بخش 06

: شجاع / بخش 6

بخش 06

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

خانم کوچولوی شجاع من، من همینجام

من همیشه پیشت خواهم بود

صبح بخیر

خب

اینجا چه خبره

چی

ببخشید من زبون خرسی بلد نیستم

اینارو از کنار رودخونه پیدا کردی، مگه نه

اینا توت های تاجریزی ـن

سمی ان

این آب رو دیگه از کجا آوردی

توش کرم داره

زود باش

صبحونه

صبر کن ببینم از نظر تو یه شاهدختئنباید سلاح داشته باشه

بفرمایید

شروع کن

هنوز امتحان نکرده از کجا میدونی بدت میاد

مامان، برگرد

مامان , خودتی

مامان

تو تغییر کردی

انگار تو یه

منظورم اینه که , انگار یه خرس درونت وجود داشته

یه گوی

مامان

بس کن

مامان، نه

مامان

خدایا به داد ما برس

مامان، میدونم که ترسیدی، خسته ای و متوجه نیستی چیکار میکنی، ولی باید خون سردیمونو حفظ کنیم آروم باش

گوش کن

اونا راه رو بهمون نشون میدن

مامان، نگاه کن

گوی ها چرا ما رو اینجا آوردن

ساکنان اینجا هر کی که بودن دیگه خیلی وقته مردن

خوبم مامان خوبِ خوب

اینجا

اتاق فرمانروایی پادشاهه

به نظرت ممکنه اینجا همون پادشاهی ای باشه که تو اون قصه برام میگفتی

همونی که شاهزاده داشت

یک،

دو،

سه،

چهار

بزرگترین

مثل اون پرده ی نقاشی بینشون شکاف هست

اون طلسم قبلا هم اتفاق افتاده

قدرت ده مرد

سرنوشت دگرگون خواهد شد

سرنوشتش رو تغییر داده

اوه، نه

شاهزاده تبدیل شده به

موردو

مامان، باید برگردیم به قلعه

اگه عجله نکنیم تو هم مثل “ موردو “ میشی

یه خرس

یه خرس واقعی برای همیشه

پیوندی که با غرور پاره شده است رو درست کن

اون جادوگر راه حل رو به ما داده

پرده ی نقاشی

مامان، ایده ی بهتری داری

اینم میشه

دیگه صحبت بی صحبت

رسم بی رسم این مساله باید همین الان روشن شه

تو پادشاهی

تو باید تصمیم بگیری پسر کدوم یکی از ما با دخترت ازدواج کنه

پسر هیچ کدوم از شما شایستهِ ازدواج با دختر من نیست

پس اتحاد بین ما همین الان به پایان میرسه

این یعنی اعلان جنگ

الان همدیگرو میکُشن

قبل از اینکه خیلی دیر بشه باید جلوشون رو بگیری

میدونم ،میدونم

ولی چطوری میتونیم تو رو از اونجا ببریم بالا پیش پرده ی نقاشی با اون همه آدمی که اونجا دارن اونجوری به جون هم میپرن

چیکار میکنی دخترم

مشکلی نیست بابا

من

من

خب، میبینید که من

من با ملکه جلسه داشتم

واقعا

بله، داشتم

خب، پس خودش کجاست

خودش

از کجا بدونیم این یه جور حقه نیست

من هیچوقت

این خیلی غیر عادیه

ملکه کجاست

دیگه تحمل مزخرفات این بچه رو نداریم

درسته باید ملکه رو ببینیم

گِل بگیرین

خب، من

روزگاری پادشاهیـه باستانی ای وجود داشت

چه ربطی داره

اون پادشاهی به جنگ دچار شد و آشوب و نابودی

ما همه این داستان رو شنیدیم

پادشاهی گمشده

آره، ولی حقیقت داره

من الان میدونم که چطور یه کار خودخواهانه میتونه سرنوشت یه پادشاهی رو عوض کنه

اون فقط یه افسانه ـست

افسانه ها برای درس گرفتن هستند

اونها منعکس کننده ی حقیقت هستند

پادشاهی ما نوپاست

داستانهای ما هنوز تبدیل به افسانه نشدن

ولی درونشون پیوندهایی هست که ما از بین بردیمشون

روزگاری قبایل ما با هم دشمن بودند

ولی وقتی مهاجمان از جانب دریا به ما حمله کردند، شما به هم ملحق شدید، تا از سرزمینمون دفاع کنید

شما برای همدیگه جنگیدید

شما هر خطری برای همدیگه کردید

” ارباب “ مک گافین پدرم جون شما رو نجات داد، با نگه داشتن تیر زمانی که داشتین به کمک “ دینگوال “ میرفتین

درسته و من هیچوقت اینو فراموش نمیکنم

و ارباب مکینتاش، شما جون پدرمو نجات دادید وقتی با سواره نظام زره پوشتان به دشمن تاختید و جلوی پیشروی اونا رو گرفتید

و هممون میدونیم که ارباب دینگوال چطور خطوط دشمن رو شکست

یا پرتاب یک نیزه با قدرت هر چه تمام

میخواستم تو رو بزنم، بی کلّه

داستان این پادشاهی یکی از بهترین هاست

پدرم نیروهای شما رو سازمان داد و شما هم اونو پادشاه خودتون کردید

این اتحاد بر پایهِ شجاعت و دوستی بسته شده و تا به امروز پابرجا بوده

ولی من خودخواه بودم

من شکافی بزرگ در این پادشاهی ایجاد کردم

اگه کسی باید سرزنش بشه اون منم

و من الان میدونم که باید اشتباهم رو جبران کنم و پیوندمون رو درست کنم

و حالا در مورد نامزدی من

من تصمیم گرفتم کاری رو که درسته انجام بدم

و

و

سنت رو بشکنم

مادر من، ملکه حس میکنه

در قلبش

که من

که ما آزادیم تا

خودمون سرنوشتمون رو رقم بزنیم

بر طبق ندای قلبمان

و به نوع خودمون دنبال عشق باشیم

این زیباست

من و ملکه تصمیم گیری رو به شما واگذار کردیم، اربابان من

باشد که جوانان ما خودشون تصمیم بگیرند که چه کسی رو دوست بدارند

خب , از اونجایی که مشخصه شما تصمیمتون رو در این مورد گرفتید، من یه حرفی واسه گفتن دارم این یک

ایده ی عالیه

بذارید خودمون سرنوشتمون رو انتخاب کنیم

چی

آره چرا نباید انتخاب کنیم

ولی اون دختر پادشاهه

من که نگفتم اونو میخوام تو اونو برام انتخاب کردی

و تو تو هم اینجوری فکر میکنی

خوبه

خب، تمومه دیگه

بذارید این جوونا تلاش کنن تا قلب معشوقشون رو به دست بیارن قبل از اینکه جسم اون رو به دست بیارن

اگه بتونن

معلومه که ما “ دینگوال “ ها تو مبارزه حریف نداریم

چه عجب انگار یه بار به توافق رسیدیم

این ایده رو اول من مطرح کردم

درست مثل مادرتی

شیطون رو درس میدی

همگی پیش به سوی سرداب

بریم تا با نوشیدنی های اختصاصی پادشاه جشن بگیریم

متن انگلیسی بخش

My brave wee lassie, I’m here

I’ll always be right here

Good morning

So

What’s all this supposed to be

What

Sorry I don’t speak bear

Find those by the creek, did you

They’re nightshade berries

They’re poisonous

Where did you get this water

It has worms

Come on

Breakfast

Wait A princess should not have weapons, in your opinion

There you go

Go on

How do you know you don’t like it if you won’t try it

Mum, come back

Mum, is that you

Mum

You changed

Like you were a

I mean, like you were a bear on the inside

A wisp

Mum

Stop it

Mum, no

Mum

Jings, crivens, help ma boab

Mum, I know you’re scared, you’re tired, you don’t understand, but we’ve got to keep our heads Just calm down

Listen

They’ll show us the way

Mum, look

Why did the wisps bring us here

Whoever they were, they’ve been gone for a long, long time

I’m fine, Mum Just fine

It’s

a throne room

You suppose this could’ve been the kingdom in that story you were telling me

The one with the princes

One,

two,

three,

four

The oldest

Split, like the tapestry

The spell It’s happened before

“Strength of ten men”

“Fate be changed”

“Changed his fate”

Oh, no

The prince became

Mor’du

Mum, we need to get back to the castle

If we don’t hurry, you’ll become like Mor’du

A bear

A real bear Forever

“Mend the bond torn by pride”

The witch gave us the answer

The tapestry

Mum, do you have a better idea

That’ll do

No more talk

No more traditions We settle this now

You’re the King

You decide which one of our sons your daughter will marry

None of your sons are fit to marry my daughter

Then our alliance is over

This means war

They’re gonna murder each other

You’ve got to stop them before it’s too late

I know, I know

But how do we get you through there and up to the tapestry with the lot of them boiling over like that

What are you doing, lass

It’s all right, Dad

I

I have

Well, you see, I

I have been in conference with the Queen

Is that so

Aye, it is

Well, where is she, then

She

How do we know that this isn’t some trick

I’d never

This is highly irregular

Where is the Queen

We will not stand for any more of this jiggerypokery

That’s right Let’s see her

Shut it

Well, I

Once there was an ancient kingdom

What is this

That kingdom fell into war and chaos and ruin

We’ve all heard that tale

Lost kingdom

Aye, but it’s true

I know now how one selfish act can turn the fate of a kingdom

It’s just a legend

Legends are lessons

They ring with truths

Our kingdom is young

Our stories are not yet legend

But in them, our bond was struck

Our clans were once enemies

But when invaders threatened us from the sea, you joined together to defend our lands

You fought for each other

You risked everything for each other

Lord MacGuffin, my dad saved your life, stopping an arrow as you ran to Dingwall’s aid

Aye, and I’ll never forget it

And, Lord Macintosh, you saved my dad when you charged in on heavy horse and held off the advance

And we all know how Lord Dingwall broke the enemy line

With a mighty throw of his spear

I was aiming at you, you big tumshie

The story of this kingdom is a powerful one

My dad rallied your forces and you made him your king

It was an alliance forged in bravery and friendship and it lives to this day

But I’ve been selfish

I tore a great rift in our kingdom

There’s no one to blame but me

And I know now that I need to amend my mistake and mend our bond

And so, there is the matter of my betrothal

I’ve decided to do what’s right and

and

and

break tradition

My mother, the Queen, feels

in her heart

that I

that we be free to

write our own story

follow our hearts

and find love in our own time

beautiful

The Queen and I put the decision to you, my lords

Might our young people decide for themselves who they will love

Well, since you’ve obviously made up your minds about this, I have one thing to say This is

A grand idea

Give us our own say in choosing our fate

What

Aye Why shouldn’t we choose

But she’s the princess

I did not pick her out It was your idea

And you You feel the same way

Good

Well, that settles it

Let these lads try and win her heart before they win her hand

If they can

I say, the wee Dingwall has a fighting chance

Fine, then Seems for once we agree

It was my idea in the first place

Just like your mum

You devil

Everyone to the cellar

Let’s crack open the King’s private reserve to celebrate

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.