بارگذاری ماتریکس

8 بخش

1بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

فردا مي‌بينمت

اوه خدای من

داخل هستم

تقريباً رسيديم

قربان در مورد این کار اطمینان دارید ؟

بهت که گفتم، هیچ مشکلی برامون پیش نمیاد

متوجه هستم قربان. ولی دارم فعالیت زیاد اختاپوس‌ها رو توی رادار رصد می‌کنم

لينک ؟

بله قربان ؟

با توجه به شرایطی که داری، متوجه نمیشم که چرا برای کار روی هواناو من داوطلب شدی

به‌ هر حال اگر مي‌خواي به کارت ادامه بدي بايد ازت بخوام يه كاري برام بكني

چه كاري قربان ؟

به من اعتماد كني

بله قربان

اعتماد خواهم کرد قربان

منظورم اینه که همین الان هم به شما اعتماد دارم قربان

اميدوارم

حالا جریان اصلی برق رو به ذخیره کننده‌های اطلاعات وصل کن و آماده‌ی داده پراکنی باش

بله قربان

هنوز نمي‌توني بخوابي ؟

مي‌خواي در مورد(رویاهات) حرف بزنی ؟

فقط یه سری رویا هستن

اگر از چیزی هراس داری

فقط ای کاش

کاش می‌دونستم که باید چکار کنم

فقط همين

فقط آرزو می‌کنم که این رو می‌دونستم

اون زن تماس می‌گیره

نگران نباش

پس شما اين‌جا هستيد

آماده‌ی رفتن(به ماتریکس) هستیم ؟

خيلي هم دير كرديد

این داده‌های زمین گرمایی ،آخرین گزارشِ “ اوسایرِس “ رو تایید می‌کنن

ماشین‌ها در حال حفاری هستن

دارن مستقیماً از سطح زمین به طرف “ صهیون “ حفاری می‌کنن

مادر به

با این روش، کل “ دفاع محیطیِ “ ما رو دور می‌زنن

با چه سرعتی پیشروی می‌کنن ؟

طبق تخمین واحد کنترل، حدود صد متر در ساعت

تا چه عمقی حفاری کردن ؟

تقريباً دو هزار متر

اسکن‌های هواناو اوسایرس چی رو نشون میدن ؟

اون‌ها نمي‌تونن دقيق باشن

ممکنه که باشن

ولي اين امكان نداره

اين يعني الان دویست و پنجاه هزار اختاپوس اون بيرون هستن

درسته

امكان نداره

چرا امکان نداره ؟

یک اختاپوس برای هر زن، مرد و کودکِ صهیون

از نظر من این(نقشه) دقیقاً شبیه به اندیشه‌ی یک ماشین‌ـه

مورفیوس، خوشحالم که به ما ملحق شدی!

نــايــوبــي

از همه عذرخواهی می‌کنم

اما همون‌طور که بدون شک همه‌ی شما اطلاع دارید پیدا کردنِ یک درگاه ورودیِ ایمن مرتباً داره سخت‌تر میشه

اختاپوس‌ها بهترين ورودی‌های ما رو گرفتن

مثل مور و ملخ ریختن توی ورودی‌های اصلی

و اگر حق با نایوبی باشه، طی هفتاد و دو ساعت آینده تعدادشون از دویست و پنجاه هزارتا هم بیشتر میشه

برای حل این مشکل باید چکار کنیم ؟

ما کاری رو می‌کنیم که فرمانده “ لاک “ دستور داده

از این‌جا خارج میشیم و به صهیون برمی‌گردیم

و آيا فرمانده نقشه‌اي براي متوقف کردن دویست و پنجاه هزار اختاپوس داره ؟

یک راهبردِ (دفاعی) در حال برنامه ریزی‌ـه

مطمئنم که همين طوره

به نظرت ما بايد چکار کنيم، مورفيوس ؟

بايد طبق دستور عمل کنيم

چي شده ؟

نمي‌دونم

اگرچه باید از یکی از شما درخواستِ کمک کنم

عده‌ای از شما به چیزی که من باور دارم باور دارید و عده‌ای باور ندارید

اما اون‌هایی که باور دارن می‌دونن که ما داریم به پایان این رویارویی نزدیک میشیم

پيشگويي به زودي محقق ميشه

اما پيش از اونبايد با “ اوراکل “ مشورت کنيم

اگه ما همين الان برگرديم و سوخت‌گيري کنيم،مي‌تونيم تا سی و شش ساعت ديگه برگرديم درست قبل از اينکه ماشين‌ها به اين عمق برسند

متوجه هستی که داري چه درخواستي مي‌کني ؟

دارم درخواست می‌کنم که یک ناو در این محل باقی بمونه تا اگر اوراکل تلاش کرد با ما تماس بگیره اطلاع پیدا کنیم

چرت و پرت میگی

تو از ما می‌خوای که از دستور مستقیم فرمانده سرپیچی کنیم ؟

درسته همین رو می‌خوام. اما همه می‌دونیم که حضورِ بیشترِ ما در این مکان به دلیل میل به نافرمانی‌ـه

ولی اگر به محض رسیدنت به صهیون فرمانده فرستادت زندان، چی میشه ؟

اين کار رو نمي‌کنه

لعنتی، مورفیوس تو هیچ‌وقت عوض نميشي

لعنت بهش، من می‌مونم فقط به این خاطر که ببینم زندان چه بلایی سرت میاره

سی و شش ساعتی که می‌خواستی در اختیارت‌ـه

من دنبال “ نئو “ مي‌گردم

تا حالا اسمش رو نشنيدم

يه چيزي براش آوردم

يک هديه

چون اون من رو آزاد کرد

باشه. حالا بزن به چاک

اون کی بود ؟

از کجا فهميدي کسي اين‌جا بوده ؟

اين رو براي شما آورد

گفت که شما آزادش کرديد

همه چي رو به راهه، قربان ؟

جلسه تمام شده

برگرديد به خروجي‌هاتون

مأمورها دارن ميان

مأمورها ؟

بريد

چطوريد رفقا

خودشه

” همون ناهنجاري “

ادامه بديم ؟

بله

اون هنوز هم

فقط يک انسان‌ـه .

هم. ارتقا پیدا کردید

همون‌طور که انتظار داشتیم پیش رفت .

بله -

دقیقاً مثل بارِ قبل شد

خوب، نه دقيقاً

اون‌جا چه اتفاقي افتاد ؟

نمي‌تونم بفهمم -

مامورها یهویی از ناکجا آباد پیداشون شد

بعدش کدهاشون عجیب و غریب شد

یه نوع رمزگذاری بود که تا حالا ندیده بودم

نئو حالش خوبه ؟

خوبه؟

لعنتی، بايد مي‌ديدينش

الان کجاست ؟

داره کارای “ سوپرمنی “ مي‌کنه

کجايي ؟

نَبوکادنزار در حال نزدیک شدن است، درخواست ورود از دروازه‌ی سه را داريم

نبوكادنزار، برج مراقبت صهیون صحبت مي‌كنه

سرعت حالِ حاضرتان را حفظ کنید و آماده باشيد

دريافت شد، برج مراقبت

اين‌جا برج مراقبت صهیون است، سيستم‌هاي دفاعي دروازه شماره سه را فوراً خاموش كنيد

نبوکادنزار در حال نزدیک شدن است

اجازه باز شدن دروازه را صادر کنید

نبوكادنزار، اجازه ورود از دروازه شماره سه و فرود در محلِ شماره هفت را دارید

دريافت شد، برج مراقبت

دروازه باز شد، محل فرود آماده است

به خانه خوش آمديد

هيچ‌جا مثل این‌جا نميشه

برج مراقبت دریافت شد

برج مراقبت برای بستن دروازه‌ی سه آماده باشید

نبوكادنزار در محل شماره هفت فرود آمد

مفهوم شد

” كاپيتان “ ميفونه

كاپيتان مورفیوس

اومدید که من رو به بازداشتگاه راهنمایی کنید کاپیتان ؟

من فقط براي برقراري آرامش اومدم

فرمانده لاك دستور دادن

درخواست کردن يك مشاوره فوري با شما داشته باشن، قربان

لينك ؟

قربان؟

مي‌خوام هواناو هرچه زودتر آماده‌ی حركت بشه

چشم قربان

اين دو نفر چه مشكلي با هم دارن ؟

مورفيوس و لاک ؟

نايوبي

كاپيتان نايوبي ؟

قبلاً دوست دختر مورفيوس بود. حالا با لاک‌ـه

چه اتفاقی افتاد ؟

مورفيوس پيش اوراكل رفت

و بعد از اون همه چيز تغییر کرد

آره، اون زن می‌تونه از این کارا بکنه

نئو

اوه نه

اون هميشه از كجا مي‌فهمه که ما اومديم ؟

شاید كار بهتري نداره بكنه

مي‌دوني اون‌ها درباره‌ی كسي كه جونش رو نجات دادي چي ميگن ؟

من جونش رو نجات ندادم

چطوري نئو

ترينيتي، لينك

سلام

خیلی خوبه كه شما برگشتيد

ممنون. برگشتن به این‌جا خیلی خوبه

مي‌تونم اون رو برات بيارم نئو ؟

نه، خودم مي‌تونم كيفم رو بيارم

تو چی ترينيتي ؟

خودم می‌برمش

مي‌توني اين‌ها رو بياري

آره، حتما لينك

متن انگلیسی بخش

See you tomorrow.

Oh, my God!

I’m in.

We’re almost there.

Sir, are you sure about this?

l told you, we’re going to be all right.

I understand, sir.

lt’s just that l’m scoping some serious sentinel activity up here.

Link.

Yes, sir?

Given your situation, l can’t say I understand your reasons for volunteering to operate onboard my ship.

However, if you wish to continue to do so, l must ask you to do one thing.

What’s that, sir?

To trust me.

Yes, sir.

I will, sir.

l mean, l do, sir.

l hope so.

Repatch the main AC to the hard drives and stand by to broadcast.

Yes, sir.

Still can’t sleep?

You wanna talk?

They’re just dreams.

If you’re afraid of something.

I just wish.

I wish I knew what l’m supposed to do.

That’s all.

I just wish l knew.

She’s gonna call.

Don’t worry.

Here you are.

Are we ready to go?

We’re already late.

These geotherms confirm the last transmission of the Osiris.

The machines are digging.

They’re boring from the surface down to Zion.

Mother–

They’ll avoid the perimeter defense.

How fast are they moving?

Control estimates their descent at 100 meters an hour.

How deep are they?

Almost 2000 meters.

What about the scans from the Osiris?

They can’t be accurate.

They may be.

lt’s not possible.

That’d mean there are a quarter-million sentinels.

That’s right.

MAN 2: That can’t be.

Why not?

A sentinel for every man, woman and child in Zion.

That sounds exactly like the thinking of a machine to me.

Morpheus, glad you could join us.

Niobe.

My apologies to all.

But as you are undoubtedly aware it’s become difficult to locate a secure broadcast position.

Squiddies got our best spots.

Lines are crawling with them.

And if Niobe’s right, in 72 hours there’s gonna be a quarter-million more.

What are we gonna do?

We’re gonna do what Commander Lock ordered.

We’ll evacuate broadcast level and return to Zion.

And does the commander have a plan for stopping 250,000 sentinels?

A strategy is still being formulated.

I’m sure it is.

What do you think we should do, Morpheus?

Proceed as ordered.

What is it?

I don’t know.

however, l must ask one of you for help.

Some of you believe as l believe, some of you do not.

Those of you that do know we are nearing the end of our struggle.

The prophecy will be fulfilled soon.

But before it can be the Oracle must be consulted.

If we return and recharge now we can be back in 36 hours, well before the machines reach this depth.

Do you understand what you’re asking?

I am asking that one ship remain here in our place in case the Oracle should attempt to contact us.

Bullshit.

You’re asking one of us to disobey a direct order.

That’s right, l am.

But we well know that the reason most of us are here is because of our affinity for disobedience.

What happens when you get back to Zion and the commander throws you in the stockade?

He won’t.

Goddamn it, Morpheus, you ain’t never gonna change.

Shit, I’ll do it just to see what Deadbolt does to you.

You got 36 hours.

I’m looking for Neo.

Never heard of him.

l have something for him.

A gift.

You see, he set me free.

Fine, whatever.

Now piss off.

Who was that?

How did you know someone was here?

He gave you this.

He said you set him free.

Is everything all right, sir?

The meeting is over.

Retreat to your exits.

Agents are coming.

Agents?

Go.

Hiya, fellas.

It’s him.

The anomaly.

Do we proceed?

Yes.

He is still–

Only human.

Hm.

Upgrades.

That went as expected.

Yes.

It’s happening exactly as before.

Well, not exactly.

What happened?

I can’t figure it out.

Agents just came out of nowhere.

Then the code got all weird.

Encryption I’ve never seen.

ls Neo okay?

Okay?

Shit, you should’ve seen him.

Where is he now?

He’s doing his Superman thing.

Where are you?

This is the Nebuchadnezzar, requesting access through Gate Three.

Nebuchadnezzar, this is Zion Control.

Maintain present velocity and stand by.

Roger that, Control.

This is Control requesting immediate stand-down of arms at Gate Three.

We have the Nebuchadnezzar on approach.

Let’s open her up.

You are cleared through Gate Three to Bay Seven.

Roger that, Control.

Door’s open, bed’s made.

Welcome home.

No place like it.

Roger that, Control.

Zion Control, stand by for Gate Three lockdown.

The Nebuchadnezzar is down Bay Seven.

Understood.

Captain Mifune.

Captain Morpheus.

Are you here to escort me to the stockade, captain?

l’m just here to keep the peace.

Commander Lock demands–

Requests your immediate counsel, sir.

Link.

Sir?

I want the ship ready to go as soon as possible.

Understood, sir.

What is it between them?

Morpheus and Lock?

Niobe.

Captain Niobe?

She used to be with Morpheus.

Now she’s with Lock.

What happened?

Morpheus went to the Oracle.

After that, everything changed.

Yeah, she can do that.

Neo!

Oh, no.

How does he always know?

Doesn’t he have anything better to do?

You know what they say about the life you save.

I didn’t save his life.

Hiya, Neo.

Trinity, Link.

Hey.

lt’s great to have you back.

Thanks.

It’s good to be back.

Can l carry that for you?

No, I can carry my own bag.

Trinity?

l’m fine.

You can carry these.

Yeah, sure, Link.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.