بخش ۹

: رفتگان / بخش 9

بخش ۹

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

بوی موش (خبرچین) می‌آد.

یا عیسی مسیح.

تو نامزد داری؟

نه.

نه، نه. چرا، چه اهمیتی داره؟

بستگی داره.

مطمئنم تا الان دیگه می‌دونی که. . .

. . . یه خبرکش تو گروهم دارم.

یه مأمور.

پلیس ایالتی، پلیس بوستون. دقیق نمی‌دونم.

یا خدا.

مطمئنی اف‌بی‌آی نیست؟

نه، اف‌بی‌آی نیست.

زن سابق.

نامزد سابق.

یا احمق.

اینا کسایی هستن که تو این کار موجب سقوطت می‌شن.

احمق، ها؟

حداقل این شامل من نمی‌شه.

می‌دونی، قبلاً، توی همچین شرایطی همه رو می‌کشتم.

هرکسی که برام کار می‌کرد.

آها. می‌دونی، فرانک. . .

. . . وقتی یه نگاه به افرادت می‌کنم. . .

. . . می‌بینم که همشون قاتلن، درسته؟ درسته؟

بعد با خودم فکر می‌کنم که «منم می‌تونم قتل کنم؟»

تنها جوابی هم که می‌تونم به خودم بدم اینه که:

«چه فرقی داره؟»

همشون رو بسپار به قادر مطلق.

می‌دونی، کل حرف من اینه.

اگه یه بار بهم تهمت بزنی، باهاش کنار می‌آم.

اما وقتی دوبار بهم تهمت بزنی.

کنار می‌کشم.

اگه بخوای من رو به مرگ تهدید کنی، مثل هر آدم دیگه‌ای، می‌کشمت.

سؤال دیگه‌ای ازم نداری؟

ببین، فرانک، تو هفتاد سالته. فقط می‌خوام این رو بگم، خب؟

یکی از افرادت یه روز دخلت رو می‌آره.

یکی از افرادت یه روز دخلت رو می‌آره . – آره، آره.

برای اداره‌ی باند مواد مخدرمون تو دقیقاً چه غلطی می‌کنی؟ چی کار می‌کنی؟

تو نه به پول نیاز داری، نه به خاری که بره تو چشمت. اونا آخر سر می‌گیرنت.

من از زمانی که پول شیر آرچی رو کلاس سوم گرفتم، هیچ‌وقت به پول نیازی نداشتم.

راستش رو بخوای، به فاحشه‌ها هم نیازی ندارم.

اما ازشون خوشم می‌آد.

موضوع اینه که، بیل. . .

حالا که با این موش جونده‌ی پنیرخورِ لعنتی سروکار دارم، چندتا سؤال پیش می‌آد.

می‌دونی. بیل، مثلاً تو آدم جدیدمونی.

نامزد داری. . .

چرا اون روزی که شماره‌هاتون رو آوردم نموندی؟

شماره‌های دفترچه بیمه.

آره. – شماره‌های همه رو.

سؤالی هست که بخوای ازم بپرسی؟

چون جوابش رو بهت می‌دم، خب؟

فرانک، به من نگاه کن. به من نگاه کن.

من اون موش لعنتی نیستم. خب؟

من اون موش لعنتی نیستم.

اول موافقت کن که یه موش هست.

تو گفتی یه موش داریم، درسته؟

من کل فرضیاتم رو بر این می‌ذارم که تو حسابی تو کارت ماهری.

حتماُ. حتماً، ویل.

تو، ویلیام. تو اگه جای من بودی چی کار می‌کردی؟

چند نفر از اینا این‌قدر باهات بودن که ازت ناراضی باشن؟

بهش فکر کن. تو زیاد پول نمی‌دی، می‌دونی؟

روش پول دادنت هم فئودالیستی‌ئه.

تنها سؤالی که اینجا مطرحه اینه که. . .

. . . کی فکر می‌کنه کاری که تو می‌کنی رو بهتر انجام می‌ده؟

تنها کسی که می‌تونه کاری که من انجام می‌دم رو انجام بده خودمم.

خیلی‌ها باید می‌مردن که من این کسی که هستم بشم.

تو می‌خوای جای من باشی؟

احتمالاً بتونم جای تو باشم. آره.

آره، اون‌قدرها می‌دونم.

اما نمی‌خوام جای تو باشم، فرانک.

من نمی‌خوام جای تو باشم.

«مسئولیت پادشاه خیلی زیاده» از این جور چیزها؟

آره.

فرانسیس. – من می‌رم. آلارم رو که گذاشتی. . .

آره، باشه. کریسمس می‌بینمت.

باشه. شب به‌خیر.

می‌دونی از چیِ رستوران خوشم می‌آد؟

غذاش؟ نمی‌دونم. چی‌ش؟

از غذا خوردن آدم‌ها، خیلی چیزها می‌شه فهمید.

یه قایق داره می‌آد به گلاستر.

فرنچ جزئیات رو بهت می‌گه. فراموش نکن.

تو رو حضرت مسیح یه چیزی بخور.

در آینده، وقتی چیزی بهت گفتم، انجامش می‌دی فهمیدی؟

آره، فهمیدم. باشه.

ببخشید. . .

. . . فرنچ، فراموش کردم. . . – خیلی خب، فرانسیس.

. . . سیگارم رو.

یه چیزی بخور.

مشکلی داری؟

آره، مشکل دارم. من خبرچین‌های بی‌شرفی مثل تو رو له می‌کنم، خب؟ ازشون خوشم نمی‌آد.

اگه روزی کسی بهت ترفیع نداد، بهم بگو.

اگه خودت می‌تونستی از پس این کار بربیای، الان من اینجا نبودم.

برو درتو بذار.

من به هویت نفوذی‌هاتون نیاز دارم.

قربونم بری، خب؟ البته راستکی نه. متأسفانه، قرار نیست به تو ترفیعی داده بشه.

مردتیکه‌ی عوضی.

سلام، کاپیتان. – ببین کی اینجاست. رهبر گروه رقص.

اونا از من خوششون نمی‌آد. – مگه غیر این رو انتظار داشتی؟

همه می‌دونن وظیفه‌ی تو اینجا پیدا کردن خبرچینِ کاستلوئه.

همه به‌اندازه‌ی تو دوست دارن آنتن اینجا رو پیدا کنن.

همون جور که گفتم، دو روز پیش خبرچین من تقریباً فهمید خبرچین کاستلو کیه.

اما تو خیابون‌ها گمش کرد. – جدی؟

خب، یارو رو دید؟ – نه.

یعنی هیچی؟ یعنی چیزی که بهمون کمک کنه.

نه.

خب، نصیحتی برام دارید؟ منظورم کلاًئه.

کاستلو نمی‌تونه کار خاصی بدون هماهنگی با خبرچینش انجام بده. . .

. . . که اینجا توی بخش تحقیقات ویژه‌ست.

کاستلو رو تعقیب کن. خبرچینش رو پیدا می‌کنی.

تو باید به آدم‌های من نگاه کنی. . .

به حساب‌های بانکی‌شون، تماس‌های تلفنی‌شون و سابقه‌های درمانی‌شون.

اگه دیدی برات آب‌جو نمی‌خرن و توی خونشون دعوتت نمی‌کنن، تعجب نکن.

بذار یه قهوه مهمونت کنم.

اگه مأمور پلیس ایالتی ماساچوستت نبودم. . .

. . . اگه تمام وقتم رو توی دانشگاه وکالت می‌گذروندم. . .

معلومه که می‌تونم یه پلیس رو تشخیص بدم. – چطوری؟

کسی که بهمون توجهی نمی‌کنه، پلیسه.

نگاهش کن. اون یارو رو که اونجاست رو می‌بینی؟ همون جا.

آره.

اون به ما توجهی نمی‌کنه. پس پلیسه.

خیلی خب. – حالا گرفتی، مگه نه؟

این یارو چی؟ – پلیسه.

سلام، چطوری؟ این چه نوع سگیه؟

اون به ما توجهی نکرد، پس باید پلیس باشه.

احتمالاً رئیس پلیسه.

متن انگلیسی بخش

I smell a rat.

Jesus Christ.

You got a girlfriend?

No.

No, no. Why, what does that matter?

It depends.

I’m sure by now you know…

…I got an informer in my outfit.

Cop.

Staties, Boston Police Department, I’m not sure.

Jesus Christ.

Are you sure it’s not the FBI?

It ain’t the FBI.

Ex-wife.

Old girlfriend.

Or stupid.

That is what brings you down in this business.

Stupid, huh?

Well, I guess that leaves me out.

You know, past days, situation like this, I kill everybody.

Everybody who works for me.

Right. You know, Frank…

…I look around at your other guys…

I mean, they’re all murderers, right? Right?

And I think, “Could I do murder?”

And all I can answer myself is:

“What’s the difference?”

Give them up to the Almighty.

You see, that’s my point, you know?

You accuse me once, I put up with it.

You accuse me twice…

…I quit.

You pressure me to fear for my life and I will put a fucking bullet in your head as if you were anybody else.

You got something you wanna ask me?

Look, you’re 70 years old, Frank. I’m just saying, okay?

One of your guys is gonna pop you.

One of your guys is gonna pop you. - Yeah, yeah.

As for running drugs, what the fuck are you doing? What are you doing?

You don’t need the money or the pain in the ass. And they will catch you.

I haven’t needed the money since I took Archie’s milk money in the third grade.

Tell you the truth, I don’t need pussy anymore, either.

But I like it.

Point I’m making here is, Bill…

I got this rat, this gnawing, cheese-eating, fucking rat and it brings up questions.

You know. See, Bill, like, you’re the new guy.

Girlfriend…

Why don’t you stay in the bar that night I got your numbers?

Social-security numbers.

Yeah. - Everybody’s fucking numbers.

Is there something that you just wanna go ahead and ask me?

Because I’ll give you the fucking answer, all right?

Frank, look at me. Look at me.

I’m not the fucking rat. Okay?

I’m not the fucking rat.

Start with you agree there is a rat.

You said there is one, all right?

I base most of what I do on the idea that you’re pretty good at what you do.

Sure. Sure, Will.

You, William. What would you do?

Frank, how many of these guys have been with you long enough to be disgruntled?

Think about it. You don’t pay much, you know.

It’s almost a fucking feudal enterprise.

The question is, and this is the only question…

…who thinks that they can do what you do better than you?

The only one who could do what I do is me.

Lot of people had to die for me to be me.

You wanna be me?

I probably could be you. Yeah.

Yeah, I know that much.

But I don’t wanna be you, Frank.

I don’t wanna be you.

“Heavy lies the crown” sort of thing.

Yeah.

Francis. - I’m out of here. You’ll set the alarm…

Yeah, all right. I’ll see you at Christmas.

All right. Good night.

You know what I like about restaurants?

The fucking food? I don’t know. What?

You learn a lot watching things eat.

There’s a boat coming up Gloucester.

French will give you all the details. Don’t forget.

Eat something, for Christ’s sake.

In the future, I tell you to do a thing, you fucking do it. You got that?

I got it. Okay.

Excuse me…

…French, I forgot my… - Okay, Francis.

…cigarette.

Eat something.

Problem?

Yeah, I got a problem. I run rat fucks like you, okay? I don’t like them.

The day you wouldn’t take a promotion, let me know.

If you’d taken care of this, I wouldn’t even be here.

Fuck yourself, you piece of shit.

I’m gonna need the identity of your undercovers.

Blow me, all right? Not literally, though. Unfortunately, there’s no promotion involved for you.

Fucking prick.

Hi, captain. - Look who’s here. The prom queen.

They are not happy with me. - What do you expect?

Everybody knows you’ve been assigned here to find Costello’s rat.

They want to find the leak as much as you do.

Like I said, two days ago, my guy damn near found out who Costello’s rat is.

But he lost him in the streets. - Really?

Well, did he get a look at the guy? - No.

I mean, nothing? Like, I mean, anything that could help us.

No.

So you got any advice for me? Just, I mean, generally.

Costello can’t do much business without coordinating with his source…

…who is here in SIU.

Follow Costello. You’ll find his rat.

You’re gonna be looking at my people…

…going through their bank statements, their phone calls and medical records.

Don’t be surprised if they don’t buy you a beer or invite you into their homes.

Let me get you a coffee.

If I wasn’t with the Massachusetts State Police…

…if I did it full-time, law school…

Of course I know how to spot a cop. - How’s that?

If he’s not paying attention to us, he’s a cop.

Lookit. You see that guy over there? Right over there.

Yeah.

Not paying attention to us. He’s a cop.

Okay. - You get it now, do you?

What about this guy? - Cop.

Hey, how you doing? What kind of dog is that?

She ignored us, so she must be a cop.

She’s probably the police commissioner.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.