2بخش

: کروئلا / بخش 2

کروئلا

9 بخش

2بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

‫آماده‌ایم!

‫تا چشم رو هم گذاشتم، ۱۰ سال گذشت

‫حتی میشد گفت یه خونه ‫برای خودمون دست و پا کردیم

‫هوراس!

بپا!

‫فقط دو دقیقه!

‫وقت‌های اضافیه!

‫ما مثل یه خانواده بودیم

‫هوراس، بیا بریم!

یه خانواده که کارش توی

لباس‌هاتو بپوش دیگه!

دزدی خوبه

‫واقعاً شرمنده

‫ایستگاه بعدی پیکادیلیه؟

‫خیلی،‫خیلی،‫خیلی خوب

باید پیاده بشم

‫کارمون رو گسترش دادیم

‫من لباس‌های مبدل معرکه‌ای طراحی کردم

‫دزدی می‌کردیم

‫بفرمایید، بانو

‫من طراحی می‌کردم

‫ما دزدی می‌کردیم

‫سگ تو نیست!

‫ما دیگه برنمی‌گردیم اینجا!

‫طراحی

‫کار اجرایی قشنگی بود

‫می‌تونستم کار موردعلاقه‌م رو انجام بدم،‫و مزد کارمون رو هم می‌گرفتیم

‫با اینکه اوضاع روبراه بود، حس می‌کردم برای کارهای بزرگتری ساخته شدم

‫که مامانم توقع بیشتری ازم داشت

‫فقط نمی‌دونستم چی

‫هِی!

پیس!

‫چیکار می‌کنی؟

‫حوصله‌م سر رفته بود

‫حوصله‌ت سر رفته بود؟

شوخیت گرفته؟

‫یه تلویزیون کوچیک پیدا کردم

‫ژاپنیه روی تخت خوابش بُرده

‫ببخشید، شما؟

‫فرار کنید

‫یا خدا!

‫هوی!

دزد!

‫دو، سه!

‫تولد، تولد!

‫تولدت مبارک!

‫تولدت مبارک، استل‌لالالای عزیز!

‫تولدت مبارک!

‫من و جسپر

‫وینک و بادی

‫این بهترین جشن تولدم تو—

‫این مدته

‫واسه جودی نیست

جودی کیه؟

مهم نیست

‫چیز مهمی نیست.

فقط

‫اُه، جودی شاید گرسنه باشه

یه آرزو کن

مرسی، بچه‌ها.

مرسی، جودی

‫این چیه؟

‫یه پیشنهاد کار از طرف ‫مرکز خرید لیبرتی لندنه

‫کارِ سطح پایین

ایشالا که یه برگر فروشی باشه، نه؟

‫نه، شیک‌ترین فروشگاه چندمنظورۀ شهره

‫چطور این کارو کردی؟

‫با پارتی‌بازی

‫من عاشق لیبرتیـم!

‫آره، می‌دونم.

دیدم هر بار که از جلوش ‫رد میشیم، نگاهش می‌کنی

‫خب، شاید رزومه‌ت رو ‫یه خرده بالا پایین کرده باشم

یعنی به کل.

همش ساختگیه

همه از این کارا کردیم

‫آره، همه از این کارا کردیم.

‫همه همین کارو می‌کنن

‫چند تا توصیه‌نامه‌ از خودم در آوردم

‫اگه ازت پرسیدن ‫شاهزاده چارلز رو از کجا می‌شناسی،فقط بگو از بازیِ چوگان

‫صحیح

‫تولدت مبارک

‫«بازی چوگان»

‫خب، نقشه چیه؟

‫نقشه‌ای در کار نیست، ‫فقط استلا قراره به آرزوش برسه

حتماً.

باشه

آره

‫واقعاً چیه؟

نقشه چیه؟

‫نه، نقشه‌ای

‫خیلی‌خب، بهت میگم،‫نقشه اینه

استلا اونقدر بااستعداده که‫حیفه همراه یکی مثل من و تو دله‌دزدی کنه

‫مرسی، جسپر

‫خواهش می‌کنم

‫مامان، من فرصتم رو به دست آوردم.

‫همون چیزی که همیشه می‌خواستم

‫باور کن، خودمو تو دردسر نمی‌اندازم و موفق میشم

‫نوش

‫لیبرتی لندن

‫اونجا توی دهۀ ۷۰، اوج مُد بود

‫بهترین طراحان دنیا اونجا کار می‌کردن

‫حالا، منم اونجا کار می‌کردم

‫خب، روسری رو هم گفتی

‫سه‌شنبه؟

‫الان درست جلومه

‫بهش گفتم مو به مو طبق نوشته‌هام عمل کنه

‫ببخشید، قربان

‫یه فکری درمورد پنجرۀ جلویی داشتم

‫من که بهت گفتم کارِت چیه

‫خواهشاً تو حیطۀ کاری خودت بمون

لطفا. ‫الان نه

آه! قربان

الان نه

‫نه، نه، نه

‫الان نه

آه! ‫قربان، فقط می‌خواستم بگم که ‫اگر بخش بازدوزی کاری داشت ‫کار با سوزن من حرف نداره

‫چرا جای نظافت داری حرف می‌زنی؟

‫تمام حموم و دست‌شویی‌ها رو همونجوری که بهت گفتم، تمیز کردی؟

صابون، آب، تِی، وایتکس، جلادهنده؟

آره

به همین ترتیب؟

بله

‫ولی بخش باز دوزی، پ‫پشیمون نمیشی

سلام

سلام

‫سلام

‫ناهارت رو یادت رفت

‫مرسی

‫نه

‫چیه؟

‫نمیذارم از اون پنجره بری تو ‫تا گاو صندوق رو باز کنی

پس نقشه چیه؟

نه.

نقشه‌ای در کار نیست

‫نقشه‌ای وجود نداره

‫یعنی چی نقشه‌ای وجود نداره؟

‫بیا، وینک!

‫نقشه‌ای وجود نداره

‫هوراس

‫مرسی بابت ناهار.

خداحافظ، وینک

‫خدایی؟

‫عالی شد

‫دلم واسه‌ت می‌سوزه که فکر می‌کنی قشنگه

‫چی؟

‫دلم واسه‌ت می‌سوزه که فکر می‌کنی قشنگه

‫عصر به‌خیر

‫چه کلاه قشنگی

‫هر چی بیشتر گردنت رو می‌پوشونه

‫یه قاچ موز رو گونه‌اته

‫اون سمت

برو تو دفتر من.

یالا!

زود باش

باشه

‫قبل از اینکه اخراجم کنی، ‫می‌خوام یه چیزی بگم

‫دفترم رو تمیز کن،

‫از سر تا پا ‫یادت باشه فردا که اومدی سر کار، ‫مغزت رو خونه جا نذاری

‫نیاز به همچین حرفی نبود

‫من باور دارم که پُشتِ ‫اون کت و شلوار ریزه‌میزۀ تنگ چسبون ‫مرد مهربونی هست که می‌خواد ‫یه فرصت دیگه به یه بچۀ باهوش بده

‫تمیز کن، یالا!

‫نمی‌تونم تو این وضع ولت کنم

‫سنگدلانه‌ست

‫چرا پشت ویترین خوابیدی؟

‫اون کیـ؟ چی؟

‫وای

‫ولی خداییش، ‫چقدر خوشگل‌تر شدی؟

‫نه!

نه!

‫سلام

‫بیرون!

یبا بیرون!

‫گندش بزنن

‫همراهم بیا.

‫کیسه رو بیخیال

‫خیلی شرمنده

‫هوراس، نه!

‫زنگ می‌زنم پلیس، خرابکار

‫تو راهه!

بارونس رو میگم.

دَمِ دره

چی؟

بارونس!

‫داره میاد!

‫نه!

‫سلام.

راهی برای خروج از پشت ساختمون یا

‫بارونس

‫طراحِ مُد!

می‌خوام ببینمش

‫دختره رو پیدا کن

‫خودشه

‫اِستلا، حواسشون پرت شده

‫بیا بریم!

‫بارونس

‫بیرون.

طراحی اون ویترین

‫خیلی متأسفم

‫می‌تونم توضیح بدم

‫راست میگی، وقتشه بریم

‫شرمنده، بارونس

‫بگیریدش

‫اون خرابکاریه که گند زد به ویترین

‫سلام

‫داریم ترتیبشو میدیم

‫خیلی‌خب، آروم، آروم!

‫پس اینجا کار می‌کنه؟

اوه، نه، نه.

اخراجش کردیم.

آره

ما سعی می‌کنیم به این بدبخت بیچاره‌ها یه فرصتی بدیم ولی امان از اصل و نسب

لازمـه بیشتر بگم؟

پس اینجا کار نمی‌کنه؟

ببخشید.

متوجه نمیشم که

داری عرق می‌کنی و بوی بدنتو حس می‌کنم

عالیـه.

ممنونم

تو.

دختر شلخته

بله؟

جفری، کارت

کارت؟

استخدامی.

این آدرس

ساعت ۵ صبح دیر نکن

دندون.

دندون

تو آدم احمقی هستی

ویترینی که اون دختر درست کرده از هر چی که توی ده سال گذشته دیدم، بهتر بوده

درست میگید

حق با تو بود اینجا مغازۀ خیلی خوبیـه

خدایا، خیلی ناراحت‌کننده‌ست

متن انگلیسی بخش

We’re on!

Before I knew it, ten years had passed.

You could even say we had made a home for ourselves.

Horace!

Heads-up!

Two minutes!

It’s stoppage time.

CRUELLA: We were like a family.

Horace, let’s go!

A family that’s good at.

Get dressed!

stealing stuff.

I’m frightfully sorry.

Do you know if Piccadilly is the next.

CRUELLA: Really, really, really good.

Oh, this is me.

We expanded our business.

I designed fabulous disguises.

We’d steal.

There you go, madam.

I’d design.

We’d steal.

Not your dog!

We are not coming back here!

Design.

It was a beautiful operation.

I got to do what I love, and we were reaping the rewards.

But as good as things were, I felt I was meant for more in this life.

That my mum would’ve wanted more for me.

I just didn’t know what.

Hey!

Psst!

What are you doing?

Just bored.

Bored?

Are you kidding?

I found a tiny TV.

Japanese fellow asleep on the bed.

Uh, excuse me, who are you three?

Run.

Good Lord!

MAN: Oi!

Thieves!

JASPER: Two, three!

Happy birthday to you!

Happy birthday to you!

Happy birthday, dear Estell-la-la-la-la!

Happy birthday to you!

And me and Jasper

And Wink and Buddy

This is the nicest birthday in.

In a while.

Not for Judy.

Who’s Judy?

It doesn’t matter.

It is no big deal.

She just.

Oh, Judy might be hungry.

Make a wish.

Thanks, guys.

Thanks, Judy.

What’s this?

This is an offer of employment from Liberty of London.

Entry-level position.

Oh, I hope it’s a burger place, right?

No, it’s the most fashionable department store in the city.

How did you do this?

Pulled a couple of strings.

I love Liberty!

Yeah, I know you do.

I see you look at it every time we pass.

Now, I might have padded out your CV a bit.

As in, completely.

Invented it.

We’ve all done it.

Yeah, we’ve all done it.

Everyone does it.

Invented a few references.

If they ask you how you know Prince Charles, you just say it’s a polo thing.

Right.

Happy birthday.

HORACE: “Polo thing.”

So, what is the angle?

There is no angle, other than Estella living her dream.

Right.

Okay.

Yeah.

What is it really?

What’s the angle?

No, there is.

All right, I’ll tell you what, the angle is that

Estella is way too talented to be doing grifts with the likes of me and you.

Thanks, Jasper.

It’s all right.

Mum, I got my chance.

The one I always wanted.

Trust me, I’m going to keep my head down and make it.

Cheers.

Liberty of London.

It was the pinnacle of fashion in the ’70s.

They carried all the best designers.

And now I worked there.

Now, you mentioned the scarf as well.

WOMAN: On Tuesday?

I have it right in front of me here.

I told him to be very specific about what I wrote.

Ah, excuse me, sir.

I had a thought about the front window.

I gave you your job description.

Don’t go outside the boundaries of your engagement.

Please.

Not now.

Ah!

Sir.

Not now.

No, no, no.

Not now.

Ah!

Sir, I just wanted to say, I really am a dab hand with a needle if Alterations could use anything.

Why are you talking and not cleaning?

Did you do all the bathrooms according to the regulations I gave you?

Soap, water, mop, bleach, polish?

I did.

In that order?

Yes.

But Alterations, you wouldn’t regret it.

Hey.

Hey!

Hi.

You forgot your lunch.

Thank you.

No.

What?

I’m not letting you in that window, so you can try and crack the safe.

That’s not the angle?

No.

There is no angle.

There’s no angle.

What do you mean, there’s no angle?

Come on, Wink!

There’s no angle.

JASPER: Horace.

Thanks for lunch.

Bye, Wink.

Really?

Perfect.

I feel sad that you think that looks good.

What?

I feel sad you think that looks good.

Afternoon.

Lovely hat.

Whatever covers your neck more.

You have a circular slice of banana on your cheek.

Other side.

My office.

Now!

Now, now.

Okay.

Before you fire me, I have something to say.

Clean my office, top to bottom.

And, uh, when you come in tomorrow, try and remember to bring a brain.

That seems uncalled for.

I believe that lurking underneath that starchy, half-size-too-small, bum-clencher of a suit lies a kind man who wants to give a brilliant kid another shot.

Clean, now!

I just can’t leave you looking like that.

It would be cruel.

Why’d you go to sleep in a window?

Who’s.

What.

Oh.

Oh, but seriously, how much better do you look?

No!

No!

Hello.

Out!

Out!

Oh, farts.

Come with me.

Leave the bag.

Thousand apologies.

Horace, no!

I’m calling the police, vandal.

She’s coming!

The Baroness.

She’s out front.

What?

The Baroness!

She’s coming!

No!

Hello.

Is there a, uh, back way out, or.

The Baroness.

The fashion designer!

I want to see her.

Find the girl.

That’s her.

Estella, they’re distracted.

Let’s go!

Baroness.

Outside.

That window display.

I’m so sorry.

I can explain that.

You’re right, time to go.

GERALD: Sorry, Baroness.

Get her.

She’s the vandal who messed up the whole new window display.

Hello.

We’re dealing with it.

All right, easy, easy, easy!

So she works here?

Oh, no, no.

She was fired.

Yeah.

We try to give these wretches a chance, but, um, breeding.

Need I say more?

So she doesn’t work here?

Sorry.

I’m not convinced I know.

You’re sweating, and I can smell you.

Brilliant.

Thank you.

You.

Grubby girl.

Yes?

Jeffrey, card.

Card?

You’re hired.

This address.

5:00 a.m. Don’t be late.

Teeth.

Teeth.

BARONESS: You’re a fool.

That girl put together a better window display than I’ve seen here for 10 years.

Hear, hear!

You were right, this is a very good shop.

God, it’s all so depressing.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.