7بخش

: بالا / بخش 7

7بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

راسل

گم شو

صاحب جون برو، من جلوي اينا رو مي گيرم

بمونين ببينم واای کمک !کمک

دستتو بده من

سفت بچسبين به کوين

کوين

نه، نه،نه …کوين

همين جا بشين

بدجوري صدمه ديده

ميشه کمکش کنيم بره خونه اش؟ خيلي خوب، اما بايد عجله کنيم

گمشون کردين؟- همش تقصير داگ بود-

آره، داگ با اوناس. اون کمکشون کرد فرار کنن

واستين. واستين بينم

داگ

چيزي مي بيني؟- نه. از گله م خبري نيس دنبالمون نيستن-

واي، چقده خنگولن

مسخره اس

بالاخره تونستم قهرمان دوران بچه گيمو زيارت کنم اونم چه قهرماني مرتيکه قصد جونمونُ داره،واقعاً مسخره اس

گفتين مسخره، ياد يه جوک افتادم-

يه روز يه سنجابه از درخت میره بالا و میگه یادم شد تو زمستون بلوط جمع کنم و الان میمیرم ها! مسخره بود نه چون سنجابه مرده بود! راسل، مواظب باش

کوين، حالت خوبه؟ آقاي فردريکسن، مي دونين چيه؟ فکر نمي کردم سرزميناي دور افتاده اينجوري باشه خب؟ پس خيال مي کردي چه جوري باشه؟ اينجا از دور افتاده هم دور افتاده تره يعني، چيزايي که تو کتاب درسيمون نوشته با چيزاي که اينجاس خيلي فرق داره عادت مي کني بابام هميشه مي گفت سفر به اين جور جاها کار آسونيه اون تو اردو رفتنُ با سنگ آتيش روشن کردنُ اين جورا چيزا، استادِ اون قبلنا هر وقت جلسه کاشفا برگزار مي شد، ميومد اونجا بعدِ جلسه مي رفتيم بستني مي خورديم من هميشه بستني شکلاتي مي خوردم، اونم بستني مغر پسته اي مي خورد بعدش بغل پياده رو مي نشستيم من ماشيناي آبيُ ميشمردم، اونم ماشيناي قرمزُ هر کي ماشيناي بيشتري ميشمُرد .برنده مي شد از اون پياده رو خوشم ميومد شايد کسل کننده به نظر بياد

اما من چيزاي کسل کننده بيشتر از چيزاي ديگه يادم ميمونه اوناهاش! اونجاس هی بچه راسل واستا. انقد وول نخور نوک دراز اُ باش! واستا، پرنده ي گنده بک

اي ول! کوين برو! برو بچه هاتُ پيدا کن کوين، فرار کن! بدو واي، نه راسل، يه چاقو بده به پرنده ام دست نزن نه نه مراقب باشين. نمي خوام بهش آسيبي برسه ولش کنين نه کوين گذاشتين کوين اُ ببرن

شما اونُ ول کردين

به من ربطي نداره

من که نخواستم اين چيزا اتفاق بيفته

صاحب جون، ناراحت نباشين من صاحب تو نيستم اگه سر و کله ي تو پيدا نشده بود هيچکدوم از اين چيزا اتفاق نميفتاد سگ بد. سگ بد چه کمکم کني چه نکني من مي خوام برم آبشار بهشت حتي اگه به قيمت جونم تموم بشه

متن انگلیسی بخش

Russell!

Get back!

DUG : Go on, Master, I will stop the dogs!

Stop, you dogs.

Whoa!

RUSSELL : Help!

Help!

Give me your hand!

Hang on to Kevin!

RUSSELL : Kevin.

Oh, no, no, no.

Kevin.

Stay down.

She’s hurt real bad.

Can’t we help her get home?

All right, but we gotta hurry.

You lost them?

BETA : No, it was Dug.

GAMMA : Yeah, He’s with them.

He helped them escape!

Wait.

Wait a minute.

Dug.

See anything?

DUG : No.

My pack is not following us.

Boy, they are dumb.

This is crazy.

I finally meet my childhood hero, and he’s trying to kill us, What a joke!

DUG : Hey, I know a joke.

A squirrel walks up to a tree and says,

“I forgot to store acorns for winter and now I am dead.”

Ha! It is funny because the squirrel gets dead.

CARL : Careful, Russell.

You okay, Kevin?

You know what, Mr. Fredricksen?

The wilderness isn’t quite what I expected.

CARL : Yeah?

How so?

It’s kind of wild.

I mean, it’s not how they made it sound in my book.

Get used to that, kid.

My dad made it sound so easy.

He’s really good at camping

and how to make fire from rocks and stuff.

He used to come to all my Sweat Lodge meetings.

And afterwards, we’d go get ice cream at Fentons.

I always get chocolate and he gets butter brickle.

Then we sit on this one curb right outside,

and I’ll count all the blue cars and he counts all the red ones, and whoever gets the most wins.

I like that curb.

That might sound boring,

but I think the boring stuff is the stuff I remember the most.

Look!

There it is!

Hey, kid.

Hold on, Russell.

Stand still.

Look at that bird go.

Wait up, you overgrown chicken.

That’s it.

Go, Kevin!

Go find your babies!

Run, Kevin!

Run!

Oh, no!

Russell, give me your knife!

MUNTZ : Get away from my bird!

No!

RUSSELL : No!

MUNTZ : Careful.

We’ll want her in good shape for my return.

RUSSELL : Let her go!

Stop!

Kevin!

RUSSELL : You gave away Kevin.

You just gave her away.

This is none of my concern.

I didn’t ask for any of this!

DUG : Master, it’s alright.

I am not your master!

And if you hadn’t have shown up, none of this would’ve happened!

Bad dog!

Bad dog!

Now, whether you assist me or not,

I am going to Paradise Falls if it kills me.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.