدم.

خلاف حرکت باد چرخیدی، از گله‌ت جدا شدی.

اگه یاد نگیری همراه با گله فرار کنی…

یکی از این روزا، شام یه نفر میشی

  • ما چطور دویدیم؟

  • موگلی بازم نتونست!

  • اون هیچوقت به شورا قدم نمیزاره.

  • بیاید بریم!

از بالا داشتم فرار می‌کردم.

گرگ‌ها توی درخت‌ها قایم نمیشن

نمی‌تونم بهشون برسم، باگیرا.

سعیم رو کردم. فقط درخت اشتباهی رو انتخاب کردم.

اون یه درخت خشکیده بود. از کجا باید می‌فهمیدم که خشکیده‌ست؟

یه رشته‌ی گیاهی دورش پیچیده بود. هر درختی که گیاه‌های خزنده دورش پیچیده باشن…

یا خشکیده‌ست یا اینکه کم مونده خشک بشه.

اینا چیزایی هستن که یه گرگ باید بدونه.

آره، ولی اگه شاخه نشکسته بود، موفق شده بودم.

متوجهم که یه گرگ به دنیا نیومدی، ولی…

لااقل نمیشه مثل یه گرگ رفتار کنی؟

وقتی چند سال پیش، اونو پیدا کردم. نوزادی بود که توی جنگل رها شده بود.

آهو رو بگیر!

اگه قرار بر زنده موندش بود، می‌دونستم که به خانواده نیاز داره.

خانواده‌ای که ازش محافظت کنه.

برای همین به گرگ‌ها سپردمش.

آکیلا، یه رهبر عادل و شریف بود، به موگلی اجازه داد که پیش اونا زندگی کنه. این همه سال…

ولی مشکل این بود که گرگ‌ها زود بزرگ شدن، و موگلی، خب…

بزارین اینطور بگیم که دوست داشت آروم آروم پیش بره

موگلی منو بلند کن!

  • دست بردار، الان نه.

راکشا اون رو بزرگ کرد.

اون تنها مادری بود که اون می‌شناخت.

  • زودباش، بیا بازی کنیم.

  • حس بازی ندارم، گری.

زود باش، تو برادرمی.

باید باهام بازی کنی.

بریم دنبال یه موش!

چطور پیش رفت؟

بازم منو گرفت.

اگه تقدیر این باشه، خواهد شد.

بیاید قانون رو بگیم.

این قانون جنگل است.

به قدمت و صحت آسمان.

گرگی که آن را نگاه دارد، باشد که کامیاب شود.

گرگی که آن را زیر پا بگذارد، خواهد مُرد.

همانند گیاه خزنده‌ای که تنه‌ی درخت را احاطه می‌کند…

قانون ما را پاسدار است.

چون قدرت گله از گرگ‌هایش نشأت می‌گیرد…

و قدرت گرگ‌ها از گله.

به زودی، بارش باران متوقف می‌شود و فصل خشکسالی فرا می‌رسد

گرما جنگل را فرا گرفت.

و بعد آنرا زرد رنگ و سپس قهوه‌ای و سیاه کرد.

اما آن سال خشک‌ترین فصلی بود که همه به یاد می‌آوردند.

حتی درخت مهوای همیشه سبز هم شکوفه نداد.

برگ من.

مال منه، منه، مال منه.

یکم دیگه…

اینم یه سنگ. اینم لجن.

فقط لجنه. اینم یه سنگ!

سنگ منه.

هیچکس به سنگم دست نزنه.

یه سنگ دیگه.

دوتا سنگ. سه تا سنگ.

سنگ صلح، سنگ صلح!

آتش بس، آتش بسِ آب!

آتش بسِ آب!

سال‌های سال از نمایان شدنِ سنگ صلح می‌گذشت…

و آتش بسِ آب نامیده شد.

الان دیگه شکار در حریم رودخانه ممنوع بود…

چون طبق قانون جنگل، خوردن آب، بر غذا اولویت دارد.

برای همین در چنین روزی، می‌توان به سنگ صلح آمد…

و همه‌ی اعضای جنگل. را کنار هم دید

فراموش نکن.

شکار ممنوع.

فقط بازی کنین.

فقط بازی کنید. فهمیدم، مامان.

و یادت باشه، همه‌ی افراد اینجا قبلاً توی جنگل توله‌انسان ندیدن.

پس مواظب رفتارت باشه

باشه، باشه. حالا می‌تونم برم؟

توله‌ها رو هم با خودت ببر.

صبر کنین منم بیام!

زودباش گری!

این بابا رو نگاه کن

ببـــخشید

شرمنده

داره روی دو پا راه میره.

زُل نزن.

همه اینجان.

اون یه طاووسه؟

اوه، یه چوب!

نه، اون چوب منه.

ببخشید. تقصیر من بود. از قصد این کارو نکردم.

می‌تونم روش بشاشم.

خواهشاً جلوی پات رو نگاه کن

بابا، اون چیه؟

به نظرم توله‌انسان باشه.

توله‌انسان اینجا چیکار داره؟

آتش بس یادت نره.

قانون رو می‌دونم، پسرا.

اون چیه؟

عجیبه.

عجیبه.

موگلی.

برای فوت و فن‌هات چه قانونی گذاشته بودیم؟

راه و روش گرگ‌ها اینطوری نیست.

دیگه فوت و فن ممنوع.

امید داشته باش، ازت

یه گرگ کاردرست می‌سازیم.

من چی؟ من گرگ کاردرستی میشم؟ ببین چطور زوزه می‌کشم.

در بعضی گله‌ها، خپل‌ها خورده میشن.

متن انگلیسی بخش

You must be the very worst wolf I’ve ever seen.

Yeah, but if that branch didn’t break, I would’ve made it.

Crossing upwind, breaking from your numbers.

If you can’t learn to run with the Pack…

one of these days, you’ll be someone’s dinner.

How’d we do?

Got Mowgli again!

He’s never gonna make the council.

Let’s go!

It was higher ground.

Wolves don’t hide in trees.

I can’t keep up with them, Bagheera.

I tried. I just picked the wrong tree.

It was a dead tree.

How was I supposed to know it was dead?

It had a fig vine. Any tree girdled by a creeper…

Is either dead or close to it.

These are things a wolf must know.

Yeah, but if the branch didn’t break, I would’ve made it.

I realize you weren’t born a wolf, but…

Couldn’t you at least act like one?

When I found him, many years ago…

He was just an infant, abandoned in the woods.

Get the deer!

If he was going to survive, I knew he needed a people.

A people to protect him.

It’s why I entrusted him to the wolves.

Akela, was a just and noble leader, he allowed Mowgli to dwell among them.

All those years.

But, trouble was, wolves grew so fast and Mowgli, well…

Let’s just say he liked to take his time.

Mowgli, take me up high!

Stop, not now.

It was Raksha who raised him.

She was the only mother he ever knew.

Come on, let’s play.

I don’t feel like playing, Gray.

Come on, you’re my brother.

You have to play with me.

Let’s go chase some mice!

How did it go?

Caught me again.

If it’s meant to be, it will be.

Let me hear the law.

This is the law of the jungle.

As old and as true as the sky.

The wolf that keeps it will prosper…

The wolf that breaks it will die.

Like the creeper that girdles the tree trunk…

The law runneth over and back.

For the strength of the pack is the wolf…

And the strength of the wolf is the pack.

Soon, the rains ceased to fall and the dry season arrived.

Heat crept through the jungle.

Turning it yellow, then brown, then black.

But that year was the driest season that anyone can remember.

Even the Mohwa didn’t flower.

My leaf.

This is mine, mine, mine.

There’s some other…

There’s a rock. That’s mud.

That’s just mud. There’s a rock!

That’s my rock.

Nobody touches my rock.

There’s another rock.

Two rocks. Three rocks.

Peace rock,Peace rock.

It’s the truce, the water truce!

It’s the water truce!

It had been many, many years since the peace rock was revealed…

And the water truce was called.

Hunting in the riverbank was now forbidden…

Because, by law of the jungle, drinking comes before eating.

So you could come to the peace rock, on a day like this…

And find all people. Side by side.

Don’t forget.

No hunting.

Playing only.

Playing only. I got it, amma.

And remember, not everyone here has seen a man cub in the jungle before.

So behave yourself.

Ok, ok. Can I go now?

Take the pups with you.

Wait for me!

Come on Gray!

Take a look at this guy.

Excuse me.

Sorry.

He’s walking on two legs.

Don’t stare.

Everybody’s here.

Is that a peacock?

Ooh, a stick!

No, that’s my stick.

Sorry. My bad. It’s involuntary.

I could pee on it.

Watch yourself please.

Dad, what is that?

Think that’s a man cub.

What’s a man cub doing here?

Woah, don’t forget the truce.

I know the law, bucks.

What is that?

Weird.

That’s weird.

Mowgli.

What was the rule about your tricks?

It’s not the wolf way.

No more tricks.

Chin up little one. We’ll make you a fine wolf yet.

What about me? Am I gonna be a fine wolf? Look at me howl.

In some packs, the runt gets eaten.

مشارکت کنندگان در این صفحه

ویرایشگران این صفحه به ترتیب درصد مشارکت:

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.