3بخش

: موانا / بخش 3

موانا

10 بخش

3بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

واي!

آه.

روي تبل بکوب.

زمين و آسمان را ميخوانيم.

وقتي آسمان صاف و روشن است

در ميان درياها سفر ميکنيم

بر روي نسيم اقيانوس

شب هنگام روي هر ستاره نام ميذاريم

ميدانيم کجا هستيم

ميدانيم که هستيم که هستيم

مسيري را برمي‌گزينيم

تا جزيره‌اي تازه در هر کجا که سير ميکنيم پيدا کنيم

جزيره‌ي خود را به خاطر مي‌سپاريم

و وقتي زمان پيدا کردن خانه رسيد

راه خانه را ميدانيم

اکتشاف‌گر هستيم و هر نشانه‌اي را مي‌خوانيم

داستان‌هاي بزرگانمان را بازگو ميکنيم و اين چرخه متوقف نخواهد شد

راه خانه را ميدانيم

ما دريانورد بوديم.

ما دريانورد بوديم!

ما دريانورد بوديم !ما دريانورد بوديم!

ما دريانورد بوديم!

چرا دست برداشتيم؟

مائووي.

وقتي از جزيره‌ي مادر دزدي کرد تاريکي نزول کرد…

ته‌کا بيدار شد.

هيولاها کمين کردند و کشتي‌هامون از سفر برنگشتن.

رؤساي باستاني ما، براي محافظت از مردم دريانوردي رو ممنوع کردن …

و حالا ما هويت واقعيمون رو فراموش کرديم.

و تاريکي همچنان در حال پخش شدنه.

و ماهي‌هامون رو فراري ميده.

جزيره‌‌ها رو يکي پس از ديگري از زندگي تهي ميکنه.

جزيره‌ي ما.

اما روزي…

يکي به آن سوي صخره‌ي دريايي سفر ميکنه ،مائووي رو پيدا ميکنه

و اون رو از آن سوي اقيانوس بيکران مياره…

تا قلب ته‌فيتي رو برگردونه.

اون روز من اونجا بودم.

اقيانوس تو رو انتخاب کرد.

فکر کردم يه رويا بود.

نخير!

نياکان ما باور دارن مائووي اونجا آراميده.

در انتهاي قلابش.

دنبالش کن، و اون رو پيدا خواهي کرد.

ولي چرا بايد منو انتخاب کنه؟

من حتي نميدونم چطور بايد از صخره بگذرم.

ولي ميدونم کي بلده!

خرچنگ‌ها دارن سياه ميشن.

ماهي‌ها رو چي ميگي؟

داره در تمام جزيره اتفاق مي‌افته.

خواهش ميکنم آروم باشيد. ميخواي چيکار کني؟

کشتزار جديد ميسازيم …يه راهي براي

ميتونيم تاريکي رو متوقف کنيم!

جزيره‌مون رو نجات بديم !

يه غار پر از قايق داريم.

قايق‌هاي گنده.

ميتونيم سوارشون بشيم، مائووي رو پيدا کنيم مجبورش کنيم قلب رو برگردونه.

ما دريانورد بوديم. ميتونيم دوباره دريانوردي کنيم!

بهم گفتي به مردممون کمک کنم

اينجوري ميتونيم به مردممون کمک کنيم.

بابا؟

داري چيکار ميکني؟

بايد خيلي وقت پيش اون قايق‌ها رو مي‌سوزوندم !

نه! نکن!

بايد مائووي رو پيدا کنيم. بايد قلب رو برگردونيم!

قلبي وجود نداره!

اين. اين يه تيکه سنگه! نه!

رئيس! مادرتون!

مادر.

چه کاري از دستمون برمياد؟

برو.

مامان بزرگ.

برو.

الان نه. نمي‌تونم.

بايد بري!

اقيانوس تو رو انتخاب کرده

قلاب ماهيگيري رو دنبال کن

مامان بزرگ.

و وقتي مائووي رو پيدا کردي.

گوشش رو بگير …و بگو

من موآنا از موتونوئي هستم.

تو سوار قايقم ميشي.

به آنسوي دريا مياي.

و قلب ته‌فيتي رو برميگردوني.

من نمي‌تونم ترکت کنم.

امکان نداره بري و من همراهت نباشم.

متن انگلیسی بخش

Whoa.

Oh.

Bang the drum.

We read the wind and the sky

When the sun is high

We sail the length of the seas

On the ocean breeze

At night we name every star

We know where we are

We know who we are Who we are

We set a course to find

A brand new island everywhere we roam

We keep our island in our mind

And when it’s time to find home

We know the way

We are explorers reading every sign

We tell the stories of our elders In a never-ending chain

We know the way

We were voyagers.

We were voyagers!

We were voyagers! We were voyagers!

We were voyagers!

Why’d we stop?

Maui.

When he stole from the mother island, darkness fell.

Te Kā awoke.

Monsters lurked and boats stopped coming back.

To protect our people, the ancient chiefs forbid voyaging…

and now we have forgotten who we are.

And the darkness has continued to spread…

chasing away our fish…

draining the life from island after island.

Our island.

But, one day…

someone will journey beyond our reef, find Maui…

deliver him across the great ocean…

to restore the heart of Te Fiti.

I was there that day.

The ocean chose you.

I thought it was a dream.

Nope!

Our ancestors believed Maui lies there…

at the bottom of his hook.

Follow it, and you will find him.

But why would it choose me?

I don’t even know how to make it past the reef.

But I know who does!

The crops are turning black.

What about the fish?

This is happening all over the island.

Please, please settle down. - What are you going to do?

We will dig new fields. We will find a way to…

We can stop the darkness! Save our island!

There’s a cavern of boats.

Huge canoes.

We can take them, find Maui, make him restore the heart.

We were voyagers. We can voyage again!

You told me to help our people.

This is how we help our people.

Dad?

What are you doing?

I should’ve burned those boats a long time ago!

No! Don’t!

We have to find Maui. We have to restore the heart!

There is no heart!

This. this is just a rock!

No!

Chief! It’s your mother!

Mother…

What can be done?

Go.

Gramma.

Go.

Not now. I can’t.

You must!

The ocean chose you.

Follow the fish hook.

Gramma…

And when you find Maui…

you grab him by the ear. You say…

“I am Moana of Motunui.

“You will board my boat…

“sail across the sea…

“and restore the heart of Te Fiti.”

I can’t leave you.

There is nowhere you could go that I won’t be with you.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.