2بخش

: سیندرلا / بخش 2

سیندرلا

7 بخش

2بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح متوسط

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

من مي‌تونم توي …

اتاق زيرشيرووني بمونم…

همين‌طوره

اتاق زيرشيرووني؟

بله

بطور موقت تا زماني که من دکوراسيون بقيه اتاق‌ها رو تغيير ميدم

اتاق زيرشيرووني هم خوبه و هم هواگيره و از اين همه سر و صدا و مزاحمت هم دور ميموني

اگه اين خرت و پرت‌ها رو هم همراه خودت ببري بيشتر احساس راحتي ميکني

تو رو سرگرم نگه ميدارن

خب

هيچ‌کس اينجا مزاحمم نميشه

سلام، گاس‌گاس

آه

آه

بيا، گاس‌گاس تو مي‌توني

پس اينجا جاييه که پناه ميگيري

ظاهرا من هم اينجا پناه ميگيرم

خب

کي کمکم ميکنه؟

احمق

اين ديگه آخرش بود

خواهر کوچولومون اون بالا داره با موريانه‌ها حرف ميزنه

چقدر خوب

نه گربه‌اي

نه خواهر ناتني‌اي

يه خواهر احمق نصيبمون شده

من دو تا خواهر احمق دارم

شنيدم چي گفتي

داره با کي حرف ميزنه؟

اون ديوونه ست

صبح بخير

صبح بخير، دوشيزه الا

صبح بخير، تام

سلام.

اشکال نداره اگه

چه مرغ شانتکلر نازنيني

آفرين

ممنون

صبح بخير -

صبح بخير

ممنون، دوشيزه الا

خواهش ميکنم

الا

بلند شين دخترها! لنگ ظهره

خواهرهاي ناتني الا دل خوشي از صبح‌ها نداشتن

ضمناً اونا هنري هم در خانه داري نداشتن

در واقع اونا هيچ هنري نداشتن

اوه.. ساکت باش

دل‌خوشي بزرگ الا نامه‌هايي بود که پدرش در سفرهاش براش مي‌فرستاد

هفته‌ها گذشت و به ماه‌ها رسيد اما هر روز ممکن بود افکارش از دوردست‌ها برسه

دوشيزه الا درشکه پستچي است

تا اينکه يک بعدازظهر

کشاورز “جان”؟

دوشيزه الا

قضيه پدرتونه، خانم

اون در مسير بيمار شد

و درگذشت، خانم

اون فوت کرده

تا آخرين لحظه‌ي عمرش از شما حرف ميزد، خانم

و مادرتون

اومدم اين رو به شما بدم

اما توري من چي شد؟

چترم؟

نمي‌فهمين؟

هيچکدوم اونا مهم نيست

ما نابود شديم

چطور قراره زندگي کنيم؟

ممنون

اين حتما براتون خيلي سخت بوده

چطور بايد زندگي کرد

بايد با آن وضع مالي ساخت

مادرخوانده الا، مستخدمان رو مرخص کرد

نامادري و خواهرهاي ناتني‌اش هميشه باهاش بدرفتاري ميکردن

و کم کم اونا، الا رو يه پيشخدمت ميدونستن نه خواهر

و اين‌طوري الا تنهايي بايد تمام کارها رو انجام ميداد

اين راه خوبي بود براي اينکه حواس الا رو از ناراحتي‌اش دور کنه

حداقل اين چيزي بود که نامادري‌اش ميگفت

و او و دو دخترش خيلي خيلي خوشحال بودن که حواس الا رو هرچه بيشتر پرت کنن

اونا ادعا ميکردن که هر غذايي که ميخورن رو با الا شريک ميشن يا بهتره بگيم باقيمانده‌ي غذاهاشون

اون دوستان کمي داشت

خب، دوستاش هم خيلي کوچولو بودن

اينجايين

با من شام مي‌خورين، نه؟

اما او با مهرباني و گشاده دستي با اون دوستان کوچک برخورد ميکرد

ميزتون

بعضي وقت‌ها در آخر روز اتاق زيرشيرووني کهنه آنقدر سرد بود که نميشد شب رو در اون گذروند به همين خاطر اون کنار باقيمانده‌ي ذغال‌هاي اجاق مي‌خوابيد تا گرم بشه

فکر کردم صبحونه آماده ست

آماده ست، خانم

دارم آتش درست ميکنم

در آينده، ميشه تا وقتي همه کارها رو نکردي صدامون نکني؟

هر طور شما بخواين

الا، روي صورتت چيه؟

خانم؟

خاکستر شومينه ست

برو خودت رو تميز کن

توي چاي‌مون تفاله است

من يه اسم تازه براش پيدا کردم

دختر دهاتي تفاله‌اي

نميتونم تحمل کنم که اينقدر کثيف باشم

آه، الاي کثيف

الاي خاکستري

اينطوري صدات ميکنيم

آه، دخترها شماها خيلي باهوشين

اين براي کيه؟

کسي هست که فراموشش کرديم؟

اينجا جاي منه

بنظرم انتظار اينکه هم صبحونه رو آماده کني و هم سرو کني

و هم با ما سر ميز بنشيني زياده رويه

ترجيح نميدي وقتي که تموم کارها رو انجام دادي، صبحونه بخوري، الا؟

يا شايد بايد بگم “سيندرلا”؟

هممم؟

سيندرلا

اسامي قدرت دارن مثل وردهاي جادويي

و ناگهان بنظرش آمد که نامادري و خواهرهاي ناتني‌اش اون رو واقعا تبديل به موجودي از خاکستر و زحمت کردن

وای وای وای

فرار کن!

سريع باش دوست من وگرنه تو رو ميگيرن

برو

وای!

آروم

شايد بهتر همين بود که خواهرهاي ناتني‌ الا بدجنس بودن

چون اگر الا به سمت جنگل فرار نمي‌کرد شايد هيچ‌وقت شاهزاده رو نمي‌ديد

آروم!

آروم

وای! وای! آروم پسر

يالا پسر، آروم

خانم!

خانم

حالتون خوبه؟

وايسا

حالم خوبه، ممنون

چيزي نيست

وای

وای

وای

وای… حالتون خوبه؟

من خوبم اما شماها حسابي اون رو ترسوندين

کي رو؟

گوزن رو

چه دليلي داره که اين‌طوري دنبالش بيفتين؟

بايد اعتراف کنم که تا حالا ملاقاتش نکرده بودم

اون دوست شماست؟

یک اشنایی…تازه باهاش آشنا شده بودم

به چشم‌هاش نگاه کردم و اون به چشمانم نگاه کرد و احساس کردم که اون کارهاي مهمي در زندگي پيش روش داشت

همين

خانم، اسم شما چيه؟

مهم نيست چي صدام ميزنن

شما نبايد تنهايي به اعماق جنگل بياين

من تنها نيستم

من با شما هستم آقاي

اسم شما چيه؟

تو نميدوني من کي هستم؟

این …. بهم ميگن “کيت”.

خب، پدرم بهم ميگه (بچه گربه) وقتي که حالش خوب باشه

و

شما کجا زندگي ميکنين، آقاي کيت؟

در قصر

پدرم کارش رو بهم ياد ميده

شما يه شاگردي؟

يه جورايي

خيلي خوبه

اونا باهاتون خوب رفتار ميکنن؟

بيشتر از آنچه لياقتش رو دارم

و شما؟

اونا هرجور دلشون بخواد با من رفتار ميکنن

متاسفم

تقصير تو نيست

شرط مي‌بندم تقصير تو هم نيست

اينقدرها هم بد نيست

مطمئنم که بقيه وضعشون بدتره

ما بايد

شجاع و مهربون باشيم، نه؟

بله

درست ميگي

من دقيقا چنين حسي دارم

خواهش ميکنم نذارين صدمه‌اي بهش بزنن

اما ميدوني ما داريم شکار ميکنيم

اين کاريه که ميکنيم

اينکه يه کاري رو ميکنين معني‌ش اين نيست که بايد انجامش بدين

دوباره درست ميگي

پس رهاش ميکني، نه؟

بله

خيلي ممنون، آقاي کيت

آه.

اينجاييد عاليجنا

کيت صدام کن!

کيت

کيت!

من کيت هستم

دارم ميام

خب، بهتره حرکت کنيم آقاي کيت

همونطور که گفتم

دارم ميام

متن انگلیسی بخش

I can stay in the….

The attic…

Quite so…

The attic?

Yes.

Oh, only temporarily, while I have all the other rooms redecorated.

The attic’s so nice and airy and you’ll be away from all of our fuss and bother.

You’d be even more cozy if you kept all this bric-a-brac up there with you.

Keep you amused.

Well.

no one shall disturb me here.

Oh, hello, Gus-Gus.

Oh.

Oh.

Go on, Gus-Gus, you can do it.

So this is where you take refuge.

Me too, it would seem.

Right.

Who’s going to help me?

Simpleton.

That is the last straw.

Our little sister, up there, talking to the woodworm.

How very pleasant.

No cats.

and no stepsisters.

We have a halfwit for a sister.

I’ve got two.

I heard that.

Who is she talking to?

She’s mad.

Good morning.

Good morning, Miss Ella.

Good morning, Tom!

Hello.

Don’t mind if I.

What a lovely Chantecler.

Well done.

Thanks.

‘Morning.

‘Morning.

Thank you, Miss Ella.

You’re welcome.

Ella!

Wake up, girls!

It’s lunch time!

Mornings did not agree with Ella’s stepsisters.

And they lacked accomplishment in such domestic arts as keeping house.

In fact, they lacked accomplishment in any art.

Oh.

Do shut up.

Ella’s great comfort were the letters that Father would send from his travels.

The weeks away lengthened to months, but every day would bring his thoughts from some distant part.

Miss Ella, it’s the mail coach!

Until late one afternoon.

Farmer John?

Miss Ella.

It’s your father, miss.

He took ill on the road.

He’s passed on, miss.

He’s gone.

To the end, he spoke only of you, miss.

And your mother.

I was to give you this.

But what about my lace?

My parasol?

Can’t you see?

None of that matters.

We’re ruined.

How will we live?

Thank you.

It must have been very difficult for you.

How indeed to live.

Economies had to be taken.

Ella’s stepmother dismissed the household.

Her stepmother and stepsisters ever misused her.

And by and by they considered Ella less a sister than a servant.

And so Ella was left to do all the work.

This was a good thing, for it distracted her from her grief.

At least that was what her stepmother said.

And she and her two daughters were more than happy to provide Ella with lots and lots of distraction.

In their defense, they did share with her the very food they ate, or rather, the scraps from their table.

She had little in the way of friends.

Well, her friends were very little.

There you are.

Have dinner with me, won’t you?

But those friends she had, she treated with an open heart and an open hand.

Your table.

Sometimes, by the end of the day, the drafty attic was too cold to spend the night in, so she lay by the dying embers of the hearth to keep warm.

I thought breakfast was ready.

It is, madam.

I’m only mending the fire.

In future, can we not be called until the work is done?

As you wish.

Ella, what’s that on your face?

Madam?

It’s ash from the fireplace.

Do clean yourself up.

You’ll get cinders in our tea.

I’ve got a new name for her!

Cinderwench.

I couldn’t bear to look so dirty.

Oh, Dirty Ella.

Cinder-ella!

That’s what we’ll call you.

Oh, girls, you’re too clever.

Who’s this for?

Is there someone we’ve forgotten?

It’s my place.

It seems too much to expect you

to prepare breakfast, serve it and still sit with us.

Wouldn’t you prefer to eat when all the work is done, Ella?

Or should I say, “Cinderella”?

Hmm?

Cinderella.

Names have power, like magic spells.

And of a sudden, it seemed to her that her stepmother and stepsisters had indeed transformed her into merely a creature of ash and toil.

Whoa, whoa, whoa!

Run!

Quickly, my friend, or they’ll catch you!

Go!

Whoa!

Easy!

Perhaps it was just as well that Ella’s stepsisters were cruel.

For had she not run to the forest, she might never have met the prince.

Easy!

Easy!

Whoa!

Whoa!

Easy, boy!

Come on, boy, slow down!

Miss!

Miss!

Are you all right?

Hold on!

I’m all right, thank you!

That’s fine.

Whoa!

Whoa, whoa, whoa!

Whoa.

Whoa.

Are you all right?

I’m all right, but you’ve nearly frightened the life out of him.

Who?

The stag.

What’s he ever done to you that you should chase him about?

I must confess I’ve never met him before.

He is a friend of yours?

An acquaintance.

We met just now.

I looked into his eyes, and he looked into mine, and I just felt he had a great deal left to do with his life.

That’s all.

Miss, what do they call you?

Never mind what they call me.

You shouldn’t be this deep in the forest alone.

I’m not alone.

I’m with you, Mister.

What do they call you?

You don’t know who I am?

That is.

They call me Kit.

Well, my father does when he’s in a good mood.

And.

where do you live, Mr. Kit?

At the palace.

My father’s teaching me his trade.

You’re an apprentice?

Of a sort.

That’s very fine.

Do they treat you well?

Better than I deserve, most likely.

And you?

They treat me as well as they’re able.

I’m sorry.

It’s not your doing.

Nor yours either, I’ll bet.

It’s not so very bad.

Others have it worse, I’m sure.

We must… simply have courage and be kind, mustn’t we?

Yes.

You’re right.

That’s exactly how I feel.

Please don’t let them hurt him.

But we’re hunting, you see.

It’s what’s done.

Just because it’s what’s done doesn’t mean it’s what should be done.

Right again.

Then, you’ll leave him alone, won’t you?

I will.

Thank you very much, Mr. Kit.

Ah.

There you are, Your High.

It’s Kit!

Kit!

Kit!

I’m Kit.

I’m on my way.

Well, we’d better get a move on, Mr. Kit.

As I said.

On my way.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.