قسمت 02

: دوزیستان / بخش 2

دوزیستان

6 بخش

قسمت 02

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

آه، چه لباس خوبی

خیله خب، آن تو از پسش بر میای

بچه ها بچه ها بچه ها من الان احمقانه ترین خوابمو دیدم توی دنیایی از قورباغه ها گیر افتاده، اوه

درسته

سلام، آن. خوب خوابیدی؟

مواظب باش پسر. میتونه گرسنه باشه

و دل و روده تو بریزه بیرون

آروم باش باو من مشخصا کسی یا چیزی رو که حموم نمیکنه نمیخورم

به نکته ی ظریفی اشاره کردی

دیدید؟ بهتون گفتم که آسیب نمیزنه هم

فعلا

دست از پا خطا کرد بگو تا بیام اینو بکنم تو چشاش

فکر کنم اون کوچولوتون میخواد منو بکشه

بعله. خب احتمالا خیلی هیجان زده ای که توی یه دنیای دیگه گیر افتادی !حسودیم شد! اوه

اینطوریام نیست دلم واسه خونه و زندگیم تنگ شده و به خصوص دوستام بدون اونا یکم احساس میکنم که گم شدم. میدونی؟

خب حالا که اینجایی چرا من دوستت نباشم؟

تو؟

!من

تو

بیخیال. دیگه حال میده حالا میخوای باهم چیکار کنیم؟ همه کار

سریال تلویزیونی مزخرف ماراتون، خوردن بوبابیل که حاله مونو بهم میزنه، رفتن به ساحل

اوه, ما یه دریاچه داریم اگه با من بیای باعث میشه که فکر کنی اینجام حس و حاله خونتو داره؟

هممم

آره آره آره خوش میگذره بهمون

از اخلاقت خوشم میاد بچه قورباغه !بزن بریم

آماده ی رفتنی؟

آره

هی هی هی

و شما دوتا فکر کردید دارید کجا میرید؟

میریم دریاچه

اووو. وو

چرا؟ شما هستی؟ میخوای باهامون بیای؟

!معلومه که نه ببین ، آن تو اینجا بری همه تازه ای, ناراحت کننده ای، غریبه ای, عجیبی, و خیلی زیاد همه رو میترسونی باشه. دیگه فهمیدم

منظورم اینه که , مردم این شهر زیاد جنبه شون در برابر این چیزا آماده نیست

اوه سلام هاپدیا

و پارانوئیده فقط باید بهشون زمان بدیم تا بهت عادت کنن و فکر میکنم که شماها بهتره بمونید خونه

…ولی

ولی بی ولی حالا میخوام برم تو اتاق مطالعه م و خوندنیه کوتاهمو تموم کنم

آه، آقاجون

!کار احمقانه ای نکنید

آه! آدم بزرگا همه شون یه جورن قانون. مقررات. پیر

آره ، انگار تو خونه موندگار شدیم اووه! من میدونم چی دیگه حال میده بیا یکم فلفلای زجرآوره آقاجونمو امتحان کنیم اونا خیلی تندن, اونقدری که از زندگی سیرت میکنه. آه. آه. آه یکی منو بکشه. یکی منو بکشه. نوبته توئه

نه ممنون من ترجیح میدم برم به دریاچه

آه چی؟ …ولی آقاجونم گفت که

اسپریگ میخوای یه چیزی رو راجب روابط دوستانه بدونی؟ وقتی دوستات طرفه تو باشن همه چی ممکن میشه هرچی که تو بخوای من بهت قول میدم که دوسته صمیمیه تو بشم و تو میدونی که من چی میخوام؟

دریاچه

آره. پس بدو بریم ازون پیری دزدی کنیم

اییی

آره، خودمم به همون اندازه ای که میخواستم باحال و خوب نبود

فکری داری؟

اووه! چی میشه اگه از قلاب ماهیگیری استفاده کنیم تا منو بهش آویزون کنی و ببری بالا و ببری سمتش. و منم کلیدو از توی جیب آقاجونم میکشم بیرون مثل یه سایه حرکت میکنم

بلاخره سایه هام بی سرو صدا نیستن که

تو هم شنیدی؟

امکان نداره این احتمالا عجیبترین چیزیه که تا حالا دیدم

همیشه اینجوری میشه خوب بلده بقیه رو بترسونه

میدونی این بوی چیه؟

کلیدی که توی جیب یه پیره مرد بوده؟

!آزادی

منم میخواستم همینو بگما

این خیلی عالیه ما از دست آدم بزرگا خلاص شدیم تا بتونیم باهم خوش بگذرونیم بیا. لبخند بزن وای. هی نگاه کن چه خوب افتادی

الان نفهمیدم چیشد تو روحه منو دزدیدی گذاشتی توی این جعبه ی کوچولو یا ما انقدر باحال و خفنیم. باید بگم که این دوستیمون خیلی محشره

قبل اینکه من بیام با کسی دوست نبودی؟

اوه

نوبت توئه

بچه بچه ها بچه ها بچه ها اینجارو ببینید

آه! آه!

کمک! داره زنده زنده منو میخوره.

ها ها

دارم شوخی میکنم بروبچ

آه! آه!

بچه های اینجا خیلی منو درک نمیکنن

خب ، ببین مطمئن باش بعدا پشیمون میشن زودباش

خب، مشت هم یه بخشی از روابط دوستانس؟

همینطوره

موفق شدیم

یوهو

خیلی قشنگه تو آماده ای رفیق؟

ارهههه

اوه

یوهو

بله! اوه. اوه.

هفته قبل همچین علامتی نبود اینجا

ها. هممم. فکر کنم فهمیدم اینجا چه خبره یه سری خودخواه میخوان که این دریاچه مال خودشون باشه خب, بیخیالشون

آه, نمیدونم آن هرکی اینو نوشته انگار خیلی عجله ای نوشته انگار که میترسیدن که اینجا بمونن

یا شایدم فقط دست خطشون خرچنگ قورباغه ای بوده زودباش دیگه ضدحال نزن اووه، خیلی خوبه هی، داری چیکار میکنی؟

یه چیزی اینجا درست نیست ما باید برگردیم

آه، فکر کردم تو میخوای دوستم باشی

هستم

خب اینکاریه که دوستا برای هم میکنن. یادته؟ بهشون کمک میکنن تا به چیزی که میخوان برسن

ها؟

ببین اگه یه دوست از جا مدادیت خوشش میاد تو باید بهش بدی اگه دوستت از کفشات خوشش اومد تو باید اونارو بهش بدی و اگه دوستت ازت خواست یه جعبه ی آهنگ احمقانه رو از یه فروشگاه بدزدی با اینکه واقعا دلت نمیخواد ولی باید انجامش بدی خب؟ چون اگه اینکارو نکنی ممکنه اونا دیگه باهات دوست نباشن

باشه

باشه

هووهوووو

آه، بله!

ای قربونه آدمه چیز فهم !گلوله ی توپی

هووهووو

آره

اوه

پلک زدم ، مگه نه؟

ای دستای مزخرفه انسانی

آن! آه. حالا فهمیدم چرا اون علامتو گذاشتن

اسپریگ من سرعت تورو کم میکنم رفیق از اینجا برو به هر حال همشم تقصیره خودمه باید به حرفت گوش میدادم

مشت دوستانه!

وو! هی

به هیچ وجه! عمرا بزارم اولین دوسته واقعیم خورده بشه ما باهم هستیم

آه، فکری داری؟ آه! داری چیکار میکنی؟

من یه نقشه دارم صاف وایسا!

آه، خیله خب

با شماره سه من جاخالی بده و برو تو آب

چی؟ دیونه شدی؟

بهم اعتماد کن …خیله خب. یک .دو !سه

!اسپریگ! انتـــــقـــام !اینو بگیر هیولای بیریخت

هو! هو! هو! هو! هو! هو!

تو زنده ای چیکارش کردی؟

اونقدر تنده که تو رو از زندگی سیر میکنه

ای کوچولوی نابغه ی شیطون

و حالا میتونه از تندی و داغیش لذت ببره

الـــفــرار!

مرگ نزدیکه!

من بیدارم! بیدارم! کلید. گمشده اوه نه. نکنه اونا رفتن بیرون؟ الان تو شهر شورش شده؟ نکنه مرده باشن؟ نکنه آنه کل بچه های شهرو خورده باشه؟ این دیگه چیه؟ اینکه هنوز قفله

زودباش. من به یه کفش نو نیاز دارم راست گفتما واقعا یه کفش جدید میخوام

شماها کل روز اینجا بودید؟

آره آقا من کم کم دارم میبرم

من اولین بچمو بهش بدهکارم

اوه به هر حال آقاجون ما اینو روی زمین پیدا کردیم. احتمالا حواستون نبوده افتاده

جیبام جیبای قدیم الان که دیگه همه چی چینی شده

آها

چخبر پالی؟

تو نمیخوای مارو بخوری نه؟ اصلا هیچ تلاشی هم نمیکنی نا…امید کنندس

هی ببخشید که امروز جونتو به خطر انداختم

شوخیت گرفته؟ این هیجان انگیز ترین چیزی بود که برام اتفاق افتاده بود قلبم تند تر از یه سنجاقک روی نی شکر داره میزنه درواقع الان یکم…خوابم میاد

ساشا, مارسی امیدوارم شما حالتون خوب باشه چون حال من که خوبه

لطفا یه نگاه به این بنداز ساشا یه جایی دور توی جنگل های جنوبی پیدا شده و حالا فهمیدیم که داشتی بهمون دروغ میگفتی حالا دیگه میدونیم که بازم از شما ها اون بیرون هست

متن انگلیسی بخش

Old Man: Ah, this is a good shirt.

Anne: All right, Anne. You can do this.

Anne: Guys, guys, guys. I just had the craziest dream. I was trapped in a world of frog pe Oh.

Anne: Right.

Sprig: Hey, Anne. Sleep good?

Hop Pop: Careful, boy! It could be hungry.

Polly: For your guts!

Anne: Dude, relax. I am not gonna eat something that clearly doesnt bathe.

Hop Pop: Fair point.

Sprig: See? Told you it was harmless.

Hop Pop: Hmph. For now.

Polly: Just give me an excuse to use old Doris here.

Anne: I think the little one wants to kill me.

Sprig: Yup. So, you must be so excited to be trapped in another world. Very jealous. Oh!

Anne: It’s not all that. I miss my home and my stuff and especially… my friends. Without them, I just feel kind of lost. You know?

Sprig: Well, then, why don’t I be your friend in the meantime?

Anne” You?

Sprig: Me!

Anne: You.

Sprig: Come on. It’ll be fun! What did you do together?

Anne: Everything. Marathon dumb TV shows, drink boba till we vomited, hung out at the beach.

Sprig: Oh, weve got a lake. Would going there with me make you feel less homesick?

Anne: Hmm.

Sprig: Yeah, yeah, yeah. Is gone be great.

Anne: I like your moxie, frog child. Let’s do it!

Sprig: You ready to go?

Anne: Yeahah!

Together: Hey, hey, hey!

Hop Pop: And where do you two think youre going?

Sprig: Were going to the lake. Ooh. Ow.

Anne: Why? You want in? You wanna come?

Hop Pop: Absolutely not! Look, Anne. Youre a new, unsettling, strange, bizarre, gangly, horrifying.

Anne: Thanks. I got it.

Hop Pop: Point is, the frogs in this town can be pretty smallminded.

Frog: Oh, hey, Hopediah.

Hop Pop: And paranoid. We just need to give em time to get used to you. I think it’s best you stay put.

Anne: But

Hop Pop: No buts. Now Im gonna go into my study to get a little reading done.

Sprig: Uh, Hop Pop.

Hop Pop: Don’t do anything stupid!

Anne: Ugh! Adults are all the same. Curfews. Rules. Old.

Sprig: Yeah, looks like were stuck here. Ooh! I know whatll be fun. Let’s try some of Hop Pops pain peppers. So hot, they’ll make you wish you were dead. Aaah! Aaah! Aaah! Someone just kill me, please! Bleh. Your turn.

Anne: No, thanks. I’d rather go to the lake.

Sprig: Ahh What? But Hop Pop said, uh

Anne: Sprig, you wanna know the best thing about friendship? When you got your friend by your side, anything is possible. Whatever you want, a real friend will help you get. And you know what I want?

Sprig: The lake!

Anne: Yup. Now lets go rob an old man!

Sprig: Ew.

Anne: Yeah, that didn’t sound as cool as I wanted it to.

Anne: Any ideas?

Sprig: Ooh! What if we use fishing line to lower me from the ceiling? Then I grab the key right out of Hop Pops pocket. I’ll move like a shadow.

Sprig: Shadows knock things over sometimes.

Anne: Do you hear that?

Anne: No way. This might be the creepiest thing I’ve ever seen.

Sprig: Happens all the time. He makes a great scarecrow.

Anne: Know what this smells like?

Sprig: A key thats been in an old mans pocket?

Anne: Freedom!

Sprig: That was my next guess!

Anne: Oh, This is great. Two pals beatin the odds to have some fun. Here. Smile! Whoa. Hey, that turned out great.

Sprig: I don’t know whats crazier, that you just stole my soul in a tiny box, or that we look so incredible. I gotta say, this friend business is amazing!

Anne: Didn’t you have friends before I showed up?

Sprig: Uh…

Little frog: Your turn.

Sprig: Guys, guys, guys, guys, guys! Check this out! Aaah!

Sprig: Aaah! Help! Its eating me alive!

Sprig: Haha! I’m just kidding, guys. Aaah! Aaah!

Sprig: Kids around here don’t really get me.

Anne: Well, hey, they are missin out. Come on.

Sprig: So, is punching part of friendship?

Anne: Absolutely.

Sprig: We made it.

Anne: Whoa. Its beautiful. You ready, dude? Yeah! Whoaho!

Sprig: Whoohoo! Yeah!

Anne: Oh.

Sprig: Oh. This was not here last week.

Anne: Huh. Hmm. I know exactly what’s going on here. Some jerk just wants this beautiful lake all to themselves. Well, forget that.

Sprig: Ah, I don’t know, Anne. Whoever wrote this wrote it in a hurry, like they were scared to be here.

Anne: Or maybe they just had bad handwriting. Come on. Don’t be a buzzkill. Ooh, thats nice. Hey, what are you doing?

Sprig: Somethings not right here. Lets just go back.

Anne: Ugh, I thought you were trying to be my friend.

Sprig: I am.

Anne: Well, this is what friends do. Remember? They help each other get the things they want.

Sprig: Huh?

Anne: Look, if a friend likes a pencil case, you get it for them. If your friend likes your new shoes, you give them to her. And if a friend wants you to steal a crazy music box from a thrift store, even if you don’t really want to, you do it, okay? Because if you don’t, they might not want to be your friend anymore.

Sprig: Fine.

Anne: Fine.

Sprig: Whoohoo!

Anne: Ah, yeah! That’s what I’m talkin about! Cannonball!

Anne: Whoohoo!

Sprig: Yeah!

Anne: Uh…

Sprig: I was blinking, wasnt I?

Anne: Stupid nonwebbed human hands.

Sprig: Anne! Ah. That explains the sign.

Anne: Sprig, Im just slowing you down, buddy. Get out of here. This was my fault anyway. I should have listened to you.

Sprig: Friend punch!

Anne: Ow! Hey.

Sprig: Never! I’m not about to let my first real friend get eaten. Were in this together.

Anne: Uh, any ideas? Ah! What are you doing?

Sprig: I have a plan. Stand up!

Anne: Uh, okay.

Sprig: When I count to three, duck.

Anne: What? Are you crazy?

Sprig: Just trust me. All right. One, two… three!

Anne: Sprig! Vengeance! Take this and this! Whoa! Whoa! Whoa! Whoa! Whoa, whoa! Whoa!

Anne: You’re alive. What did you do?

Sprig: So hot, they’ll make you wish you were dead.

Anne: You little genius, you.

Sprig: And it looks like he couldnt take the heat.

Anne: Run!

Sprig: Death approaches!

Hop Pop: I’m up! I’m awake! The key. It’s gone! Oh, no. Did they get out? Is the town rioting? Are they dead? Has Anne eaten the kids, the whole town? What’s this now? It’s still locked.

Anne: Come on. Mama needs a new pair of shoes. Seriously though, I do need new shoes.

Hop Pop: You guys been here all day, huh?

Anne: Yeah, dude. I’m on a winning streak.

Sprig: I owe her my firstborn child.

Anne: Oh, by the way, Hop Pop. We found this on the floor. You must have dropped it.

Hop Pop: Dang shallow pockets. Well, you get what you pay for.

Polly: Aha!

Anne: Sup, Polly?

Polly: Youre not gonna eat us, are you? You’re not even gonna try. Dis… appointing.

Anne: Hey, sorry I almost got us killed today.

Sprig: Are you kidding? That was the most exciting thing thats ever happened to me! My heart was beating faster than a dragonfly on a sugar rush. In fact, I’m feeling a little… sleepy.

Anne: Sasha, Marcy, I hope you guys are okay, because I am.

Captain Grime: Take a look at this please, Sasha. It was found far from here, in the South Forest. Now we know that youve been lying to us. Now we know that there are more of you.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.