8بخش

: مظنونین همیشگی / بخش 8

مظنونین همیشگی

10 بخش

8بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح متوسط

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

سلام

چرا فرار نکردي؟ خشکم زده بود

من درباره فنستر فکر ميکردم و اينکه وقتي خاکش ميکرديم چه شکلي بود

بعد درباره کيتون فکر کردم مثل اين بود که جلوي کار اونو ميگرفت

يه پسري امروز صبح جسدي رو در ساحل پيدا کرده. وقتی قایق آتیش گرفته سوخته. دو تا تير به سرش شليک کرده بودن

دو نفر از اداره اونو شناسايي کردن. ديگه چي؟

اسمش آرتورو مارکوز بود

يه قاچاقچي آرژانتيني

اون پارسال بخاطر قاچاق در نيويورک بازداشت شده بود

اون به کاليفرنيا فرار کرد. اونها در ساحل لانگ سوارش کردن

اونها طبق قانون استرداد مجرمين ميخواستن برشگردونن اون دوباره فرار کرد

حالا، اينو ببين. ايدي فنران براي رايزني روي پرونده اون آورده شده بود

کوباياشي. نيويورک يه کپي از شهادتش رو برامون فکس کرد

اون خبرچين بود. آره، يه خبرچين لعنتي بزرگ

آرتورو با برگردوندن دوبارش به زندان شديدا مخالف بود

طوري که اسم نزديک به 50 نفر رو به زبون آورد

حدس بزن آخرين اسمي که گفت چي بود؟

کايزر شوزه. چيزاي بيشتري هست

بهت ميگم من چي ميدونم. بهم بگو ادامه ندم وقتي بنظرت آشنا اومد

هيچ موادي توي اون کشتي نبود

تو، ساکت بمون. اون اينجاست. ميدونم که اون اينجاست

!خودشه. دارم بهت ميگم، خودشه. ميدونم که اون اينجاست

تو متوجه نيستي. اون خودشه

خفه شو. خودشه، صدامو ميشنوي؟

دارم بهت ميگم اين کايزر شوزه است

هاکني کجاست؟ !نميدونم. کوکائيني اينجا نيست

چي؟ !شنيدي چي گفتم،آشغال عوضي! کوکائيني نيست

منظورت چيه؟ من همه جای این کشتی رو گشتم. من به همه کابينها سر زدم!

اينجا بايد کوکائين باشه! اينجا هيچي نيست! هيچي!

با من بازي نکن

اينجا هيچ کوکائين لعنتي نيست!

من از اينجا ميرم بيرون

من بهشون هيچي نگفتم

قسم ميخورم

من هيچي بهشون نگفتم. خواهش ميکنم

متن انگلیسی بخش

Hello.

Why didn’t you run?

I froze up.

I thought about Fenster and how he looked when we buried him.

And then I thought about Keaton, it looked like he might pull it off.

A boy came across a body on the beach this morning.

Thrown clear when the boat burned. Shot twice in the head.

Two guys from the Bureau just identified him.

What else? His name was Arturro Marquez,

a petty smuggler from Argentina.

He was arrested last year in New York for trafficking.

He escapes to California. They pick him up in Long Beach.

They’re setting up extradition, he escapes again.

Now, get this.

Edie Finneran’s brought in to advise on the proceedings.

Kobayashi.

New York faxed me a copy of his testimony.

He was a rat. Yeah, a big fucking rat.

Arturro was very opposed to returning to prison.

So much so that he named close to 50 people.

Guess who he named in the finale.

Keyser Soze.

There’s more.

I’ll tell you what I know. Stop me when this sounds familiar.

There was no dope on that boat.

You, stay quiet.

He’s here.

I know he’s here. That’s him. I’m telling you, that’s him.

I know he’s here!

You can’t understand. That’s him. Shut up.

That’s him, you hear me? I’m telling you, it’s Keyser Soze!

Where’s Hockney? I don’t know.

There’s no coke.

What? You heard me, you dumb fuck.

There’s no coke!

What the fuck do you mean, there’s no coke?

I’ve been up and down this ship. I’ve been in every fucking room!

There’s gotta be coke! There is nothing!

Nothing!

Don’t you fuck with me.

There is no fucking coke!

I’m outta here.

I told them nothing.

I swear.

I told them nothing. Please.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.