4بخش

: ۱۹۱۷ / بخش 4

۱۹۱۷

7 بخش

4بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

بله

بله. فکر کنم داری می‌میری

این؟ داخل

برای مادرم نامه می‌نویسی؟

می‌نویسم

بهش بگو نترسیده بودم

چیز دیگه‌ای هم هست؟

من عاشقشونم

ای کاش که

ای کاش

باهام صحبت کن.

بهم بگو که راه رو بلدی

راه رو بلدم

من به سمت جنوب‌شرقی میرم تا به اِکوست برسم

من از شهر می‌گذرم و از سمت شرقی شهر خارج میشم و به جنگل کرایسیلز می‌رسم.

تا اون موقع هوا تاریک میشه

تاریکی هوا من رو اذیت نمی‌کنه

من لشکر دوم رو پیدا می‌کنم و بهشون پیام رو میدم

و بعد برادرت رو پیدا می‌کنم

دقیقا مثل تو هست، فقط یکم پیرتر

تو خوبی، رفیق؟

همه‌چی مرتبه، مشکلی نیست.

زود باش، بیا کمکش کنیم

یامسیح، چه اتفاقی براش افتاد؟

هواپیما بود؟ ما دود رو دیدیم

آره

برید وسایلش رو بیارید.

قربان قربان

دوستت بود؟

اینجا چی کار می‌کنی؟

من یک پیام فوری برای لشکر دوم دارم

دستور توقف حمله‌ی فردا صبح.

و کجا اردو زدند؟ اونور اِکوست

با من بیا

با من بیا، سرجوخه. این یک دستوره

ما از اِکوست رد میشیم می‌تونیم. تو رو با خودمون تا یه جایی ببریم

قربان

بیخیال، گروهبان. افراد بیشتری رو در مرکز قرار بده

در مخزن!

اونجا سنگین‌تر میشه

ممکنه جا نباشه.

شما نمی‌تونید که همینطوری تکونش بدید

اون قسمت رو بچرخونید به سمت چپ.

یامسیح، اونا کار هارو راحت‌تر نمی‌کنند، درسته؟

اونا می‌تونستن حداقل باوقار عقب‌نشینی کنند. حروم‌زاده‌ها

قربان

تو یکی از افراد من نیستی. نه قربان

اون یک پیغام فوری برای لشکر دوم داره کهباید بهشون برسونه، قربان

می‌تونی ازش رد بشی؟

نه قربان

محض رضا خدا !فقط حرکتش بدید.

توی کامیون‌های معمولی جا هست، قربان.

اون دستورات داره. باشه، باشه، خیلی‌خب -

حالا زود باش. می‌تونی از کنارش رد بشی

چطوری به اینجا رسیدید، قربان؟

درست درکنار باپوآمه، از سرزمین بی‌طرف رد شدیم

کل شب طول کشید

به چند تا نازی سرگردان برخوردیم که برامون دردسر درست کردن

دارید به سمت جبهه جدید میرید؟ قصدش رو داریم

افراد به جلو پیش‌روی کردند و درخواست پشتیبانی کردند

به خاطر دوستت متاسفم

می‌تونم بهت چیزی بگم که احتمالا از قبل می‌دونستی؟

نباید زیاد بهش فکر کنی

بله، قربان

سوار شو

یکم اونجا جا باز کنید

زود باش، سوار شو

خیلی‌خب. دوباره حرکت می‌کنیم، پسر‌ها

به این اتوبوس شبانه که داره به سمت هیچ‌کسی‌نمی‌دونه‌کجا حرکت می‌کنه، خوش‌اومدی

اون یه سگ مرده است؟

یه نخ سیگار داری؟ .آره، بگیرش -

باتلر.

اون داستانت رو ادامه بده.

باشه

پس وقتی خب از قطار پیاده شدیم، بیوفوی به سمت ما میاد

و سریعا میگه که:

“سرجوخه! هرکاری که می‌کنی، نباید چیزی به بقیه لو بدی”

بعد، اسکات از توالت بیرون اومد

و دستاش رو پشت پیراهن بیوفوی خشک کرد!

تموم پشتش گُهی شده بود

مثلا صدای کاپیتان بیوفوی رو تقلید کردی؟

خفه شید. نمی‌تونید بهتر از من انجام بدید

مردان! قنداق تفنگ‌تون یک شرم برای تمام نیروهایی که در خارج از انگلیس فعالیت می‌کنند هست

جفتتون افتضاح هستید. تو که نمی‌دونی، تو حتی این زبون لعنتی رو به سختی صحبت می‌کنی

اون از تو بهتر اجرا می‌کنه، کوک

پس انجامش بده یوندالار، یه سعی‌ای بکن، بیاید ببینیمش

پس بیا بشنویمش جانی.

روزی! هیچوقت در دویست سال فعالیتم به عنوان سرباز، همچین عذر مسخره‌ای برای توالت گودالی ندیدم.

لعنتی. کاملا چرت بود.

با این کارت، داشتی دندون‌هام رو درمی‌آوردی(یعنی کارت خطرناک بود).

می‌تونی دندون بکاری.

جایی هست که باید اونجا باشی؟

احمق نیاز به دروس رانندگی داره

باید عقب بیاد. آره

عقب بیا. عقب!

نه. بسه. بسه!

همه باید پیاده بشن

همه بیرون! زود باشید!

خیلی‌خب، خیلی‌خب. عصبانی نباش

باشه. یک. دو. سه

باید یکم چوب بیاریم و زیر چرخ‌ها بذاریم

نه! ما زمان نداریم!

باید همگی هل بدیم. زود باشید

زود باشید

زود باشییییید!

لطفا. من باید الان برم. لطفا

خیلی‌خب، زود باشید پسرها. زود باشید. زود باشید، پسر ها

یک، دو، سه

زود باشید پسرها! یه هل دیگه! آره! یک. دو. سه!

برگردید داخل. برید داخل. برید

خوبی؟

ببین راننده، چطوره برای تغییر هم که شده، توی جاده لعنتی نگهش داری؟

گم شو.

خب کجا داری میری؟

باید به لشکر دوم برسم. بعد از اِکوست

چرا؟

دارن بعد از طلوع آفتاب حمله می‌کنن. من دستور دارم که جلوشون رو بگیرم

چرا؟

دارن وارد یه تله میشن

چند نفر هستن؟

یامسیح

چرا فقط تو رو فرستادن؟

فقط من رو نفرستادن. دو نفر بودیم

پس الان به تو بستگی داره

بله

تو هیچوقت موفق نمیشی

بله. میشم

ممنون

نگاش کنید. به این لعنتی نگاه کنید

سه سال جنگ سر اینجا

باید می‌ذاشتیم حروم‌زاده‌ها نگهش دارن

آخه چه کسی گاو ها رو با مسلسل می‌کشه؟

نازی‌های با مهمات اضافه. حروم‌زاده‌ها -

هوشمندانه است. می‌دونن که اگه گاو رو نکشن، می‌خوریمش

البته هنوز حروم‌زاده هم هستن.

آره، اینجا حتی کشور لعنتی ما هم نیست

فکر می‌کنی چقدر دور هستن؟

چرا؟ نگرانی که بهشون بَر بخوریم؟

آره، باشه. توی این وضعیت نمک بریز

اونا احتمالا همینجاها هستن.

خفه شو، نه نیستند.

چرا اونا فقط تسلیم نمیشن؟

اونا نمی‌خوان برن خونه؟

اونا از زن‌ها و مادرانشون متنفر هستن و آلمان احتمالا یک جای افتضاح هست

دارن عقب‌نشینی می‌کنند… اونا مایل‌ها عقب‌تر رفتن. ما حداقل کاری کردیم که شکست بخورن.

نه. این کار رو نکردیم.

لعنتی. باز چی شده؟ نگو که دوباره یه درخت لعنتیه

پل افتاده حیف شد

به نظر می‌رسه که من باید از اینجا برم. موفق باشید

یکم از اون موفقیت رو برای خودت نگه دار، دوست من. فکر کنم بهش نیاز داشته باشی

موفق باشی دوست من موفق باشی

موفق باشی. خرابش نکن

امیدوارم به اونجا برسی

ممنون

پل بعدی در شش مایلی اینجاست. باید از یک راه دیگه بریم

نمی‌تونم، قربان. من وقت ندارم

البته

بهترین‌ها رو برات آرزومندم

ممنونم، قربان

سرجوخه

اگر تونستی به سرهنگ مک‌کنزی برسی

مطمئن شو که شاهدهایی هم اونجا باشن

من دستورات مستقیم دارم، قربان

می‌دونم

ولی بعضی‌ها فقط جنگ می‌خوان

ممنونم، قربان

راننده! حرکت کن!

متن انگلیسی بخش

Yes.

Yes. I think you are.

This? Inside.

Will you write to my mum for me?

I will.

Tell her I wasn’t scared.

Anything else?

I love them.

I wish that…

I wish…

Talk to me.

Tell me you know the way.

I know the way.

I’m going to head south-east until I hit Ecoust.

I’ll pass through the town and out to the east, all the way to Croisilles Wood.

It’ll be dark by then.

That won’t bother me.

I’ll find the 2nd, I’ll give them the message.

And then I’ll find your brother.

Just like you, a little older.

You alright, mate?

It’s alright, it’s okay.

Come on, help him.

Jesus, what happened to him?

Was it the plane? We saw the smoke.

Yeah.

Go fetch his things.

Sir. Sir.

A friend?

What are you doing here?

I have an urgent message for the 2nd Devons.

Orders to stop tomorrow morning’s attack.

And where are they stationed? Just beyond Ecoust.

Come with me.

Come with me, Corporal. That’s an order.

We’re passing through Ecoust. We can take you some of the way.

Sir.

Oh, come on Sergeant. Put more men at the base.

At the trunk! It’ll be heavier there.

Might be a tight squeeze.

You’re not going to be able to just lift it.

Pivot the front end to the left.

Jesus, they don’t make things easy, do they.

They could at least have retreated with a bit of grace. Bastards.

Sir.

You’re not one of mine. No, Sir.

He has an urgent message to deliver to the 2nd Devons, Sir.

Can you get past it? No, Sir.

Oh, for God’s sake. Just move it!

There’s room in the casuals truck, sir.

He has orders. Yes, yes, alright.

Come on now. You can get through there sideways.

How did you get here, Sir?

Crossed No Man’s Land just outside Bapaume.

Took us the whole night.

Bumped into a couple of Hun stragglers on the way who made a nuisance of themselves.

You going up to the new line? Attempting to.

The Newfoundlands have pushed forwards and requested reinforcements.

I’m sorry about your friend.

May I tell you something that you probably already know?

It doesn’t do to dwell on it.

No, Sir.

Hop on.

Make some space there.

Come on, in you get!

Alright. Here we go again boys.

Welcome aboard the night bus to a fuck-knows-where.

Is that a dead dog?

You got a fag? Yeah, there you go.

Butler.

Carry on with that story. Oh yeah, right.

So, when we get off the train, Beaufoy comes up to us,

and he’s having a right go:

“Lance Corporal! Whatever one does, one never lets standards slip!”

Then, Scott comes out of the latrine,

he wipes his hand on the back of Beaufoy’s jacket!

Shit all down his back.

Was that meant to be Captain Beaufoy?

Oh, piss off you. You can’t do any better.

“Men! Your rifle stocks are an embarrassment to the entire expeditionary force”.

You’re both bloody awful.

You don’t know, you barely even speak the bloody language.

He’s got a better grasp of it than you, Cooke.

Go on then Jondalar, give it a go, let’s see it!

Let’s hear it then Jonny!

“Rossi! Never in my 200 years as a soldier have I seen such a sorry excuse for a latrine pit.”

Shite. That is total shit.

You could’ve taken my teeth out with that.

You could do with a new set.

You got somewhere you need to be?

Arsehole needs driving lessons.

He should reverse. Yeah.

Try it in reverse. Reverse!

No. Stop. Stop!

Everyone needs to get out.

All out! Come on!

Alright, alright. Keep your bloody hair on.

Right. One. Two. Three.

We need to get some wood, put it under the wheels.

No! We haven’t got the time! We all need to push. Come on.

Come on!

Come oooon!

Please. I have to go now. Please.

Alright, come on lads. Come on! Come on, boys.

One. Two. Three!

Come on boys! One last push! Yes! One. Two. Three!

Back in. Get back in. Go.

Are you alright?

Here, Driver, how about you try to keep it on the bloody road for a change!

Oh, piss off.

So, where are you going?

I have to get to the 2nd Devons. Just past Ecoust.

Why?

They’re attacking at dawn. I have orders to stop them.

How come?

They’re walking into a trap.

How many?

1600.

Jesus.

Why did they send you on your own?

They didn’t. There were two of us.

So, now it’s down to you.

Yes.

You’ll never make it.

Yes. I will.

Thank you.

Look at it. Fucking look at it.

Three years fighting over this.

We should have just let the bastards keep it.

I mean, who machine guns, cows?

Huns with extra bullets. Bastards.

Clever. They know if they don’t shoot the cow, you will eat it.

Still, bastards.

Yeah, it’s not even our bloody country.

How long gone d’you reckon they are?

Why? Worried we’ll catch up with them?

Yeah, right. Be a bloody miracle at this rate.

They are probably right around the next corner.

Piss off, no they’re not.

Why don’t they just bloody well give up?

Don’t they want to go home?

They hate their wives and mothers… and Germany must be a shit hole.

They’re retreating… they’re miles back. We’ve got them on the ropes at least.

No. We don’t.

Oh, bollocks. What’s up now? Not another bloody tree.

Bridge is down. That’s a shame.

Looks like I’ll be getting out here. Good luck.

Keep some of that luck for yourself pal. Think you’ll be needing it.

Good luck, mate. Good luck, guv.

Good luck. Don’t balls it up.

I hope you get there.

Thank you.

The next bridge is six miles. We’ll have to divert.

I can’t, Sir. I don’t have the time.

Of course.

Best of luck.

Thank you, Sir.

Corporal.

If you do manage to get to Colonel MacKenzie,

make sure there are witnesses.

They are direct orders, Sir.

I know.

But some men just want the fight.

Thank you, Sir.

Driver! Move off!

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.