1بخش

کارتون: سریال پاندای کونگ فوکار / فصل: فصل سوم / بخش 1

سریال پاندای کونگ فوکار

3 فصل | 33 بخش

1بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

اوه اوه! امان از اين پله‌ها

فکر نکنم بتونم

آهاي بچه‌ها، بدون من شروع کنين

بعداً ميرسم بهتون

ايول

آه. آرامش درون.

خارش بيني

بالاخره، آرامش درون

ديگه چي شده؟

کاي، دوست قديمي من

استاد اوگوِي

جنگ بين ما 500 سال پيش تموم شد

خب، الان براي يه مسابقه‌ي برگشت آماده‌م

خيلي طولش دادي

قوي‌تر شدي[نيروي حيات]

با 500 سال گذروندن در قلمرو روح آدم يکي دوتا چيز ياد مي‌گيره

من نيروي حيات رو از همه‌ي اساتيد گرفتم

نه

چرا

و به زودي نيروي تو رو هم مي‌گيرم

اونموقع ميفهمي که هر چي بيشتر بگيري

کمتر بدست مياري

با نيروي حيات تو، بالاخره مي‌تونم برگردم به دنياي مادي

و اين بار، تو اونجا نيستي که جلوي من رو بگيري

اصلاً سرنوشتم اين نبود که جلوي تو رو بگيرم

يه نفر ديگه رو براي اين کار انتخاب کردم

پس من پيداش مي‌کنم و نيروي حيات اون رو هم مي‌گيرم

عدالت، در آستانه‌ي برپا شدنه

وای! یوهو!

دو بشقاب عدالت، لطفاً

ام… سه تاش کن… سه تا

و يه چندتا هم نون تافو

سوپ رشته‌ي تند براي ببري

سس اضافي هم براش مي‌خواي؟

اون رو جُدا مي‌خواد

جدا

جدا

برو اژدها! تو مي‌توني

يالا جنگجوي اژدها

از دره دفاع کن

جنگجوي اژدها

زود باش جنگجوي اژدها

آره، از دره دفاع کن

یوهو! شما بچه‌ها ژست نمايشي نگرفتين، مگه نه؟

هر دفعه که فرود ميايم بايد ژست بگيريم؟

بچه‌ها، هيچوقت قدرت ورود نمايشي رو دست کم نگيرين

شنيدم که استادهايي هستن که مي‌تونن با باز کردنِ در با لگد مبارزه رو پيروز بشن

اوه! ورود نمايشي؟

استاد شيفو

حق با جنگجوي اژدهاست

جداً؟

فقط داشتم

اوه آره. منظورم اينه که آره.

حق با منه

قبل از مبارزه‌ي فيزيکي بحث مبارزه‌ي ذهن پيش مياد

بنابراين ورود نمايشي…

واي! عجب ورود نمايشي‌اي

به چه مناسبتيه؟

امروز آخرين کلاسم خواهد بود

آخري؟

وايسا ببينم

اصلاً خبر نداشتم که مريضي هستين

ولي به نظر يکم…

مريض نيستم…

يکم سالم بودين.

يه کوچولو سالم بودين .

راستش، خيلي سالم بنظر مياين

اين آخرين کلاسمه، چون از اين به بعدآموزش شماها به عهده‌ي جنگجوي اژدهاست

چـي؟

من و آموزش؟

آخه چرا ببري نه؟

اون هميشه به بقيه ميگه چيکار کنن

ساکت باش پو

منظورم رو فهميدي؟

ببري که جنگجوي اژدها نيست

تو هستي

بيخيال بابا، اون پنج آتشين هستن

آخه چي مي‌تونم بهشون ياد بدم؟

هميشه يه چيزي واسه يادگرفتن وجود داره حتي براي يه استاد

به عنوان مثال، بزار يه حرکت ديگه رو بهت نشون بدم، خروج نمايشي

اون چيه؟

واي

شوخيت گرفته؟

کجا رفتش؟

استاد

اون رفته، بچه‌ها.

راحت باشين

منتظر دستورتون هستيم، استاد

فقط کافيه اداي احترام ما رو بپذيريد

خداييش، مگه ميتونه چقدر بد باشه؟

خيلي بده!

خيلي خيلي بده

خيلي خب، باشه.

بزار عوضش کنيم

ميمون! حالت کوه استوار

بله، استاد

ببري، پشتک توفان !

بله، استاد

اوه نه! آتش!

آتش!

بس کن! شرمنده! تقصير من بود

لک‌لک برو بالا. منظورم پايين بود

پایین! آخ چنگالم

افعي و ببري مثل يه ستون توتم بايستين

سم، تکنيک

شما دوتا فن نيش زنبور با دم زرد، زنبوز زرد، ماهيِ تند

ببخشید

آفرين، پو

آه! لااقل يه کوچولو چيز ياد گرفتين؟

بله. اينو که تو نمي‌توني آموزش بدي

و اينکه کاشف به عمل اومد ببري هم آتيش مي‌گيره

يه فاجعه‌ي به تمام معنا بود

خوشحالم که جاي پو نيستيم

چه آدم بدردنخوري

آخه شيفو با خودش چي فکر مي‌کرد؟

اوگوي آخه چه فکري مي‌کرد؟

به نظرم صدامون رو شنيد

چيزي نشنيدم

اون گفت که تو بدردنخوري

متأسفم اوگوي

ميشه ديگه اين کارو نکنين؟

روز اول آموزشت چطور بود؟

تحقير آميز بود

شنيدم

کي گفت؟

ببري بهتون گفت؟

از ميمون و لک‌لک و آخوندک و بابات و خانم شاو از مغازه کادو فروشي و اون اردک‌هايي که الان گذشتن شنيدم و ببري هم بهم گفت

آره خب، بهتون گفت که ديگه همچين اتفاقي نميافته؟

چون من ديگه بيخيال ميشم

از آموزش دادن يا تحقير شدن؟

هر دو.

اصلاً نمي‌دونم چرا خيال کردي که مي‌تونم به اونا آموزش بدم؟

مي‌دونستم نمي‌توني

چـي؟

واسم پاپوش دوختي که شکست بخورم؟

چرا؟

اگه فقط کاري رو که بلدي انجام بدي ، هيچوقت نمي‌توني از حالت فعليت، پيشرفت کني

پيشرفت نمي‌خوام! از هميني که هستم راضيم

تو حتي نمي‌دوني کي هستي

منظورت چـ.

معلومه که مي‌دونم

من جنگجوي اژدهام

خب، دقيقاً جنگجوي اژدها يعني چي؟

اممم…

مي‌دوني که آدم اينور و اونور بره و مشت و لگد بزنه

از دره دفاع کنه… و اين جور چيزا

مشت و لگد زدن؟

فکر مي‌کني اين چيزيه که استاد اوگوي بزرگ در تو ديد؟

يه پيشگويي 500 ساله محقق شده تا تو روزهات رو صرفِ لگد زدن کني و توي شهر بدويي و بزني قدِ خرگوش‌ها؟

بله

نخير

اوگوي توي وجود تو عظمت و بزرگي ديد، پو

در حالي که من مخالف نظرش بودم، تو رو قبول کردم

بيشتر از اوني که خودت مي‌توني در خودت ببيني

قدرت خارق‌العاده‌اي در انتظارته

قدرتي ماوراي هر چيزي که بتوني تصورش رو بکني

واي

اون چي بود؟

اون نيروي حيات بود

عجب!

نيروي حيات چيه؟

نيرويي که در بين همه‌ي موجودات زنده جريان داره

پس منظورتون اينه که اگه من آموزش بدم ،اونوقت مي‌تونم همچين کاراي خفني انجام بدم؟

نه. منظورم اينه که اگه تو آموزش بدي ،اونوقت من مي‌تونم همچين کاراي خفني بکنم

اوه… تسلط بر نيروي حيات، تسلط بر خود رو مي‌طلبه

اوگوي به مدن 30 سال تنها در يه غار نشست و يه سوال از خودش مي‌پرسيد

“من کي هستم؟

من واقعا کي هستم؟

من اگه 5 دقيقه قبل از اينکه مزاحم بشي آرامش داشته باشم، خيلي شانس آوردم

پس الان بايد براي 30 سال توي يه غار تنها بشينم؟

آخرسر آره.

وقتي در آموزش دادن، استاد بشي

آموزش دادن؟

محاله بتونم مثل شما بشم

من نمي‌خوام تو رو تبديل به خودم بکنم

مي‌خوام تو رو تبديل به خودت کنم

تبديل من به خودم؟

وايسا ببينم اين که اصلاً با عقل جور در نميـ

تقريباً دارين موفق ميشين، شيفو.

اگه يکم ديگه گيج کننده بشين، اوگوي بعدي ميشين

هم… اوه! اوه… شرمنده، بهتون برنخوره، استاد اوگوي

من فقط… ديگه ميذارم برگردين به آرامش ابدي‌تون

اينجا کجاست؟

اوه… مزرعه‌ي برادرم؟

آه… اگه شما رو له کنم، مي‌ميرين؟

بله

عالم مادي

شنيدي اوگوي؟

من برگشتم

کاي بازگشته

کي؟

کاي.

ژنرال کاي

جنگ‌سالار عالي کل چين

ها؟نمي‌شناسمش

قاتل يشمي، استاد درد

شايد من رو به اسم ديو انتقام بشناسيد

اوه… بيوه‌ساز؟ اوه

خيلي خب، قبلاً با اوگوي همکاري مي‌کردم

استاد اوگوي! اون جنگجوي بزرگيه

آوازه‌ي استاد اوگوي رو شنيديم.

خيلي خب باشه، کافيه.

ساکت

شاگردان اوگوي رو پيدا کنيد و بياريدشون پيش من

وقتي که ترتيب اونا رو بدم، اوگوي هيچکس نخواهد موند که حتي اسمت رو به ياد بياره

کاي داره مياد

من آماده‌م تا بهتون يه درسي ياد بدم

يادم بدي؟

واي نه! اون استاد اژدهاست

آره، اون خيلي خوش‌تيپه!

ممنون بابت اين تعريف

نه! خواهش مي‌کنم اونقدر آموزشم نده که بميرم

پو؟

سلام بابا.

چه خبرا؟

من فقط سر زدم که يه آبي به تن بزنم

خيلي خب. مشکل چيه؟

هيچي

هيچي؟

اومدم خونه و مي‌بينم که با عروسک‌هات حموم مي‌کني

عروسک کاراکترهاست

و به جاي اضافه کردن نمک حمام به آب فلفل سيچوان بهش زدي

سيچوان، چي؟

واي واي آخ جاي حساسم

اوه… خيلي خب، باشه، يه مشکلي هست

چيزي نيست پسرم

همه جريان رو به بابايي بگو

دستت رو ببر بالا

شيفو ميگه من نمي‌دونم که جنگجوي اژدها يعني چي

و الان بايد آموزش بدم؟

خيال مي‌کردم بالاخره مي‌فهمم کي بودم

اگه جنگجوي اژدها نيستم پس کي هستم؟

يه مدرس؟

تدريس کونگ‌فو؟

پو، اين که يه ترفيعه

اين شغل رو قبول کن، پسرم

و يه روزي، وقتي رئيس کل کاخ يشمي بشي مي‌تونم توي سالنش رشته بفروشم.

چرا هنوز اينجايي و مثل يه بچه حموم مي‌کني؟

بپر بيرون.

پاشو، برو. برو، برو

شعبه‌هاي جديد در انتظار ماست

مسابقه‌ي شباهت جنگجوي اژدها چي؟

هميشه خانم چاو اونو برنده ميشه

اسکادوش

و مسابقه‌ي پيراشکي خوريِ جنگجوي اژدها چي؟

بايد از عنوانم دفاع کنم

قرار نيست هيچکس رکورد پيراشکي خوريت رو بزنه

يکي داره رکورد پيراشکي خوريت رو ميزنه

برو! برو

کي پيراشکي‌هام رو مي‌خوره؟

و کي پول پيراشکيا رو ميده؟

همه:101! 102!

متن انگلیسی بخش

Oh-ooh!

Stairs.

I don’t think I can.

You guys, just start without me.

I’ll catch up!

Sweet.

Ah.

Inner peace.

Itchy nose.

Finally, inner peace.

Now what?

Kai, old friend.

Master Oogway.

Our battle ended 500 years ago!

Well, now I’m ready for a rematch.

Took you long enough!

You’ve grown stronger.

500 years in the Spirit Realm, you pick up a thing or two.

I have taken the chi of every master here.

No!

Yes.

And soon I will have your power, too.

When will you realize?

The more you take, the less you have.

With your chi, I will finally be able to return to the mortal world.

And this time, you won’t be there to stop me.

It was never my destiny to stop you.

I have set another on that path.

Then I will find him, and take his chi, too.

Justice is about to be served!

Whoo-hoo!

Yee-haw!

We’ll have two Justice Platters, please.

Um.

Three.

Three.

And a few tofu buns.

Oh, the spicy noodle soup for Tigress.

Did you want extra sauce with that?

She wants it on the side.

On the side.

On the side.

MALE ANIMAL: Go, Dragon Warrior!

You can do it!

Go, Dragon Warrior!

Defend the Valley!

FEMALE ANIMAL 1: Dragon Warrior!

FEMALE ANIMAL 2: Go, Dragon Warrior!

Defend the Valley!

Yee-haw!

You guys aren’t doing the Dramatic Pose, are you?

Do we have to strike a pose every time we land?

You guys, never underestimate the power of a Dramatic Entrance.

I’ve heard about some masters who can win a fight just by throwing open a door.

Oh!

Dramatic Entrance?

Master Shifu.

The Dragon Warrior is correct.

Really?

I was just making.

Uh, yeah.

I mean, yeah.

I am.

Before the battle of the fist comes the battle of the mind.

Hence, the Dramatic Entrance.

PO: Oh!

Nice Dramatic Entrance.

What’s the occasion?

Today will be my final class.

Your final.

Wait.

I didn’t even know you were sick!

Although you have been looking a little.

I’m not sick.

healthy.

A little healthy.

A lot, actually.

My final class, because from now on, your training will be in the hands of the Dragon Warrior.

What?

Me, teach?

I mean, why not, Tigress?

She’s always telling everyone what to do.

Be quiet, Po.

You see what I mean?

Tigress is not the Dragon Warrior.

You are.

Come on, they’re the Five.

What could I teach them?

There is always something more to learn, even for a master.

For instance, let me show you another move, the Dramatic Exit.

What’s that?

Wow!

Are you kidding me?

Where’d he go?

ALL: Master.

He’s gone, guys.

It’s cool.

We await your instruction, Master.

All you have to lose is our respect.

I mean, seriously, how bad can it be?

Very bad!

Very, very bad!

Okay, okay.

Let’s switch it up.

Monkey!

Immovable Mountain Stance!

Yes, Master!

Tigress, Tornado Back Flip!

Yes, Master.

Oh, no!

Fire!

Fire!

PO: Stop!

Sorry!

My fault.

Crane, go high.

I mean low!

Low!

Ah, my claw thingy!

Uh, Viper and Tigress, do, uh, like, a Totem Pole

Poison Technique!

Uh, you two, do a Swarming Insect Bite with a Yellow Tail, Yellow Jacket, Spicy Tuna.

I’m sorry.

Good job, Po.

Ah!

Did you at least learn a little something?

Yes.

That you can’t teach.

And Tigress is flammable, it turns out.

GOOSE 1: Yeah, that was a complete disaster.

GOOSE 2: Uh, I’m glad we’re not Po right now.

What a loser!

What was Shifu thinking?

GOOSE 1: What was Oogway thinking?

I think he heard us.

I didn’t hear anything.

Uh, he said you’re a loser.

I’m sorry, Oogway.

Would you stop doing that?

How was your first day teaching?

Humiliating.

I heard.

Who told you?

Did Tigress tell you?

I heard from Monkey, and Crane, and Mantis, and your dad, and Mrs. Chao from the gift shop, and those ducks you just passed, and Tigress told me.

Yeah, well, did she also tell you that it’ll never happen again?

Because I’m done.

Teaching or being humiliated?

Both!

I don’t know why you ever thought I could teach that class.

Oh, I knew you couldn’t.

What?

You set me up to fail?

Why?

If you only do what you can do, you will never be more than you are now.

I don’t wanna be more!

I like who I am.

You don’t even know who you are.

What do you.

Of course I do.

I’m the Dragon Warrior.

And what exactly does that mean, Dragon Warrior?

Hmm.

It means, you know, just going around and punching and kicking.

Defending the Valley!

And stuff.

Punching and kicking?

You think that is what the great Master Oogway saw for you?

A 500-year prophecy fulfilled so you could spend your days kicking butt and running through town high-fiving bunnies?

Yes?

No!

Oogway saw greatness in you, Po.

Against my better judgment.

More than you can see in yourself.

Incredible power awaits you.

Power beyond anything you can imagine.

Wow!

What was that?

That was chi.

Wow!

What’s chi?

The energy that flows through all living things.

So you’re saying if I teach, I’ll be able to do cool stuff like that?

No.

I’m saying if you teach, I’ll be able to do cool stuff like that.

Oh.

Mastering chi requires mastery of self.

Oogway sat alone in a cavefor 30 years asking one question.

“Who am I?”

“Who am I?”

I’m lucky if I get five minutes before you interrupt.

So now I have to sit alone in a cave for 30 years?

Eventually.

After you master teaching.

Teaching?

There’s no way I’m ever gonna be like you.

I’m not trying to turn you into me.

I’m trying to turn you into you.

Turn me into me?

Wait a second, that makes no.

Almost there, Shifu.

Just a little more confusing and you’ll be the next Oogway.

Hmm.

Oh!

Uh.

Sorry, no offense, Master Oogway.

I just.

I’ll let you get back to your eternal peace.

What is this place?

Uh.

My brother’s farm?

Ah.

If I stepped on you, would you die?

Yes.

The mortal realm.

You hear that, Oogway?

I’m back.

Kai has returned!

BOTH: Who?

Kai.

General Kai.

Supreme Warlord of all China.

BOTH: Huh?

The Jade Slayer.

Master of Pain.

You may know me as the Beast of Vengeance.

Uh.

Maker of Widows?

Uh.

Okay, I used to work with Oogway.

BOTH: Oh, Master Oogway!

Now, he was a great warrior.

We’ve heard of Master Oogway.

Okay, okay, enough.

Silence!

Find Oogway’s students, and bring them to me.

By the time I am done with them, Oogway, there will be no one left who will even remember your name.

Kai is coming!

PO: I am ready to teach you a lesson.

Teach me?

Oh, no!

It’s the Dragon Teacher!

Yeah, he’s so handsome!

Thank you for the compliment.

No!

Please don’t teach me to death!

Po?

Oh, hey, Dad.

What’s up?

I was just, uh, stopping by for a little soak.

Okay.

What’s wrong?

Nothing.

Nothing?

I come home to find you taking a bath with your dolls.

Action figures.

and instead of adding bath salts to the water, you just added Szechuan peppercorns.

Szechuan.

Oh, oh, my tenders!

Oh.

Okay, yes, something’s wrong.

There, there, son.

You tell your daddy all about it.

Lift your arm.

Shifu says I don’t know what it means to be the Dragon Warrior.

Now I have to be a teacher?

I thought I finally knew who I was.

If I’m not the Dragon Warrior, then who am I?

A teacher?

Teaching kung fu?

Po, that’s a promotion!

Take the job, son!

And, someday when you’re in charge of the whole Jade Palace, I can sell noodles in the lobby!

Why are you still here taking a bath like a baby?

Get out!

Get up!

Go, go, go!

Franchise expansion awaits us!

But what about the Dragon Warrior look-alike contest?

Oh, Mrs. Chow always wins that.

Skadoosh.

And the Dragon Warrior dumpling-eating contest?

I have to defend my title.

No one’s gonna beat your dumpling-eating record.

Someone’s about to beat your dumpling-eating record!

ALL: Go!

Go!

Who’s eating my dumplings?

And who’s paying for them?

ALL: 101! 102!

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.