4بخش

: استیو جابز / فصل 4

استیو جابز

7 فصل

4بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح متوسط

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این فصل را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی فصل

‏- خوب رفتار کردي؟ ‏- آره

‏- اندي نفر بعديه ‏-

هرتزفلد يا کانينگهام؟

“‏هرتزفلد،

داره به “آوي تاوانيان در پشت صحنه‌ کمک مي‌کنه

‏آقايون و خانم‌ها تالار هم اکنون باز است

‏- نواختن در برابر هزاران نفر از مردم !‏- استيو

‏- امکانش هست بذاريش براي بعد، جوئل؟ ‏- هشت دقيقه بيشتر وقت نداريم

‏- فقط مي‌خوام واکنشت به مطبوعات صبح رو بشنوم؟ کدوم؟ -

.‏- در مورد اندازه و حجم ‏-

من به جاش پاسخت رو ميدم

‏- مي‌خواستم از خود استيو جواب بگيرم ‏-

من به جاش پاسخت رو ميدم

‏من هيچوقت چنين چيزي ‏در تاريخ فناوري نديدم

‏زنگ زدم به مجله‌ي وال استريت ‏تا يه تبليغ تمام صفحه براي امروز رزرو کنم ‏و مي‌دوني واحد فروششون چي گفت؟

“چرا پولتون رو براي تبليغ حروم مي‌کنيد ‏

مثل اين ميمونه که شرکت “ميسي” خبر بده فردا کريسمسه

‏- خبرنامه‌ي “استوارت اسلاپ” رو خونديد؟ ‏- بله

‏عذر مي‌خوام جوانا، ولي بايد ‏صداي استيو رو ضبط کنم

‏سر تيترش اين بود “ شرکت محترم نکست “‏کي مي‌تونم دستگاهم رو تحويل بگيرم؟

‏- کي مي‌تونه؟ ‏- زمان دقيق صادرات رو طي هشت الي ده هفته‌ي آينده اعلام مي‌کنيم

‏اسلاپ در مورد تاريخ صادرات صحبت نکرده

‏مي‌خواسته بدونه کي مي‌تونه يه دستگاه بگيره ‏تا باهاش کار کنه

‏ما احترام زيادي براي استورات اسلاپ قائليم ‏و مي‌خوايم يه دستگاه به دستش برسونيم ‏تا در موردش اطلاع رساني کنه

‏- کي اين اتفاق مي‌افته؟ ‏- خيلي زود

‏يکي دو روز؟ يه هفته؟

‏مصاحبه تمومه

‏مصاحبه تمومه؟

کاملا

.‏- ما فکر مي‌کنيم ‏-

هر وقت کارش تموم شه يکي براش مي‌فرستيم

‏هنوز تموم نشده؟

‏تقريبا تموم شده

‏- ‏من سه هفته‌ست دارم نسخه‌ي نمايشي اوليه رو نگاه مي‌کنم ‏-

آره

‏- ‏چي باقي مونده؟ ‏ - ‏يه چيز کوچيک

‏- چي؟ ‏- فکر مي‌کنم کافيه

.ديگه ضبط نکن ‏و جوئل هميشه در فهميدن مسائل جزيي ماهر بوده

‏چي باقي مونده؟

‏فکر کن بايد بگم ‏که در اصطلاح هنوز “او.اس” نداريم

‏- سيستم عامل نداريد؟ ‏- بله

‏- منظورت چيه؟ ‏- خب، سيستم عامل چيزيه که رايانه رو اداره مي‌کنه

‏ميشه گفت بخش اصلي ‏رايانه است

‏پس چطوري اجرا ميشد؟ ‏امروز صبح چطور مي‌خواد اجرا بشه؟

‏منظورت چيه که سيستم عامل نداريد؟

“‏اينطوري :

“آوي تاوانيان ‏رئيس بخش طراحي نرم‌افزاره ‏و اون يه برنامه‌ي پيش نمايش طراحي کرد

‏مثل اين ميمونه که يه ماشين فوق العاده ساختيم ‏اما هنوز موتورش رو نساختيم

‏پس باتري يه ماشين بازي گلف رو ميذاريم روش ‏تا يه کم راه بره

‏تنها کاري که در حال حاضر اين رايانه بلده ‏اينه که خودش رو نمايش بده

‏يعني داري ميگي تنها چيزي که ساختي ‏يه مکعب سياهه؟

‏آره،

آره

‏اما آيا اين باحال‌ترين مکعب‌ سياهي نيست ‏که تو عمرت ديدي؟

آیا

..‏- اين مصاحبه تمومه -

‏ اين برنامه ريزي شده‌ست يا به مشکل خورديد‏اگه به مشکل خورديد

‏اطلاعات سري رو با اون يارو درميون نذار

‏مشکلي به وجود نيومده

‏در هر صورت من که نتونستم متوجه چيزي بشم

‏منم نتونستم متوجه بشم ‏اما اسم من به عنوان مخترعش ثبت شده

..‏- قابليت ايميل داره ‏-

خب، ايميل ديگه فقط مخصوص متخصصين فناوري نيست

‏يعني هست اما ديگه نخواهد بود

‏و فکر مي‌کنم ايميلي که توسط يه رايانه نکست ارسال ميشه ‏فقط توسط يه رايانه نکست ديگه قابل دريافته

‏شبکه‌‌ي بسته سرتاتهش

‏طراحي سطل آشغال جديد اشتباهه

‏مي‌خوام ازت بابت تمام ساعاتي ‏که براش وقت گذاشتي، تشکر کنم

‏اما نمي‌تونم، چون واقعا افتضاحه

‏روي همون يکي کار کن

‏و چرا هنوز به کاربر حق انتخاب ‏ سه مدل ساعت ميديم؟

‏- مي‌خواي چند تا حق انتخاب بهشون بدي؟ ‏- دو تا،

مي‌خوايد بخريد مي‌خوايد نخريد

‏ميشه چند لحظه باهات حرف بزنم؟

.‏صد در سگ

‏ببين، داداش

‏آوي در حال ترجمه‌ي دوباره‌ي کدهاست ‏اما ميگه ممکنه امروز صبح شاهد ‏چند تا باگ باشيم

‏اگه موضوع فقط يه تعداد باگ باشه ‏پيروزي معجزه‌آساي بزرگي خواهيم داشت

‏حالا چرا از زبون آوي حرف ميزني؟

‏نمي‌خواستم بهش بگم که وجود باگ در نسخه‌ي نمايشي ‏چقدر وحشتناکه ‏اما به نظر مياد تو يه کم ملايم‌تر شدي

‏من بزرگ شدم، اندي ‏

و ياد گرفتم به خودم عشق بورزم

‏اينکه ‏هيچوقت از نظر من مشکلي نداشته

‏جمله‌ي قشنگي بود

‏بايد بري بشيني رو صندليت

‏ليسا چي، وارد مدرسه‌ي تيزهوشان شده؟

‏آره ازش آزمون گرفتن ‏ متوجه شدن استعداد بالايي داره

‏ واقعا اين فوق‌العاده‌ست ‏-

خودم مي‌دونم

بخاطر همين براي اون مدرسه يه ساختمون ساختم

‏- خب، فکر نکنم اين دليل قبول شدنش باشه ‏-

واقعا؟

‏مي‌تونم يه چيز جالب از مجله‌ي “دنياي مک” نشونت بدم؟

‏- فکر نمي‌کنم الآن به دردم بخوره ‏-

حالت رو سر جا مياره

‏- جوانا! اينو نگاه کن ‏-

اندي، اون فقط چند دقيقه فرصت داره

‏يه يارويي به نام “کاوازاکي” در مجله‌ي دنياي مک مطلب مي‌نويسه

‏از اين خوشتون مياد

‏خب، امکانش هست بعدا ازش لذت ببريم؟

‏اون يه مطلب طنز راجع به خريد شرکت نکست ‏توسط اپل به خاطر سيستم عاملت نوشته

‏اون تصور مي‌کنه که در آينده‌اي نزديک ‏اپل به سيستم عاملت نياز پيدا مي‌کنه و بايد نکست رو بخره ‏و تو به عنوان مديرعامل به اپل برميگردي

حتي يه جمله طنز از “بيل گيتس” هم داره حالا حتما جابز ابداعات بيشتري خواهد داشت” “که مايکروسافت بتونه ازشون کپي کنه

‏ مي‌توني بعدا بخونيش ‏

ممنون

‏دخترت هم بدون دادن يه ساختمون ‏مي‌تونست موفق بشه

.‏خب هنوزم در مورد من مصاحبه مي‌کنن

‏خيلي خب ‏

موفق باشي

‏ممنون

‏بدش من ‏خودم مي‌ندازمش بيرون

‏مي‌خوام نگهش دارم

‏چيه؟

‏چيه؟

آماده‌ي ملاقات با اِسکالي هستي؟

!ببخشيد

!ليسا

!نبايد فرياد بزني

ليسا؟

بايد بري

اين بالا خيلي خطرناکه. بخاطر همين به بقيه حقوق ميدم کارهاي اينجا رو انجام بدن

از دست کي قايم شدي، من يا مامانت؟

قايم نشدم

بيا بريم

چه آهنگي گوش ميکردي؟

همزمان به دو نسخه‌ي يه آهنگ گوش ميکردم

و وقتي به آخرشون ميرسم آهنگ رو عقب ميزنم تا دوباره گوش کنم

هر دو آهنگ يه چيز هستن ولي نسخه‌هاشون فرق ميکنه

چه آهنگيه؟ - خيلي‌خب -

يه آهنگ خيلي قديميه و اسمش هردو سمت، اينک”ـه”

هردو سمت، اينک”؟-“ آره-

راجع به چيه؟

:موضوعش. سه بند داره ابر، عشق، زندگي

و خواننده ميخونه که قبلا هميشه راجع به قبلا هميشه راجع به ابر، عشق و زندگي فکر ميکردند؟-

درسته-

از يه منظر، آره ولي حالا از يه منظر ديگه بهشون نگاه ميکنن اونا

به اين نتيجه رسيدن که واقعا هيچ چيزي از ابر، عشق و زندگي نميدونن

دقيقا همين کلمات رو به کار برد

“آره، از “جوني ميچل

چون آهنگ چندان قديمي‌اي نيست مگر اينکه من خيلي پير هستم

.ديگه بايد بري مدرسه

دلت ميخواد تفاوت‌هاي بين هر دو نسخه رو بهت بگم؟

همين حالا

نسخه‌ي اول، از اون مدل آهنگاست که تو بهشون ميگي دخترونه

نگفتم همين حالا ميخوام تفاوت‌هاشون رو بشنوم

منظورم اين بود که همين حالا بايد بري مدرسه

ميتونم بمونم و تماشا کنم

از مدرسه فرار کردي. همين الان داري يه جرم مرتکب ميشي

از درس مهمي عقب نميمونم

از کجا ميدوني؟- از قبل خوندم -

مسافرها به سرزمين جديد ميرسن

بعدش هم که “اعلاميه استقلال” صادر ميشه

اين وسط دو قرن رو جا انداختي

استيو؟ کريسان بيرون ايستاده

بيا بريم

ميتونم براي موندنم دليل بيارم؟

.نخير

همراه من بود

بيا. بابات نميخواد ما اينجا باشيم -

.حقيقت نداره. اصلا

تمام حرفم اينه که الان بايد مدرسه باشي

الان دارم مرتکب جرم ميشم،

اصلا دلم نميخواد تو دردسر بيفتم، تو دردسر نيفتادي،

داشتم شوخي ميکردم

باشه

.هي

دومين نسخه چطور بود؟

گفتي اولين نسخه دخترونه بود دومين نسخه چطور بود؟

کلمه‌اي براي توصيفش پيدا نميکنم

باشه. مدرسه خوش بگذره

افسوس

چي؟

انگار که آرزو کني اي کاش به گذشته برميگشتي تا بعضي چيزها رو تغيير بدي

تو براي افسوس خوردن خيلي بچه‌اي

من نه

منظورم کسيه که شعر رو ميخونه

فهميدم،

افسوس. منطقي بنظر ميرسه چون

دلم ميخواد با تو زندگي کنم

شش دقيقه مونده

ميخواي اِسکالي رو ببيني؟ نه

يادته اون زمان‌ها بهت گفتم بايد مامور حراست استخدام کني؟

دليلش اينه

نميدونم چطور شده که من پير شدم و تو نشدي

لابد با شيطان عهدي رو بستي که هيچوقت به من پيشنهاد نشده

ميدوني تو اين چهار سال گذشته به چي فکر ميکردم؟

جان، کاملا مشخص شده هيچوقت نميدونستم تو چه فکري ميکردي

هيچ بچه‌ي تازه متولد شده‌اي صاحب اختيار نيست

ميدوني درباره‌ي چي صحبت ميکنم؟

در سال 84 قبل از رونمايي از مک . تو گفتي

ميدونم

گفتي چون به فرزندخوندگي قبولت کردن، يعني از خودت اختياري نداشتي

تا يک دقيقه‌ي ديگه برنامه شروع ميشه

چرا همه فکر ميکنن من اخراجت کردم؟

مهم نيست، جان گذشته‌ها گذشته

جدا؟- هان؟-

اداي احمقا رو درنيار. بهت نمياد

اومدي اينجا که فقط بپرسي چرا همه فکر ميکنن تو منو اخراج کردي؟

چرا همه فکر ميکنن من اخراجت کردم؟

فقط اولش يه نکته رو برام روشن کن، خب؟

از آگهي خوشت اومد،

درسته؟

منظورم تبليغمون تو سال 1984ـه،

ازش خوشت اومد

کي ميخواي اثاثيه بخري؟- فرآيند آسوني نيست-

چرا هست. از خريدن يه مبل شروع کن

واقعا تعجب ميکنم، اگه فقط اومده باشي اينجا راجع به دکوراسيون داخلي صحبت کني

از آگهي خيلي خوشم اومد

خوشت اومد؟ - ميدوني که خوشم اومد -

تو يه دروغگوي بي‌شرفي سعي کردي جلوي پخشش رو بگيري

وقتشه نگاه قاطعانه‌تري به مک داشته باشيم-

زمانش گذشته-

قيمتش خيلي گرونه

بايد قيمتش رو تا 1,995 پايين بياريم

بايد بودجه‌ي بازاريابي رو دو برابر کنيم، آدماي بيشتري رو در بخش هارد درايو استخدام کنيم و در فايل سرور سرمايه گذاري کنيم

از کدوم گوري به اين نتيجه رسيدي که من سعي کردم جلوي پخش آگهي رو بگيرم؟- از “لي کلاو” شنيدم

لي اشتباه ميکنه

يعني دروغ گفته؟

اشتباه برداشت کرده

پولش رو از کجا بياريم؟

وقتي بالاخره از شر اپل2 خلاص شيم، پول هم گيرمون مياد

تنها منبع درآمدمون همين اپل2 هست

تو با هيات مديره موافقت کردي. من نگراني‌هاي هيات مديره رو درک کردم ولي به هيچ وجه -

نگراني‌شون اينه که چرا محصول رو در آگهي نشون نداديم؟

و يه سري مسائل ديگه ولي سوالم اين بود که-

چه مسائل ديگه‌اي؟-

اين سوال رو ميپرسم چون کنجکاوم

“گفتي “يه سري مسائل ديگه

مسائل ديگه، تو يه کهکشان خيالي اتفاق ميفتاد

در يه جايي در يه سياره اتفاق افتاد که ما اونجا زندگي نميکنيم

ظلماني بود و ضد نام تجاري ما

و اينکه محصول رو نشون نداديم

مردم از آگهي حرف ميزدن ولي بيشترشون اصلا نميدونستن چي داريم ميفروشيم

بايد مک رو به قيمت 1,995 بفروشيم

هيچ تحقيقات بازاري نگفته مک داره بخاطر قيمت بالاش، شکست ميخوره

بلکه نشون ميده مردم از مک خوششون نمياد،

چون به نظرشون هيچ کاري ازش برنمياد

چون بسته‌ است سر و تهش بسته است

ما که خبر نداشتيم مردم چنين چيزي نميخوان بهرحال مردم اونو نميخوان

مردم درگاه ميخوان، گزينه ميخوان، حق انتخاب ميخوان

به همون دليل که دستگاه اِستريو ميخريم؛ تا بخش‌هاي مختلف آهنگ رو ترکيب و مطابقت بديم

جان، گوش کن ببين چي ميگم

“بهت قول ميدم هرکي گفته “هميشه حق با مشتري‌ست خودش يه مشتري بوده

توي آگهي اسکين‌هدها حضور داشتن

دختره داشت آزادشون ميکرد-

که اسکين هد‌ها رو آزاد ميکرد

آگهي هيچ ربطي به اسکين هد‌هاي لعنتي نداشت-

از اون لعنتي‌ها براي سياهي لشکر استفاده کرديم

هيچکس اصلا خبر نداشت اونا عضو اسکين هد هستن

فقط دارم ميگم هيات مديره نگران بود

تو “تبليغات سبک زندگي” رو اختراع کردي

درحالي که نام تجاري ما، ساخته‌ي منه

شغل من ارائه پيشنهاد به هيات مديره است

ما آدم‌هاي خوشحالي نشون داديم که دارن “پپسي” ميخورن

“به مردم نگفتيم اگه نوشابه‌ي “دکتر پپر بخورن، دنيا به آخر ميرسه

پيشنهاد بده قيمت رو کم کنن و بودجه‌ي بازاريابي رو دو برابر کنن

نميتونم

و محصول (نوشابه) رو هم به مردم نشون داديم

باز کردنش رو به مردم نشون داديم، ريختنش تو ليوان و نوشيدنش رو نشون داديم

خب ميخواي چيکار کني؟ پيشنهاد بدي پروژه‌ي مک رو کنسل کنن؟

قبلا اين کارو کردم، استيو

چي؟ کي؟

فکر ميکني رمز موفقيت اين بود که تصور کني مردم بلد نيستن چطوري از يه قوطي نوشابه استفاده کنن؟

من جلوي پخش آگهي رو نگرفتم، استيو

من تنها دليلي هستم که اون آگهي اجازه‌ي پخش گرفت

همين الان. حدود يک ساعت پيش از خونه‌ي مارکولا برگشتم

چي گفت؟

چي گفت؟ يه چيز جديد اختراع کن

يه تيم بهت ميدم ميتوني تو “مائويي” زندگي کني

خونه‌هاش مبله هستن

صبر کن ببينم. بهشون پيشنهاد دادي پروژه‌ي مک رو تعطيل کنن

يا پيشنهاد دادي من رو از تيم مک کنار بذارن؟

براي تبليغ در مسابقات سوپرباول سه تا نوبت تبليغات گرفتيم

دو تا 30 ثانيه و يکي60 ثانيه

وقتي گفتيم چيکار کرديم هيات مديره گفت پولش رو ميخواد و ازمون خواست زمان تبليغ‌ها رو بفروشيم

چيات/دي” دو تا 30 ثانيه رو فروختن ولي 60 ثانيه‌اي روي دستمون موند” منم گفتم به لي کلاو بگن اگه تمام تلاشش رو نکنه تا اون رو بفروشه فقط به ناراحت شدن بسنده نميکنم

اگه قيمت رو پايين بياريم و بودجه رو دوبرابر کنيم

ميگي قيمت رو پايين بياريم و بودجه رو دو برابر کنيم

تنها راهي که ميتونيم اين کار رو انجام بديم اينه که از اپل2 پول برداشت کنيم

اپل2 بايد موجب خجالتت باشه

براي من يکي که مايه‌ي شرمساريه

مايه‌ي شرمساري سهامدارها که نيست

سهامدارها براي من پشيزي نمي‌ارزن

براي همين تو رو استخدادم کردم، که ديگه چيزي از سهامدارها نشنوم

سهامدارها به من مربوط ميشن و هيات مديره نماينده‌ي اين سهامدارهاست

چرخمون اينجوري ميچرخه

مطمئني لي کلاو نبود که به آب و آتيش زد تا اون 60ثانيه رو بفروشه؟

با راهنمايي من، استيو

واقعا فکر ميکني اگه من نبودم از عهده‌ش برميومد به خودش زحمت ميداد؟

آره،

بنظرم هر کاري ميکرد تا مک رو از دست تو نجات بده

تنها کسي که از اون پروژه حمايت ميکرد من بودم

تو نميخواستي آگهي موفق بشه چون قصد داشتي پروژه مک رو دو ماه قبل از اينکه حتي آغاز به کار کنه، متوقف کني

لعنتي، تو توهم زدي

ميتونم يه چيزي بهت بگم؟ آره

روحم هم خبر نداره براي چي اومدي اينجا

داستان اينکه چرا و چطور از اپل رفتي،به سرعت داره اسطوره‌اي ميشه در حالي که حقيقت نداره

خودم شخصا ميرم سراغ هيات مديره

اينکار رو نکن

دارم اينکار رو ميکنم

نميتوني

چرا؟

هيات مديره فکر ميکنه حضور تو ديگه براي اين شرکت ضروري نيست

برام ايميل ميفرستن که ازم متنفرن،

من رو تهديد به مرگ ميکنن

من دارم تهديد به مرگ ميشم!

بچه‌هام رو اذيت ميکنن

چرا همه فکر ميکنن من تو رو اخراج کردم؟

تا چند لحظه‌ي ديگه جوانا از سکو اسمم رو صدا ميزنه

استيو؟- في البداهه بود-

تا چند دقيقه‌ي ديگه ميام

تو دادگاه بهت فرصت دفاع دادم

تو به من دادي؟- من به هيات مديره حق انتخاب دادم-

پرسيدم “ميخواين روي اپل2 سرمايه گذاري کنين يا مک؟” و انتخابشون اپل2 بود

منظورت همون آدماييه که گفتن فرصت تبليغ در مسابقات سوپر باول رو بفروشي؟

بعد سوار هواپيما شدم که برم چين.

آقاي اِسکالي روي خط يک شخصي ميخواد باهاتون صحبت کنه

يا بهتره بگم، نزديک بود سوار هواپيما بشم چون در سالن انتظار يه نفر باهام تماس گرفت

کي پشت خط بود؟- اهميتي نداره-

براي من مهمه. کي پشت خط بود؟

جان اِسکالي هستم

جان اگه سوار اون هواپيما بشي قبل از اينکه فرود بياد، شغلت رو از دست دادي

استيو با هيات مديره صحبت کرده. ميخواد تو رو اخراج کنن

چمدان‌هام رو تو هواپيما جا گذاشتم

وسايلم هنوز يه جايي در پکن خاک ميخورن

“نصفه شب تاکسي گرفتم و رفتم “کوپرتينو

خوب ميدونم ساعت چنده. ميخوام به حد نصاب، اعضاي هيات مديره بيان اينجا، و ميخوام استيو هم اينجا باشه

تو منو از پروژه‌ي مک برکنار کردي و اين براي کسب و کار بد بود

تصميم هيات مديره حکم خودکشي شرکت رو داشت -

همين حرف! دقيقا همين حرفت همين بخش حرفت يه مشت چرندياته، دوست عزيز

خودکشي بود چون ميدونستي داري چيکار ميکني در حالي که من دستم رو برات رو کرده بودم

دستم رو برات رو کردم، ولي تو باز هم هرکاري ميخواستي کردي

فکر کردي چيکار ميکنم؟

برام مهم نيست ببازم ولي حاضر نيستم تسليم شم و تاوان پس بدم.

من حاضر نيستم ببازم.

داريم سهام بازار رو از دست ميديم

و مک داره ضرر ميده تنها اميدمون به اپل2ـه که اون هم راکد شده و به زودي سيستم عامل منسوخ اعلام ميشه

کاربرها از الان دارن رايانه‌هاشون رو دستکاري ميکنن تا با سيستم عامل “سي.پي/ام” کار کنه که طراحي شده تا با اينتل همخوني داشته باشه

نميتونم از اين ساده‌تر عنوان کنم

بايد از منابعمون براي بروز رساني اپل2 استفاده کنيم

با گرفتن منابع از مک!

اين يه حقيقته که مک شکست خورده

چون قيمتش خيلي زياده. شواهدي وجود نداره که

من شاهد هستم!

من برجسته‌ترين کارشناس مک جهان هستم

رزومه‌ي کاري تو چيه، جان؟

داري دستورهاي متناقض صادر ميکني نافرمان هستي و باعث رنجش بقيه ميشي مهندسان ارشدمون دارن به شرکت‌هاي “سان”، “دل” و “اچ پي” فرار ميکنن

وال استريت نميدونه فرمون اين شرکت دست کيه

ما هزاران ميليون دلار ضرر کرديم و من مدير عامل اپل هستم، استيو

رزومه‌ي کاري من اينه

ولي تا قبل از اين شغل، آب‌قند گازدار ميفروختي، نه؟

در حالي که من کنار وازنياک تو يه گاراژ لعنتي نشسته بودم و آينده رو اختراع ميکردم

هنرمندها، هنرآفريني ميکنن و مزدورها با بلندکردن دست راي ميدن

خيلي‌خب

اين مرد ديگه از کنترل خارج شده

امشب کاملا علاقمندم استعفانامه‌م رو تحويل بدم ولي اگه ميخواين بمونم، استيو نبايد اينجا باشه

بفرستينش پي کارش

اگه بخواد ميتونه کمي از سهام شرکت رو داشته باشه تا بتونه خبرنامه‌مون رو دريافت کنه

بايد ارتباطاتش با اپل رو قطع کنه

کاملا جدي ميگم

ميخوام دبير هيات راي گيري کنه

جراتش رو نداري، عوضي

در اين چند سال با اصلاح نوشته‌هاي مطبوعات واقعا کار برجسته‌اي انجام دادي و منظورم از اين حرف؛ بازيچه قرار دادن اوناست

چون هيچکدوم از اون رسانه‌ها، چه سردبيرهاشون و چه ناشران تا به امروز نميدونن که باعث و باني‌ش، خودت هستي

خودت هيات مديره رو مجبور کردي

با اينکه بهت گفتم اين کارت چه عاقبتي داره

و اون‌ها هم دقيقا همين کار رو انجام دادن

به اتفاق آرا

براي يادآوري اون اتفاقات هيچ مشکلي ندارم، جان

چون بدترين شب زندگيم بود

دليل اينکه همه رو مجبور کردم راي بدن اين بود که مطمئن بودم حق با منه

هنوز هم فکر ميکنم حق با منه. چون حق با منه

اون شب زخم بزرگي برداشتم

در حالي که تابحال هرگز زخم نخورده بودم

ولي زمان، التيامش داد

چند وقته که اصلا به اون اتفاق فکر نکردم

حالا کاملا درک ميکنم چرا ناراحتي

منم ميخوام مردم بفهمن حقيقت چيه

.وقتشه

فهميدم

ميخواي منو به خاک سياه بنشوني، مگه نه؟

داري مسخره بازي درمياري

ميخوام بشينم وسط محکمه و تماشا کنم چجوري دستي دستي خودتو به فنا ميدي

بعد يه غذاي خوب در کنار يه مشروب مارگاوس 55 ساله سفارش ميدم و به طرافدارام امضا ميدم

خدايا

ميخواي بهت يه نصيحت کنم، پپسي فروش؟-

واز رو نفرست تا منو در رسانه‌ها خراب کنه

يکي ديگه رو بفرست؛ خودت، مارکولا يا آرتور راک

“هرکسي غير از “مرد باراني

اون رو اينجوري بازيچه نکن

هرجور که ميخواي فکر کن ولي من هميشه ازش محافظت خواهم کرد

بجنب، استيو

چون يه مرد همينکار رو ميکنه

نميتونيم برنامه رو دير شروع کنيم

متن انگلیسی فصل

Were you being nice?

Oh, yeah.

Andy’s next.

Hertzfeld or Cunningham?

Hertzfeld.

He’s playing with Avie Tevanian on the computer backstage.

Ladies and gentlemen, the house is now open.

.playing in front of thousands of people.

Steve!

Can he do it later, Joel? We go in eight minutes.

Can I just get a quick reaction to the press this morning?

What about it? The size of it, the volume.

I’ll tell you on background.

I was hoping for a quote from Steve.

I’ll tell you on background

that I’ve never seen anything like it in the tech industry.

I called The Wall Street Journal to take out a full-page ad for today, and do you know what their sales guy said?

“Why bother? It’d be like notifying Macy’s that tomorrow is Christmas.”

You saw the Stewart Alsop newsletter?

I did.

I’m sorry, Joanna, I need to get Steve on the record.

The headline was, “Dear NeXT, when can I get my machine?”

When can he?

We’ll announce the ship date in the next eight to 10 weeks.

Alsop’s not talking about the ship date.

He wants to know when he can get one to play with.

We have a lot of respect for Stewart Alsop, and we want to get a machine into his hands so he can tell his subscribers about it.

  • When will that be? - Very soon.

A couple of days? A week? Off the record.

  • Off the record? - Completely.

We think.

He’ll get it when it’s finished.

It’s not finished?

It’s almost finished.

I’ve been watching you rehearse the demo for three weeks.

Yeah.

  • What’s left? - A little thing.

  • What? - I think that’s.

We’re off the record, and Joel’s always been good at understanding nuance.

What’s left to finish?

I guess, in layman’s terms, you’d have to say we don’t have an OS.

  • An operating system? - Yeah.

What do you mean?

Well, the OS is what runs the computer.

In fact, it sort of is the computer.

How has it been running? How’s it gonna run this morning?

What do you mean, you don’t have an OS?

It’s like this.

Avie Tevanian is our Chief Software Designer, and he wrote a demo program.

It’s like we built a great car, but we haven’t built the engine.

So we put a golf-cart battery in there to make it go for a little bit.

All this computer knows how to do right now is demonstrate itself.

You’re telling me the only thing you’ve built is a black cube?

Yes. Yeah.

But isn’t it the coolest black cube you’ve ever seen?

  • Is this. - We’re off the record.

Is this a strategy or a problem, because if it’s a problem.

Do not share proprietary knowledge with that man.

It’s not a problem.

I wouldn’t understand it anyway.

I don’t understand it either, and my name’s on the patents.

It’s got email.

Well, email’s not just for tech specialists anymore.

Well, it is, but it won’t be.

And I assume an email sent on a NeXT computer can only be received by a NeXT computer?

Closed, end-to-end.

The new trash can is wrong.

I wanna tell you I appreciate all the hours you put into it,

but I can’t because of how terrible it is.

Go back to the other one.

And why are we still giving three options on the clock?

How many options do you wanna give?

Two. “Buy it” or “Don’t.”

Can I talk to you for a second? Abso-fruitly.

Uh, look, man,

Avie’s been recompiling, but he says there may be some glitches this morning.

If all there are, are some glitches, it’ll be a triumph of miraculous magnitude.

Why are you translating for Avie?

I didn’t want him to find out the hard way your position on glitches in a demo, but it sounds like you’ve mellowed.

I’ve been growing, Andy. I’ve been learning to love myself.

Mmm, I wouldn’t have ever dreamed that was a problem.

Fantastic burn. You need to go to your seat.

How about Lisa, getting into a school for gifted kids?

Yeah, she was tested, and it turns out she can fly.

But, seriously, it’s a big deal.

I know it’s a big deal. That’s why I built the school a building.

Well, I’m sure that’s not why she got in.

Really?

Can I show you something funny from Macworld?

I can’t think of anything I have to do right now.

It’ll make you feel good.

Joanna! Look at this!

Oh, Andy, he’s only got a couple of minutes.

It’s Guy Kawasaki writing in Macworld. You’re gonna like this.

Well, can we all enjoy it later?

He wrote a parody press release about Apple buying NeXT for your OS.

He imagines a near future, where Apple needs your OS and has to buy NeXT, and you come back as CEO.

He has Gates saying, There would now be more innovations from Jobs that Microsoft could copy.”

You can read it later.

Thanks.

She would’ve gotten in without you donating a building.

Still, it’s something to talk about in the interview.

All right. Good luck.

Thanks.

Give that to me I’ll throw it out for you.

I’m gonna hang on to it.

What?

What?

You ready for Sculley?

Excuse me! Lisa!

You can’t shout!

Lisa?

You have to go.

It’s dangerous up here. That’s why I make other people do it.

Who are you hiding from, me or your mom?

I’m not hiding.

Let’s go.

What were you listening to?

I’m listening to two versions of the same song.

And then, when I get to the end, I rewind to listen to them again.

It’s the same song, but the versions are different.

  • What’s the song? - Okay.

So, it’s a really old song, and it’s called Both Sides, Now.

“Both Sides, Now”?

Yeah.

What’s it about?

It’s about. There are three verses Clouds, love, and life.

And the person singing is singing that they used to think of That they used to think about Clouds, love, and life?

Right. One way, yeah, but now they look at them another way, and they.

They’ve come to the conclusion that they really don’t know clouds, love, or life at all.

Those are the exact words.

Yeah, Joni Mitchell,

‘cause it’s not a really old song, unless I’m a really old guy.

You have to go to school now.

Do you want me to tell you the differences between the two versions?

Right now.

The first version is the kind of thing that you would call girlish.

I didn’t mean I want to know the difference right now.

I meant you have to go to school right now.

I can stay and watch.

You are truant. You’re committing a crime.

I’m not gonna miss anything important.

How do you know?

I read ahead.

The Pilgrims make it to the New World.

Then, the Declaration of Independence.

Yeah, you skipped a couple of centuries.

Steve?

Chrisann’s out there.

Let’s go!

Can I make my case for staying?

Nope.

She was with me.

Come on. Your dad doesn’t want us to stay.

That’s not true. That’s not.

You have to be in school, is all.

I’m committing a crime right now, and I don’t wanna get in trouble.

You’re not in trouble. I was kidding.

Okay.

Hey. What was the second version?

You said the first version was girlish, what was the second version?

I can’t really think of the word.

Okay. Well, have a good day at school.

“Regretful.”

What?

Like, wishing you could go back and do things different.

You’re too young to be regretful.

Not me.

The person singing the song.

Got it. “Regretful.” That makes sense because.

I wanna live with you.

Six minutes.

  • You want to see Sculley? - No.

You know all those times I told you, you needed security?

Here’s why.

I don’t know how it is I’ve gotten older and you haven’t.

Some deal with the devil I was never offered.

So, you know what I’ve been thinking for the last four years?

As it turns out, John, I’ve never known what you were thinking.

No newborn baby has control.

Do you know what I’m talking about?

In ‘84, before the Mac launch. You said.

Yeah.

You said that being adopted meant you didn’t have control.

We’re starting in a minute, so.

Why do people think I fired you?

It’s fine, John It’s all behind us.

Is it?

Hmm?

Don’t play stupid. You can’t pull it off.

You came here to ask me why people think you fired me?

Why do people think I fired you?

Just confirm something for me, okay?

You liked the ad.

Right? The commercial, 1984. You liked it.

When are you gonna get furniture?

It’s not an easy process.

It is. You buy a couch, take it from there.

I’d be really surprised if you came here to talk about interior decorating.

I liked the ad very much.

  • You did? - You know I did.

You’re a lying son of a bitch who tried to kill it.

It’s time to take a hard look at the Mac.

It’s past time.

It’s overpriced.

We need to drop it to $1,995. We need to double the marketing budget, put more bodies on an internal hard drive and invest in FileServer.

Where the hell did you get the idea that I tried to kill.

  • Lee Clow. - Lee’s wrong.

  • He’s lying? - He’s mistaken.

Where would the money come from?

It would come from finally getting rid of the Apple II.

The Apple II is the only thing making money.

You agreed with the board.

I understood the board’s concerns, but I.

The board’s concerns that we didn’t show the product?

Among other things, but my question was.

What other things? Honestly, I’m just asking ‘cause I’m curious.

You said “among other things.”

Among other things It was set in a dystopian galaxy.

It took place on a planet where we don’t live.

It was dark, and the opposite of our brand.

And we didn’t show the product.

People talked about the ad, but most of them didn’t know what we were selling.

The Mac needs to sell for $1,995.

There is no market research telling us that the Mac is failing because it’s overpriced.

It’s telling us that people don’t like it

because they think it doesn’t do anything.

It’s closed, end-to-end.

We didn’t know it wasn’t what people wanted, but it isn’t.

They want slots, they want choices, they want options.

The way we buy stereos, mix and match components.

John, listen to me.

Whoever said the customer is always right was, I promise you, a customer.

It had skinheads in it.

She was liberating them. Liberating the skinheads.

The ad didn’t have anything to do with fucking skinheads!

We used them as fucking extras.

Nobody even knows they were skinheads!

I’m just saying, the board had concerns.

You invented lifestyle advertising.

And “our brand” was my brand.

My job is to make a recommendation to the board.

We showed a lot of happy people drinking Pepsi.

We didn’t say the world was going to end if you bought a Dr. Pepper! Recommend that we drop the price and double the marketing budget.

I can’t.

And we showed the product!

We showed it being opened, we showed it being poured, being consumed!

What are you gonna do? Recommend that we kill the Mac?

I already have, Steve.

What?

When?

You think the secret to your success was not assuming people knew what to do with a can of soda?

I didn’t kill the ad, Steve!

I’m the only reason it made it on the air!

Just now.

An hour ago, I’m coming from Markkula’s house.

What did he say?

What did he say? Invent something new.

I’ll give you a team, you can sit in Maui.

The resorts come with couches.

Wait a minute. Are you saying you recommended terminating the Mac?

Or you recommended taking me off the Mac team?

We bought three spots in the Super Bowl.

Two 30s and a 60.

And after we screened it, the board wanted that money back, and they asked me to sell off the spots.

Chiat/Day sold off the two 30s, but not the 60, and I let it be known to Lee Clow that if he didn’t try very hard to sell the last spot, I wouldn’t be unhappy.

If we drop the price and double the budget.

You can’t drop the price or double the budget!

I mean, the only way to do that is to take money out of the Apple II.

The Apple II should embarrass you. It embarrasses me.

It doesn’t embarrass the shareholders.

I don’t give a shit about the shareholders!

That’s why I hired you, so I don’t ever have to hear about shareholders!

The shareholders are my problem, and the board represents the shareholders!

That’s how it works!

You sure it wasn’t Lee Clow who dragged his feet selling the 60?

At my direction, Steve.

You think he would have done that on his own, taken it on himself?

Yeah. I think he would’ve done what it took to save it from you.

I was the only thing protecting it!

You didn’t want the ad because you were trying to kill the Mac two months before it launched!

You are fucking delusional!

  • Can I mention something to you? - Sure.

I have no earthly idea why you’re here.

The story of why and how you left Apple, which is quickly becoming mythologized, isn’t true.

I’m gonna take this to the board myself.

  • Don’t do that. - I am doing that.

You can’t.

Why?

They believe you’re no longer necessary to this company.

I get hate mail.

Death threats.

I get death threats!

My kids are getting taunted.

Why do people think I fired you?

Joanna’s gonna call my name in a second.

  • Steve? - That was unrehearsed.

Yeah, I’ll be there in just a second!

I gave you your day in court.

You “gave” me? I gave the board a clear choice.

I said, “Do you want to invest in the Apple II or the Mac?”

And they chose the Apple II.

The same people who wanted to dump the Super Bowl spot.

And then I got on a plane to China.

Mr. Sculley, there’s a call for you on Line 1.

Or I almost got on a plane, because I got a call in the lounge.

Who made that call? Doesn’t matter.

It matters to me. Who made the call?

John Sculley.

John, if you get on that plane, you’ll have lost your job by the time it lands.

Steve’s been calling the board. He wants you out.

I left my bags on the plane.

My shit’s still somewhere in Beijing.

I took a car back to Cupertino in the middle of the fucking night.

I know what time it is.

I need a quorum here in one hour, and I want Steve here, too.

You took me off the Mac, and it was bad business.

The quorum call was a homicide.

Right there! That’s the part that’s bullshit, my friend.

It was a suicide, because you knew your cards, and I showed you mine.

I showed you mine, and you did it anyway.

What did you think I was going to do?

I’m okay losing, but I’m not gonna forfeit.

I’m not okay losing.

We’re losing market share, and the Mac is losing money.

Our only hope is the Apple II, which is stagnating because of its soon-to-be obsolete DOS.

Users are already rigging their machines to run with a CP/M operating system that’s been built to run on Intel.

I can’t put it more simply than this.

We need to put our resources into updating the Apple II.

By taking resources from the Mac.

  • It’s failing That’s a fact.

It’s overpriced. There’s no evidence that it’s.

I’m the evidence!

I’m the world’s leading expert on the Mac, John.

What’s your resume?

You’re issuing contradictory instructions, you’re insubordinate, you make people miserable, our top engineers are fleeing to Sun, Dell, HP.

Wall Street doesn’t know who’s driving the bus.

We’ve lost hundreds of millions in value, and I’m the CEO of Apple, Steve.

That’s my resume.

But before that, you sold carbonated sugar water, right?

I sat in a fucking garage with Wozniak and invented the future.

Because artists lead and hacks ask for a show of hands!

All right. Well, this guy’s out of control.

I’m perfectly willing to hand in my resignation tonight, but if you want me to stay, you can’t have Steve.

Settle him out.

He can keep a share of stock, so he gets our newsletter.

He’ll have to sever his connection to Apple.

I’m dead serious. I want the secretary to call for a vote.

I fucking dare you.

You have done an outstanding job over the years of cultivating the press, and by that I mean manipulating them

because none of them, none of their editors, none of their editors’ publishers, to this day, know that you forced it.

That you forced the board.

Even after I told you exactly what they’d do,

which is exactly what they did.

Unanimously.

I don’t have any trouble remembering that, John,

because of it being the worst night of my life.

And I forced the vote because I believed I was right.

I still believe I’m right. And I’m right.

Now, I bled that night.

And I don’t bleed.

But time’s done its thing.

And I really haven’t thought about it in a while.

I absolutely understand why you’re upset.

And I want people to know the truth, too.

It’s time.

Got it.

You’re gonna end me, aren’t you?

You’re being ridiculous.

I’m gonna sit center court and watch you do it yourself.

Then I’m gonna order a nice meal with a ‘55 Margaux, and sign some autographs. Jesus Christ.

You want some advice, Pepsi Generation?

Don’t send Woz out to slap me around in the press.

Anybody else.You, Markkula, Arthur Rock.

Anyone but Rain Man.

Don’t manipulate him like that.

Whatever you may think, I’m always gonna protect him.

Come on, Steve.

That’s what men do.

We can’t start late.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.