4بخش

کارتون: سریال پاندای کونگ فوکار / فصل: فصل دوم / بخش 4

سریال پاندای کونگ فوکار

3 فصل | 33 بخش

4بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

حشره اينجاس

بريد به طرف سلاح

ببري

تو … اونجا بودي

آره… بودم .

تو گذاشتي شن فرار کنه

اما ما سلاح رو نابود کرديم

آتش

اوه!نه، اون يکي دوتا نداره که

بال هام

پو، کمکم کن! اومدم

مواظب باش

پو

کمکم کن

نه.

بذار بره پايين

از طناب ها استفاده کن

بدو بدو پاندا کوچولو

پو، زود باش.

تو بايد تمرکز کني

گرفتم .گرفتم

داغونش کنيد

گير افتاديم

از اين طرف

خداحافظ

آتش

برگردين

تنها راه بيرون رفتن اون بالاس

چي؟

بيا دنبالم

يالا

کجا رفتن؟

اون بالا، يالا

يالا

کارت تمومه

بفرما! احمق ها

آخ دماغم

همه گرگ ها رو خبر کنيد

همه شون … ازشون میخوام آماده حرکت باشن

سال ِ طاووس الان شروع ميشه

حالا؟

چون الان وسط سال هستيم پس ميشه نصف ِ سال طاووس

و همين ساله البته سال ِ طاووس

سال نو مبارک قربان

گرگ ها رو آماده کن

کشتي ها رو پر ميکنيم

حالا

حالا، حالا، حالا

حرکت کنید! حرکت حرکت حرکت! اين طرف

برو

اوه تو

چيکار کردي؟

اون بيرون غلغله س؟

اينطوري ميخواستي جلوي شن رو بگيري؟

آره

بچه ها، بي خيال.

يه کم بهم اعتماد کنيد

من ميخواستم که اون فرار کنه

چون … اون یک حقه بود… يه نقشه بود

من ميخواستم به نقشه اون بيشتر دست پيدا کنم

اصلاً عاقلانه نيست

منظورت چيه؟

البته که عاقلانه س

پو، حقيقت رو بگو

شن جلوت بود

چي شد؟

درباره چي حرف ميزني؟

نميدونم چي ميگي

من… بله.. البته، اون جلوم بود

حقيقت

باشه

اونا تو رو حسابي از خطر دور نگه ميدارن

خيلي دور

چي؟

تو اينجا بمون

صبر کن

من بايد برگردم

تو همين جا مي موني

من ميرم.. و تو هم نمي توني جلوم رو بگيري

خيلي خب. اون موقع آماده نبودم

بچه ها؟ بي خيال شين

آماده

ببين

بلند نشو

بايد بهش برسم

پس بهم بگو چرا؟

اون اونجا بوده.

خب؟

آخرين باري که من پدر و مادرم رو ديدم طاووس اونجا بوده

اون ميدونه چي شده

ميدونه از کجا اومدم

ميدونه کي هستم

ببين، من بايد برم

من بايد بدونم

اونايي که محکم هستند نميتونن بفهمن

ببري، نه

محکم ها خيلي خوب مي فهمن

اما نميتونم ببينم دوستم کشته ميشه

بريم ديگه

هي، شايد بتوني ببيني که من کشته ميشم

بسه

و اون برگشت

نه. نگران نباش بچه

بهتره که اينجا باشي

تو اشتباه کردي رمال

ما امشب به سمت پيروزي حرکت ميکنيم

پانداي ِ جادويي تو يه احمقه

مطمئني پانداست که احمقه؟

تو شهر اجدادت رو نابود کردي شن

اين يه قرباني ناچيزه

چون کل چين پاداش منه

پس بالاخره راضي ميشي

وقتي که خرابي ِ کل دنيا باعث بشه احساس بهتري کني

اينطور نيست

من اونا رو توي سياه چال قرباني ميکنم

فنجوني که قصد داري پرش کني ته نداره

وقتشه که اين ديوونگي رو تمومش کني

چرا بايد اينکارو بکنم؟

تا روح پدر و مادرت در آرامش باشه

پدر و مادرم از من متنفر بودن

اينو مي فهمي؟

اونا درباره من اشتباه کردند

و بعدش اما من درستش ميکنم

اونا تو رو دوست داشتن

اينقدر تو رو دوست داشتند که تبعيد تو اونو رو کشت

گذشته ها ديگه گذشته

من بايد به فکر آينده باشم

رمال رو آزداش کنيد

اون بدرد من نميخوره

خداحافظ شن

برات آرزوي شادي ميکنم

شادي رو بايد به دست آورد

و من شادي خودم رو به دست ميارم

عجله کنيد! حرکت کنید!

اگه کل اون سلاح ها از ساختمون بره بيرون، چين نابود ميشه

بايد اون ساختمون رو خراب کنيم

هی بچه ها… اين چطوره؟

اوه، جواب ميده

خيلي خب بريم

صورتم بي حس شده

لعنت به هر چي طاووسه

هي

هي

باشه… آروم. آروم. آروم باش

تو.

؟

کجا داري ميري؟

درست وايسا

و قيافه مسخره ت رو هم يه وري نکن

راه بيفتين.

سريع تر

کشتي رو پر کنيد

درود بر پاندا

بهم بگو اون شب چي شد

چه شبي؟

اون شب

اوه، اون شب

آره

آره، در مورد اون شب حرف میزنیم، درسته؟

بله من اونجا بودم

بله

من ديدم که پدر و مادرت ولت کردند

اين خيلي بده

فکر کنم يه چيزي مثل اين بود

این هدیه سال نو شماست. اميدوارم خوشت بياد چون نميتوني برش گردوني

پو؟ اون اينجا چيکار ميکنه؟

برش گردونيد.

برش گردونيد

حالا حاضري بميري که حقيقت رو بفهمي

حتماً همينطوره

البته ترجيح ميدم نميرم

بذارشون به عهده ما. تو برو

دنبال من مي گردي؟

خيلي زود گفتم، مگه نه؟

پو

پو، بهش نزديک نشو

من میگیرمش!

بفرما! راه فرار نداري شن

خودم مي بينم

حالا

جواب بده

اوه، تو خيلي دوست داري که بدوني

فکر کردي اگه بدوني خيلي خوب ميشه، ها؟

در درونت احساس پوچي ميکني

پس اينم جوابت:

پدر و مادرت تو رو دوست نداشتند

اما بيا

بذار درمانت کنم

نه

فکر کردي ميتوني منو مجبور کني اونو بخورم؟

اگه ميخواستم بذارم بميري که توي همون رودخونه ولت ميکردم

چرا منو نجات دادي؟

تا بتوني سرنوشتت رو به سرانجام برسوني

چي داري ميگي؟

من کجام؟

اينجا کجاس؟

تعجب ميکنم که چطور اينقدر کم يادت مياد

اما تو خيلي کوچولو بودي وقتي که اون اتفاق افتاد

متن انگلیسی بخش

Fear the bug!

Get the weapon!

Tigress!

You.

You were there.

Yes.

Yes, I was.

You just let Shen get away!

At least we destroyed the weapon.

Fire!

Oh.

No, he’s got way more.

My wing!

Help, Po!

Coming!

Watch out!

Po!

Help me up!

No.

Get him down.

Use the ropes.

Run, run, little panda!

Po, come on.

We need you to focus!

I got it, I got it!

Bring it down!

We’re trapped!

This way!

Goodbye!

Fire!

Get back!

The only way out is up.

What?

Follow me!

Come on!

Where are they going?

To the top!

Come on!

Keep going!

Here we go!

You idiot!

My nose!

Call in the wolves!

All of them!

I want them ready to move!

The Year of the Peacock begins now!

Right now?

‘Cause it’s the middle of the year, so you’d only get like a half of the Year of the Peacock.

And this is the Year, of course, of the Peacock.

Happy New Year, sir.

Get the wolves ready.

We’re loading the ships now.

Now!

Now, now, now, now, now!

Move!

Move, move, move, move!

This way.

Let’s go.

Oh, you!

What did you do?

It’s chaos up there.

What happened to stopping Shen?

Yeah.

Guys, come on.

Give me a little credit.

I meant for him to get away.

‘Cause.

it was a trick.

It was a plot.

I was thinking, I’ll figure out his plot more.

That makes no sense.

What do you mean?

Sure it does.

Po, the truth.

You had Shen.

What happened?

What are you talking about?

I don’t know what you’re talking about.

I.

Yeah.

OK, he caught me off guard.

The truth.

Fine.

They will keep you far from danger.

Real far.

What?

You’re staying here.

Wait!

I have to go ba.

You’re staying here!

I’m going.

And you can’t stop me.

OK.

I wasn’t ready that time.

Guys?

Don’t.

Ready.

Look!

Stay down.

I have to get to him.

Then tell me why!

He was there!

OK?

The peacock was there the last time I saw my parents.

He knows what happened.

Where I came from.

Who I am.

Look, I’m going.

I have to know.

The hard core can’t understand.

Tigress, no!

The hard core do understand.

But I can’t watch my friend be killed.

We’re going.

Maybe you can’t watch me be killed?

Stop being a wimp.

And she’s back.

No.

Don’t worry, kid.

You’re better off here.

You were wrong, Soothsayer.

We sail to victory tonight.

Your magic panda is clearly a fool.

Are you certain it is the panda who is a fool?

You just destroyed your ancestral home, Shen.

A trivial sacrifice.

when all of China is my reward.

Then will you finally be satisfied?

Will the subjugation of the whole world finally make you feel better?

It’s a start.

I might also convert the basement into a dungeon.

The cup you choose to fill has no bottom.

It is time to stop this madness.

Why on earth would I do that?

So your parents can rest in peace.

My parents hated me.

Do you understand?

They wronged me.

and I will make it right.

They loved you.

They loved you so much that having to send you away killed them.

The dead exist in the past.

and I must tend to the future.

Set the soothsayer free.

She’s no use to me.

Goodbye, Shen.

I wish you happiness.

Happiness must be taken.

And I will take mine.

Hurry it up!

Move it!

If all of those weapons leave the building, China will fall.

We bring down the building.

Hey, guys.

How about this?

This will work!

All right, let’s go.

I can’t feel my face.

Did you hear him call it Year of the Peacock?

Hey.

Hey.

OK.

So, keep it cool.

Keep it cool.

Keep it cool.

You!

Where are you going?

On your feet!

And wipe those stupid grins off your faces.

Move, you dogs!

Faster, faster!

Load them all!

Greetings, panda.

Tell me what happened that night.

What night?

That night.

Ah, that night.

Yes!

We’re talking about the same night, right?

Yes, I was there.

Yes.

I watched as your parents abandoned you.

It’s a terrible thing.

I believe it went something like this.

Here’s your New Year’s gift.

Hope you like it, ‘cause you can’t return it.

Po?

What’s he doing here?

Return it!

Return it!

Are you willing to die to find the truth?

You bet I am.

Although I’d prefer not to.

We got them.

Go!

You looking for me?

I said that too soon, didn’t I?

Po!

Po, get away from him.

I’ll get up.

Here we go.

No more running, Shen.

So it seems.

Now.

answers.

Oh, you want to know so badly.

You think knowing will heal you, huh?

Fill some crater in your soul?

Well, here’s your answer.

Your parents didn’t love you.

But here.

let me heal you!

No!

Yeah, like you could make me drink that.

If I wanted you dead, I would have left you in that river.

Well, why save me?

So you can fulfil your destiny.

What are you talking about?

Where am I?

What is this place?

I’m surprised you remember so little.

But you were so little when it happened.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.