سرفصل های مهم
بخش 05
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
مامان، بیدار شو.
تولهها؟
اونا اون بالان.
ولی اونی که باید مراقبش باشین، فاختهست.
میدونین فاخته چجوری زنده میمونه؟
با شکار با استفاده از نقطهضعف یک مادر.
فاخته باهوشتر از ایناست که خودش بچهش رو بزرگ کنه. به جاش.
تخمهاش رو یواشکی میذاره تویآشیانهی پرندههای سادهتر.
وقتی جوجههاش از تخم بیرون میان، مادر فریب میخوره.
اون بهشون غذا میده، بزرگشون میکنه.
و میدونین برای جوجههای خودش چه اتفاقی میفته؟
اونا از گرسنگی میمیرن.
از روی غفلت.
فقط بخاطر اینکه یه مادر جوجهای رو دوست داشت
که مال خودش نبود.
دیگه بیاید.
وقت خوابه.
فکر کنم از من خوششون میاد.
چرا داری این کارها رو میکنی؟
اون رفته.
مگه همین رو نمیخواستی؟
من مُردهی اونو میخوام.
وقتی بهش خبر برسه که اینجا چه اتفاقی افتاده، برمیگرده.
و منم در انتظارش خواهم بود.
این اولین نقطهست.
گرفتم.
این اولین نقطهست!
این اولین نقطهست!
گرفتم!
همینه، گرفتمش!
بهش بگو بره روی نقطهی دوم!
گرفتی؟
برو به نقطه دوم
گرفتم.
دنبالِ.
احتیاجات آقا خرسه بگرد.
همون احتیاجات سادهی آقا خرسه.
نگرانیها و کشمکشهات رو به باد فراموشی بسپار.
منظورم همون.
احتیاجات آقا خرسهست.
دستورالعمل مادر طبیعت رو میگم.
اون احتیاجات زندگی آقا خرسه رو برطرف میکنه.
هر جایی که پرسه میزنم.
هر جایی که میپلکم.
بیشتر از این نمیتونم.
خونهی بزرگِ خودم رو دوست داشته باشم.
زنبورها لای درختها وزوز میکنن
که فقط برای من عسل درست کنن.
وقتی زیر اون سنگها و گیاهان رو نگاه کنی
و اون مورچههای باکلاس رو برانداز کنی.
و شایدم یه چندتاییشون رو بچشی.
احتیاجات زندگی آقا خرسه میان سراغت.
هر جایی که پرسه میزنم.
هر جایی که میپلکم.
بیشتر از این نمیتونم خونهی بزرگِ خودم رو دوست داشته باشم.
زنبورها لای درختها وزوز میکنن.
که فقط برای من عسل درست کنن.
وقتی زیر اون سنگها و گیاهان رو نگاه کنی.
و اون مورچههای باکلاس رو برانداز کنی.
و شایدم یه چندتاییشون رو بچشی.
احتیاجات زندگی آقا خرسه میان سراغت.
اونا میان سراغت!
آره، میان سراغت!
میان سراغت
بالو، بالو، بالو.
نگاه کن.
پشت من بمون.
زودباش بیا بیرون خودت رو نشون بده.
باگیرا!
موگلی.
من همهجا داشتم دنبالت میگشتم.
فکر میکردم مُردی.
حالت خوبه؟
آره، باورم نمیشه پیدام کردی.
خیلی نگرانت بودم.
گم شده بودم، نمیدونستم چه اتفاقی افتاده.
ولی بعدش با بالو آشنا شدم.
بعدشم اون من رو از یه مارِ غولپیکر نجات داد.
حالا هم با هم کار میکنیم!
واقعاً؟
اینو دیگه نشنیده بودم.
نمیدونستم خرسهای پشمالو کار هم میکنن.
یالا موگلی، بیا راه بیفتیم.
وایسا!
آره، شما برین.
من خودم رو میرسونم.
عصبانی نباش، باشه؟
چرا باید عصبانی بشم؟
چون همیشه وقتی من یه حرکتهایی میزنم عصبانی میشی.
باید قول بدی این دفعه عصبانی نشی.
نشونم بده، بعدش تصمیم میگیرم.
بیا، نگاهش کن!
اینا ساقههایی هستن که ازشون روی صخرهها استفاده میکنم.
اونا رو دور هم میپیچونم که بلندتر و قویتر بشن.
میبینی چقدر قویان؟
میخوای باحالترین قسمت رو ببینی؟
اون داخله.
زودباش، بیا بریم!
زودباش!
انبار عسله که واسه زمستون درست کردیم!
تو عقلت رو از دست دادی؟
گفتی عصبانی نمیشی که.
اصلاً به چیزایی که آکیلا بهت یاد میداد گوش میکردی؟
جنگل جایِ این فوت و فنها نیست.
اگه میخوای از این کارا کنی برو توی روستای انسانها این کارا رو انجام بده.
ولی دارم به بالو کمک میکنم برای خواب زمستونی آماده شه.
خرسها توی جنگل به خواب زمستونی نمیرن.
پس تو به این چی یاد میدی؟
خواب زمستونی کامل که نه، ولی چرت که میزنم.
خیلی هم زیاد.
گوش بده به من، مردک فریبکار.
شاید اون بازیِ تو رو نشناسه، ولی من میشناسم.
الانم دیگه از اینجا میره.
ولی من نمیخوام برم!
چارهای نداری!
چطوره یه دقیقه همهمون آروم بگیریم؟
ببین، الان دیروقته.
برای حرکت کردن دیر شده.
پس نظرت چیه همهمون یه کم عسل بزنیم تو رگ؟
من عسل نمیخورم
مشکلی نیست.
عسل رو من میخورم.
بیاین شب رو خوب بگیریم بخوابیم و دربارهی این موضوع هم فردا صحبت میکنیم.
خیلیخب.
ولی صبح اول وقت راه میفتیم.
اون کجاست؟
توی گودال.
توی چی؟
اینجوری تعلیمش میدی؟
ای بابا بیخیال.
خودت میدونی هیچوقت بهش یاد نمیدم که سربهسر فیلها بذاره.
چی بهت گفته بودم؟
اون استثناییـه
میدونم استثنایی ـه.
خودم بزرگش کردم.
پس مجبورش نکن اینجا رو ترک کنه، باگیرا.
باید بهش اجازه بدی خودش باشه.
تو متوجه نیستی.
این پسر در خطره.
میدونم.
بهم گفته.
یه چیز دنبالشه.
یه ببر.
اونم نه هر ببری.
شرکان.
شرکان دنبالشه؟
ولی اگه برش گردونی به روستای انسانها، اونا نابودش میکنن.
ازش یه انسان میسازن.
باید بفرستیمش برگرده پیش گلهی گرگها.
سردستهشون کی بود؟
آکیلا؟
اون میتونه ازش محافظت کنه.
آکیلا مرده.
چی؟
شرکان اون رو کشت
تا وقتی که این پسر رو پیدا نکنه هیچی نمیتونه جلوش رو بگیره، هیچی.
تنها راه نجات دادنش اینه که بره به روستای انسانها.
ازت خواهش میکنم، بالو؟
تو تنها کسی هستی که اون به حرفش گوش میده.
سلام جوون.
سلام.
کاری که اون پشت کردی، خیلی باحال بود.
باگیرا که اینطور فکر نمیکرد.
نه بابا، من باهاش حرف زدم.
بدجور تحتتأثیر قرار گرفته بود.
جداً؟
جفتمون تحتتأثیر بودیم.
آره.
تا قبل از اون هیچوقت ندیده بودم کسی تا این حد به فیلها نزدیک بشه.
خب، گوشِت رو بده به من جوون، باید راجعبه یه چیزی باهات صحبت کنم.
راجع به چی میخوای صحبت کنی؟
خب، میدونی، تو این فکر بودم.
حالا که دوستت پیداش شده، شاید دیگه وقتشه که باهاش همراه بشی.
میدونی، دیگه زمستون شده و.
و دیگه واقعاً وقتشه که بری.
ولی من میخوام اینجا پیش تو بمونم.
ما با هم رفیقیم، مگه نه؟
ها؟
نه.
ما هیچوقت دوست نبودیم.
من که هیچوقت به تو بعنوان دوستم نگاه نکردم.
منظورم اینه که، تو بهم کمک کردی عسل گیر بیارم منم دیگه بهت نیازی ندارم ولی.
میخوای واست واضحتر توضیح بدم؟
دیگه نمیخوام این دور و بر ببینمت.
خب، انجامش دادم.
و تقریباً سختترین کاری بود که تو عمرم انجام دادم.
میدونم.
متن انگلیسی بخش
Ammi, wake up.
Pups?
They’re up there.
But the one you have to watch out for is the cuckoo bird.
Do you know how the cuckoo bird survives?
By preying on a mother’s weakness.
The cuckoo bird is too clever to raise it’s young. Instead.
It sneaks it’s eggs into the nests of simpler birds.
So when they hatch, the mother bird is fooled.
She feeds them, nurtures them.
And do you know what happens to her own chicks?
They starve and die.
From neglect.
All because a mother loved a chick
That wasn’t her own.
Come now.
Time for sleep.
I think they like me.
Why are you doing this?
He’s gone.
Isn’t that what you wanted?
I want him dead.
Once he gets word of what happened here, he’ll come back.
And I’ll be waiting.
That’s the first mark.
Got it.
That’s the first mark!
That’s the first mark!
Got it!
Yeah, I got it!
Tell him to go the second mark!
Got it?
go to the second mark
Got it.
Look for the
Bear necessities.
The simple bear necessities.
Forget about your worries and strife.
I mean the
Bear necessities.
Oh, mother nature’s recipe.
That bring the bear necissities of life.
Wherever I wander.
Wherever I roam.
I couldn’t be fonder
Of my big home.
The bees are buzzing in the trees
To make some honey just for me.
When you look under those rocks and plants
And take a glance at them fancy ants.
And then maybe try a few.
The bear necessities of life, they’ll come to you.
Wherever I wander.
Wherever I roam.
I couldn’t be fonder Of my big home.
The bees are buzzing in the trees
To make some honey just for me.
When you look under the rocks and plants
And then take a glance at them fancy ants.
And then maybe try a few.
The bear necessities of life, they’ll come to you.
They will come to you!
Yeah, they’ll come to you!
Come to you.
Baloo, Baloo, Baloo. Look.
Stay low on my back.
Come on out and show yourself.
Bagheera!
Mowgli.
Oh, I was looking everywhere for you.
I thought you were gone.
Are you alright?
Yeah, I can’t believe you found me.
I was so worried about you.
I was lost, and I didn’t know what happened.
But then I met Baloo.
And then he saved me From a giant snake.
And now we’re working together!
Really?
That’s a new wrinkle.
I didn’t know soft bears worked.
Come on Mowgli, let’s be on our way.
Wait!
Yeah, go on ahead.
I’ll catch up.
Don’t be mad, ok?
Why would I be mad?
Cause you’re always mad when I do stuff.
You gotta promise not to be mad this time.
Show me, then I’ll decide.
Come on, check it out!
These are vines I use on the cliff.
I twirl them together to make them longer and stronger.
See how strong they are?
You wanna see the really cool part?
It’s inside.
Come on, let’s go!
Come on!
It’s the honey stash for winter!
Have you lost your mind?!
You said you wouldn’t get mad.
Did you listen to anything Akela taught you?
There’s no place in the jungle for these Tricks.
You want to do this, you do this in the man village.
But I’m helping Baloo get ready for hibernation.
Bears don’t hibernate in the jungle.
What are you teaching him?
Not full hibernation, but I nap.
A lot.
Listen to me, you con artist.
He may not know your game, but I do.
He’s leaving now.
But I don’t wanna leave!
You don’t have a choice!
Why don’t we all just settle down for a minute?
Look, it’s gotten late.
Too late to travel.
So why don’t we all just have a little honey?
I don’t eat honey.
No problem.
I’ll eat the honey.
Let’s all get a good night’s sleep and we can talk about this in the morning?
Fine.
But we’re leaving first thing.
Where is he?
In the pit.
In the what?
Is this your teaching?
Oh, come on. You know I’d never teach him to mess around with elephants.
What’d I tell ya?
He’s special.
I know he’s special.
I raised him.
Then don’t make him leave, Bagheera.
You gotta let him be what he is.
You don’t understand.
The boy is in danger.
I know.
He told me.
He’s being hunted.
By a tiger.
Not any tiger.
Shere Khan.
Shere Khan’s hunting him?
But if you send him back to the man village, they’ll ruin him.
They’ll make a man out of him.
We should send him back to the wolf pack.
Who’s their alpha?
Akela?
He can protect him.
Akela is dead.
What?
Shere Khan killed him.
He will stop at nothing until he has this boy, nothing.
The only way we can save him is if he goes to that man village.
Please, Baloo?
You are the only he’ll listen to.
Hey kid.
Hey.
That was pretty cool, what you did back there.
Bagheera didn’t think so.
Oh no, I talked to him.
He was very impressed.
He was?
We both were.
Yeah.
I- I’ve never seen anyone get that close to an elephant before.
So, listen kid, I gotta talk to you about something.
What do you wanna talk about?
Well, you know, I’ve been thinking.
Now that your friend has shown up, maybe it’s time for you two to just mosey along.
Ya know, now it’s winter and.
And it’s really time for you to go.
But I wanna stay here with you.
We’re buddies, aren’t we?
Huh?
No.
We were never friends.
I certainly never thought of you as my friend.
I mean, you helped me get honey and I don’t really need you anymore but.
Do I have to spell this out?
I don’t want you around anymore.
Well, I did it.
And that’s about the hardest thing I’ve ever done.
I know.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.