7بخش

: ماتریکس / بخش 7

ماتریکس

9 بخش

7بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

تو آسیب دیدی

خوب میشی

دازِر؟

تا حالا یه جا ایستادی و بهش خیره شدی؟

از زیبایش از هوشمندیش،شگفت زده شدی؟

میلیاردها آدم دارن اون بیرون زندگیشون رو میکنن

بدون توجه به چیزی

میدونی که اولین ماتریکس طراحی شده بود که یه دنیای بدون درد و رنج برای انسان‌ها باشه جایی که همه خوشحال باشن؟

اما اون یه فاجعه بود

کسی اون برنامه رو نمی‌پذریفت

تمام محصولات غذایی گم شده بدون

بعضی ها عقیده داشتن که ما توی برنامه‌مون زبان رو برای توصیف دنیای کاملتون کم داشتیم

اما من عقیده دارم که به عنوان یه گونه انسان‌ها زندگی واقعی رو همراه با بدبختی و درد و رنج تعریف میکنن

پس یه دنیای کامل یه رویا بود و این مغز اولیه‌ی شما همش میخواست که از این رویا بیاد بیرون

بخاطر همینه که ماتریکس به اینی که الآن میبینی تغییر کرد

اوج تمدّنتون

میگم،تمدن شما چون زمانی که ما شروع به تصمیم گرفتن برای شما کردیم تبدیل شد به تمدّن ما که البته بخاطر همینه که الآن این داستان پیش اومده

تکامل،مورفیس

تکامل

مثل دایناسورها(منظورش اینه که با نابودی شما ما که تکامل یافته‌ایم جاتون رو میگیریم)

از اون پنجره به بیرون نگاه کن

شما فرصتتون رو داشتین

آینده دنیای ماست،مورفیس

آینده دوران ماست

یه مشکلی هست

دارن باهاش چیکار میکنن؟

دارن وارد مغزش میشن-

درست مثل هک کردن یه کامپیوتره

تنها چیزی که نیازه،زمانه

چقدر؟

بستگی به مغز داره

ولی بالاخره رمز گشایی میشه و الگوی اصلیش از نمایش ندادن به نمایش دادن اطلاعات تغییر میکنه

و زمانی که این اتفاق بیافته اونا هر چی ازش بپرسن اون جواب میده

خب اونا چی میخوان؟

به رهبر هر کشتی یه کد دست رسی به کامپیوتر اصلی زایُن داده میشه

اگه یه مامور کدهای دست رسی به کامپیوتر اصلی زایُن رو داشته باشه میتونه ما رو نابود کنه

نمیتونیم بزاریم این اتفاق بیافته

ترینیتی،زایُن از من یا تو یا حتی مورفیس مهمتره

باید یه کاری باشه که ما بتونیم انجام بدیم

هست. میتونیم سیم ارتباطی رو جدا کنیم

میخوای بکشیش؟

مورفیس رو بکشی؟

ما انتخاب دیگه ای نداریم

هیچوقت یه انسان رو برای انجام کار یه ماشین نفرست

اگه نفوذی ما شکست خورده اونا ارتباط رو هرچه زودتر قطع میکنن،مگر اینکه

اونا مرده باشن. در هر صورت

ما چاره‌ای نداریم. طبق برنامه پیش برین

دیده‌وران رو به حالت آماده باش در بیارین

سریعاً

مورفیس تو بیشتر از یه رهبر برای ما بودی

تو یه پدر بودی

همیشه دلمون برات تنگ میشه

دست نگه دار

باورم نمیشه داره این اتفاق میافته

نئو،این اتفاق باید بیافته-

باید؟

نمیدونم

این نمیتونه تصادفی باشه-

در مورد چی حرف میزنی؟

پیشگو

اون به من گفت که این اتفاق میافته

اون به من گفت که من باید یه انتخاب بکنم

چه انتخابی؟

داری چیکار میکنی؟

میرم داخل

نه،تو نمیری

من باید برم

نئو،مورفیس خودش رو فدا کرد که ما بتونیم تو رو نجات بدیم

محاله که تو برگردی تو

مورفیس اینکار رو برای چیزی که باور داشت من هستم کرد ولی من نیستم

چی؟

من برگزیده نیستم،ترینیتی

پیشگو با این کارش منم متعجب کرد

نه،تو باید باشی

متاسفم من نیستم

من فقط یه آدم دیگه ام

نه؛نئو،این حقیقت نداره

نمیتونه که حقیقت داشته باشه

چرا؟

این در حد جنونه. اونا مورفیس رو تو یه ساختمونی که کنترل نظامی میشه نگه داشتن

اگر هم تونستی رد بشی و بری تو اونجا 3تا مامور هست که از اون مراقبت میکنن

منم میخوام مورفیس برگرده ولی کاری که تو داری میکنی،خودکشیه

این چیزیه که به نظر میاد اما اینطور نیست

میتونم بهت توضیح بدم که چرا نیست

مورفیس به یه چیزی باور داست و حاضر بود جونش رو خاطر اعتقادش بده

الآن اینو میفهمم

به خاطر همینه که باید برم

چرا؟

چون منم به چیزی باور دارم

چی؟

من باور دارم که میتونم برش گردونم

داری چیکار میکنی؟

میخوام با تو بیام

نه تو نمیای

نه؟

بزار بهت بگم که من به چی باور دارم

من باور دارم که ارزش مورفیس برای من بیشتر از ارزش اون برای توئه

من باور دارم که اگه تو نجات دادن اون اینقدر مُسمَّمی پس به کمک من احتیاج پیدا میکنی

و از اونجایی که درجه‌ی من تو این کشتی از تو بالاتره اگه خوشت نمیاد،میتونی بری به جهنم

چون دقیقاً داریم میریم همونجا

تَنک ما رو لود کن

من میخوام یه اطلاعاتی رو زمانی که من اینجا بودم رو باهات در میون بزارم

زمانی که داشتم سعی میکردم گونه‌ی شما رو طبقه‌بندی کنم اینا طلاعات به ذهنم اومد و فهمیدم که در واقع شما پستاندار نیستین

تمام پستانداران روی این سیاره به طور غریزی با محیط پیرامون خودشون به تعادل میرسن

اما شما انسان ها اینطوری نیستین

شما به یه منطقه میرین و اینقدر تکثیر میشین و تکثیر میشین تا تمام منابع اون منطقه رو تموم کنین

تنها راهی که میتونین زنده بمونین اینه که به یه جای دیگه حمله کنین

تنها یه موجود زنده‌ی دیگه رو این سیاره وجود داره که با همین الگو زندگی میکنه

میدونی چیه؟

یه ویروس

بشریت یه بیماریه

سرطان این سیاره است

شما یه طاعونین

و ما درمانیم

خیلی خب پس،چی نیاز دارین؟

به جز معجزه

اسلحه

یه عالمه اسلحه

نئو

هیچکس تاحالا یه همچین کاری رو نکرده

بخاطر همینه که جواب میده

چرا سرُم کار نمیکنه؟

شاید ما داریم سوال اشتباهی میپرسیم

من رو باهاش تنها بزارین

حالا

طاقت بیار مورفیس

اونا دارن میان دنبالت

دارن میان

میتونی صدام رو بشنوی،مورفیس؟

من میخوام که با تو رو راست باشم

من متنفّرم از اینجا، از این باغ وحش.

از این زندان.

از این واقعیت،یا هرچی که میخواین اسمش رو بزارین

بیشتر از این نمیتونم تحملش کنم

این بو.

اگه اصلاً یه همچین چیزی وجود داشته باشه

احساس میکنم دیگه اشباع شدم

من میتونم بوی تعفنت رو حس کنم

و هروقت که اینکار رو میکنم،میترسم نکنه باهاش آلوده شده باشم

متنفّر کننده است

نیست؟

من باید از اینجا خارج بشم

من باید آزاد بشم

و کلید آزادی من توی سر توئه

کلید من

زمانی که زایُن نابود شد نیازی نیست که من اینجا باشم

میفهمی؟

من به کدها نیاز دارم

من باید وارد زایُن بشم و تو باید به من بگی چجوری

به من میگی یا میمیری

لطفاً هر چیز فلزی رو که دارین حمل میکنین از خودتون جدا کنین

کلید،کمربند

لعنتی

نیروی پشتیبانی

نیروی پشتیبانی بفرستین

از سر جاتون جُم نخورین

داشتی چیکار میکردی؟

اون نمیدونه

چی رو؟

من فکر میکنم اونا دارن تلاش میکنن که نجاتش بدن

هیچ قاشقی وجود نداره

پیداشون کنین و نابودشون کنین

ما مورد حمله قرار گرفتیم

متن انگلیسی بخش

You’re hurt.

I’ll be all right.

Dozer?

Have you ever stood and stared at it?

Marveled at its beauty its genius?

Billions of people just living out their lives.

Oblivious.

Did you know that the first Matrix was designed to be a perfect human world where none suffered where everyone would be happy.

It was a disaster.

No one would accept the program.

Entire crops were lost.

Some believe that we lacked the programming language to describe your perfect world.

But I believe that undefined as a species human beings define their reality through misery and suffering.

So the perfect world was a dream that your primitive cerebrum kept trying to wake up from.

Which is why the Matrix was redesigned to this.

The peak of your civilization.

I say, “your civilization” because when we started thinking for you, it became our civilization which is, of course, what this is all about.

Evolution, Morpheus.

Evolution.

Like the dinosaur.

Look out that window.

You had your time.

The future is our world, Morpheus.

The future is our time.

There could be a problem.

What are they doing to him?

They’re breaking into his mind.

It’s like hacking a computer.

All it takes is time.

How much time?

Depends on the mind.

But eventually, it’ll crack and his alpha patterns will change from this to this.

When it does, he’ll tell them anything they want to know.

What do they want?

The leader of every ship is given codes to Zion’s mainframe computer.

If an agent got the codes and got into Zion’s mainframe they could destroy us.

We can’t let that happen.

Trinity, Zion’s more important than me or you or even Morpheus.

There has to be something we can do.

There is.

We pull the plug.

You’re going to kill him?

Kill Morpheus?

We don’t have a choice.

Never send a human to do a machine’s job.

If the insider has failed they’ll sever the connection as soon as possible, unless –

They’re dead.

In either case –

We have no choice.

Continue as planned.

Deploy the sentinels.

Immediately.

Morpheus, you were more than a leader to us.

You were a father.

We’ll miss you always.

Stop!

I don’t believe this is happening.

Neo, this has to be done.

Does it?

I don’t know.

This can’t be just coincidence.

What?

The Oracle.

She told me this would happen.

She told me that I would have to make a choice.

What choice?

What are you doing?

I’m going in.

No, you’re not.

I have to.

Neo, Morpheus sacrificed himself so that we could get you out.

There is no way that you’re going back in.

Morpheus did what he did because he believed I’m something I’m not.

What?

I’m not the One, Trinity.

The Oracle hit me with that too.

No, you have to be.

I’m sorry, I’m not.

I’m just another guy.

No, Neo, that’s not true.

It can’t be true.

Why?

This is loco.

They’ve got Morpheus in a military-controlled building.

Even if you somehow got inside, those are agents holding him Three of them.

I want Morpheus back too, but what you’re talking about is suicide.

That’s what it looks like but it’s not.

I can’t explain to you why it’s not.

Morpheus believed something, and he was ready to give his life for it.

I understand that now.

That’s why I have to go.

Why?

Because I believe in something.

What?

I believe I can bring him back.

What are you doing?

Going with you.

No, you’re not.

“No”?

Let me tell you what I believe.

Morpheus means more to me than he does to you.

I believe if you are serious about saving him, you will need my help.

And since I am the ranking officer if you don’t like it, I believe you can go to hell.

Because you aren’t going anywhere else.

Tank load us up.

I’d like to share a revelation that I’ve had during my time here.

It came to me when I tried to classify your species and I realized that you’re not actually mammals.

Every mammal on this planet instinctively develops an equilibrium with the surrounding environment.

But you humans do not.

You move to an area and you multiply and multiply until every natural resource is consumed.

The only way you can survive is to spread to another area.

There is another organism on this planet that follows the same pattern.

Do you know what it is?

A virus.

Human beings are a disease.

A cancer of this planet.

You are a plague.

And we are the cure.

Okay, so what do you need?

Besides a miracle.

Guns.

Lots of guns.

Neo .

No one has ever done anything like this.

That’s why it’s going to work.

Why isn’t the serum working?

Perhaps we’re asking the wrong questions.

Leave me with him.

Now.

Hold on, Morpheus.

They’re coming for you.

They’re coming.

Can you hear me, Morpheus?

I’m going to be honest with you.

I hate this place this zoo .

this prison .

this reality, whatever you want to call it.

I can’t stand it any longer.

It’s the smell.

If there is such a thing.

I feel saturated by it.

I can taste your stink.

And every time I do, I fear that I have somehow been infected by it.

It’s repulsive.

Isn’t it?

I must get out of here.

I must get free.

And in this mind is the key.

My key.

Once Zion is destroyed, there is no need for me to be here.

Do you understand?

I need the codes.

I have to get inside Zion and you have to tell me how.

You’re going to tell me or you’re going to die.

Please remove any metallic items you’re carrying.

Keys, loose change.

Holy shit!

Backup.

Send backup.

Freeze!

What were you doing?

He doesn’t know.

Know what?

I think they’re trying to save him.

There is no spoon.

Find them and destroy them!

We’re under attack!

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.