بهتر

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

امیدوارم من فقط حال و هوای خوب در اتاق پذیراییت به جا گذاشته باشم

این خیلی بد آزارم میده که وقتی تو ازم بیشتر خواستی من نتونستم برات مهیا کنم

پدرت احتمالا الان منو بیشتر از قبل دوست داره

چون من بالاخره کشیدم بیرون

آره ما بالاخره از هم جدا شدیم

چون بعضی وقتها اینجوری بهتره

باید رهاش کنی پس در اینصورت دلت نمیشکنه

چون من دوست دارم

آره عزیزم من دوست دارم

فقط همین یکبار گوش کن دارم چی میگم

میدونم ممکنه مثل قبل حس نکنی

اما من دوست دارم

بهت میگم من دوست دارم

چرا چرا منتظر

جنگ و دعوا بمونیم

بیا یه امتحانی بکنیم

مادامیکه درسته من خداحافظی میکنم و میرم

میتونیم اشکات رو توی چشمات نگه داریم؟

من گریه تو رو در میارم

چرا منتظر بمونیم تا از هم متنفر بشیم،

. میشه عشقو نجات بدیم؟

من افتادم، من دارم سقوط می‌کنم، من برای توام (من عاشقتم)

همینطور نمیتونم بذارم تو زمین بخوری

این مثل یه قماره که کم کم بخشی از وجودتو میبره

این مثل یه قماره که کم کم بخشی از وجودتو میبره

هنوز هم بعضی وقتها توی ذهنم، من باید بپذیرم

انگار این یه جنایته که ما همش در حق خودمون انجامش میدیم، من مبری شدم

من و تو در تقدیر همدیگه نیستیم، ما مناسب هم نیستیم

مثل یه دستکش که مناسب دست نیست، از اینکه بپذیرمش متنفرم

چون ما حتما بر میگردیم

پس چرا باید خرابش کنیم؟

در عمق ما نظرمون عوض شده

حال تو میخوای راجع به اسم ها ازم بپرسی

ما نمیتونیم اجازه بدیم ثمره عشقمون خراب بشه

حرفایی بگیم که نتونیم پسشون بگیریم

در عمق ما نظرمون عوض شده

بگو که تو هم همین احساس رو داری

چرا؟ چرا منتظر جنگ و دعوا بمونیم؟

بیا یه امتحانی بکنیم

مادامیکه درسته من خداحافظی میکنم و میرم

میتونیم اشکات رو توی چشمت نگه داریم؟

و اشک ریختنت رو نظاره کنم

چرا منتظر بمونیم تا از هم متنفر بشیم،

میشه عشقو نجات بدیم؟