سرفصل های مهم
بخش 03
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
خب، ما 4 قبیله اینجا دور هم.
آی.
گردهم اومدیم …
برای …
معرفی خواستگار ها. معرفی خواستگار ها.
“قبیله ی “مکینتاش.
مکینتاش!
اعلی حضرت، من پسر و تاج سرم رو که از سرزمینمون دربرابر هجوم مهاجمین شمالی دفاع کرد و فقط با شمشیر خودش هزار نفرو کشت معرفی میکنم.
مکینتاش!
“قبیله ی “مک گافین!
مک گافین!
سرورم، من بزرگترین پسرم رو معرفی میکنم کسی که کشتی های وایکینگ ها رو فراری داد و با دست خالی، 2 هزار نفر رو کُشت.
مک گافین!
“قبیله “دینگوال!
دینگوال!
من تنها پسرم رو معرفی میکنم کسی که ده هزار رومی محاصره کرده بودنش و یه بارم تنهایی یه ناوگان کشتی رو نابود کرده.
با یه دست
با یه دست، کشتی رو هدایت میکرد و با دست دیگه ش، شمشیر قدرتمندش رو نگه داشته بود و باهاش کشتی های دشمن رو از بین میبرد.
دروغه! چی؟!شنیدم چی گفتی!
جرئت داری. جلو خودم بگو
یا شایدم یه میمون بدقیافه ی ترسویی که میترسه فُرم موهاش بهم ریزه؟
حداقل ما مو داریم. همینطورم دندون.
یکم نزدیک ترش بودم،
و ما هم زیر پل ها قایم نمیشیم غول پیر بداخلاق.
دلت میخواد بخندی آره؟
“دینگوال” کوچولو!
منو رها کن!
بزنش! بزنش! اینطوری باید …
خیلی خب.
تمومش کنین!
خب کافیه دیگه. ترتیب همدیگه رو که دادین که.
یه مقدار ادب و نزاکت نشون بدین.
دیگه هم تو سر و کله ی هم نزنین.
من شروع نکردم. اون بود
ملکه ی من، من خیلی شرمندم. واقعا عذر میخوام.
ما قصد بی احترامی نداشتیم. معذرت میخوام عزیزم، من … اما …
چشم عزیزم.
خب، کجا بودیم؟
بله. با توجه به قوانینمون که از پیشینیان به ما ارث رسیده فقط فرزند اول رهبر هر قبیله میتونه به عنوان مبارز معرفی بشه فرزند اول؟
و آنگاه هست که میتونن برای رسیدن به شاهدخت “دان بورک” رقابت کنن.
برای رسیدن به شاهدخت، اونا باید ارزششون رو با نشون دادن قدرتشون در مسابقه ها، ثابت کنن.
رسم بر اینه که مسابقه توسط خود شخص شاهدخت مشخص بشه.
تیراندازی! تیراندازی.
من تیراندازی رو انتخاب میکنم.
بیایید مسابقات رو شروع کنیم!
بکش!
بهتون که گفتم، اجازه ندارین …
وقتشه!
کمانداران، به سمت جایگاهشون! بله، کمانداران به سمت جایگاهشون.
و باشد تا تیر خوش شانس به هدفش اثابت کنه
اوی! شروع کنین.
شرط میبندم ترجیح میداد به جاش تنه ی درخت پرت کنه.
یا بره از زیر یه پُل رو نگه داره.
حداقلش مال تو خورد به هدف، پسرم.
اوه، جالبه.
گرفتمش! خوش دسته.
موهاش هم خیلی نازه.
فرگوس. چیه؟
ای وای برّه کوچولو.
یالا دیگه! پرتابش کن پسر جان!
آفرین، پسر! آفرین.
تا چشاتون در بیاد!
پسر خودمه.
خب، خیلی هم معرکه ست، مگه نه؟
فکر کنم بدونم کی برای شام مهمونمونه؟ فرگوس.
راستی، امیدوارم که از نظرت عیبی نداشته باشه تا …
من مریدا.
اولین فرزند رهبر قبیله ی “دان بوراک” هستم.
و من برای ازدواج با خودم، تیر پرتاب میکنم.
چکار میکنی؟
مریدا!
لعنت به این لباس!
مریدا! تمومش کن
جرئتشو نداری یه تیر دیگه پرتاب کنی.
مریدا”، اجازش رو نمیدم” منو عفو کن! به اندازه ی کافی از دستت کشیدم دختر خانم!
تو اونی هستی که میخوای من … تو اونا رو شرمنده کردی.
تو منو شرمنده کردی. من پیروی قوانین بودم.
نمیدونی چکار کردی!
برام مهم نیست اگه اوضاع جمع و جور نشه آشوب و هرج و مرج به پا میشه.
فقط گوش بده!
من ملکه هستم! باید به حرفام گوش بدی!
اوه، این خیلی ناعادلانه ست!
ناعادلانه؟
تو هیچوقت برای خود من قدم برنمیداری.
کل این ازدواج چیزیه که خودت میخوای.
هیچوقت شده به خودت زحمت بدی و بپرسی که من خودم چی میخوام؟نه!
میچرخی و بهم میگی که چکار بکنم و چکاری نکنم، و سعی میکنی که شبیه تو بشم.
خب، من شبیه تو نمیشم.
داری بچه بازی در میاری.
و تو هم یه هیولایی.
مریدا.
من هیچوقت مثل تو نمیشم. نه، تمومش کن!
ترجیح میدم بمیرم تا مثل تو بشم!
مریدا”، تو یه شاهدختی، ازت انتظار دارم” تا مثل یه شاهدخت هم رفتار کنی.
مامان!
مریدا!
اوه خدایا.
اوه نه، من چکار کردم؟
متن انگلیسی بخش
So, here we are, the four clans. Aye.
Gathering…
for…
the presentation of the suitors. the presentation of the suitors.
Clan Macintosh.
Macintosh!
Your Majesty, I present my heir and scion, who defended our land from the northern invaders, and with his own sword, Stab Blooder, vanquished 1,000 foes.
Macintosh!
Clan MacGuffin!
MacGuffin!
Good Majesty, I present my eldest son, who scuttled the Viking longships and with his bare hands vanquished 2,000 foes.
MacGuffin!
Clan Dingwall.
Dingwall!
I present my only son who was besieged by 10,000 Romans and he took out a whole armada singlehandedly.
With one arm, he was…
With one arm he was steering the ship and with the other he held his mighty sword and struck down a whole attacking fleet.
Lies! What? I heard that.
Go on. Say it to my face.
Or are ye scared, simpering jackanapes, afraid to muss your pretty hair?
At least we have hair. And all our teeth.
If he was a wee bit closer…
And we don’t hide under bridges, you grumpy old troll.
You want to laugh, huh?
Wee Dingwall!
Get off me!
Nut ‘em! Nut ‘em! That’s the way to…
All right.
Shut it!
Now, that’s all done. You’ve had your go at each other.
Show a little decorum.
Crivens, you’re fierce.
I didn’t start it. It was…
My lady Queen, I feel terrible. My humblest apologies.
We mean no disrespect.
I’m sorry, love, I didn’t… But…
Yes, dear.
Now, where were we?
Yes. In accordance with our laws, by the rights of our heritage, only the firstborn of each of the great leaders may be presented as champion. Firstborn?
And thus compete for the hand of the Princess of Dun Broch.
To win the fair maiden they must prove their worth by feats of strength or arms in the games.
It is customary that the challenge be determined by the princess herself.
Archery! Archery.
I choose archery.
Let the games begin!
Pull!
Now, I have told you, you’re not allowed…
It’s time!
Archers, to your marks! Aye, archers to your marks.
And may the lucky arrow find its target.
Oi! Get on with it.
I bet he wishes he was tossing cabers.
Or holding up bridges.
At least you hit the target, son.
That’s attractive.
I got it! Good arm.
And such lovely flowing locks.
Fergus. What?
Wee lamb.
Come on! Shoot, boy!
Well done, lad! Well done.
Feast your eyes!
That’s my boy.
Well, that’s just grand now, isn’t it?
Guess who’s coming to dinner? Fergus.
By the way, hope you don’t mind being called Lady…
I am Merida.
Firstborn descendant of Clan Dun Broch.
And I’ll be shooting for my own hand.
What are you doing?
Merida!
Curse this dress!
Merida, stop this!
Don’t you dare loose another arrow.
Merida, I forbid it.
Michty me! I’ve just about had enough of you, lass!
You’re the one that wants me to… You embarrassed them.
You embarrassed me. I followed the rules.
You don’t know what you’ve done!
Just don’t care how I… It’ll be fire and sword if it’s not set right.
Just listen! I am the Queen!
You listen to me!
This is so unfair!
Unfair?
You’re never there for me.
This whole marriage is what you want.
Do you ever bother to ask what I want? No.
You walk around telling me what to do, what not to do, trying to make me be like you.
Well, I’m not going to be like you.
You’re acting like a child.
And you’re a beast.
Merida.
I’ll never be like you. No, stop that!
I’d rather die than be like you!
Merida, you are a princess, and I expect you to act like one. Mum!
Merida!
Oh, dear.
Oh, no. What have I done?
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.