1بخش

: درخشش / بخش 1

1بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

سلام. من يه وقت قبلي براي ديدن آقاي اولمن دارم

اسم من جک تورنسه

دفترشون اولين در سمت چپ

متشکرم

آقاي اولمن ؟

بله. من جک تورنس هستم بيا تو، جک

از ديدنت خيلي خوشحالم. من هم از آشنايي شما خوشبختم

اين خانم منشي من ،سوزي است

سلام. سوزي ،خوشوقتم راحت ما رو پيدا کردي ؟

اوه بله مشکلي نبود. 3:30 ساعت رسيدم اينجا

زمان خيلي خوبيه

يه دقيقه بشين ،جک

راحت باش

قهوه ميل داري ؟

اگه خودتون هم ميل داريد بدم نمياد

ممنون

سوزي. با کمال ميل و ازبيل واستون بخواه که بيادپيش ما

بله حتماَ

باشه.

مامان؟

بله؟

تو واقعا ميخواي تموم زمستون بري توي اون هتل زندگي کني ؟

البته که ميخوام

خيلي خوش مي گذره

آره. فکر کنم

هرچي باشه ،اينجا هم کسي نيست که من باهاش بازي کنم

ميدونم. پيدا کردن دوستان جديد هميشه کمي زمان مي بره

آره ،اينطور فکر کنم

توني چي ؟

شرط مي بندم که اون هم چشم انتظار رفتن به اون هتله

نه من نميخوام برم به اون هتل ، خانم تورنس

زودباش توني. اينقدر لجباز نباش

من نميخوام برم اونجا خانم تورنس

چرانمي خواي بياي ؟

خوب نميخوام

بذار، صبرکن ببينيم

به همه ما اونجا خوش خواهد گذشت

بيل ،ميخوام با جک تورنس آشنا بشي

سلام بيل ؟

از آشناييت خوشحالم. باعث افتخار منه

يه صندلي بيار بشين ،بيل

جک قراره براي ما امسال زمستان از اون هتل نگهداري و مراقبت کنه

دوست دارم بعد از اينکه حرفهامون تموم شد اين اطراف رو بهش نشون بدي

عاليه

جک معلم مدرسه است

معلم مدرسه بودم

الان تو چه کاره هستي ؟

نويسندگي مي کنم

معلمي برام فقط جنبه امرار معاش داشته

پس اين بايد برات کاملا تنوع باشه

من به دنبال تغيير و تنوع هستم

دوستان ما از جک خيلي تعريف کردند وبراي اولين بار

باهاشون موافقم

خوب بذار ببينم ،کجا بوديم ؟

آهان داشتم توضيح ميدادم که فصل مادراينجا از 15 مي شروع و تا 30 اکتبر ادامه داره

و بعد ما کاملا تعطيل مي کنيم تاماه مِي بعدي

اشکالي داره اگه بپرسم چرا اينکار رو ميکنيد؟

به نظرمي رسه اسکيت کردن دراينجا بايد خيلي عالي باشه

اوه بله. مشکل هزينه گزاف براي باز نگهداشتن هتل در فصل زمستانه و هزينه پرداخت به مامورين راه براي باز نگهداشتن جاده

25مايل طول کشيدن جاده است

در طول زمستان 20 فوت برف مي شينه

بنابراين از نظراقتصادي به هيچ وجه عملي نيست که اين قسمت از جاده را دائماً برف روبي کرد

وقتي در سال 1907 اين مکان بنا شد علاقه زبادي يه ورزشهاي زمستاني وجود نداشت

اين مکان بخاطر منظره زبيايش انتخاب شد

واقعا هم که از نظر زبيايي مناظرحرف نداره

درسته

در دنور به شما چيزي نگفتند درباره شرايط اين کار؟

فقط بطور کلي

خب زمستانهاي اينجا ميتونه شديدا بي رحم باشه

هدف اصلي اينه که جلوي خسارتهاي سنگين و استهلاکي که ممکنه پيش بياد گرفته بشه

اين اساسا شامل کار کردن ديگ بخار گرم کردن روزانه قسمتهاي مختلف هتل تعميرات خسارتهايي که پيش مياد و انجام تعميراتي که اصولا هتل را سرپا نگهداره

از نظر من که مشکلي نيست

بطور فيزيکي کارطاقت فرسايي نيست

تنها چيزي که ممکنه کمي آزار دهنده باشه احساس شديد انزوا در زمستانه

اين درست همون چيزيه که من دنبالشم

من در فکر يه پروژه جديد براي نوشتن هستم

5ماه آرامش درست همون چيزي است که من ميخوام

بسيار عاليه ،جک

چونکه براي بعضي مردم انزوا تنهايي ميتونه مشکل ساز باشه

نه براي من

زن و بچه ات چطور؟ فکرمي کني اونا هم با تو هم عقيده باشند؟

اونا عاشق اينجا مي شن

عاليه

قبل از اينکه تو رو به دست بيل بسپارم يه چيزديگه هم هست که بنظرم بهتره درباره اش صحبت کنيم

نه اينکه بخوام يه حالت غم انگيزي بنظر برسه اما معمولا رسمه که به آدما فرصت فکر کردن درباره شغل داده بشه

من عاشق اين شغل شدم

فکر نکنم که تو دِنوِر بهت چيزي درباره اتفاق غم انگيزي که درسال 1970 در اينجا رخ داده حرفي زده باشند

نه نگفتند

خب

جانشين سابق من دراين شغل مردي رو استخدام کرده بود بنام چارلز گردي بعنوان سرايدار زمستاني

اون با زن و دو دخترش به سن هاي 8و 10 سال به اينجا اومد

سابقه استخدامي خوبي داشت معرف خوبي داشت

و بطوريکه به من گفته شده بنظر مي رسيد که کاملا آدم نرمالي بوده

اما گاهي اوقات در زمستان دچار نوعي حالتهاي عصبي رواني مي شده

دچار نوعي جنون شده و با تبر خانواده اش رو به کشتن ميده

در قسمت غربي هتل اجساد اونا رو در يک اتاق روي هم خيلي منظم انبار مي کنه ، و بعد لوله شاتگانش رو تو دهن خودش ميذاره

متن انگلیسی بخش

Hi. I’ve got an appointment with Mr. Ullman.

My name is Jack Torrance.

His office is the first door on the left.

Thank you.

Mr. Ullman? Yes.

I’m Jack Torrance. Oh, come on in, Jack.

Very nice to meet you. Nice to meet you, Mr. Ullman.

This is my secretary, Susie. Hello.

Susie, how do you do? Any trouble finding us?

No problem at all. I made the trip in 3 1/2 hours.

That’s very good time.

Sit down a minute, Jack.

Just make yourself at home.

Would you like some coffee?

If you’re having some, I wouldn’t mind. Thanks.

-Susie. -Sure.

And would you ask Bill Watson to join us.

Yes, l will. Alright.

Mom?

Yeah?

Do you really want to go and live in that hotel for the winter?

Sure l do.

It’ll be lots of fun.

Yeah. I guess so.

Anyway, there’s hardly anybody to play with around here.

Yeah, I know. It always takes a little time to make new friends.

Yeah, l guess so.

What about Tony?

He’s looking forward to the hotel, l bet.

No, l ain’t, Mrs. Torrance.

Now, come on, Tony. Don’t be silly.

I don’t want to go there, Mrs. Torrance.

How come you don’t want to go?

I just don’t.

Well, let’s just wait and see.

We’re all gonna have a really good time.

Bill, I’d like you to meet Jack Torrance.

How do you do, Bill?

Nice to meet you. Pleasure to meet you.

Grab a chair, Bill; Join in.

Jack is going to take care of the Oνerlook for us this winter.

I’d like you to take him around soon as we’re through.

Fine.

Jack is a schoolteacher. Formerly a schoolteacher.

What line of work are you in now?

I’m a writer.

Teaching’s been more or less a way of making ends meet.

This ought to be quite a change for you.

Well, I’m looking for a change.

Our people in Denver recommended Jack very highly, and for once.

.I agree with them.

Let’s see, where were we?

I was about to explain that our season here runs from May 15th to October 30th.

Then we close down completely until the following May.

Do you mind if I ask why you do that?

It seems to me that the skiing up here would be fantastic.

It sure would be. The problem is the enormous cost it would be to keep the road to Sidewinder open.

It’s a 25-mile stretch of road.

It gets 20 feet of snow during the winter.

There’s just no way to make it economically feasible to keep it clear.

When the place was built in 1907 there was very little interest in winter sports.

And this site was chosen for its seclusion and scenic beauty.

Well, it’s certainly got plenty of that.

That’s right.

Did they give you any idea in Denver about what the job entails?

Only in a very general way.

Well, the winters can be fantastically cruel.

The basic idea is to cope with the very costly damage and depreciation which can occur.

And this consists mainly of running the boiler heating different parts of the hotel on a daily rotating basis repairing damage as it occurs and doing repairs so the elements can’t get a foothold.

That sounds fine to me.

Physically, it’s not a very demanding job.

The only thing that can get a bit trying here during the winter is a tremendous sense of isolation.

Well, that just happens to be exactly what I’m looking for.

I’m outlining a new writing project.

And five months of peace is just what l want.

That’s very good, Jack.

Because, for some people solitude and isolation can, of itself, become a problem.

Not for me.

How about your wife and son? Do you think they’ll take to it?

They’ll love it.

Great.

Well, before l turn you over to Bill there’s one other thing l think we should talk about.

I don’t wanna sound melodramatic but it’s something that been known to give a few people, second thoughts about the job.

I’m intrigued.

I don’t suppose they tell you anything in Denver, about the tragedy we had up here during the winter of 1970.

I don’t believe they did.

Well..

My predecessor in this job hired a man named Charles Grady as the winter caretaker.

He came up with his wife and two little girls of about 8 and 10.

And he had a good employment record, good references.

And from what I’ve been told, he seemed, like a completely normal individual.

But at some point during the winter he must have suffered some kind of a complete mental breakdown.

He ran amuck and killed his family with an ax.

Stacked them neatly in a room in the west wing, and then he put both barrels of his shotgun in his mouth.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.