2بخش

: جنگ با پدربزرگ / بخش 2

جنگ با پدربزرگ

6 بخش

2بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

ایناهاش

اوه، نمی‌تونم بخونمش

متن رو بزرگتر کن

اوه، آره

جنی

این دختر چطوری زنده است؟

هیچی که نمی‌خوره

نمی‌دونم

دیرت نشه پیتر

باشه

خب، کابوس ندیدی؟

من؟

نه

بی‌خوابی؟

فقط 8 تا کلمه رو صفحه دارم

نمی‌خوای دربارۀ چیزی حرف بزنی؟

چرا یهو همه چی ناپدید شد

من که کاری نکردم

بزن بریم پیتر

خیلی‌خب، اگه خواستی بعدا دربارۀ چیزی حرف بزنی، من هستم

باشه روز خوبی داشته باشی

هیچ عکس‌العملی نشون نداد؟

حتی یک کلمه

این چه بازی‌ایه دیگه؟

اصلا درکت نمی‌کنم مرد

منظورم اینه فقط یه نامه از زیر در انداختی و همین؟

شاید واقعا نامه رو نخونده

چرا خونده

خودم دیدم از رو میزش افتاده بود

شاید یادش رفته

آدمای پیر همین‌جوری اند دیگه

تویی که فراموش می‌کنی استیو

اوخ.

اتفاقی بود

نکتۀ اصلی اینه که باید یه جورایی اساسی غافلگیرش کنی

باید فورا حمله کنی

تو کیفت چیلی ریخته؟

خودش می‌دونه آره

سلام استیون

ای خدا، نه دیگه

براکت اورتودنسی‌تو تو ماشین مامان جا گذاشتی

فکر کنم یه شکلات بهش چسبیده

اوووه… البته امیدوارم که شکلات باشه

واسه ناهار می‌بینمت

مشکلی نیست، واقعا شکلاته

اوضاع بر وقف مراد هست آرتور؟

بد نیست. البته اگه جعبه‌های بزرگ رو دوست داشته باشی

همین جعبه‌های بزرگه که این شرکت رو راه انداخته

آره.

بله.

مطمئنی این (مقدار حجم برای نرم‌افزار) مال شرکت وال‌مارتـه؟

وال‌مارت؟

فکر کردم مال شرکت «کِی‌مارت»ـه

نه، مال وال‌مارـته

اوه مرد. شرمنده

این روزا خیلی ذهنم درگیره

پدر زنم اومده با ما زندگی کنه واسه همین

نمی‌دونم

همش حس می‌کنم منو قضاوت می‌کنه

فکر می‌کنه دارم تو یه جای بی‌روح و انگیزه کار می‌کنم که هیچ اهمیتی به علاقه‌ها و… نیازای کارمنداش نمیدن

خوش بگذره

باید پیاده برگردم خونه؟

آره اگه بخوای

یا اینکه می‌تونی از این استفاده کنی

خودم یه گوشی دارم

اون که گوشی نیست. اصلا نمی‌دونم چی هست

بگیرش دیگه

«خیلی‌خب، به ای برنامه میگن «لیفت

هر موقع خواستی بیای خونه، اینو با دستت بکش اونور بعدش یکی میاد دنبالت

لازم نیست پولی هم پرداخت کنی

حتی لازم نیست با کسی حرف بزنی

بکشم. با دست بکشمش اونور

خداحافظ بابا

اوه، باشه

به جری سلام برسون

باشه

خدایا! همۀ اینا مال خودته؟

اینجا مثل اتاق رویاهای یه بچه دبیرستانیه

شوخیت گرفته؟

حتی یه بچه دبیرستانی هم پول خرید اینا رو نداره

همین میز بیلیارد خودش شش هزارتا خرج برداشته

از همه شون استفاده می‌کنی؟

معلومه که می‌کنم

دوست داری اول چیکار کنی؟

بیلیارد؟

ورزش یا فوتبال دستی؟

من دیوونه شدم. و اون کوفتی دیگه چیه؟

اسکوتر برقیه

خیلی خفنه

ینی تو سوار همچین چیزی میشی؟

بله که میشم

حرف نداشت

وای! باید می‌بودی منو می‌دیدی

واو! هی جری

عه شرمنده… نمی‌دونستم مهمون داری

ایشون دوست قدیمیم اِدـه

اِد.

دنی هستم

سلام

دنی… سلام دنی. از دیدنت خوشوقتم

خب بریم پیاده روی؟

آره

خوبه.

چون ماساژور (زن) بهم گفت اگه این آخر هفته،ده هزار قدم پیاده روی کنم یه قرار میذاره که قهوه بخوریم

اوه… منظورم اینه که «قهوه» دیگه خودت می‌دونی چی میگم

قهوه؟

آره قهوه

صبح بخیر خانوما

واقعا رفیق؟

این شلوارای تنگ یوگا قند تو دلم آب می‌کنه

چرا اونجوری کردی؟

چی؟

یکم شبیه جوونا باش

آره اما یکی مثل آرنولد باید اینو بگه که شانس مخ زدن کسی رو داره

من پول دارم

حقوق بازنشستگیم خیلی خوبه

تا دوسال بیشتر اسکی مجانی می‌رفتم

اسکی انجام می‌دادی؟

نه، انجام نمی‌دادم

سلام خانوما، صبح قشنگتون بخیر

چه خبرا؟

خوبه، خوبه.

دفعۀ بعد بگو بهشون بگو حقوق بازنشستگی داری

و اینکه اسکی می‌رفتی ولی انجامش نمی‌دادی

اوه… دخترت چطوره؟

به گمونم خوبه باشه.

اتاق نوه‌ام رو بهم داده که …. اونم اصلا بابتش خوشحال نیست

دیشب این نامه رو برام فرستاد

وای!

واکنشی هم نشون دادی؟ نه

می‌خوای بذاری همین‌طوری پیش بره؟

باید جوابشو بدی

یالا… چنین کاری نباید بی‌جواب بمونه

هیهات منا الذله

مگه تو قبلا سرباز بسیجی بودی؟

نه… همین جوری یه چیزی پروندم

بچه است دیگه

همون‌طوری که منم بودم

پدربزرگشم دیگه

پس میدونم. هیچ‌کاری نمی‌کنه

چی داری میگی؟ تو نمی تونی.

آدمی که هنوز تو اتاق یه نفر دیگه‌اس نباید خواب راحتی داشته باشه

پیتر؟

هی پیتر؟

بابا بزرگ.

خودتی؟

آره خودمم.

می‌دونی که خودمم

اصلا می‌دونی ساعت چنده؟

ساعت خواب؟

نصفه شبه.

بیخیال دیگه

اصلا کارت بامزه نیست پیتر

اصلا خوشم نمیاد کسی سرکارم بذاره مخصوصا تنها نوۀ پسریم

سرکار گذاشتن نیست

جنگه

تو که قرار نیست با خانواده‌ات بجنگی

باید با دشمنت بجنگی منم که دشمنت نیستم

نامۀ اعلان جنگمو که دیدی

پس چرا هیچی نگفتی؟

واسه اینکه امیدوارم بودم شوخی باشه

اصلا هم شوخی نبود.

تو ازم یه چیزی گرفتی منم پسش می‌خوام

خیلی‌خب.

بگیر بخواب

حرفتو زدی اما الان همه چی تمومه

صبح می‌بینمت، هر چند که الانشم تقریبا صبحه

بابا بزرگ؟

دوستت دارم

منم دوستت دارم پسرم

اما جنگ هنوزم ادامه داره

سلام بابا بزرگ

سلام جنی

میشه بیام داخل؟

آره. چرا که نه

آخه وقتی اینجا اتاق پیتر بود اجازه نداشتم بیام تو

بیا تو ، بیا تو

خب، چیکار می‌تونم انجام بدم؟

هیچی … فقط می‌خوام ببینم ادما چی تو کمدشون دارن

می‌دونی چند وقت دیگه تولدمه؟

آره می‌دونم

باشه پس

فقط می‌خواستم مطمئن شم

این چیه؟

تیله اند

میشه یکی بردارم؟

آره ولی قول بده مراقبش باشی آخه اونا خیلی خاصن

جادویی که نیستن

مردم همیشه میگن این جور چیزا جادویی اند ولی هیچ‌وقت اینطوری نیستن

نه. من که نگفتم اونا جادویی اند اما خاصن

بیا اینجا

یادته بابا بزرگ قبلا یه خونه ساخته؟

آره، اما قبل این بوده که به دنیا بیام

آره، مطمئنم که به دنیا نیومده بودی

اما وقتی وقتی بخوای خونه بسازی اولش باید زمین رو بکنی

و به بنا به دلایلی همیشه تیله پیدا میشه

چون همه جا قل می‌خورن و خیلی راحت گم میشن

و تقریبا تو هر خونه‌ای که من ساختم یکی یا دوتا تیله پیدا کردم

و حدس بزن چیکارشون کردم؟

چیکار کردی؟

جمع‌شون کردم

اگه این تیله‌ها رو بشماری اون‌وقت می‌فهمی

چند تا خونه ساختم پس چه همه خونه ساختی

چون خیلی کار می‌کردم

چرا الان دیگه کار نمی‌کنی؟

بخاطر اینکه یه جورایی بازنشسته شدم

بازنشستگی چیه دیگه؟

وقتی که کار کردن رو تموم می‌کنی و کارای دیگه‌ای رو انجام میدی

مثلا من و مامان بزرگت نقشه‌های بزرگی داشتیم اما گاهی اون چیزی نمیشه که آدم فکرشو می‌کرد

حالا می‌تونم یه تیله داشته باشم؟

آره

چه… مراقب باش عزیزم. مراقب باش مراقب …

حالت خوبه بابا بزرگ؟

آره، آره

فقط باید یکم اینجا دراز بمونم

هنوزم میشه یه تیله بردارم؟

هر کدومو می‌خوای بردار

اوه نه… نه، نه. نه

سر و صدای بالا واسه چی بود؟

بابا بزرگ شیشۀ تیله‌هاشو شکست

می‌خواستی منو ببینی؟

آره، بیا تو.

درم ببند

بگیر بشین

خیلی‌خب… می‌دونستی من یه شیشه مربای بزرگ پر از تیله داشتم؟

نه

از کجا باید می‌دونستم تو اتاقت که قبلا مال من بود

چنین چیزی داشتی؟

خیلی خوبه.

باحال بود

واقعا خیلی باحال بود

همه بچه‌های باحال رو دوست دارن

فکر کردم دیگه این قضیه تموم شده

کاری که باید بکنی اینه که به مامان و بابا بگی اتاقتو با من عوض می‌کنی

اون وقته که همه چی تموم میشه

واقعا می‌خوای بجنگی؟

چون می‌دونی قبلا تو یکیش بودم

اصلا هم شبیه بازی‌های ویدیویی نیست

حتی اگر برنده هم بشی همه آسیب می‌بینن

من فقط چیزی رو می‌خوام که مال خودمه

می‌خوای باهام بازی کنی، آره؟

قصدم بازی کردن نیست

خب کافیه.

قوانین این درگیری چیا هستن؟

چی؟

قوانین درگیری

چیزایی که مجازیم انجام بدیم و ندیم

تو جنگ که قانونی نداریم

اوه چرا داریم

قانون شماره یک

هیچ آسیبی به افراد خانواده و دارایی‌شون وارد نمیشه

یعنی نباید پدر و مادرت و دو تا خواهرات رو درگیر این قضیه کنی

موافقم

قانون شماره دو

دربارۀ جنگ به بقیه هیچی نمیگی

این یه چیز مردونه است فقط بین من و تو

از بیرون هیچکی دخالت نمی‌کنه

قبوله

باشه.

امضاش کن

بسیار خب.

به آرزوت رسیدی، جنگجوی مخفی

باشه.

سرباز ارشد

ولي از الآن به بعد، بهتره حواستو جمع كني

جنگل.

مكاني براي حيوانات بزرگ و كوچك، عجيب‌و غريب و شگفت‌‌آور که در مكان يكسان و در زمان يكسان با يكديگر هم‌زيستي مي‌كنند

بازي آنها «تلاش براي بقا» است و

وضعیت آنها مرگ یا زندگی است

آنهايي كه ابتدا حمله مي‌كنند، یک روز دیگر هم زندگی میکنند

و آنان كه ميخوابند زنده‌زنده خورده خواهند شد

باشه.

باااشه

این دیگه … چیه؟

چسپ فوری

من این بچه رو میکشم

سر به سر من میذاری

متن انگلیسی بخش

Here it is.

Oh, I can’t read this.

Just make it bigger, see?

Oh, yeah.

Jen.

How does she survive?

She doesn’t eat anything.

I don’t know.

Don’t be late, Peter.

Okay.

So, no nightmares?

Me?

No.

Insomnia?

Now it’s like eight words on the whole screen.

You don’t want to talk about anything?

I just made the whole thing disappear.

I don’t know what I did just now.

Peter, let’s go!

Okay, well, if you want to talk about something later on, we can do that.

Okay, have a good day.

He didn’t react at all?

Not a word.

What’s his game?

What’s yours, Pete?

I mean, come on, you don’t start a war with a note.

Maybe he didn’t actually read it.

He read it.

It was on his desk, unfolded.

Maybe he forgot what he read.

Old people do that.

You do that, Steve.

Oops.

That happened.

But the point is you’ve already blown the element of surprise.

You’ve got to attack immediately.

Um, there’s chili in your backpack.

He knows.

Yeah.

Hi, Steven.

Oh, God, no.

You left your retainer in the back seat of Mom’s car.

I think a Snickers got mashed up in it.

Ugh.

At least I hope that’s a Snickers.

See you at dinner.

We’re good, it’s a Snickers.

Coming along, Arthur?

Not bad.

If you like big boxes.

Big boxes built this company.

Yes.

Yes, they did.

You sure that’s the Walmart footprint?

“Walmart”?

Thought this was for Kmart.

It’s Walmart.

Oh, man.

I’m sorry.

I, uh, got a lot on my mind these days.

My father-in-law just moved in with us, so.

I don’t know.

I feel like he judges me.

He thinks I work for some soul-sucking corporate firm that has no interest in the cares or worries of its.

Its employees.

Have a good time.

So I’m just gonna walk home?

Well, you can if you want.

Or you can use this.

I already have a phone.

That’s not a phone.

I don’t even know what that is.

Just take it.

Okay, now, this is a car service called Lyft.

You want to go home, you just swipe that, somebody comes to get you.

You don’t need any cash.

You don’t even have to talk to anybody.

Just swipe.

Just swipe it.

Bye, Dad.

Oh, okay.

Say hi to Jerry for me.

I will.

Holy cow.

This is all yours?

This is like a college kid’s dream room.

Are you kidding?

No college kid could afford this.

The pool table alone is 6 grand.

And you use all this stuff?

Of course, I do.

What do you want to do first?

Eight ball?

Pump some iron?

I got Madden.

And what the heck is that?

That is a Onewheel.

And they are fun.

And you actually ride that thing?

Hells yes!

Epic!

Whoa!

You should see me.

Wow!

Yo, Jerry!

Oh, sorry.

I didn’t know you were ocupado.

This is my old friend Ed.

Ed.

Danny.

Hey.

Danny.

Hi, Danny.

Glad to meet you.

So, uh, we walking?

Yeah.

Oh, good.

‘Cause my masseuse told me if I got 10,000 steps in this week, she would meet me for coffee.

Ooh.

And by coffee, I mean, you know.

Coffee?

Yeah, coffee.

Morning, ladies.

Really, dude?

Those yoga pants are gonna be the death of me.

Why do you do that?

What?

They think I’m cute.

Yeah, cute, like, “Aren’t old guys cute “when they still think they have a shot?

Hey, I’m a catch.

You know, I got a full pension.

Two more years, I can ski free as a senior.

You ski?

No, I do not.

Morning Beautiful morning.

How you doing?

Nice, nice.

Next time bring up the pension.

Or the free skiing you’ll never do.

Oh.

How’s your daughter’s place, Ed?

It’s okay, I guess.

She gave me my grandson’s room.

He’s not too happy about it.

He sent me this last night.

Whoa!

How did you respond?

I didn’t.

You’re just gonna roll over on this?

You got to respond.

Come on.

This kind of aggression shall not stand.

Semper Fi.

I didn’t know you were a Marine.

I wasn’t.

I’m just saying.

Ah, he’s a kid.

He’s getting used to it, just like I am.

I’m his grandfather.

So you know.

He’s not gonna do anything.

What are you talking about?

You can’t.

“People who steal other people’s rooms “should not sleep well.”

Peter?

Oh, Peter.

Grandpa.

Is that you?

Yeah, it’s me.

You know it’s me.

You know what time it is?

Nighttime?

It’s the middle of the night.

Come on.

It’s not funny, Peter.

I don’t like people playing tricks on me, especially not my own grandson.

It’s not a trick.

It’s war.

You don’t go to war against your family.

You have to have an enemy to go to war, and I’m not your enemy.

You got my declaration.

Why didn’t you say anything?

Because I was kind of hoping it was a joke.

It’s not a joke.

You took something of mine, and I want it back.

Okay.

Go back to sleep.

You made your point, but this is over now.

We’ll see you in the morning, which is almost here.

Grandpa?

I love you.

I love you, too, kiddo.

But the war’s still on.

Hi, Grandpa.

Hey, Jenny.

Can I come in?

Sure.

Why not?

‘Cause when Peter lived here, I wasn’t allowed, unless I sneaked.

Come on, come on.

So, what can I do for you?

Nothing.

I just like to look at other people’s stuff.

You know it’s my birthday coming up.

That I do.

Okay.

Just making sure.

What’s this?

Those are marbles.

Can I have one?

Sure, if you promise to take care of it, because they’re very special.

They’re not magic.

People always think their things are magic and they never are.

No.

I didn’t say that they were magic, but they are special.

Come here.

You remember how Grandpa used to build houses?

Yeah, but I wasn’t born.

That’s true, you weren’t born.

But when you build a house, you always start by doing some digging.

And for some reason, you almost always find marbles.

I guess because they roll around and get lost easily.

But pretty much every foundation I ever dug, I always found a marble or two.

So, guess what I did with them?

What?

I kept them.

So, if you count all those marbles, you’ll know how many houses I built.

That’s a lot of houses.

I worked a long time.

How come you don’t work now?

Because I’m what you call “retired.”

What’s “retired”?

It’s when you stop working so you can do other things.

Like your grandmother and I had big plans, but sometimes things just don’t work out.

Can I have a marble now?

Sure.

What the.

Careful, sweetheart.

Careful, careful.

Are you okay, Grandpa?

Yeah, yeah.

I’m just gonna rest down here for a while.

Can I still have a marble?

Take whatever you want.

Oh, no.

No, no.

No.

What’s that racket upstairs?

Grandpa lost his marbles.

You wanted to see me?

Yeah, come on in.

Shut the door.

Have a seat.

So.

You know that big jar of marbles I had?

No.

How would I know about the things you have in your room.

that used to be mine?

That’s good.

That’s funny.

That’s real funny.

Everybody likes a funny kid.

I thought we were done with this.

All you have to do is tell Mom and Dad that you want to switch rooms with me.

And then it’ll be done.

You really want a war?

Because, you know, I’ve been in one.

And it’s not like video games.

Even if you win, everybody gets hurt.

I only want what’s mine.

By playing hardball, huh?

I’m not playing.

Fair enough.

So, what are the rules of engagement?

The what?

Rules of engagement.

What’s allowed and not allowed.

You don’t have rules in a war.

Oh, yes, you do.

“Rule number one.

“No collateral damage”to civilians or their property.”

That means it can’t affect your parents or your sisters.

Agreed.

“Rule number two.

“No telling.”

This is man-to-man, just between me and you.

No ratting the other guy out.

Agreed.

Okay.

Sign.

Okay.

You got your wish, Secret Warrior.

Okay.

Senior Soldier.

But from now on, you better watch out.

The jungle.

a place where animals both big and small, exotic and bizarre, coexist with one another in the same space and in the same time.

The game to survive.

The stakes life and death.

Those who strike first live to see another day.

Those who sleep will be eaten alive.

Okay.

Okay.

What the.

What is this stuff?

Fast-drying foam sealant.

I’m gonna kill this kid.

You don’t mess with me, you little.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.