قسمت 01

: دوزیستان / بخش 1

دوزیستان

6 بخش

قسمت 01

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

شبتون بخیر ، قورباغه ها! فردا صبح میبینمتون آخ مَلاجم!

کسی اینجاس؟ اون دیگه چی بود؟ اوووو! نه نه نه نه نه! نه! واو! امم آه! خیله خب ،بچه ها میخوام برم یکم خرید کنم. حواست به گاری مون باشه ای به چشم آقا جون ! عین زندگیم از این گاری محافظت میکنم! اسپریگ, داشتم با پالی حرف میزدم جان؟…پالی که بچس خودت بچه ای! پالی توی اون باله ی شناش اندازه ی کل بدنه تو بیشتر مسئولیت پذیره مسخرس. چی باعث شده فکر کنی که من مسئولیت پذیر نیستم؟ اوه، خدایا. بزار فکر کنم اوپس! اسپریگ, چند دفه بهت گفتم این چراغای بی صاحابو خاموش کن؟ خیله خب. دیروز کلا روز بدی بود. اوهوم. پالی, مطمئن شو اسپریگ توی گاری میمونه سلام ، حالت چطوره جانکیز جون؟ کاش یه راهی بود که ثابت میکردم که من بی عرضه نیستم. آه ه ه هیولا! یه هیولا توی جنگله دیدمش. دیدمش

خیله خب, آروم باش والی فقط بهمون بگو که چی دیدی اوه, خیلی وحشتناک بود یه کله ی گنده داشت،یه چیز گومبولیه گرد هم وسط صورتش داشت و کل بدنش هم دراز عینه هو بابا لنگ دراز! خاک به گورم! بهتره قبل اینکه کسی آسیب ببینه این هیولا رو گیرش بندازیم چون برای شهردارتون توداستول امنیت شما اولویته شه خب، مسئولیت پذیریه بزرگیه پالی، یه فکر خوب اومد به ذهنم من میخوام برم این هیولا رو بگیرم و شهره مونو نجات بدم همونجا وایسا ببینم! آقاجون گفت تو باید توی گاری بمونی. نمیتونی از پس من بر بیــــای اوه اوه پالی، اینجارو آبنبات! رشوه پذیرفته شد! بزن بریم که شکار هیولا رو شروع کنیم! نمیری بمونی رو دستمون! انگار این هیولا اینجاها پرسه میزده. احتمالا جای خوبی برای هااااااااااااااااا! هوم؟ گرفتمت. فکر کردی بهتر از آن هستی آره؟ خب، کور خوندی

کله ی گنده! اندام دراز! گومبولیه صورتش! هیــــــولا! انقدر دنبال من نیا خبرای بدی برات دارم هیولا! من مزه ی بدی دارما گفته باشم! اَه، کی خواست تو رو بخوره؟ تو میخواستی والی رو بخوری! میخواستم از والی درخواست کمک کنم. وقتی منو دید مثه کولی ها جیغ و داد میکرد و فرار میکرد خب پس خوده خوده والی بوده داره بر میگرده چی؟

کجا داری میری؟ هوووپ، بیا بریم

تو. تو منو نجات دادی تو اصلا هیولا نیستی تو یه قهرمانی یه هیولای خیلی خیلی خیلی زشت یه دفه دیگه بهم بگی زشت اون موقع شاید بخورمت ها! تو منو نمیخوری اسمم داری غریبه؟ اسمم آنه آن بونچوی من اسپریگ پلنتر دست بده ببینم آه…باشه

پس…خب فکر کنم دیگه دست دادن کافی باشه

آه. خیله خب اسپریگ واسه خوردن چیز میز داری؟ معلومه که دارم هرچیزی غیر از حشره؟ حشره دوس نداری؟ خب باید یکم این دور و بر بریم شکار زودباش. دنبالم بیا از کجا بدونم که میشه بهت اعتماد کرد؟ چی؟ بنظر این چشمان زیبا میخواد به تو نارو بزنه؟ نه، فکر نکنم خب، پس بزن بریم وقت غذا! ها؟ خب، وقتی من گفتم دخلشو، شما بگید بیار دخلشو! بیار! دخلشو! بیار! هعی. یه روز دیگه یه شلوغ بازیه دیگه زودباشید ، بچه ها میخوایم بریم- جانم؟ !من مشکل آبنباتی ندارم !خودت مشکل آبنباتی داری پالی، اسپریگ کجاس؟ آه. یه خبری اومد از هیولا اونم رفت و رفت و رفت توی جنگل اوه اگه پسرت رفته باشه تو جنگل مطمئن باش خورده شده اون هیولا هرچی سر راهش قرار بگیره رو میخوره غلط کرده! طاقت بیار پسرم! آقا جونت داره میاد! بله. ناخن های پا را برای اهداف دارویی برداشت کنین! هی، این خیلی خوشمزس اوهوم. اولین سوال تو دیگه چی هستیو از کجا اومدی؟ من یه انسانم و از یه دنیای دیگه اومدم! یا واقعیه یا شایدم یه خوابه واو. میدونی چجوری اومدی اینجا؟ نوچ. یه لحظه تو دنیای خودم بودم و بعد یهو پاشدم و دیدم از اینجا سر در اوردم نمیدونم چجوری برم خونه یا اصلا میتونم برم خونه یا نه آره دیگه، اینم از زندگیه ما تو چی؟ توی این جنگلا چیکارا میکنی؟ ثابت میکنم که من مسئولیت پذیرم اوه، جدی؟ چجوری؟ امم. اونا اونجان! پسره مون اینجاس چی؟ ازم دور شید! نه! بچه ها دارید اشتباه میزنید! ها-ها! تو هیولا رو گرفتی اسپریگ، تحت تاثییر قرار گرفتم به به چشمم روشن؟ نیومده واسم نقشه کشیدی؟ فکر کردم باهم دوست شدیم ! نه، نه، نه! این نقشه ی من نبود عجله کنید! همگی! شکلِ آخوندکی! هییییییی! ما ترسوندیمش! ایول به خودمون! نوچ. این اونو ترسوند. آره، حالا با عقل جور در میاد میخواد دل و روده مونو بریزه بیرون!

نه! هوم؟ این دیگه چه کاریه یه حقه ی دیگه ته؟ من حواسشو پرت میکنم. تو هم از اینجا برو هاها! غلط کردم آه ه! یه کاری بکن!

اوه باشه! چشم. برو که رفتیم افتاد! موفق شدیم! هوهو! افتاد! ما انداختیمش! بزن قدش اَه، پسر، حاله مونو بهم زدی خب, حالا که حل شد، با این جونور چیکار باید بکنیم؟ شاید باید بخاطر امنیت مردم از شهر بندازیمش بیرون بلاخره یکی باید به فکر مشکلات مردم باشه دیگه

همونجا وایسید! اون یه هیولا نیست اون فقط گمشده و به کمک ما نیاز داره ما باید بهش کمک کنیم دیوونه شدی؟ آره. اگه یهو فردا صبح زد به سرشو کله ی هممونو کند چی؟ همچین اتفاقی نمی افته , اخوی شما اصلا نگران این چیزا نباشید من عین جفت چشام حواسم بهش هست هممم. هرجور مایلی هاپدایا پلنتر، ولی من که ازش خوشم نمیاد خیله خب پسرا جمع کنید بریم ییش میدونی, یکم کره که بهش بزنی مزش عالی میشه انگار بازم برای خانواده دردسر درست کردم نه؟ دردسر؟ اسپریگ وایسدن جلوی اون جمعیت عصبانی برای اینکه این جونور رو نجات بدی خیلی شجاعانه و خیلی مسئولیت پذیرانه ای بود که تا حالا ازت دیدم خیلی کارت خوب بود، اسپریگ ولی خیلی احمقانه بود! آره. خیلی خیلی احمقانه فکر میکنید من مسئولیت پذیرم؟ خب آره یعنی، حداقل تو این یه مورد آره ایولا! وووهوووو خب ، دیگه زیادی بهت رو دادم !ایول به خودم خب خیلی خوش گذشت ، ولی میشه یه نقشه بهم بدید. باید یه راهی به بیرون از اینجا پیدا کنم. اوه نقشه برات کافی نیست.این دره توسط کوه هایی که تو این موقع سال نفوذ بهشون غیرممکنه احاطه شده تا دوماه دیگه امن میشه

…ولی تا اون موقع اگه از کوه ها عبور کنی تو خواهی مرد. یعنی میگین من واسه دوماه تو اینجا گرفتار شدم؟ حالا کجا باید بمونم؟

خیله خب آشپزخونه طبقه بالا صبحونه هم صبح زود میدیم باشه ازتون ممنونم هی! راحتی؟ از این عروسکا برات اوردم که تنها نباشی من دیگه خیلی سنم واسه اینا رفته بالا اوه ، البته بجز این یکی اوه، و این یکی شرمنده. این یکی هم هس ببخشید. اینم باید ببرم خوشحالم که با ما زندگی میکنی هیولا منم همینطور، قورباغه ی کوچولوی عجیب خیله خب.شب بخیر خوب بخوابی نزار حشره ها نیشِت بزنن جدی میگم اگه نیشت بزنن خارش میگیری در حد لالیگا زودباش دیگه ، زودباش! اوه، انگار یه مدتی اینجا موندگار شدم

متن انگلیسی بخش

Goodnight, you frogs! See you in the morrow.

Oi!

Hello? Whats that?

AAAH! No no no no!NOOO! ٌWow Mmm… Aaah!

All right, kids Im gonna do a little shoppin. You watch the cart.

S: You got it, Hop Pop! Ill defend this cart with my LIIIIIIIFE! H: Sprig, I was talking to Polly. S: What? Polly is a baby! P: You’re a baby! H: Pollys got more responsibility in her little flipper than you have in your entire body! S: Ridiculous. What makes you think Im irresponsible? H: Oh gee. Let me think. Oops! H: Sprig, what did I tell you about leaving the lights on? S: Okay. So yesterday was a bad day. H: Mm-hmm. Polly, make sure Sprig stays in the cart. Well, how do you do, Mrs. Jonkins? S: Wish there was a way to prove I’m not such a goof-up. Ahhhhhhhh! Monster! Th-theres a monster in the woods! I seen it! I seen it!

Mayor Toadstool: Now, simmer down Wally. Just tell us what you saw. Wally: Oh, it was horrifying. It had a huge head, A weird, stubby bump right in the middle of its face and long spindly limbs!

Obscene! Mayor Toadstool: We better catch this beast before it hurts somebody. Because for Mayor Toadstool your safety comes first. Wally: Well, its the responsible thing to do.

Sprig: Polly, I just had a great idea. I am going to catch that beast and save the town. Polly: Stop right there! Hop Pop said that you had to stay in this cart. You know you canگt take me! Sprig: Oh, oh, Polly, look. Candy! Polly: Bribe accepted! Sprig: Let the monster hunt begin! Polly: Dont die! Sprig: Seems like the beast roams these parts. Probably a good place for tra-aaAAAAHHH! Sprig: Hm? Anne Boonchuy: Caught ya! Thought you got the best of ol Anne, eh? Well, you didnt! Sprig: Giant head! Spindly limbs! Face bump! THE BEEEEAASST! Anne: Stop following me. Sprig: I have bad news for you, beast! I taste terrible! Anne: Ew, I am not gonna eat you. Sprig: You tried to eat Wally! Anne: I tried to ask Wally for help. He ran off screaming the second he saw me! Sprig: That does sound like Wally… Anne: It’s coming back! Sprig: What is?

Where you going?

Whoop, here we go.

You… you saved me! You’re not a beast at all! You’re a hero! An ugly, ugly, ugly hero! Anne: Call me ugly again, and maybe I will eat you. Sprig: Ha. You’re not gonna eat me. You got a name, stranger? Anne: My names Anne. Anne Boonchuy. Sprig: I’m Sprig Plantar! Put er there! Anne: Uhh… okay…

So… your hand just barfed on my hand.

Ahh..Okay, Sprig. You got anything to eat? Sprig: Sure do! Anne: Things that are’nt bugs…? Sprig: No bugs, eh? Well have to hunt around a bit. Come on! Follow me! Anne: How do I know I can trust you? Sprig: Whaaat? Does this look like a face that could deceive you? Anne: Yeah, I guess not. Sprig: Well, then, come on! Chow time! Hop Pop: Huh? Mayor Toadstool Now, when I say kill, you say it. Kill! Villagers: It! Mayor Toadstool: Kill. Villagers: It! Hop Pop: Heh. Another day, another mob. Come on kids, time to- What the?!? Polly: I dont have a candy problem! You have a candy problem! Hop Pop: Polly, where is Sprig? Polly: Uh. something-something monster, something-something woods. Wally: Oh, if your boy went into the woods, hes as good as eaten. That beast will devour everything in its path. Hop Pop: Not on my watch!Hang in there boy! Hop Pops a-comin! Villagers: Yeah! Wally: Harvest the toenails for medicinal purposes! Anne: Hey, this is pretty good. Sprig: Mm-hmm. So, first question What the heck are you, and where did you come from? Anne: Im a human being and I come from another world! Either that, or this is a dream. Sprig: Woooow… do you know how you got here? Anne: Nope. One minute, I was in my world and the next thing I knew I was here. I dont know how to get home or if I even can go home. So, Yup, thats my story. How about you? What were you doing in the woods? Sprig: Proving that I’m responsible! Anne: Oh, yeah? How? Sprig: Uhhhhh… Wally: There they are! Mayor Toadstool: Here come our boys. Anne: What? Stay away from me! Sprig: No! You guys got it all wrong! Hop Pop: Ha-ha! You caught the monster! Sprig I’m impressed. Anne: Dude, what the heck? You set me up? I thought we were connecting! Sprig: N-no, no, no! This was’nt my plan. Mayor Toadstool: Hurry! Everyone! Mantis formation! Blue VIllager: Hyah! Hop Pop: We scared it off! Mayor Toadstool & villagers: We have power! Polly: Nope. that scared it off. Hop Pop: Yeah, that makes more sense. Villager: Its gonna eat our guts! Anne: NO! Huh? What is this, another trick? Sprig: I’ll distract that thing. You get out of here. Ha-ha! Oops. Aaah! Anne: Do something! Sprig: Oh, right! On it. Here we go. Round. Loop. Woo-hoo! Mayor Toadstool: It’s down! Anne & Sprig: We did it! Anne: Up top!Oh, boy thats gross. Mayor Toadstool: Well, now that thats settled, what the heck are we gonna do with this thing? Maybe we oughta run it out of town just to be safe. Let it be someone elses problem.

Sprig: Stop right there! She’s not a monster. She’s just lost and needs out help. We should take care of her. Mayor Toadstool: Are you crazy? Wally: Yeah. What if it goes nutty tomorrow and starts eating people? Anne: Not gonna happen, buddy. Hop Pop: Dont worry yourselves silly. I’ll keep an eye on em, both of em. Mayor Toadstool: Hmm. Have it your way, Hopadiah Plantar, but I dont like it. All right boys pack it in. Villagers: Boo. This thing tastes real good with butter Sprig: Looks like I’m back to causing trouble for the family again, huh? Hop Pop: Trouble? Sprig, standing up to that angry mob to help this creature out was… Some of the bravest and most responsible stuff I’ve ever seen! Polly: That was pretty cool, Sprig. It was also really dumb! Hop Pop: Yes. Really, really dumb. Sprig: You think I’m responsible? Hop Pop: Well, yeah, I mean, just this one time… Sprig: Yes! Woo hoo! Hop Pop: Well, dont get carried away… Sprig: Big win! Anne: Welp, this has been great, but just give me a map. I’ve gotta find my way out of this kooky place. Hop Pop: Oh, a map wont be enough.This here valley is surrounded by mountains that are impenetrable this time of year. Sprig: It should clear up in a couple of months.

Hop Pop: But until then, you try to cross those mountains. Polly: You will die. Anne: Are you telling me I’m stuck here in this crazy place for two months? Where am I gonna stay?

Hop Pop: All righty. Kitchens upstairs. Breakfast at sunrise, sharp. Anne: Okay. Thanks, dude, Sprig: Hey! Gettin comfy? Brought some tosy to keep you company. I’m too old for these. O-oh, except for this one. Oh, and this one. Oops. this one too. Sorry. This one as well. I’m glad your livin with us, monster. Anne: Yeah, Me too, weird little frog boy. Sprig: Okay.Good night. Sleep tight. Dont let the bed bugs bite. Seriously, they can drain a body in seconds. Anne: Ew! Come on, come on! Oh, looks like I’m gonna be here for a while.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.