5بخش

: هفت / بخش 5

5بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

صبح بخیر، جیگر

همین الان بلند شو حرومزاده. الان

بلند شو، کثافت

اوه، لعنتی

کارآگاه

بهتره یه نگاهی به این بندازین

کارآگاه

یا مسیح

ویکتور؟

این دیگه چه کوفتیه؟- این “ویکتور”؟-

یه آمبولانس خبر کن. این دیگه چیه؟-

من میگم یه نعش کش خبر کنیم به پزشک قانونی ام خبر بدید

افرادتو ببر بیرون هیچکس به هیچی دست نزنه

این بیشتر شبیه یه اسکلت می مونه

“تنبلی”

اوه، مرد

لعنت

این عکسها مال 3 روز پیشه

این باید اولی باشه

نگاه کن

تاریخش درست مال یکسال پیشه

نمونه مو رو داریم، همینطور نمونه مدفوع، نمونه ادرار و همینطور نمونه…

ناخنها

اون داره به ما می خنده

هرچی لایقش بودی به دست آوردی

اون زنده ست. اون کثافت زنده ست

اسلحه ها. پایین اسلحه ها پایین. به آمبولانس بگو وضعیت اورژانسیه

اون داره بازی می کنه. کثافت

ما باید به احساساتمون غلبه کنیم

هرچقدر هم سخت باشه، باید روی جزئیات تمرکز کنیم احساساتم رو می خورم. خوبه؟

به حرفهام گوش میدی؟ آره، صدات رو می شنوم

ببخشید. هی، داری چیکار می کنی؟-

اینجا صحنه جنایته. برو. من حق دارم اینجا باشم-

من عکاس حرفه ای “یو.پی.آی” هستم

من حق دارم اینجا باشم، لعنتی

گمشو- کار احمقانه ای کردی

عکستو دارم، مرتیکه

عکستو دارم. آره،آره

کارآگاه میلز. م-ی-ل-ز. حالا گمشو

خوبه که سواد داری. برو گمشو

اینا چطوری اینقدر سریع میان اینجا؟

اونا برای اطلاعات به پلیس پول میدن. خوبم پول میدن

هی مرد، متاسفم

اعصابم رو خورد کرد

باشه

خیلی جالبه وقتی آدم می بینه که چطوری یه مرد احساساتش رو می خوره

باتوجه به وضعیت عضلات و ستون فقرات حداقل 1 ساله که بی حرکت بوده

آزمایش خونش نشون میده مقدار زیادی از انواع داروها در بدنشه

حتی آنتی بیوتیک هم بوده که احتمالا برای جلوگیری از چرک کردن بدنش استفاده می شده

آیا تا حالا سعی کرده حرف بزنه یا یه طوری ارتباط برقرار کنه؟

حتی اگه مغزش له نشده بود که شده

مدتها قبل باید زبونش رو می خورد…

دکتر

آیا هیچ شانسی وجود داره که اون زنده بمونه؟

کارآگاه، اگه همین الان یه چراغ قوه به چشمش بندازی در اثر شوک وارده خواهد مرد

اون بیشتر از هرکسی که من تا به حال دیدم زجر کشیده و درد تحمل کرده

و هنوز هم جهنمی در انتظارشه

شب خوش

سلام، ویلیام. من “تریسی” هستم

تریسی”؟”

همه چیز مرتبه؟

آره. آره، همه چیز مرتبه

دیوید” کجاست؟”

اون توی اتاق دیگه است. داره دوش می گیره

ببخشید که اینطوری تماس گرفتم

مسئله ای نیست

چه کاری از دست من برمیاد؟

…من میخوام با یه نفر صحبت کنم

فکر میکنی بتونیم همدیگه رو ملاقات کنیم

هر جا باشه، مثلآ فردا صبح؟

من متوجه نمی شم

فکر می کنم حماقت کردم که زنگ زدم

اما تو تنها کسی هستی که اینجا می شناسم

کس دیگه ای رو نمی شناسم

…اگه تونستی

فقط به من یه زنگی بزن، باشه؟

دیگه باید برم

شب بخیر. شب بخیر

منظورم اینه که

تو این شهر رو خوب می شناسی

تو خیلی وقته اینجایی

اینجا می تونه جای سختی برای زندگی باشه

نمی دونم چرا از تو خواستم که بیای

چرا در موردش با شوهرت حرف نمی زنی؟

بهش بگو چه احساسی داری

نمی تونم. می دونی نمی تونم خودم رو سبک کنم

بخصوص الان

…بالاخره عادت می کنم

میفهمی که؟

فقط می خواستم با یه نفر که مدت زیادی اینجا زندگی کرده صحبت کنم

منظورم اینه که در بخشهای شمالی ایالت محیط کاملا متفاوته

دیوید” بهت گفته بود”” که من معلم کلاس پنجم بودم؟

آره، یه چیزایی گفته

…میرم می گردم و به مدرسه ها نگاه می کنم

…ولی وضعیت اینجا

خیلی وحشتناکه…

مدارس خصوصی چطور؟

نمی دونم

چرا به من نمیگی واقعآ چی ناراحتت کرده؟

من و دیوید داریم بچه دار می شیم

“اوه، “تریسی

فکر نمی کنم من اونی باشم که تو درباره این چیزا باهاش حرف بزنی.

من از این شهر متنفرم

یه زمانی با یه نفر رابطه داشتم

درست مثل یه ازدواج واقعی بود

ما هم بچه دار شدیم

این داستان مال خیلی وقت پیشه

یادم میاد یه روز صبح بلند شدم تا برم سر کارم

یه روز مثل بقیه روزها، تفاوتش این بود که …روز اولی بود که فهمیدم اون بارداره

…و احساس ترس کردم

برای اولین بار…

یادمه فکر می کردم

چطور می تونم یه بچه رو به یه همچین دنیایی بیارم؟

چطور ممکنه یک نفر توی همچین محیطی رشد کنه؟

بهش گفتم که اون بچه رو نمی خوام

…و چند هفته بعد

اون بچه رو انداخت…

من می خوام بچه داشته باشم

…الان می تونم بهت بگم که من

می دونم…منظورم اینه که

…حتم دارم که

تصمیم درستی گرفتم…

ولی روزی نیست که آرزو نکنم …ای کاش تصمیم دیگه ای گرفته بودم…

اگه تو بچه رو نخوای نگه داری و اگر تصمیم خودت باشه

هیچوقت بهش نگو که باردار بودی

اما اگر تصمیم گرفتی که این بچه رو به دنیا بیاری

هرلحظه ممکنه باعث خراب شدن اون بچه بشی…

…این تقریبا

تمام نصیحتی بود که می تونستم بهت بکنم “تریسی”؟

من باید برم

“ویلیام”

متشکرم

شکم پرستی-طمع-تنبلی-حسادت خشم-غرور-هوس

صاحبخونه “ویکتور” گفته اول هر ماه یک پاکت پول نقد بابت اجاره توسط پست پرداخت می شده

نقل قول:

هیچوقت، حتی یک شکایت هم از مستاجر”

آپارتمان 306 نشنیدم و تا حالا هیچکس از اون شکایت نداشته

“بهترین مستاجری که تا به حال داشتم…

پایان نقل قول. آره، آرزوی صاحبخونه ها

یه مستاجر فلج و بی زبون

که همیشه به موقع اجارش رو میده

از اینهمه انتظار خسته شدم

کار ما همینه

چرا نمیریم بیرون؟

چرا ما باید اینجا منتظر بمونیم که اون دیوونه

دوباره آدم بکشه؟…

خیلی تحقیرآمیزه اگه بهش بگی دیوانه این اشتباه رو هرگز نکن

بس کن اون دیوونه ست. نگاه کن

احتمالا الان شلوار مادر بزرگش رو پوشیده و در حال مسخره بازیه

و داره کره بادوم زمینی به خودش میماله

چطور بود؟ فکر نمی کنم اینطور باشه

بالاخره شانسش تموم می شه

اون به شانس تکیه ای نداره

“ما درست یکسال بعد از اینکه اون “ویکتور رو به اون تخت بسته بود رفتیم اونجا

درست یکسال

اون اینطوری می خواست. هنوز قطعا اینو نمی دونیم.

چرا می دونیم

اون یادداشتی که برامون گذاشت. اولین حرفهاش با ما بود

…راه طولانی وسخته و بیرون از جهنم”

“نور می درخشد…

گور باباش. خوب که چی؟

تا الان درست گفته

تصور کن چه پشت کاری باید داشته باشی که یه مرد را یکسال اینطوری نگه داری

…و دستش رو قطع کنی

که از اثر انگشتش استفاده کنی…

که براش لگن بذاری

…این یارو دقیق، سختگیر

و از همه بدتر صبوره…

اون یه دیوانه ست

نباید اونو اینهمه تحسین کنی فقط به خاطر اینکه از کارتِ کتابخونش زیاد استفاده می کرده

چقدر پول داری؟

پنجاه تا. 50 دلاری میشه

پیشنهاد می کنم بریم یه دوری بزنیم. زود باش

ما یه لیست درست می کنیم …بالای اون “برزخ” را قرار می دیم

“و بعد “افسانه های کانتربری و هرچی که به 7 گناه مربوط می شه

از خودت سؤال کن. صبر کن.

چه چیزی رو مطالعه کرده که تونسته اینکارها رو انجام بده؟

حالا به دنبال چی می گرده؟

به عنوان مثال “جک” آدمکش

کجا میریم؟ کتابخونه

متن انگلیسی بخش

Good morning, sweetheart.

Get up now, motherfucker. Now!

Get up, you sack of shit.

Oh, fuck me.

Dicks!

You’ll want to come take a look at this.

Dicks!

Jesus.

Victor?

  • What the hell? - It’s just Victor.

  • Call an ambulance. - What the fuck?

Hearse, I’d say call for forensics.

Get your people out, No one touches anything.

It’s like a frigging wax sculpture.

Sloth.

Aw, man.

Goddamn.

Those pictures were dated 3 days ago.

This must be the first.

Look.

It’s dated exactly one year ago today.

I got a hair sample I got a stool sample I got piss. I got fingernails.

He’s laughing at us.

You got what you deserved.

He’s alive! Cocksucker’s alive!

Guns down!

Guns down! Emergency on that ambulance!

  • He’s playing games. - Aw, no shit.

We must forget our emotion.

  • We must focus on the details - I feed off my emotions. How’s that?

Are you listening to me?

Yes, I can hear you.

  • Excuse me. - What are you doing?

  • Closed crime scene. Leave. - I got a right to be here.

I’m a U.P.I photographer.

I got a fucking right to be here.

  • Get out Fucking jerk.

I got your picture, man.

  • I got your picture. - Yeah, yeah.

Detective Mills. M-I-L-L-S. Fuck off.

  • You can spell! - Fuck you!

How they get here so fucking quick?

They pay police for the information. And they pay well.

Hey man, I’m sorry.

They piss me off.

It’s okay.

It’s impressive to see a man feeding off his emotions.

1 year of immobility’s right, judging by the muscle and spine deterioration.

Blood tests show a smorgasbord of drugs in his system.

Even an antibiotic, probably to keep the bedsores from infecting.

Now, has he tried to speak or communicate in any way?

Even if his brain were not mush, which it is…

he chewed off his tongue long ago.

Doc.

Is there absolutely no chance that he might survive?

He’d die of shock right now if you shone a flashlight in his eyes.

He’s had as much pain and suffering as anyone I’ve encountered, give or take

and he still has hell to look forward to.

Good night.

Hello, William.

It’s Tracy.

Tracy?

Everything okay?

Yeah. Yes, everything’s fine.

Where’s David?

He’s in the other room. He’s in the shower.

I’m sorry to call you like this.

Oh, it’s all right.

What can I do for you?

I need someone to talk…

Do you think you could meet me…

somewhere, maybe tomorrow morning?

I don’t understand.

I feel stupid calling, but…

you’re the only person that I know here.

There’s no one else.

If you can…

just give me a call, okay?

I have to go now.

Good night.

Good night.

I mean…

you know this city so well.

You’ve been here so long.

It can be a hard place.

I don’t know why I asked you to come.

Why don’t you talk to him about it?

Tell him how you feel.

I can’t. You know, I can’t be a burden.

Especially now.

I’ll get used to things…

you know?

I wanted to talk to someone who’s lived here for a long time.

I mean, upstate, it’s a completely different environment.

Did David tell you that I teach fifth grade?

Yeah, he mentioned it.

I’ve been going around, looking at schools…

but the conditions here are…

horrible.

What about private schools?

I don’t know.

Tell me what’s really bothering you.

David and I are going to have a baby.

Oh, Tracy.

I don’t think I’m the one to talk to about this. - I hate this city.

I had a relationship once…

it was very much like a marriage.

We got pregnant.

This was a long time ago.

I remember getting up one morning and going to work.

Just a day like any other, except it was the first day after I knew…

about the pregnancy.

And I felt this fear…

the first time ever.

I remember thinking…

how can I bring a child into a world like this?

How can a person grow up with all this around them?

I told her I didn’t want to have it.

And over the next few weeks…

I wore her down.

I want to have children.

I can tell you now that…

I know… I mean…

I’m positive that…

I made the right decision.

But not a day passes that I don’t wish…

that I had made a different choice.

If you don’t keep the baby, I mean, if that’s your decision…

don’t ever tell him you were pregnant.

but if you choose to have the baby…

then spoil that kid every chance you get.

That’s…

about all the advice I can give you, Tracy.

I must go.

William.

Thank you.

Gluttony Greed Sloth Envy Wrath Pride Lust

Victor’s landlord said there was cash in the mail box the first of every month.

Quote:

“I never heard a single complaint from the tenant…

in apartment 306, and nobody ever complained about him.

The best tenant I’ve ever had.”

  • End quote. - A landlord’s dream.

A paralyzed tenant with no tongue.

Who pays the rent on time.

I’m sick of this waiting.

This is the job.

Why aren’t we out there?

Why must we sit here rotting, waiting till the lunatic…

does it again?-

“Lunatic” is dismissive don’t make that mistake.

Come on, he’s insane. Look.

Right now he’s probably dancing around in his grandma’s panties.

Yeah, rubbing himself in peanut butter.

How’s that?

I don’t think so.

His luck’ll run out.

He’s not depending on luck.

We walked in there exactly 1 year after he tied Victor to the bed.

One year to the day.

  • He wanted us to. - Don’t know that for sure.

Oh, yes, we do.

This note he left…

his first words to us.

“Long is the way, and Hard, that out of hell…

Leads up to Light.”

Fuck him. So what?

He’s right, so far.

Imagine the will it takes to keep a man bound for a full year.

To sever his hand and to use it…

to plant fingerprints.

To insert tubes into his genitals.

This guy’s methodical, exacting…

and worst of all, patient.

He’s a nut bag.

Because the fucker’s got a library card doesn’t make him Yoda.

You got money?

I got 50. Fifty bucks.

I propose a field trip. Come on.

We’ll make a list. At the top we’ll put “Purgatory”…

“Canterbury Tales,” anything relating to the 7 deadly sins.

  • Ask yourself. - Wait.

What would he study to do the things he’s done?

What are his interests now?

Jack the Ripper, for instance.

  • Where are we going? - Library.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.