سرفصل های مهم
6بخش
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
نه نه نه نه
پیتر
سلام مامان
میا؟
راسل؟
فکر فرار به سرت نزنه راسل
هیچ اتفاقی نیفتاد
اوکی، ولی اینا تقصیر من نیست
میشه یکی.
بهم کمک کنه؟
زخم عمیقی دارین آقای مارینو
بله؟باید درخته رو میدیدی
ممنونم
چیه؟
چیه؟
اتفاق خاصی نیفتاده که.
خوب میشم
البته که خوب میشی.
تو که همیشه خوبی
به کمک یا عشق کسی هم نیاز نداری
سالی، خواهشاً بس کن
ممکن بود بمیری، بابا
بیخیال. داری پیاز داغشو اضافه میکنی،
فقط یه اتفاق بود. همین
یه اتفاق بود؟
آره
فکر کردی از اون نبردتون خبر ندارم بابا؟
یا بهتره بگم سرباز ارشد؟
اوه. اون…
آخه چی توی فکرت بود؟
بچه رو سرزنش نکن
خواهش میکنم
همش تقصیر خودمه.
من بزرگترم باید حواسمو بیشتر جمع میکردم
بله باید بیشتر جمع میکردی
متأسفم.
اوضاع از کنترلم خارج شد
خودم پول همه چیو میدم
کارگر استخدام میکنم و خونه رو مثل روز اولش میکنیم
قضیه خونه یا پولش نیست، بابا
اگه انقدر از زندگی کردن با ما بدت میومد، خب باید میگفتی
من هیچوقت نگفتم از زندگی کردن با شماها بدم میاد
دقیقاً… منم الآن همینو گفتم
دارم میگم هیچوقت نگفتم
حالا شفافسازی شد واست؟
نه!
بیخیال حرفایی که هیچوقت نزدی
بحث اصلی اینجاست که فکر میکردم وقتی بیای خونمون متوجه میشی چقدر دوست داریم و دیگه نمیخوای تنهایی زندگی کنی
ولی چنین اتفاقی نیفتاد
بس که چسبیدی به خوش گذشتن ماها .
حالت خوبه بابابزرگ؟
آره. حال بابابزرگت خوب خوبه
قند عسلم، بابت اتفاقی که واسه جشن تولدت افتاد معذرت میخوام
اشکال نداره.
یه چیزی آوردم برات که حالتو خوب کنه
ممنونم ولی اینو که به تو داده بودم یادته؟
خودت لازمش نداری؟
بهنظرم تو بیشتر از من لازمش داری
میتونی بعدا بهم برگردونیش
کارت خیلی بالغانه بود عزیز دلم
به زودی ترخیص میشه
فقط مونده دکتر عکسبرداریاشو چک کنه
پس ما توی اتاق انتظار میشینیم
حالا میتونم برم ببینمش؟
نه!
کور خوندی اگه فکر کردی دوباره به این زودیا شما دوتا رو با هم تنها میذارم
حالش خوب میشه؟
خوب میشه.
تو و میا بهتره به فکر خودتون باشین
جفتتون تا شیش ماه، کارگر خونهنشین میشین
کارگر خونهنشین؟
یعنی چی؟
کارای خونه رو میکنین و حق بیرون رفتن هم ندارین به مدت شیش ماه
چی؟
بله
تازه کلی کارم ریخته سرتون مگه نه؟
اهوم. ولی من نصف کارایی که پیتر کرده هم نکردم.
خیلی ناعادلانهس
میشه من هم کارگر خونهنشین بشم؟
نه جیگرم، تو که کار بدی نکردی
راسل
از جات تکون نمیخوری
صبر کن
واستا مامان
بیا! راسل؟
بابا، میشه یکم منطقی
راسل
مگه مامانت نگفت تکون نخوری
رسل! ازم دور شو
بیا اینجا ببینمت، ترسو
بیا
اوکی، گرفتم.
مامان پاک عقلشو از دست داده
خودم باید دست به کار شم
وای وای. واستا همینجا.
من مامانتو میشناسم.
از پسش بر میاد
شما که نمیخواین جرم بدین، مگه نه خانوم دکر؟
نه
الآن دقیقا داره چه اتفاقی میفته؟
اتفاقی که الآن داره میفته اینه که نمیخوام رابطهم با دخترم، مثل رابطۀ خودم و بابام، دوسال خراب باشه
راسل زود باش بگیر دستو قبل اینکه نظرمو تغییر بدم
فردا بیا خونمون
واقعاً؟
آره.
لباسکاراتم بیار
چنان گودال بزرگی تو طبقۀ دوم خونمون هست که نگو، تعمیرات نیاز داره
اوکی
چه طور پیش رفت؟
خیلی ممنون مامان
بهش صدمه نزدم
اهوم…همهچی درست میشه
بزنین بریم بابابزرگ رو برداریم و برگردیم خونه
ببخشید… میشه ببینین آقای مارینو میتونن ترخیص بشن یا نه؟
همین حالاشم ترخیص شده
فکر کردم همگیتون با هم رفتین
گفت برادرش اومده دنبالش
برادرش؟
آره.
چاک.
؟
چاک
چاک دیگه کیه؟
بابا؟
اِد؟
بابابزرگ
بابابزرگ
بابابزرگ؟ بابا بزرگ! اد؟ بابا؟
بابابزرگ! بابا؟ مامان
همین الآن به جری زنگ زدم.
اونم نمیدونست
نباید اونقدر بهش سخت میگرفتم
تقصیر پیتره
اون کاری کرد بابابزرگ فرار کنه
آره پیتر، حداقلش اتاقتو پس گرفتی
الآن خوشحالی؟
پیتر حواست این جاست؟
فکر کنم بدونم بابابزرگ کجا رفته
از شومینه هم خیلی خوشم میاد
اینروزا دیگه چنین چیزی نمیسازن
ممنون.
میدونین، رازهایی درون این دیوار وجود داره
اوه. اممم…امممم… صبر کنین
من این جریانو شروع کردم،
دلم میخواد خودمم تمومش کنم
سلام چاک
بابابزرگ
پیتر
اوه…چی شده؟
اتاقتو خالی کردی
اتاق توئه پسرم
همیشه بوده
من تصمیم گرفتم که… مال تو باشه
دوست ندارم از پیشمون بری بابابزرگ
جفتمون میدونیم که اتاقت تا ابد باعث دشمنیمون میشه
نه نمیشه.
تازهشم من عاشق اتاق زیرشیروونی شدم
اصلاً نمیدونم چرا اول از بوی کهنگیش بدم میومد
راستشو میگم.
پس برگرد
انقدرا هم آسون نیست پسرم
هر کار بگی میکنم.
همۀ توشلههاتم برمیگردونم. قول میدم
اوه. پیت
لطفاً بابابزرگ
انقدر از کارایی که کردم شرمندهم
که دوست دارم سرمو بذارم زمین و بمیرم
همش تقصیر منه
نه. یه ثانیه هم فکر نکن همش تقصیر تو بوده. جفتمون مقصریم
تو فقط داشتی از داراییهات دفاع میکردی
شاید جنگا هم همینجوری شروع میشن و ادامه پیدا میکنن
دشمنت یه کار بد در حقت میکنه، تو هم یه کار بدتر از اون میکنی
بعد اون جواب کار تو رو میده تو هم جواب کار اونو میدی
و همه چیز هی بدتر و بدتر میشه
و آخرش یکی بمب میندازه و تمام
جنگ همینجوری شکل میگیره؟
آره، همینجوری شکل میگیره
دلم نمیخواد هیچوقت برم جنگ
خیلی خوشحال شدم که این حرفارو زدی امیدوارم هیچوقت هم مجبور نمیشی بری جنگ
یه چیزی بهت بگم؟
میشه گفت از رقابت کردن باهات و پا به پات دیوونگی کردن توی این سن، لذت بردم
جدی؟
آره. کمکم کرد با غم نبود مادربزرگت کنار بیام
تازهشم یه جاهایی خوب حالمو جا آوردیا
خودتم کم خوب حالمو جا نیاوردی
بله. لطفاً برگرد خونه بابابزرگ
بیا اینجا ببینم
آقای دکر لطفاً اینجارو امضا کنین
راستش خودم از قبل برنامه داشتم که درخته رو قطع کنم
ولی همسرم از اره برقی خیلی بدش میاد
البته من هروقت بخوام از اره برقی استفاده میکنم
آره. شما که راست میگی
اگه باز هم کاری داشتین، با دفترمون تماس بگیرین
بله. ولی جدی گفتما هروقت بخوام ازش استفاده میکنم
بله. یه ذره جبروت داشته باش خیر سرت -
یه اره برقیه دیگه.
چی؟ نشنیدم، چیزی گفتی؟
سلام بابابزرگ
آمادهم که بریم ماهیگیری
پیتی، به گمونم فراموش کردم بهت بگم امروز نمیتونم ببرمت ماهیگیری
چرا؟
امروز شنبهس.
ما همیشه شنبه ها میریم ماهیگیری.
قرارمون همینه
میدونم پسرم.
کاش میشد امروز ببرمت ولی یه برنامهای پیش اومد بعداً جبران میکنم
چه جوری؟
شاید بردمت سینما یا اون بستنیفروشیای که تازگیا باز شده
میبینی؟
دارن زنگ میزنن
باید برم.
بعداً جبران میکنیم
همهچی مرتبه؟
آره با پیتر خدافظی میکردم
بشین بریم
متن انگلیسی بخش
No, no, no, no!
Peter!
Hi, Mom.
Mia?
Russell!
Don’t you run away, Russell!
Nothing happened.
Okay, this is not my fault.
Little help?
Anybody?
That’s a pretty good scrape there, Mr. Marino.
Yeah?
You should see the tree.
Thank you.
What?
What?
It’s nothing.
I’ll be all right.
Sure, you’ll be all right.
Dad’s always all right.
Doesn’t need anyone’s help or love.
Oh, Sally, please, come on.
You could’ve been killed, Dad.
Come on.
You’re overdramatizing.
It was an accident.
That’s all.
An accident?
Yeah.
What, you think I don’t know about the war, Dad?
Or should I say “Senior Soldier”?
Oh.
That.
What were you two thinking?
Don’t blame the kid, Sally.
Please.
It’s all on me.
I’m the grown-up here, and I should know better.
Yeah, you should’ve.
I’m sorry.
I just It got out of hand, and.
I have the money to pay for everything.
And I’ll take my crew, and we’ll fix everything the way it was.
It’s not about the house or the money, Dad.
If you hated living with us so much, you just should’ve said it.
I never said I hated living with you.
Exactly.
I just said you never said it.
What I’m saying, I never said that.
We clear that up, hopefully?
No.
Forget about what you never said.
The point is, I just thought when you came home with us, you’d realize that we love you and you’d change your mind about living alone.
But, of course, that didn’t happen.
You’re just so hell-bent onfunning it up.
Are you okay, Grandpa?
Yeah.
Grandpa’s fine.
Listen, sweetheart, I’m really sorry about what happened at your birthday party.
It’s okay.
I brought you something to make you feel better.
That’s very nice, but I gave that to you, remember?
Don’t you want it?
I think you need it more.
We can call it a loan.
That’s very adult of you, sweetheart.
You’ll be able to take him home soon.
The doctor just needs to review the X-rays.
We’ll be in the waiting room.
Can I go see him now?
No.
It’ll be a long time before we leave the two of you alone together again, ever.
Is he gonna be okay?
He’ll be fine.
You and Mia, on the other hand, that’s a different story.
You’re both chor-rounded for the next six months.
Chor-rounded?
What does that even mean?
Chores plus grounded, times six months.
What?
Yeah.
So, that’s a whole lot of both, isn’t it?
Mmm-hmm.
But I didn’t even do half of the stuff that Peter did.
This is so not fair.
Can I be chor-rounded, too?
No, sweetie, you don’t have to be chor-rounded.
Russell.
Don’t you move a muscle.
Wait.
Wait, Mom!
Come on!
Russell!
Dad, can you think rationally about.
Russell!
She said not to move.
Russell!
Get away from me!
Get back here, you coward!
Punk!
Okay, that’s it.
Mom is certifiably insane.
I’m going out there.
Whoa, whoa.
Hold on.
I know your mother.
She can handle this.
You’re not gonna slug me, are you, Mrs. Decker?
No.
What’s happening right now?
What’s happening right now is I’m not gonna lose two years of my daughter, Russell.
Come on, take it before I change my mind.
Come by the house tomorrow.
Really?
Yep.
And bring some work clothes.
I’ve got this giant hole in the second floor, needs fixing.
Okay.
How’d that go?
Thanks a lot, Mom.
I didn’t hurt him.
Mmm-hmm.
Everything’s gonna be all right.
Let’s go get Grandpa and go home.
Excuse me.
Can you check on Mr. Marino, see if he’s ready to go?
Oh, he left already.
I thought you all left.
He said his brother was picking him up.
Brother?
Yeah.
Chuck?
Chuck.
Who’s Chuck?
Dad?
Ed?
Grandpa!
Grandpa!
Grandpa?
Grandpa!
Ed?
Dad?
Grandpa!
Dad?
Mom!
I just got off the phone with Jerry.
He hasn’t seen him.
I shouldn’t have laid into him so hard.
It’s Peter’s fault.
He made Grandpa run away.
Yeah, Peter, but at least you got your room back.
Happy now?
Peter, you still with us?
I think I know where Grandpa went.
I like the fireplace a lot.
They don’t make ‘em like this anymore.
Thanks.
You know, there are secrets inside these walls.
Oh.
Hmm.
Hmm.
Wait.
I started this.
I’d like to be the one to end it.
Hi, Chuck.
Grandpa.
Peter.
Um.
What’s going on?
You moved out of your room.
It’s your room, kiddo.
It always was.
I decided.
I want you to have it.
I don’t want you to leave, Grandpa.
Peter, I think we both know the room will always be between us.
No, it won’t.
Besides, I love the attic.
I don’t know why I got mad about that old, smelly room in the first place.
Honest.
So you’ve got to come back.
It’s not that easy, kiddo.
I’ll do anything.
I’ll get back every marble for you.
I swear.
Oh.
Pete.
Grandpa, please.
I feel so ashamed of how I acted.
I just want to curl up in a ball and die.
It’s all my fault.
No.
Don’t you believe that for one second.
It’s both our faults.
You were just defending what was yours.
Maybe this is how wars get started and just go on and on.
Your enemy does something bad to you, so you do something worse back to him.
And he gets you back, and you get him back.
And the whole thing just gets worse and worse.
And in the end, somebody just drops a bomb.
Isn’t that how it happens?
That’s how it happens.
I don’t ever want to go to war.
I’m very glad to hear you say that, and I hope to God you never have to.
Can I tell you something, though?
I kind of enjoyed matching wits with a fellow crazy man.
Really?
Yeah.
It helped me get over my sadness for your grandmother.
Plus, you got me pretty good a couple times.
Not as good as you got me.
Yeah.
Please come home, Grandpa.
Come here.
All righty, Mr. Decker, if you’ll sign right there.
You know, I was gonna cut this tree down myself.
But my wife, with the whole chain saw thing.
You know, I can use a chain saw any time I want.
Yeah.
I believe that, man.
Here, if you need anything else, just give me a call at the office, all right?
Yeah.
I mean, I can use it any time I want.
Yeah.
Have some dignity.
It’s just a chain saw.
Why?
Did she say something?
Hey, Grandpa.
I’m ready to go fishing.
Oh, Petey, I guess I forgot to tell you, I can’t take you fishing today.
Why?
It’s Saturday.
We always go fishing.
It’s our thing.
I know.
We do, kiddo, and I wish I could, but I made other plans, but we’ll make up for it.
Like what?
Little matinee, maybe hit that new gelato place.
See?
That’s for me.
Got to go.
We’ll make up for it.
Is everything all right?
Yeah, just Peter.
We should go.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.