سرفصل های مهم
3بخش
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
سبز. الان میخوان که ژلاتین سبز باشه.
به من گفتن قرمز. قانون جدید.
آینده الان سبزه.
و میخوان خانواده خوشحالتر باشه.
خوشحالتر؟ خوشحالتر؟ هوم.
باباهه انگار
تازه پوزیشین میشنری رو کشف کرده.
جیلز!
خب باید راجب چی خوشحال باشن؟
مشتری عکس میخواست من راضیشون کردم با این.
خیلی بد شد. این کار خوبیه.
خوبه مگه نه؟ فکر کنم یکی از بهترینامه.
حالت چطوره؟ چیزی میخوری؟ نه نه حتی یه قطره. نه.
از وقتی کلین و ساندرز رو ترک کردی کاری گرفتی؟
منظورت از وقتیه که تو گفتی دیگه نرم.
الان وارد این بحث نمیشیم.
میخوام برگردم برنی.
میبینیم. حالا این کارو بکن.
من فکر می کنم ما در حال پیشرفت بسیار خوبی هستیم..
کارت خوبه
الیسا!
اونجا چکار میکنی؟
تمیز میکردی.
گوش کن، عزیزم.
اون آقایی که هیچ دستی میشاشید
میخواد جفتمون رو ببینه.
زلدا دی. فولر.
شما دوتا چند وقته همو میشناسید زلدا؟
نزدیک ده سال، قربان.
خواهر برادری نداری زلدا؟
نه قربان.
برای آدمایی مثل تو معمول نیست مگه نه؟
بعد از من مادرم مرد.
بعد از تولدم.
اون “دی” وسط اسمت چیه؟
دلایلا قربان.
بر اساس انجیل.
دلایلا، اون به سامسون خیانت کرد.
خوابوندش موهاشو زد.
فلسطینیها شکنجش دادن، تحقیرش کردن.
چشماشو سوزوندن.
فکر کنم مادرم انجیل رو خوب نخونده بود.
و تو
الیسا اسپزیتو.
اسپزیتو به معنی یتیم نیست؟
یتیم خونه مریم مقدس توی پاتنام.
اونا کنار رودخونه
توی آب پیداش کردن.
تو بودی که انگشت های منو پیدا کردی.
آه!
ممنون.
سه ساعت عمل جراحی
اونا اولین فلانکس اینجا رو بازسازی کردن.
تاندون ها رو پیوند دادن.
نمیدونم جواب میده یا نه.
روشون سس خردل بود. یه کیسه کاغذی؟
تنها چیزی بود که داشتیم قربان.
بیشتر من جواب میدم چون اون نمیتونه حرف بزنه.
نمیتونه؟ کره؟
لاله، قربان.
اون گفت که میتونه صداتون رو بشنوه.
اون زخمای روی گردنت.
همین کارو کرده. صداتو قطع کرده آره؟
اون گفت از وقتی بچه بوده.
کی این بلا رو سر یه بچه میاره؟
دنیا پر از گناهه.
مگه نه دلایلا؟
بزار اینو اول بگم.
شماها اون آزمایشگاه رو پاکسازی کردین اومدید بیرون.
چیزی که ما اونجا نگه میداریم یک توهینه.
میدونی توهین چیه زلدا؟
یه چیز غیرمحترمانه.
درسته، و من باید بدونم،
من اون چیز کثیف رو…
از رودخونه ای توی آمریکای جنوبی کشیدم بیرون
اوردم اینجا.
و در طول راه
خیلی از هم خوشمون نیومد.
حالا…
ممکنه فکر کنید اون چیز انسان به نظر میاد.
روی دوپا وایساده، درسته؟
اما ما طبق ظاهر خدا آفریده شدیم.
فکر نمیکنید خدا این شکلی باشه مگه نه؟
نمیدونم خدا چه شکلیه قربان.
انسان زلدا. اون شبیه انسانه، مثل من.
یا حتی تو.
فکر کنم یکم بیشتر شبیه من.
خب، همین بود.
ژنرال هویت، ممنون که به من زنگ زدید قربان.
حالت بهتره؟ بله قربان، خیلی بهترم.
مسکن فقط.
در رو ببند. دو تا انگشتتو از دست دادی آره؟
دو انگشت، آره. اون دو انگشتمو گرفت.
اما هنوز انگشت شست
و اشاره و وسطمو دارم.
پس به نظرم مشکلی نداری.
درسته قربان.
منتظر دیدارتونم.
در مورد دارایی باید تصمیم گرفته شه.
کیکای میوه ای منتظرتن.
سه مکان جدید در مرکز شهر بالتیمور.
آینده اینجاست.
یکمی استراحت کن.
کدو تنبل ، موز …
نه و نیم بیا دنبالم.
بیست و یک و سی دقیقه. بله قربان.
یه کیک خوشمزه.
اومدم خونه.
برات املت درست کردم.
سلام بابا. حدس بزن چی شده؟ پنکیک نداریم؟
نصف جعبه ها رو گشتم نتونستم سرخ کن رو پیدا کنم.
حدس بزن چی شده؟ برات پنیر و املت بروکلی درست کردم.
حالت چطوره؟ درد میکنه؟
یکم، قرص بهترش میکنه. حدس بزن چی شده؟
چی؟
ما یه کپسول زمانو دفن میکنیم توی مدرسه جدید.
میخواستم ازت بپرسم.
فکر میکنی هممون جت پک داشته باشیم تو آینده؟
باور کن پسرم.
اوه! اتوبوس اینجاست.
اینجا آمریکاست.
خداحافظ بابا
متن انگلیسی بخش
Green. They want the gelatin to be green now.
- I was told red. - New concept.
That’s the future now Green.
Oh, and they want them happier, the family.
- Happier? Happier? - Mmm.
The father looks like
he just discovered the missionary position.
Giles.
Well, what are they supposed to be happy about?
The client wanted photographs, I sold them on this.
It’s too bad. This is nice work.
It is nice, isn’t it? I think it’s one of my best.
How are you holding up? You drinking?
No, not a drop. No.
Are you getting any work since you left Klein and Saunders?
You mean since I was asked to leave by you.
We are not getting into this now.
I wanna come back, Bernie.
We’ll see. Now, do this.
I think we’re making great progress.
Good work.
Elisa.
What are you doing in there?
Cleaning, huh?
Listen, honey.
Mr. “I pee with my hands on my hips”
wants to see us both.
“Zelda D. Fuller.”
How long have you two known each other, Zelda?
About 10 years, sir.
No siblings, Zelda?
No, sir.
That’s not common, is it For your people?
My mama died after me.
After I was born.
What does that “D” stand for?
Delilah, sir.
On account of the Bible.
Delilah, she betrayed Samson.
Lulled him to sleep, cut his hair.
Philistines tortured him, humiliated him…
burned his eyes out.
Guess my mama didn’t read the good book close enough.
And you…
“Elisa Esposito.”
Doesn’t “Esposito” mean orphan?
“Our Lady of Sorrows Orphanage in Putnam.”
They found her by the river
in the water.
It was you that found my fingers.
Oh!
Thanks.
Three hours in surgery.
They rebuilt the first phalanx here…
sutured the tendons.
Don’t know if it’s gonna take or not.
There was mustard on them. A paper bag?
It was all we had, sir.
I answer mostly on account that she can’t talk.
She can’t? She deaf?
Mute, sir.
She said she can hear you.
All those scars on your neck.
That’s what did it. Cut your voice box, right?
She said since she was a baby.
Who would do that to a baby?
The world is sinful.
Wouldn’t you say so, Delilah?
Well, let me say this upfront.
You clean that lab, you get out.
The thing we keep in there is an affront.
Do you know what an affront is, Zelda?
Something offensive.
That’s right, and I should know.
I dragged that filthy thing…
out of the river muck in South America
all the way here.
And along the way,
we didn’t get to like each other much.
Now…
you may think that thing looks human.
Stands on two legs, right?
But we’re created in the Lord’s image.
You don’t think that’s what the Lord looks like, do you?
I wouldn’t know, sir, what the Lord looks like.
Well, it’s human, Zelda. He looks like a human, like me.
Or even you.
Maybe a little more like me, I guess.
That’s all.
General Hoyt, thank you for calling me back, sir.
- Feeling better? - Oh, yes, sir, much better.
Pain pills is all.
- Close the door. - You lost two fingers, was it?
Two fingers, yeah. He got two fingers.
But I still got my thumb,
my trigger, and my pussy finger.
Sounds to me like you’ll do all right then.
Yes, sir, that’s right.
Looking forward to your visit, sir.
Decisions need to be made about the asset.
Flavors of fruity pies await you.
Three new locations in downtown Baltimore.
The future is here.
Get some rest.
Pumpkin, banana…
Pick me up at 9:30.
2130 hours. Yes, sir.
That’s-a-great-a-pie.
I’m home.
I made you an omelet.
- Hey, Dad. Guess what? - No pancakes?
I’ve been through half the boxes and I can’t find the griddles.
- Guess what? - I made you a cheese and broccoli omelet.
How are you feeling? Does it hurt?
- A little bit Pills help. - Guess what?
What?
We’re burying a time capsule at the new school.
I wanted to ask you…
Do you think we’ll all have jetpacks in the future?
Believe it, son.
Oh! Bus is here.
This is America.
Bye, Dad!
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.