سرفصل های مهم
بخش ۷
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
خیلی خب، اینم از این.
کاستلو اونجاست.
آقای فرنچ.
اون فیتزیئه، اونم دالاهانت و اون پسر جدیده، بیلی کاستیگن.
زمان ۱۰:۴۶ هست.
بسیارخب، موبایلهاتون رو خاموش کنید.
مرغ دستِ فیتزیه.
سلاحهاتون رو چک کنید.
یه نقطهی کور داریم.
چرا یه نقطهی کور داریم؟
دو ساعت وقت داشتیم.
دو ساعت.
با خودت فکر کردی اینجا ناسائه؟
به ذهن خودم خطور نکرد.
اون پشت دوربین گذاشتین؟
کدوم پشت؟
اوضاع چطوره، رابرت؟
خوبه، جناب کاستلو.
این رو بهت بگم، حداقل دوتا از این آقایون مسلسل دارن.
از طرف دولت چین اومده.
تا حد مرگ ترسیده.
مأمور دولت. اون هم ترسیده.
من نگران اون چینیای هستم که فکر میکنه کار عاقلانهایه که با اسلحهی اتوماتیک بیاد به یه معاملهی تجاری.
برای صلاح خودش به بروسلی و بروبچههای کاراتهبازش بگو که هیچکدوممون اسلحهی اتوماتیک همراهمون نداریم.
چون اینجا، تو این کشور، این کار باعث نمیشه گردن کلفتتری داشته باشی.
بهخاطرش حبس ابد میگیری.
اگه ما هم مثل یه سری اسکل پیر که میتونم اسم ببرم بودجهی امنیت ملی داشتیم.
تماس گرفته نشده؟
موبایلهاشون رو خاموش کردن.
بین تماسهای گرفتهشده توی این محدوده تصادفی جستوجو کن.
هشتصد و هفت تا موبایل تو این محدوده روشن هستن.
پس محدوده رو تنگتر کن.
شبکههایی که اونجا میبینی تنها چیزین که گیرت میآد.
اصلاً چرا موبایلهاشون رو خاموش کردن؟
صبر کن.
هنوز یه موبایل روشنه.
کجا؟
خریدارها رسیدن.
میدونی ارتباط مستقیم با آدمت هم فایدههای خودش رو داشت.
با آدم من نه.
باورم نمیشه.
کی این دوربینهای کوفتی رو گذاشت اونجا؟
اوه، خودت کدوم خری هستی؟
من اونیم که کارش رو انجام میده.
حتماً تو جزو اون یکی دستهای.
اگه این چینیها میخوان تایوان رو هر موقع که خواستن تو این قرن با خاک یکسان کنن به نفعشونه آدم باشن و ۱ میلیون دلار رو بهم نشون بدن.
کاری که ما معمولاً تو این کشور انجام میدیم اینه که یه نفر اجناس رو میآره و اون یکی هم بهش پول میده.
پول که نباشه، معامله انجام نمیشه.
برو جلو، فیتز.
ماشینها دارن حرکت میکنن، اما دیدی کسی بیاد بیرون؟
لطفاً بگو که اون ماشینها خالی نیستن.
آخه، ای خدا، لطفاً بگو که ماشینهای اون چینیها خالی نیست.
متوجه نشدن که ما نیروی دریایی داریم.
اون پشت دوربین کار گذاشتی؟
میشه لطفاً یه لحظه باهات حرف بزنم؟
ای حرومیِ احمق!
کل نقشههامونو خراب کردی!
تو چه غلطی کردی، نفهم؟
ولم کن!
اون دست کثیفت رو از جا میکَنم و…!
چطوره همدیگه رو ببینیم، عزیزم؟
بذار یه بستنی برات بخرم.
اگه کوینان نیاد پشت تلفن سوار هواپیما میشم.
کوینان باید میرفت به یه خاکسپاری.
الان شیفت منه. فقط آروم باش.
چرا نباید سوار هواپیما بشم، ها؟
همدیگه رو ببینیم؟
جدیجدی میخوای من بمیرم؟
ببین، تو واحدتون یه خبرچین هست.
این یه واقعیته، خیلی خب؟
کوینان کجاست؟
اینجا نیست.
اونا میدونستن شما تو ساختمون دوربین گذاشتین.
همهچی رو میدونستن.
خب، از اونجا اطلاعات درز میکنه.
واقعیته.
پیداش کن.
خب چطوری، آقای نابغهای که حتی از دانشکده هم فارغالتحصیل نشدی؟
بلوف بزن خب؟
تو واحد شایعه پخش کن که یه حکم شنود سفت و سخت برای آپارتمان کاستلو داری.
توی بخش خودمون به هیچکس نگو، فقط به واحد تحقیقات.
شایعه رو پخش کن و ببین به بخش من میرسه یا نه.
اولین اقداممون اینه.
روی اون محدوده تمرکز میکنیم.
کوینان کدوم گوریه، ها؟
اینجا نیست.
اگه خواستی همدیگه رو ببینیم یا یه چیز جدی گیر آوردی بهم زنگ بزن.
همهچی رو از ریشه عوض کن.
هر چیزی رو عوض کن.
درسته؟
همهچی رو عوض کن.
درسته؟
آره.
چند وقته با این یارویی؟
نامزدم؟
آره.
خب، چهار ماه.
چهار ماه
تقریباً چهار ماه.
عاشقشی؟
رابطهمون خیلی جدیه، آره.
خیلی جدیه.
مثل من یه بیمار روانیه؟
فقط کنجکاوم.
من بیشتر کنجکاوم.
این رو میدونم که یه رابطهی جدیه.
میدونم که پستی و بلندی داره.
خب؟
آدمها شک و مشکلاتی دارن.
خب، مشکلات که نه، ولی شک هست.
اگه درست اینجا وایساده بود و ما رو میدید چی کار میکردی؟
دروغ میگفتم.
آره، دروغ میگفتم.
میدونی، برای اینکه اوضاع رو متعادل نگه دارم، درسته؟
آره؟
دربارهش صحبت کردیم.
صبح بهخیر.
صبح بهخیر.
دونات فرانسوی میخوای؟
آره.
هی، میشه نگاهش کنم؟
آره.
حتماً.
خیلی خب، این رو جلوی دید نمیذاریم.
چی؟
تو هیچ عکسی از محل ما اینجا نمیبینی.
ببین، به شخصیتت احترام میذارم فقط، میدونی، تو اتاق نشیمن نه.
شاید مهمون داشته باشیم.
مهمون؟
آره، مهمون.
هی، حالا چرا برای دولت کار میکنی؟
چرا نکنم؟
خودت کار میکنی.
نه، کاری که تو میکنی.
با مدرکهایی که داری جور درنمیاد.
تو خود جنسی.
آره؟
پس چرا اندازهی یه مشاور راهنما پول درمیاری؟
چون به خدمت به مردم اعتقاد دارم.
دفتر شهردار سالیوان.
همین الان گوشی رو بده به کالین.
خدای من.
ببخشید.
چیه؟
فکر کنم یه مردیه با. . .
مثل این سرطانیها میمونه.
الو.
تو و تلفنت چه مرگتونه، ها؟
مسئلهی کاریه.
هی.
هیچی، هیچی، هیچی.
باتریش تموم شد.
نمیدونم، یه دونه. . .
اون زنیکه بود که تلفنت رو جواب داد؟
یادته بهت گفتم داریم. . .
اینکه اون میخواد بیاد پیش من؟
آره.
اومد پیش من.
به نفعته خودت رو جمع و جور کنی، زود.
هی، تا جایی که یادم میآد، بهت آمار دادم که الان تو زندان نیستی.
حرفام رو گوش میکنی؟
آره.
آره.
پس بدستش بیار.
یه حسی بهم میگه تو دارودستهام یه پلیس دارم.
آره، میدونم منم یه جورایی این حس رو دارم.
اون یکی از شماست.
داخلتونه.
چیز مشکوکی دیدی؟
من هیچ دسترسیای به پروندههای نفوذیهای کوینان ندارم.
مسئولیتش با اون دیگنامئه.
دارم تمام تلاشم رو میکنم، فرانک.
تمام تلاشت؟
فکر کردی تو چه قضیهای هستیم، تجارت لباس؟
ببین، فرانک، اگه آروم نباشی.
اگه تو آروم نباشی، منم نمیتونم آروم باشم.
خب؟
حالا کاری که باید برام بکنی اینه که از افرادی که دیشب باهاشون بودی بهم اطلاعات میدی.
افرادت.
شمارهی تأمین اجتماعیشون رو برام جور کن.
جور کنم؟
به تو بدم؟
تو واسه کدوم خری کار میکنی؟
خیلی خب، خیلی خب.
فرانک، فرانک، فرانک.
باشه.
معذرت میخوام.
لطفاً اگه میتونی این کار رو بکن.
چیزی که نیاز دارم شمارههای تأمین اجتماعی، تاریخ تولد و همهی اطلاعات ریشهایه که بتونم تو بخشم پیگیری کنم و هدف رو شناسایی کنم.
اگه فقط بتونی این اطلاعات رو واسم گیر بیاری. . .
میتونم. . .
حلش میکنیم.
میتونم حلش کنم.
آروم باش، وگرنه خونت جوش میآد.
واست اطلاعات و اینا رو جور میکنم.
ولی گوش کن، پسرم.
تو این ماجرا ناامیدم نکن وگرنه یه بابای دیگه میآد مخ خانم فروید رو میزنه.
حال و احوال، فرانسیس؟
مادرم صدام میکردم فرانسیس.
میدونم.
و پدرت هم تومور صدات میکرد.
اونوقت پدر تو چی صدات میکرد، چارلی؟
اوه، آره، پاک یادم رفته بود.
اصلاً پیشِت نبود.
رئیسی داری که مشکل حنجره داره؟
نه، نه، نه.
اون یه بابایی بود که واسم کار میکنه.
داری بهم دروغ میگی.
نه به اون صورت.
با ریزپردازندههای اصلی چی کار کردی، فرانک؟
ریزپردازندهها.
آهان، آره.
داستان رو شنیدم.
چند نفر از مأمورهای دولت چین رو لب مرز دستگیر کردید که یه تعداد هلدر چراغ و اینا داشتن حمل میکردن.
بیصبرانه منتظرم که اون پوزخند کوفتی رو از صورتت پاک کنم
نمیخوای جاش پشتمو پاک کنی؟
یه بخشهای خاصی تو کارم هست که نمیتونم دربارهشون باهات حرف بزنم.
و نمیتونم بهت اجازه بدم یه تحقیقات در حال پیشرفت یا زندگیت رو به خطر بندازی.
نه، واقعاً یه چیزایی هست که خودتم دلت نمیخواد چیزی ازشون بدونی.
باشه، خب فقط همین رو بگو.
خیلی خب، میگم.
اوه، کارگرها اومدن.
آره، هنوز میخوای بمونی؟
بیخیال، دارم میآم!
این چه موقعهای بود!
دستگیرت میکنم.
اگه میتونستی، این کار رو میکردی.
ولی فکر کنم میخوای با شیوهی خودت جلو بری.
معذرت میخوام.
با یه سری فرشته قرار دارم.
فرنکی.
فرنکی!
مادرت مرا میبخشد.
ماشین ضدگلوله از پاساژ دنو پیچوندی.
چی کار میکنی، به پراویدنس باج میدی؟
الان آره!
چه غلطی میکنی؟
چیه؟ به کاستلو پول بدم و منتظر بمونم که من رو با افبیآی مبادله کنه؟
چون کارش همینه.
افبیآی؟
چه زری داری میزنی، افبیآی؟
خدایا، فرنچ اون بیرونه؟
الان دربارهی افبیآی چه زری زدی؟
فراموش کن چی گفتم.
نشئهام.
هر چیزی که توی مخ کوچیکت میگذره بهم بگو، نمیخوام بهت آسیب بزنم، خب؟
فقط بگو الان چه زری زدی.
فراموشش کن.
نشئهام. خداییش نشئهام.
حتماً نشئهام.
اگه نبودم هیچوقت اون حرفی که فکر میکنی زدم رو نمیزدم.
لعنتی!
حالا بگو اون چی بود که گفتی؟
فکر میکنی چرا هیچوقت گیر نمیفته؟
کاستلو یه خبرچینِ تحت حفاظت افبیآیه.
حتی تو رو مبادله میکنه.
فکر میکردم برم تو شوک.
ولی شوکه نشدم.
درد میکنه لامصب!
درد میکنه!
هی.
منم.
اینجا چی کار میکنی؟
بیا اینجا.
کاستلو آدمها رو تحویل افبیآی میده.
افبیآی؟
داره به افبیآی اطلاعات میده.
اون یه خبرچین تحت حفاظته.
منظورم اینه که، مگه همیشه در حال ساخت یه پروندهی فدرال نیستن ولی هیچوقت ساخته نمیشه؟
برو از پشت بیا.
من در رو باز میکنم.
برو.
بیا اینم آب یخ.
ممنون.
ممنون.
اون پسرم، پاتریکئه.
میره دانشگاهِ نوترهدِیم.
اوه، جدی؟
همسرم خوابه ولی یککم شام گذاشته بیرون.
میخوای چیزی بخوری؟
نه.
نه، ممنون.
چرا، بیا، پسر.
شام برات میذارم.
تو آشپزخونه با هم حرف میزنیم.
زود باش.
متن انگلیسی بخش
All right, here we go.
There’s Costello.
Mr. French.
There’s Fitzy, Delahunt and the new guy, Billy Costigan.
Time is 10:46.
All right, turn off your cellphones.
Fitzy’s got the chicken. Check your weapons.
We have a blind spot.
Why do we have a blind spot?
We had two hours’ notice.
Two hours.
Fuck you think this is, NASA?
It never crossed my mind.
Have you got a camera in the back?
What back?
How you going, Robert?
Good, Mr. Costello.
I wanna tell you, at least two of these gents have machine guns.
He’s from the Chinese government. He’s just scared shitless.
Government man. Scared.
I’m concerned about a Chinaman who thinks it’s wise to come to a business transaction with automatic weapons.
For his own good, tell Bruce Lee and the Karate Kids none of us are carrying automatic weapons.
Because here, in this country, it don’t add inches to your dick.
You get a life sentence for it.
If we had some Homeland Security money like some douche bags I could mention.
Any calls?
They turned off their cellphones.
Search randomly for calls made from the area.
Eight hundred and seven phones are live in this area.
Then narrow the area.
What you see there for service is what you’re gonna get.
Why did they turn their phones off?
Wait.
There’s still one phone up.
Where?
The buyers are there.
You know, direct contact with your guys would have its advantages.
Not to my guy.
This is unbelievable.
Who put the cameras in this place?
Oh, who the fuck are you?
I’m the guy who does his job.
You must be the other guy.
If these Chinks wanna nuke Taiwan any time in this century, they’d better shape up and show me 1 million dollars.
What we generally do, in this country, is one guy brings the items and the other guy pays him.
No “tickee”, no laundry.
Go ahead, Fitz.
Cars are moving, but did you see anybody come out?
Please tell me those cars aren’t empty.
I mean, Jesus fucking Christ, please tell me that those Chinamen’s cars aren’t empty!
They didn’t figure we had a navy.
Did you put a camera in the back?
Can I talk to you for a second, please?
You stupid fucking hard-on!
You fucked this whole thing up!
What the fuck did you do, you cocksucker?
Let go of me!
I’m gonna rip your fucking arm off and shove it up your fucking ass!
Why don’t we meet up, sweetheart?
Let me buy you an ice cream.
I’m getting on a plane unless you put Queenan on phone.
Queenan had a funeral to go to, okay?
This is my shift. Just calm down.
Why shouldn’t I get on a fucking plane, huh?
Meet up?
You actually want me dead?
Look, there is a rat in your unit.
That is a fact, all right?
Where’s Queenan?
He’s not here.
They knew you had cameras in the building.
They knew everything, all right?
There is a leak from the inside.
It’s real.
Man, smoke him out.
Yeah, how do we do that, Mr. Genius Who Didn’t Even Graduate From the Academy?
Disinform.
Let it slip to SIU that you have a sealed wiretap warrant for Costello’s apartment.
Don’t tell anyone in our division, but tell SIU.
Flush it down the pipe, see if it comes out on my end, all right?
That’s what we do first.
We narrow it down.
Where the fuck is Queenan, huh?
He’s not here, all right?
You wanna meet up or you got something real, call me back.
Changing your life radically.
Change anything.
Right?
Change everything.
Right?
Yeah.
How long have you been with this guy?
My boyfriend?
Yeah.
Well, four months.
Four Months.
Almost four months.
Do you love him?
It’s a pretty serious relationship, yeah.
It’s very serious.
Is he a headcase like me?
I’m just curious.
No more than I am.
I know that it’s a serious relationship.
I know there are ups and downs. Right?
People have doubts and problems.
Well, not problems, but doubts.
What would you do if he was standing right there and he saw us?
I would lie. Yeah, I would lie.
You know, to keep things on an even keel, right?
Right?
We talked about that.
Morning.
Good morning.
Want a French doughnut?
Yeah.
Hey, can I lookit?
Yeah.
Sure.
All right, we’re not having this out.
What?
You don’t see any pictures of where I came from.
Look, I respect who you are just, you know, not in the living room.
We might have company.
Company?
Yeah, company.
Hey, now, why do you work for the state?
Why not?
You do.
No, what you do.
The degrees and all, everything you got.
You’re hot shit.
Yeah?
So why do you make as much as a guidance counselor?
Because I believe in public service.
Mayor Sullivan’s office.
Put Colin on the phone right now.
Oh, my God.
I’m sorry.
What?
I think it’s a guy with…
It’s like a cancer guy.
Hello.
What the fuck is it with you and your phone, huh?
Something for work.
Hey.
Nothing, nothing, nothing.
It went dead.
I don’t know, I get…
Was that that shrink cunt that answered the phone?
Remember I told you that we were gonna…
She was gonna move in?
Yeah.
She moved in.
You better get organized, quick.
Last time I checked, I tipped you off and you’re not in jail.
Are you listening to me?
Yes.
Yes, I do.
So earn it.
I’m getting the feeling we got a cop in my crew.
Yeah, I know, I’m kind of getting that feeling too.
He’s one of yours.
Inside.
Have you seen anything?
Frank, I got no access to Queenan’s undercover files.
He and Dignam run the snitches.
I’m doing my best, Frank.
Your best?
What do you think we’re in, the fucking haberdashery business?
All right, look, Frank, if you don’t relax.
If you don’t relax, I can’t relax.
All right?
Now, what I need you to do, you get me information on the people with you last night.
Your crew.
Get me social-security numbers, get me full names.
Get you?
Give you?
Who the fuck do you work for?
All right, all right.
Frank, Frank, Frank.
All right.
I’m sorry.
If you could, please.
What I need are SS numbers, DOBs, just all the pedigree information so I can run it on my end and we can ID the prick.
If you can just get me that information, what I can do is…
I can just…
We’re gonna handle it.
I can handle it.
Calm down, or you’ll shoot in your pants.
I’ll get you the records and whatnot.
But listen to me, son.
Don’t disappoint me on this or some other guy will be putting their fat cock up Little Miss Freud’s ass.
How are you, Francis?
My mother called me Francis.
I know she did.
And your father called you the tumor.
And what did your father call you, Charlie?
Oh, yeah, I forgot.
He wasn’t around.
You have a boss that has a laryngectomy?
No, no, no.
That was a guy who works for me.
You’re lying to me.
Not exactly.
What did you do with the real microprocessors, Frank?
Microprocessors.
Oh, yeah.
I heard the story.
You arrested some Chinese government guys at the border carrying some light sockets or something.
I can’t wait to wipe that fucking smirk right off of your face.
Wouldn’t you rather wipe my ass for me?
There are certain parts of my job that I’m not gonna be able to talk to you about.
And I cannot allow you to jeopardize an ongoing investigation or your life.
No, really, there are things you don’t even wanna know about.
Okay, then just say that.
All right, I will.
Oh, that’s the movers.
Yeah, you still wanna stay?
Come on, I’m coming!
It’s the worst timing!
I’m gonna get you.
If you could’ve, you would’ve.
But I guess you like to go at your own pace.
Excuse me.
Got a date with some angels.
Frankie.
Frankie!
Your mother forgives me.
You take off an armored car at the mall.
What the fuck do you do, you pay guineas in Providence?
Fucking now I do!
What the fuck do you do?
What? I gotta pay Costello for him to trade me to the FBI?
Because that’s what he does.
FBI?
What the fuck you talking about, FBI?
My God, is that French out there?
What the fuck did you just say about the FBI, huh?
Forget what I said.
I’m fucking high.
Whatever may be going on in that very fucking poor very limited brain of yours, I am not gonna hurt you, all right?
Just tell me what you just fucking said.
Forget it.
I’m high. I’m fucking high.
I must be high.
I’d never say what you thought I said.
Fuck!
Now, what the fuck did you just fucking say?
Why do you think he never gets busted?
Costello’s a protected FBI informant.
He’ll trade you out.
I thought I was supposed to go into shock.
I’m not in shock.
It fucking hurts!
It fucking hurts!
Hey.
It’s me.
What are you doing here?
Come here.
Costello’s giving people up to the FBI.
The FBI?
He is giving information to the FBI.
He’s a protected fucking informant.
I mean, aren’t they always trying to make it a federal case and it never gets made?
Go around the back.
I’ll open the door.
Go on.
Here’s some ice water.
Oh, thanks.
Thanks.
That’s my son, Patrick.
Goes to Notre Dame.
Oh, yeah?
My wife’s asleep but she left some supper out.
You want something to eat?
No.
No, thanks.
Yeah, come on, man.
You have some supper.
We’ll talk in the kitchen.
Come on.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.