13بخش

: رستگاری در شاوشنک / بخش 13

رستگاری در شاوشنک

15 بخش

13بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح متوسط

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

اندي از وسط 500 يارد کثافت و فاضلاب بدبو، به سمت آزادي سينه خيز رفت که من حتي نمي تونم تصورش رو بکنم

يا شايد نمي خوام تصورش کنم

پانصد يارد

به اندازه طول 5 تا زمين فوتبال

فقط يه ذره کمتر از نصف يه مايل

صبح روز بعد، درست زماني که راکل داشت رازش رو فاش مي کرد

يه مردي که تا حالا هيچ کس نديده بودش

قدم به بانکِ مليِ ايالت مِين گذاشت

تا اون لحظه

وجود خارجي نداشت

بجز روي کاغذ. مي تونم کمکتون کنم؟

اون، کارت شناسايي

گواهينامه رانندگي، شناسنامه تولد، بيمه تأمين اجتماعي

و يه امضاء …

بايد بگم ناراحتم که کارتون رو ترک مي کنيد

اميدوارم که از سفرتون خارج از کشور لذت ببريد

متشکرم

حتما همينطوره

اين هم چک پول شما. آقا چيز ديگه اي هست؟

خواهش مي کنم

امکان داره که اين رو به نامه هاي پستي اضافه کنيد؟

خوشحال ميشم

روز بخير، آقا. روز بخیر

آقاي استيونس اون روز صبح تقريبا به دوجين بانک سر زد

و در آخر با 370000 دلار از پول رئيس نورتون بيرون رفت

به خاطر اون 19 سالي که ازش گرفته بود

صبح بخير، دفتر روزنامه پورتلند

برايان هادلي؟ اين حق رو داري که ساکت بموني

در غير اينصورت، هرچيزي که بگي

مي تونه عليه تو در دادگاه استفاده بشه

من اونجا نبودم که ببينم. اما شنيدم که بايرُن هادلي مثل يه دختر کوچولو بغض کرده بود

وقتي که داشتن مي بردنش نورتون خيالِ رفتن به اون آرامي رو نداشت

ساموئل نورتون؟

ما مجوز دستگيري تو رو داريم باز کن

در رو باز کن

نورتون! در رو باز کن.

مطمئن نيستم که کدوم کليده

نورتون! زياد سخت نگير نورتون

من دوست دارم فکر کنم که آخرين چيزي که توي سرش رفت

بجز اون گلوله

تعجب از اين بود که چطور اندي دوفرِين تونست شکستش بده

کارتر، جیمز…

يه مدت بعد از اينکه سرپرست ما رو از مصاحبت با خودش محروم کرد

يه کارت پُستال برام رسيد

چيزي روش نبود اما بجاي فرستنده نوشته شده بود

فورت هنکاک، تگزاس

فورت هنکاک

درست کنار مرز

اون جايي بود که اندي عبور کرده بود

وقتي که روي نقشه در حالي که توي ماشين خودش به سمت جنوب حرکت مي کنه، تصورش مي کنم

هميشه خنده ام مي گيره

اندي دوفرِين

کسي که توي رودخونه پر از کثافت شنا کرد

و از اون طرفش تميز بيرون اومد

اندي دوفرِين

مستقيم به سوي اقيانوس

هادلي يخه اش رو گرفته، درسته؟

اون ميگه: فکر کنم اين بچه دنبال دردسر مي گرده

اون عده از ما که بهتر از همه مي شناختيمش اغلب دربارش صحبت مي کرديم

قسم میخورم. مي خوام که دوستام چندتا مشروب داشته باشن

و گرفتش. و گرفتش!

بعضي وقت ها غمگين مي شم

از رفتنِ اندي …

بايد به خودم يادآوري کنم که بعضي پرنده ها براي قفس آفريده نشده ان

پروبالشون بيش از اندازه نورانيه

و وقتي که پرواز مي کنن

اون عده اي که مي دونن که زنداني کردنشون گناه بود، خوشحال مي شن

اما، خب

جايي که توش زندگي مي کني خيلي کسل کننده تر و پوچ تر از اينه که اونا رفتن

فکر کنم دلم براي رفيقم تنگ شده

متن انگلیسی بخش

Andy crawled to freedom through 500 yards of shit-smelling foulness I can’t even imagine.

Or maybe I just don’t want to.

500 yards.

That’s the length of five football fields.

Just shy of half a mile.

The next morning, right about the time Raquel was spilling her little secret,

a man nobody ever laid eyes on before

strode into the Maine National Bank.

Until that moment,

he didn’t exist,

except on paper.

May I help you?

He had all the proper ID,

driver’s license, birth certificate, social security card.

And the signature was a spot-on match.

I must say, I’m sorry to be losing your business.

I hope you’ll enjoy living abroad.

Thank you.

I’m sure I will.

Here’s your cashier’s check, sir.

Will there be anything else?

Please…

Would you add this to your outgoing mail?

I’d be happy to.

Good day, sir. Good day.

Mr. Stevens visited nearly a dozen banks in the Portland area that morning.

All told, he blew town with better than $370,000 of Warden Norton’s money.

Severance pay for 19 years.

Good morning, Portland Daily Bugle.

Byron Hadley? You have the right to remain silent.

If you give up the right to remain silent, anything

you say will be held against you in court.

I wasn’t there to see it.

But I hear Byron Hadley started sobbing like a little girl when they took him away.

Norton had no intention of going that quietly.

Samuel Norton?

We have a warrant for your arrest. Open up.

Norton!

Open the door.

I’m not sure which key it is.

Norton!

Make it easy on yourself, Norton.

I like to think the last thing that went through his head,

other than that bullet,

was to wonder how the hell Andy Dufresne ever got the best of him.

Carter, James…

Not long after the Warden deprived us of his company,

I got a postcard in the mail.

It was blank but the postmark said…

Fort Hancock, Texas.

Fort Hancock.

Right on the border.

That’s where Andy crossed.

When I picture him heading south in his own car with the top down,

it always makes me laugh.

Andy Dufresne,

who crawled through a river of shit

and came out clean on the other side.

Andy Dufresne,

headed for the Pacific.

Hadley’s got him by the toes, right?

And he says, “I believe this boy’s about to have himself an accident.”

Those of us who knew him best talk about him often.

I swear, the stuff he pulled…

“These friends of mine could use a couple of beers!”

And he got it. And he got it!

Sometimes it makes me sad, though,

Andy being gone.

I have to remind myself that some birds aren’t meant to be caged.

Their feathers are just too bright.

And when they fly away,

the part of you that knows it was a sin to lock them up does rejoice.

But still…

the place you live in is that much more drab and empty that they’re gone.

I guess I just miss my friend.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.