سرفصل های مهم
2بخش
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
اینجا دیگه کجاست؟
جایی که شما شهر بالاییها نمیخواید کارتون به اینجا ختم بشه.
هیچ وقت بهاین بزرگی نبوده ولی.
اونجا.
میدونم که یهسری شک و تردید در موردم داری ولی فقط وقتی که بتونیم به هم اعتماد کنیم، جواب میده.
جواب نمیده. هیچ وقت نداده.
شهربالاییها همیشه یه راهی پیدا میکنن درمون بذارن.
انگار شهرِ بالا مقصر تمام بدبختیهاتـه.
نه.
نه همهشون.
ما که هیولا نیستیم.
ما هم مثل شما آدم هستیم.
تو هیچی در مورد من نمیدونی.
نباید تنهات میذاشتم.
اشکال نداره.
با وجود همهٔ این جریانا، مشخصه که دلت پاکه.
تو دلت پاکه
اون چیه؟
اسمش رو گذاشتم «هکسکور»
یه ماتریکس رونی تطابقپذیره.
هکستکـی که بهتدریج تکامل پیدا میکنه.
انقلابیه.
چیزی که هیجانانگیزتره اینه که به مواد بیولوژیکی واکنش نشون میده.
داستانهایی از جادوی التیامبخش هست.
البته که نمونههای ما تا الان همه نابود شدن.
باید نابودش کنید.
چی؟
لطفاً، اگه تا حالا به راهنماییهام باور داشتین، به حرفـم گوش کنید.
ملتهایی رو دیدهم که فقط با یه دانه نابود شدهن، و این دقیقاً شبیه اونه.
پروفسور، این ممکنه جون ویکتور رو نجات بده.
ویکتور، یهچیزی عوض شده.
تغییر کردی. چکار کردی؟
خب.منظورت چیه پروفسور؟
بهخاطر اونه،
باید نابود بشه!
صبر کن!
نه. بهت اجازه نمیدم.
جیس، این نقض منشور اخلاقـه.
هر جوری شده نابودش میکنم.
این نظر توئه.
ببینیم شورا چی میگه
شاید یکی دیگه رو بشناسم که بتونه کمک کنه.
هر کاری که لازمه رو انجام بده.
باید آماده بشم.
واسه چی؟
حالش خوبه؟
وایسا، وایسا وایسا! آروم!
آروم. اون وایـه درسته؟
من از دوستاشـم.
یا حداقل بودیم.
یعنی جونم رو مدیونـشم.
شایدم بیشتر.
فکر کنم.
خونریزی داره.
دکتر لازمه.
دکتر به این راحتیا اینطرفا پیدا نمیشه
ببین.
ببخشید.
اوه اوه. راستی.یکی رو میشناسم، که شاید بتونه کمک کنه.
باهام بیا.
چه بیماریای داره؟
چیزه.
چاقو خورده.
اون معجون درست میکنه.
به آدمای اینجا واسه این مشکل کمک میکنه.
تلألؤ.
چرا چیزی رو مصرف کردی که همچین بلایی سرت میاره؟
فقط میخواستم ببینم چه حسی داره.
که یه کسی باشی واسه خودت.
که بقیه ازت بترسن.
بهجای.
مبادله.
ممنون واقعا.
بیا بریم.
فکر کنم وای از دیدن یه چهرهٔ آشنا خوشحال بشه.
نه، نه.
خودت برو.
اون منو وقتی میشناخت که هنوز.
بگذریم، نمیخوام منو اینجوری ببینه.
بگذریم، فقط بگو که شرمندهم.
واسه همه چی.
خب؟
اینو روی یکی از فایرلایتها پیدا کردم.
با قطعاتی که بیرون آزمایشگاهتون و در هکسگیت پیدا کردیم مطابقت داره.
شک ندارم که برنامه حملات بیشتری رو ریختن.
خب، چطور تا الان به این خطر بیتوجهی شده؟
از اونجایی که هکسگیت تکمیل شد، دیگه معادن اولویتـمون نبودهن.
بعداً حلش میکنیم.
فعلاً باید جلوی حملات آتی رو بگیریم.
چون داریم تک تک افرادی که از پلها رد میشن رو بازرسی میکنیم، کمبود نیرو داریم.
نمیدونم چطور بشه انجامش داد.
پس همون کارو میکنیم.
مطمئنید؟
همچین دستوراتی.
انجامش بده.
باید از شهر محافظت کنیم.
یه چیز دیگه.
دیدم که کیتلین کیرمان یه زندانی رو به فرمان تو آزاد کرده بود.
کاری هست که بتونم انجام بدم؟
نه. نه حلش کردیم.
نمایندگان، ما راهمون رو گم کردیم.
این شهر قبلاً مهدِ روشنگری بود.
در دنیایی که خودش رو بهخاطر قدرت و غرور نابود کرد.
ولی ما فراموشکار شدیم.
برای داشتن راحتی و آسودگی، بیخیال خطقرمزهای اخلاقیـمون شدیم.
شرفـمون رو با جایگاه و شهرت معامله کردیم.
یه زمانی یه قوم متحد بودیم.
حالا هر کدوم خاندانی جدا شدیم.
باورم اینه که، اگه حرص و غرورمون رو کنار بذاریم، دوباره میتونیم متحد بشیم.
اینکار هوشیاری میخواد.
باید به هم جواب پس بدیم.
و تو به کی جواب پس میدی؟
چی؟
تلألؤ مثل مور و ملخ توی شهر پایین ریخته.
حملاتی به هکسگیت و آکادمی شده.
مأمورین جرأت ندارن پاشون رو توی لینز بذارن.
و همهشم تحت نظارت تو بوده.
جیس، جایگاه خودت رو یادت رفته.
شرمنده پروفسور ولی درمان این شهر فقط با سخنرانی امکانپذیر نیست.
مراتب بسیاری بوده که بهمون هشدار دادی چهکارهایی رو نکنیم.
ولی اجازه بدین اینو بپرسم، برنامهٔ شما واسه حل این مشکل چیه؟
میدونم جریان چیه.
پروژههای هکستک تو زمان بیشتری لازم دارن.
حمایت و حفاظت بیشتری میخوان.
انسانها مثل تو چند قرن عمر نمیکنن.
نمیتونیم منتظر پیشرفت باشیم.
ما یه رهبر لازم داریم که روی آینده تمرکز کنه، نه گذشته.
تو پدر واقعی پیلتوور هستی و سالها خدمترسانیـت رو نمیشه هیچجوره جبران کرد.
بهنظرم وقتش شده که به مؤسس عزیز شهرمون یه بازنشستگی در خور هدیه بدیم.
جیس، اینکارو نکن.
همم.
باید به اتفاق آرا باشه.
همه موافقن؟
با کمال احترام و قدردانی پروفسور.
وای
آروم، آروم.
باید دوباره رو به راه بشی.
اسمی که سویکا بهت داد چی بود؟
جینکس؟
درسته.
جینکس.
چطور یادم بره؟
باید الان بیشتر مراقب باشیم.
سیلکو حواسش به.
تو قبلا اینجا زندگی میکردی؟
پاودر کیه؟
خواهرم.
فکر کردم مرده، ولی نه.
باید پیداش کنم.
چطور نمیدونی خواهرت زندهست یا مرده؟
سخته وقتی پشت میلههای زندون باشی و از بقیه هم خبر داشته باشی.
یعنی پدر و مادری نداری؟
نه!
مأمورین اونا رو کشتن.
اعجوبهٔ وندر.
حسرتش رو خوردم که هیچ وقت فرصت نشد صحبت کنیم.
با خواهرم چکار کردی؟
آزادش کردم.
راستش رو بخوای، فکر میکردم تو گل سرسبد خونوادهٔ بیچارهت باشی.
ولی جینکس.
اوه. اون بزرگتر از چیزیه که فکرش رو میکردم.
پیداش میکنم و هر چرت و پرتی که تو مغزش فرو کردی رو پاک میکنم.
ولی اول، میخوام امپراتوری مزخرفت رو رو سرت خراب کنم
همیشه پات از گلیمت درازتره دختر جون.
همین وندر رو به کشتن داد.
همین خواهرت رو ازت دور کرد.
و واسه همینه که الان اینجام.
آره، خب.
تو هم زیادی حرف میزنی.
هر جا بودی، روشنش کن، و پیدات میکنم.
متن انگلیسی بخش
What is this place?
It’s where the kind of people you topsiders don’t want to think about, wind up.
It was never this big, though.
There.
I know you have your reservations about me, but this only works if we can trust each other.
It doesn’t work.
It never has.
You topsiders always find a way to screw us.
I suppose topside is to blame for all your misfortunes.
No.
Not all of them.
We aren’t monsters, you know.
We’re people, just like you.
You don’t know anything about me.
I shouldn’t have left you.
It’s all right.
Despite it all, I can tell you have a good heart.
You’ve got a good heart.
What is that?
I’m calling it the Hexcore.
It’s an adaptive rune matrix.
Hextech that evolves.
It’s groundbreaking.
What’s most exciting is that it reacts to biological matter.
There are stories of healing magic.
Our samples thus far have perished…
You must destroy it.
What?
Please, if ever you’ve put faith in my guidance, hear me now.
I’ve seen nations destroyed by a single seed and it looked exactly like this.
Professor, this could save Viktor’s life.
Viktor, something’s different.
You’ve changed.
What did you do?
What do you mean, Professor?
It’s that thing.
It must be destroyed!
Wait.
No.
I won’t let you.
Jayce, this is a violation of the Ethos.
I will have it destroyed one way or another.
That’s your opinion.
We’ll see if the Council agrees.
I might know someone else who could help.
You do what you have to.
I need to get ready.
For what?
Is she all right?
Wait, wait, wait!
Easy.
Easy.
That’s Vi, right?
I’m a friend.
Or at least I was.
I mean, I– I owed her old man my life.
Probably more than that.
I guess.
She’s bleeding.
She needs a doctor.
Not so simple to come by around here.
Hey.
I’m sorry.
Oh, oh.
But, ah, I do know someone else who might be able to help.
Come with me.
Ailment?
Uh…
Uh she’s been stabbed.
She makes potions.
Helps people here with–…with this.
Shimmer.
Why would you take something that does that to you?
I just wanted to feel what it was like…
To be somebody.
To make other people afraid.
Instead of–
Trade.
Thank you, I really–
Let’s go.
I think Vi will be happy to see a friendly face.
No, no.
You go ahead.
She knew me when I was still…
Anyway, I don’t want her to see me like this.
Just tell her, uh, tell her I’m sorry.
About everything.
Okay?
I found this on one of the Firelights.
It matches fragments we found outside your lab and at the Hexgates.
I have reason to believe they’re planning more attacks.
Well, how has this threat gone unnoticed for so long?
Since the Hexgates were completed, the fissures haven’t been a priority.
Oh, we’ll settle that later.
For now, we need to prevent any further attacks.
Short of searching everyone who crosses the bridges.
I don’t know how we can.
Then, that’s what we’ll do.
Are you certain?
This sort of an order–
Do it.
We have to protect the city.
One other thing.
I saw Caitlyn Kiramman had a prisoner released on your order.
Is there anything I can assist with?
No.
No, uh, we’ve got it covered.
Councilors, we have lost our way.
This city was founded to be a bastion of enlightenment.
In a world that cannibalized itself over power and pride.
But we’ve forgotten.
Loosened our morals in favor of comfort and convenience.
Traded honor for prestige.
We were once one tribe.
Now we are Houses divided.
I believe, if we set aside our greed and arrogance, we can be one again.
It will take vigilance.
We must hold each other accountable.
And who holds you accountable?
What?
Shimmer is rampant in the undercity.
Attacks at the Hexgates and in the Academy Square.
Enforcers fear to set foot in the Lanes.
All under your watch.
Jayce, you forget yourself.
I’m sorry, Professor, but healing this city will take more than just speeches.
Time and again, you’ve warned us what not to do.
But let me ask you this, what’s your plan to fix this?
I see what this is about.
Your Hextech projects need more time.
More safeguards.
Humans don’t live for centuries.
We can’t wait for progress.
We need a leadership focused on the future, not the past.
You are the true Father of Piltover, and your years of service can never be repaid.
I believe it’s time we gave the beloved founder of our city a well-deserved retirement.
Jayce, don’t do this.
Hmm.
It has to be unanimous.
All in favor?
With my deepest respect and appreciation, Professor.
Vi.
Easy, easy, easy.
We need you back on your feet.
What was the name Sevika gave you?
Jinx?
Right.
Jinx.
How could I forget?
We’re going to have to be more careful now.
Silco will be watching–
You used to live here?
Who’s Powder?
My sister.
I thought she died, but, no.
I have to try and find her.
How do you not know if your sister is alive or dead?
It’s hard to check up on people from inside a concrete cell.
What, you don’t have parents?
No!
They were killed by enforcers.
Vander’s prodigy.
I’ve regretted that we never had the opportunity to speak.
What have you done with my sister?
I’ve freed her.
Candidly, I thought you were the prize of your secondhand family.
But Jinx…
Oh.
She is more than I ever imagined.
I’m gonna find her and erase whatever fucked-up delusions you put in her head.
But first, I’m gonna bring your bullshit empire down all around you.
You don’t know your limits, girl.
It’s what got Vander killed.
What drove your sister away.
And it’s why I’m here right now.
Yeah, well…
You talk too much.
Wherever you are, light it up and I’ll find you.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.