8بخش

: فارست گامپ / بخش 8

فارست گامپ

9 بخش

8بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

ميشه همينطور برگردم و راهم رو ادامه بدم

وقتي خسته مي شدم،مي خوابيدم

وقتي گرسنه م مي شد،مي خوردم

وقتي بايد مي رفتم، مي دوني..مي رفتم

پس،فقط مي دويدي

آره-

خيلي به مامان و بوبا و ستوان دن فکر مي کردم

ولي بيشتر از همه،به جيني فکر مي کردم.

خيلي بهش فکر مي کردم

بيشتر از دوساله که مردي به اسم فارست گامپ باغباني از گرينبو،آلاباما،که فقط براي خوابيدن توقف مي کنه طول آمريکا رو مي دوه

چارلز کوپر گزارش مي کنه

براي چهارمين بار در اين سفر طول آمريکا فارست گامپِ باغبان امروز دوباره از رودخانه ميسيسيپي عبور خواهد کرد

خداي من. فارست؟

چرا داري مي دوي، قربان؟ چرا داري مي دوي؟

اين کارو براي صلح جهاني مي کني؟

براي بي خانمان ها؟

براي حقوق زنان مي دوي؟

محيط زيست؟

یا برای حیوانات؟

اونا باورشون نمي شد که کسي بي دليل اينهمه بدوه

چرا داري اينکارو مي کني؟

فقط دلم خواست بدوم

شماييد

باورم نميشه اين شماييد

به دلايلي،کاري که من داشتم مي کردم به نظر مي رسيد براي مردم معقول به نظر ميرسه

مثل زنگ خطري بود که توي سرم به صدا دراومد، میدونی؟

گفتم:”اينجا کسي هست که مي دونه چکار مي کنه

اینجا کسی هست که همه چی رو حل کرده

اينجا يه نفر هست که جواب رو داره”

هر جا بريد دنبالتون ميام،آقاي گامپ

بنابراين يه همراه پيدا کردم

و بعد از اون،همراهان بيشتري پيدا کردم

و بعد،حتي افراد بيشتري به من پيوستن

يه نفر بعدا بهم گفت اين کار به مردم اميد ميده

من هيچي در اين مورد نمي دونم ولي بعضي از اون افراد از من مي پرسيدند که مي تونم کمکشون کنم

توي اين فکر بودم که تو مي توني بهم کمک کني، مگه نه؟

من تو کار برچسب سپر ماشينم، من يه شعار خوب لازم دارم.

و چون تو خيلي الهام بخش بوده ي فکر کردم شايد تو بتوني بهم کمک کني

هي وليسا،مرد!

الان از روي يه کپه گه سگ رد شدي

پيش ميا

چي،عوضی؟

بعضي وقت ها

و چند سال بعد،شنيدم که اون يارو با يه برچسب سپر ترقي کرد و ازش پول زيادي به جيب زد. يه بار ديگه،داشتم مي دويدم يه نفر که تمام پولش رو توي کار تي شرت از دست داده بود مي خواست چهره منو بندازه روي يه تي شرت ولي نمي تونست اونو خوب بکِشه،دوربين هم نداشت

اينجا،از اين يکي استفاده کن.

بهرحال هيچکس خوشش از اون رنگ نمياد

روز خوبي داشته باشي

چند سال بعد، فهميدم که اون مرد با يه ايده براي يه تي شرت ترقي کرد

اون پول زيادي درآورد

بهرحال،همونطور که داشتم مي گفتم من همراهان زيادي داشتم

مامان هميشه مي گفت:قبل از اينکه بتوني به جلو حرکت کني گذشته رو پشت سر بذار.

و فکر مي کنم دويدنم همش در اين باره بود

من سه سال و دو ماه و 14 روز و 16 ساعت دويده بودم

ساکت. ساکت

مي خواد چيزي بگه

خيلي خسته ام

فکر کنم ديگه مي رم خونه

حالا ما چکار کنيم؟

و همينطوري،روزهاي دويدن من تموم شد

بنابراين به خونه ام در آلاباما رفتم

لحظاتي قبل،در ساعت 2/25 بعد از ظهر هنگاميکه پرزيدنت ريگان در حال ترک پنج شش گلوله توسط يک تروريست ناشناس شليک شد.

رئيس جمهور از ناحيه سينه تير خورد

نامه رو برداشتم

و يه روز،به طور غير منتظره اي يه نامه از جيني دريافت کردم که پرسيده بود که مي تونم بيام ساوانا ببينمش و اين کاريه که الان اينجا دارم مي کنم.

اون منو توي تلويزيون در حال دويدن ديد

قراره با اتوبوس شماره نه برم خيابون ريچموند و پياده بشم و يه بلوک برم به سمت چپ به خيابون 1947 هنري،آپارتمان 4

واسه چي،لازم نيست سوار اتوبوس بشي

خيابون هنري فقط پنج شش بلوک پايين اون راهه

پايين اون راه؟

پايين اون راه.

از صحبت باهات خوشوقت شدم

اميدوارم همه کارها برات روبراه بشن

هی! فارست! چطوري؟

بيا تو بيا تو.

نامه ت به دستم رسيد

تو همين فکر بودم

اين خونته؟

آره. الان به هم ريخته اس

تازه از سر کار اومدم

قشنگه. تو تهويه هوا داري

ممنون

من کمي خوردم.

يه آلبوم از تکه هاي روزنامه هايي که درباره تو بوده نگه داشتم. اون تويي

و اين،در حال دويدني

راه زيادي رو دويدم،خيلي وقته

و اونجا

گوش کن،فارست،نمي دونم چطور اينو بگم.

فقط مي خوام بابت هر کاري که تا حالاباهات کردم معذرت خواهي کنم چون مدت زيادي گرفتار بودم،و —

یوهو! سلام

سلام. هي،سلام

اين يه دوست قديمي از آلاباماست.

حالت چطوره؟

هفته بعد برنامه م تغيير مي کنه،پس مي تونم

اما ممنون

مسئله اي نيست. بايد برم ماشين رو دو رديفه پارک کردم

خيلي خب. ممنون

خداحافظ. اين دوست خيلي خوبم فارست گامپه. مي توني سلام کني؟

سلام،آقاي گامپ

سلام

حالا مي تونم برم تلويزيون نگاه کنم؟

آره. فقط بذار صداش کم باشه.

تو يه ماماني،جيني

من يه مامانم

اسمش فارسته

مثل من

اسمش رو به ياد باباش گذاشتم

اسم باباش هم فارسته؟

تو باباشي،فارست

هی. فارست،منو نگاه کن. منو نگاه کن،فارست

تو لازم نيست هيچ کاري بکني باشه؟

تو هيچ کار اشتباهي نکردي.

باشه؟ قشنگ نيست؟

قشنگ ترين چزيه که تا حالا ديدم

اما

باهوش هست؟

مي تونه

خيلي باهوشه.توي کلاسش يکي از باهوش ترين هاست

آره،اشکالي نداره. برو باهاش حرف بزن

چي داري نگاه مي کني؟

برت و ارني

فارست،من مريضم

چيه،به خاطر سرماخوردگي سرفه مي کني؟

يه نوع ويروس دارم،و دکترا،نمي دونن چيه

و در اين مورد هيچ کاري از دستشون بر نمياد

مي توني با من بياي خونه

تو و فارست کوچولو مي تونيد بيايد توي خونه من در گرينبو بمونيد

اگه مريضي ازت مراقبت مي کنم

با من ازدواج مي کني،فارست؟

باشه

لطفا روي صندلي هاتون بشينيد

فارست؟وقت شروعه

سلام. کراواتت

ستوان،دن

سلام،فارست

تو پاهاي جديد داري. پاهاي جديد

آره. پاهاي جديد دارم. سفارشي ساخته شدن

آلياژ تيتانيوم. چيزيه که توي سفينه فضايي ازش استفاده مي کنن

پاهاي جادويي

اين نامزدمه،سوزان

ستوان دن

سلام،فارست

ستوان دن،اين جيني منه.

سلام. خوشحالم که بالاخره ديدمت

تو،فارست جيني را به عنوان همسر مي پذيري ؟

تو،جيني،فارست رو به عنوان شوهر مي پذيري؟

بنابراين من شما را رسما زن و شوهر اعلام مي کنم

سلام

سلام

هی فارست. توي ويتنام مي ترسيدي؟

آره. خب. نمي دونم

بعضي وقت ها بارون اونقدري مي ايستاد که ستاره ها بيرون بيان

و بعد قشنگ مي شد

مثل موقعي بود که خورشيد روي درياچه غروب مي کنه

هميشه يه ميليون تلالو روي آب بود

مثل اون درياچه کوهستاني

خيلي شفاف بود،جيني مثل دو تا آسمون بود که روي هم قرار گرفتن.

و بعد توي صحرا،موقعي که خورشيد طلوع مي کنه

متن انگلیسی بخش

I might as well just turn back and keep right on going.

When I got tired, I slept.

When I got hungry, I ate.

When I had to go, you know

I went.

And so, you just ran.

Yeah.

FORREST: I’d think a lot about Mama and Bubba and Lieutenant Dan.

But most of all, I thought about Jenny.

I thought about her a lot.

For more than two years now, a man named Forrest Gump, a gardener from Greenbow, Alabama, stopping only to sleep, has been running across America.

Charles Cooper brings us this report.

For the fourth time on his journey across America, Forrest Gump, the gardener from Greenbow, Alabama, is about to cross the Mississippi River again today.

I’ll be damned.

Forrest?

Sir, why are you running?

Why are you running?

Are you doing this for world peace?

Are you doing this for the homeless?

Are you running for women’s rights?

Or for the environment?

Or for animals?

FORREST: They just couldn’t believe that somebody would do all that running for no particular reason.

REPORTER: Why are you doing this?

I just felt like running.

It’s you.

I can’t believe it’s really you.

Now, for some reason, what I was doing seemed to make sense to people.

I mean, it was like an alarm went off in my head, you know?

I said, “Here’s a guy that’s got his act together.

“Here’s somebody who’s got it all figured out.

“Here’s somebody who has the answer.”

I’ll follow you anywhere, Mr. Gump.

So, I got company.

And after that, I got more company.

And then, even more people joined in.

Somebody later told me it gave people hope.

Now Now, I don’t know anything about that, but some of those people asked me if I could help them out.

Hey, man, hey, listen, I was wondering if you might help me, huh?

Listen, I’m in the bumper sticker business and I’ve been trying to think up a good slogan.

And since you have been such a big inspiration to the people around here, I thought you might be able to help me jump into—

Whoa, man!

You just ran through a big pile of dog shit!

It happens.

What, shit?

Sometimes.

And some years later, I heard that that fellow did come up with a bumper sticker slogan, and he made a lot of money off of it.

Another time, I was running along, somebody who had lost all his money in the T-shirt business, he wanted to put my face on a T-shirt, but he couldn’t draw that well, and he didn’t have a camera.

Here, use this one.

Nobody likes that color anyway.

FORREST: Have a nice day.

Well, some years later, I found out that that man did come up with an idea for a T-shirt.

He made a lot of money off of it.

Anyway, like I was saying, I had a lot of company.

My mama always said,”You got to put the past behind you before you can move on.”

And I think that’s what my running was all about.

I had run for three years, two months, 14 days and 16 hours.

Quiet.

Quiet.

He’s going to say something.

I’m pretty tired.

Think I’ll go home now.

Now what are we supposed to do?

And just like that, my running days was over.

So, I went home to Alabama.

REPORTER: Moments ago, at 2:25 p.m., as President Reagan was leaving the five or six gunshots were fired by an unknown would-be assassin.

The President was shot in the chest, and the assailant—

I picked up the mail.

And one day, out of the blue clear sky, I got a letter from Jenny, wondering if I could come down to Savannah and see her, and that’s what I’m doing here.

She saw me on TV, running.

I’m supposed to go on the number nine bus to Richmond Street and get off and go one block left to 1947 Henry Street, Apartment 4.

Why, you don’t need to take a bus.

Henry Street is just five or six blocks down that way.

Down that way?

Down that way.

It was nice talking to you.

I hope everything works out for you!

Hey!

Forrest!

How you doing?

Come in, come in!

I got your letter.

I was wondering about that.

Is this your house?

Yeah.

It’s messy right now.

I just got off work.

It’s nice.

You got air conditioning.

Thank you.

I ate some.

Hey, I kept a scrapbook of your clippings and everything.

There you are.

And this, I got you running.

I ran a long way, for a long time.

And there—

Listen, Forrest, I don’t know how to say this.

I just I want to apologize for anything that I ever did to you, ‘cause I was messed up for a long time, and–

Yoo-hoo!

Hey.

Hi.

Hey, you.

This is an old friend from Alabama.

How do you do?

JENNY: Listen, next week my schedule changes, so I’ll be able to

But thanks

No problem.

Got to go, Jen, I’m double-parked.

Okay.

Thanks.

Bye.

This is my very good friend, Mr. Gump.

Can you say hi to him?

Hello, Mr. Gump.

Hello.

Can I go watch TV now?

Yes, you can.

Just keep it low.

You’re a mama, Jenny.

I’m a mama.

His name’s Forrest.

Like me.

I named him after his daddy.

He got a daddy named Forrest, too?

You’re his daddy, Forrest.

Hey.

Forrest, look at me.

Look at me, Forrest.

There’s nothing you need to do, okay?

You didn’t do anything wrong.

Okay?

Isn’t he beautiful?

He’s the most beautiful thing I’ve ever seen.

But—

Is he smart, or—

He’s very smart.

He’s one of the smartest in his class.

Yeah, it’s okay.

Go talk to him.

What are you watching?

Bert and Ernie.

Forrest, I’m sick.

What, do you have a cough due to a cold?

I have some kind of virus, and the doctors don’t—

They don’t know what it is, and there isn’t anything they can do about it.

You could come home with me.

Jenny, you and little Forrest could come stay at my house in Greenbow.

I’ll take care of you if you’re sick.

Would you marry me, Forrest?

Okay.

MINISTER: Please take your seats.

Forrest?

It’s time to start.

Hi.

Your tie.

Lieutenant Dan.

Hello, Forrest.

You got new legs.

New legs!

Yeah.

I got new legs.

Custom-made.

Titanium alloy.

It’s what they use on the space shuttle.

Magic legs.

This is my fianc�e, Susan.

Lieutenant Dan.

Hi, Forrest.

Lieutenant Dan, this is my Jenny.

Hey.

It’s nice to meet you finally.

MINISTER: Do you, Forrest, take Jenny to be your wife?

Do you, Jenny, take Forrest to be your husband?

And so I pronounce you man and wife.

Hey.

Hey.

Hey, Forrest.

Were you scared in Vietnam?

Yes.

Well, I—

I don’t know.

Sometimes it would stop raining long enough for the stars to come out.

And then it was nice.

It was like just before the sun goes to bed down on the bayou.

There was always a million sparkles on the water.

Like that mountain lake.

It was so clear, Jenny, it looked like there were two skies, one on top of the other.

And then, in the desert, when the sun comes up,

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.