15بخش

: پدرخوانده / بخش 15

15بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

وقتی افراد تاتاگلیا رو دیدم، باید اصرار کنم که واسطه‌های کار مواد مخدر سابقه‌شون پاکه؟

فقط بهش اشاره کن. پا فشاری نکن

بارزینی بدون این‌که بهش گفته بشه می‌فهمه. منظورتون تاتاگلیاست؟

تاتاگلیا یه عوضیه

اون خودش نمی‌تونست سانتینو رو بکشه

اما تا به امروز نمی‌دونستم این همه مدت کار بارزینی بوده

زودباش، نانسی

پیش هم بمونید، همه‌تون. برایان

باشه، چشم

چند وقته برگشتی؟

یک سالی میشه

بیشتر از اون، فکر کنم

خوشحالم که می‌بینمت، کِی

کِی، من الان دارم برا پدرم کار می‌کنم

اون ناخوشه. خیلی مریض

ولی تو مثل اون نیستی.

بهم گفتی که مثل پدرت نمیشی

اینطور بهم گفتی. پدر من با آدمای قدرتمند دیگه، هیچ فرقی نداره

مثل هر مردی که در قبال دیگران مسئوله

مثل سناتور یا رئیس جمهور

میدونی چقدر ساده‌لوح به نظر میای. چرا؟

سناتورا و رئیس جمهورا آدم نمی‌کُشن

اه. الان کی ساده لوحه، کِی؟

راه و رسم پدرم برا انجام کارها دیگه تموم شده. تمومه. حتی خودشم اینو میدونه.

تا پنج سال آینده خانواده کورلئونه کاملاً قانونی و مشروع میشه

بهم اعتماد کن. این همۀ چیزیه که میتونم در مورد کار بهت بگم. کِی

مایکل، چرا اومدی اینجا؟ چرا؟

بعد این همه مدت چی ازم میخوای؟

باهات تماس می‌گرفتم و نامه می‌نوشتم

اینجا اومدم چون بهت نیاز داشتم. تو برام مهمّی.

مایکل لطفاً بس کن. چون

میخوام که باهام ازدواج کنی

خیلی دیره. خیلی دیره. لطفاً، کِی

هرکاری بگی می‌کنم که بتونه چیزایی که بینمون اتفاق افتاد رو جبران کنه

چون این مهمه، کِی. چون چیزی که مهمه اینه که

ما همدیگرو داریم. این که یه زندگی باهم تشکیل بدیم

بچه دار بشیم. بچه‌های خودمون

کِی، من به تو نیاز دارم

و عاشقتم

آدمای بارزینی به قلمروی من تجاوز می‌کنن و ما هیچ عکس‌العملی نشون نمیدیم!

خیلی زود من حتی جایی نخواهم داشت که توش کلاهمو آویزون کنم. صبور باش

ازت درخواست کمک نکردم، مایک فقط دستمو باز بذار.

صبور باش. ما باید از خودمون محافظت کنیم

بذار چند تا آدم جدید استخدام کنم. نه

نمیخوام بهانه برای جنگ دست بارزینی بدم. مایک، تو داری اشتباه می‌کنی

دون کورلئونه

شما یه وقتی گفتید که روزی میرسه من و تسیو میتونیم خانواده خودمونو شکل بدیم

تا به امروز دربارش فکر نکرده بودم. باید اجازه شما رو داشته باشم.

الان دیگه مایکل سرپرست خانواده‌ست

اگر اون اجازه بده، دعای خیر منم پشت شماست

بعد اینکه رفتیم نوادا

میتونید که خانواده کورلئونه رو ترک کنید و برید سرِکار خودتون

بعد اینکه رفتیم. این چقدر طول می‌کِشه؟شیش ماه

منو ببخشید، اما بعد رفتن شما

من و پیت تحت فشار بارزینی قرار می‌گیریم

و منم از این بارزینی متنّفرم. تو زمان شیش ماهه چیزی دیگه برای تشکیل دادن نمی‌مونه

شما به قضاوت من ایمان دارید؟بله

من وفاداری شما رو دارم؟همیشه، پدرخوانده

پس دوست مایکل باشید. هر کاری میگه بکنید

درباره چیزایی که مشکلاتتونو حل می‌کنه و سؤالاتونو جواب میده مذاکره شده

الان فقط همینو می‌تونم بگم بهتون

کارلو، تو توی نوادا بزرگ شدی

وقتی که بریم اونجا، تو قراره دست راست من باشی

تام هِیگن از این به بعد دیگه مشاور نیست. اون وکیل ما تو وگاس خواهد بود

هیچ ایرادی به تام وارد نیست، فقط این چیزیه که من میخوام

از اون گذشته، اگه مشاور لازم داشته باشم کی بهتر از پدرم. ختم جلسه

ممنون، پدر. برات خوشحالم، کارلو

مایک…چرا منو بیرون کردی؟

تو مشاور زمان جنگ نیستی، تام

شاید اوضاع بعد نقل مکان بهم بریزه

تام

من به مایکل گوشزد کردم. هیچوقت به فکرم نرسید که تو مشاور بدی هستی

بنظرم سانتینو رئیس بدی میشد، خدا بیامرزدش.

به مایکل اعتماد کامل دارم، درست مثل خودت

ولی حتماً دلایلی وجود داره که تو جایی در برنامه‌های آینده جایی نداری شاید کمکی از دستم بر میومد. تو بیرونی تام

قیافت خیلی خوب شده. عالی به نظر میای!

این دکتره چه خوب بوده کارش. کِی باعث شد انجامش بدی؟ کی؟ هی، هی، هی!

صبر کن. هی، هی.

بذارشون این جا. بعدا بهشون رسیدگی میکنیم.

اون خسته‌ست میخواد یکم استراحت کنه حالش جا بیاد

خیلی خب. بذار من درو باز کنم، باشه؟

چیزی میخوای پسر، هر چیزی. ها؟

این دخترا کی هستن؟

این دیگه کار خودته که بفهمی. بگو شرّشون رو بِکنن، فرِدو

هی، مایک. من برا کار اینجام. فردا میرم. شرّشونو بکن

من خسته‌ام. این گروه موسیقیم بفرس بره

مو گرین کجاست؟

یه سری کارا داشت. گفت وقتی جشن شروع شد بهش زنگ بزنیم

خب پس بهش زنگ بزن

جانی، حالت چطوره؟ سلام، مایک. خوشحالم که می‌بینمت

ما همگی بهت افتخار می‌کنیم. ممنونم، مایک

بشین، میخوام باهات حرف بزنم. دون هم خیلی بهت افتخار می‌کنه

خب، من همه‌شو به اون مدیونم

اون میدونه که تو چقدر قدردانی

بخاطر همینم هست که میخواد یه لطفی بکنی

مایک، چه کاری از دستم برمیاد؟

خانواده کورلئونه تو فکرش هست که منافعش از کار روغن زیتون رو ترک کنه و اینجا مستقر بشه

مو گرین سهم خودشو از هتل و کازینو به ما می‌فروشه در نتیجه خانواده ما تماماً صاحبشون خواهد بود

تام! تو کاملاً در این باره مطمئنی؟

مو این کارو دوست داره. تا حالا در مورد فروختن اینجا حرفی نزده

آره، بهش پیشنهادی میدم که نتونه رد کنه

ببین، جانی

ما سرگرم‌کردن قمارباز هارو یه عامل مهم برای کشوندشون به اینجا به حساب میاریم

ما امیدوار هستیم که تو یه قراردادی امضا کنی و سالی پنج بار بیای اینجا

شاید حتی بتونی چند نفر از دوستات تو سینما رو هم قانع کنی همین کارو بکنن

روت حساب باز کردیم

حتماً، مایک. من هرکاری برای پدرخوانده انجام میدم.

خودت میدونی. خوبه

هی، مایک! سلام رفقا. همه‌ام که اینجان. فردی، تام

خوشحالم که می‌بینمت، مایک. چطوری، مو؟ خوب

هر چی که میخواید براتون فراهمه؟ آشپز بهترین غذاهارو براتون آماده می‌کنه، رقّاص‌ها هم که انگشت به دهنتون می‌کنن

برا همه ژتون بذار تا بتونن بازی کنن

اعتبار من انقدری هست که بتونم رو بخرم؟

منو بخری؟

منظورم کازینو و هتله

خانواده کورلئونه میخواد سهمتو بخره

خانواده کورلئونه میخواد سهم منو بخره؟ نه، این منم که سهم شما رو میخرم

تو منو نمیخری. کازینوت داره ضرر میده. ما بهتر میتونیم اداره‌اش کنیم.

فکر کردی دارم پول بالا میکشم، مایک؟تو فقط بدشانسی

شما ایتالیایی‌های لعنتی واقعاً منو به خنده میندازید

من وقتی اوضاعتون خوب نبود بهتون لطف کردم فردی رو آوردم، و حالا میخواید منو بندازید بیرون!

یک لحظه صبر کن. تو فردی رو آوردی چون خانواده کورلئونه خرج کازینوت رو می‌داد چون خانوادۀ مولیناری زیر قیمت امنیت کازینو رو تضمین می‌کرد

حالا بیا در مورد کار حرف بزنیم. بیا درباره کار حرف بزنیم.

آره، بیا درباره کار حرف بزنیم مایکل.

اول از همه، من دیگه با شما کاری ندارم

خانواده کورلئونه دیگه اون قدرت قبلیشو نداره

پدرخوانده مریضه. تو نیویورکم بارزینی و خانواده‌های دیگه به خونتون تشنه‌ان

فکر کردی چه خبره؟ تو فکر کردی می‌تونی بیای هتل من و زور بگی؟

من با بارزینی حرف زدم. میتونم باهاش یه معامله بکنم و هتلمم داشته باشم!

بخاطر همینه به داداشم جلو مردم سیلی می‌زنی؟

مایک، اون چیز خاصی نبود. مو منظوری نداشت.

درسته که بعضی وقتا کنترل خودشو از دست میده اما ما با هم رفیقای خوبی هستیم

من یه کارو اداره میکنم. بعضی وقتا باید بعضیارو ادب کنم تا همه چی سرِجاش باشه

ما یه بحث داشتیم باهم، من و فردی، منم باید سرعقل می‌آوردمش

برادر منو سر عقل بیاری؟

داشت به پیشخدمتای کوکتل تعرض میکرد! بازیکنا نمی‌تونستن مشروب بگیرن

تو چه مرگت شده؟

من فردا میرم نیویورک. دربارۀ قیمت فکر کن

لعنتی!

میدونی من کی ام؟ من مو گرینم! وقتی تو هنوز موز بودی، من آدم می‌کُشتم

یه لحظه صبر کن، مو. من یه فکری دارم.

تام، تو مشاوری. با دون حرف بزن.

میتونی توضیح بدی. یه لحظه. دون الان نیمه بازنشسته‌ست و مایک مسئول کارو کاسبی خانواده‌ست

اگه چیزی برا گفتن دارید، باید به مایکل بگید

مایک، تو نمیتونی پاشی بیای لاس‌وگاس و با آدمی مثل مو گرین اینطوری حرف بزنی!

فرِدو

فرِدو، تو برادر بزرگ من هستی و من دوستت دارم

ولی هیچوقت دوباره طرف کس دیگه‌ای رو جلو خانوادت نگیر

هیچوقت

من باید پدر و افرادشو ببینم، تو بدون من شامتو بخور

اه، مایکل. این آخر هفته میریم بیرون. میریم شهر و فیلم می‌بینیم و شامی هم میخوریم. قول میدم.

مایکل. مایکل، خواهرت می‌خواست یه چیزی ازت درخواست کنه

خب بذار بگه. می‌ترسه که اینکارو کنه

کانی و کارلو میخوان که پدرخوانده پسرشون بشی

بذار ببینم چی میشه. جداً درباره‌اش فکر میکنی؟

درباره‌اش فکر میکنم. بیا

یالا. پس… اول بارزینی برعلیهت اقدام می‌کنه

اون یه جلسه با کسی که کاملاً بهش اعتماد داری، ترتیب میده

امنیتت رو هم تضمین می‌کنه

و در همین جلسه‌است که تو رو می‌کُشن

الان بیشتر از قبل دلم شراب خوردن میخواد

به هرحال، دارم بیشتر می‌خورم. برات خوبه، پدر

نمی‌دونم.

با زن و بچه‌ات خوشحالی؟

خیلی خوشحال. خوبه.

امیدوارم اینطور که وارد مسئله بارزینی شدم ناراحتت نکرده باشه

نه، اصلاً. یه عادت قدیمیه.

کل عمرم سعی کردم سبک‌سر نباشم

زن‌ها و بچه‌ها میتونن اینطوری باشن، ولی مردا نه

پسرت چطوره؟اونم خوبه

میدونی روز به روز داره شبیه تو میشه

اون باهوش تر از منه. سه سالشه و میتونه قسمتای خنده‌دار روزنامه‌ بخونه

جاهای خنده‌دار روزنامه‌هارو میخونه

میخوام که یه نفرو بذاری تلفن‌هارو کنترل کنه تمام تماس های ورودی و خروجی رو.

انجام شده، پدر. ترتیبشو دادم.

میتونه هر کسی باشه. اوه درسته. یادم نبود

چی شده؟

چی اذیتتون می‌کنه؟

میتونم از پسش بربیام. گفتم که از پسش بر میام، اینکارو هم میکنم.

متن انگلیسی بخش

When I meet with the Tattaglia people,

Should I insist that all his drug middlemen have clean records?

Mention it. Don’t insist.

Barzini is a man who will know that without being told.

You mean Tattaglia.

Tattaglia’s a pimp.

He could never have outfought Santino.

But I didn’t know until this day

that it was Barzini all along..

Come on, Nancy.

Keep together, everyone. Brian.

Okay, all right.

How long have you been back?

I’ve been back a year.

Longer than that, I think.

It’s good to see you, Kay.

I’‘m working for my father now, Kay.

He’s been sick. Very sick.

But you’re not like him, Michael.

I thought you weren’t going to become a man like your father.

That’s what you told me.

My father is no different than any other powerful man.

Any man who’s responsible for other people.

Like a senator or president.

You know how naive you sound.

Why?

Senators and presidents don’t have men killed.

Oh.

Who’s being naive, Kay?

Kay, my father’s way of doing things is over. It’s finished.

Even he knows that.

I mean, in five years

the Corleone family is going to be completely legitimate.

Trust me. That’s all I can tell you about my business. Kay…

Michael, why did you come here? Why?

What do you want with me after all this time? I’ve been calling and writing.

I came because I need you.

Because I care for you.

Please stop it, Michael.

Because… I want you to marry me.

It’s too late. It’s too late.

Please, Kay…

I’ll do anything you ask. Anything to make up for what’s happened to us.

Because that’s important, Kay.

Because what’s important is that

we have each other. That we have a life together.

That we have children.

Our children.

Kay, I need you.

And I love you.

Barzini’s people chisel my territory and we do nothing about it!

Pretty soon I there won’t be one place in Brooklyn I can hang my hat!

Just be patient.

I’m not asking you for help, Mike Just take off the handcuffs.

Be patient.

We got to protect ourselves.

Give me a chance to recruit some new men.

No.

I don’t want to give Barzini an excuse to start fighting.

Mike, you’re wrong.

Don Corleone…

You once said that the day would come

when Tessio and me could form our own family.

Till today I would never think of it.

I must ask your permission.

Michael is now head of the family

and if he gives his permission, then you have my blessing.

After we make the move to Nevada

you can break off from the Corleone family and go on your own.

After we make the move to Nevada.

How long will that be?

Six months.

Forgive me, Godfather, but with you gone,

me and Pete will come under Barzini’s thumb sooner or later.

And I hate that goddamn Barzini.

In six months’ time there will be nothing left to build on.

Do you have faith in my judgment?

Yes.

Do I have your loyalty?

Yes, always, Godfather.

Then be a friend to Michael.

Do as he says.

There are things being negotiated now that are gonna solve all your problems and answer all your questions.

That’s all I can tell you now.

Carlo, you grew up in Nevada.

When we make our move there, you’ll be my right-hand man.

Tom Hagen is no longer consigliere.

He’ll be our lawyer in Vegas.

That’s no reflection on Tom, just how I want it.

Besides, if I ever need help, who’s a better consigliere than my father?

Well, that’s it.

Thank you, Papa.

I’m happy for you, Carlo.

Mike… Why am I out?

You’re not a wartime consigliere, Tom.

Things may get rough with the move we’re trying.

Tom.

I advised Michael.

I never thought you were a bad consigliere.

I thought Santino was a bad Don, rest in peace.

Michael has all my confidence, just as you do.

But there are reasons why you must have no part in what is going to happen.

Maybe I could help.

You’re out, Tom.

I can’t get over the way your face looks.

It really looks good!

This doctor did some job. Who talked you into it?

Kay? Hey, hey, hey! Wait. Hey, hey.

Leave them out here. We’ll deal with them later.

He’s tired and wants to clean up. All right now.

Let me open the door, all right?

Anything you want, kid, anything. Huh?

Who are the girls?

That’s for you to find out.

Get rid of them, Fredo.

Hey, Mike…

Fredo, I’m here on business. I leave tomorrow. Now get rid of them.

I’m tired. Get rid of the band too.

What happened to Moe Greene?

He said he had some business.

He said to give him a call when the party started.

Well, give him a call.

Johnny, how are you?

Hello, Mike. Nice to see you again.

We’re proud of you.

Thanks, Mike.

Sit down, Johnny, I want to talk to you.

The Don is proud too, Johnny.

Well, I owe it all to him.

Well, he knows how grateful you are.

That’s why he’d like to ask a favor of you.

Mike, what can I do?

The Corleone family is thinking of giving up all its interests in the olive oil business and settling out here.

Now Moe Greene will sell us his share of the casino and the hotel, so it could completely be owned by the family.

Tom! Hey, Mike, are you sure about that?

Moe loves the business. He never said nothing to me about selling.

Yeah, I’ll make him an offer he can’t refuse.

See, Johnny…

See, we figure that entertainment will be a big factor in drawing gamblers to the casino.

And we hope you’ll sign a contract to appear five times a year.

Perhaps convince some of your friends in the movies to do the same.

We’re counting on you.

Sure, Mike. I’ll do anything for my godfather.

You know that. Good.

Hey, Mike! Hello, fellows. Everybody’s here. Freddy, Tom.

Good to see you, Mike.

How are you, Moe? All right.

Did you get everything you want?

The chef cooked for you special,

the dancers will kick your tongue out and you credit is good!

Draw chips for everybody in the room so they can play on the house.

My credit good enough to buy you out?

Buy me out?

The casino, the hotel.

The Corleone family wants to buy you out.

The Corleone family wants to buy me out?

No, I buy you out. You don’t buy me out.

Your casino loses money. Maybe we can do better.

You think I’m skimming off the top, Mike?

You’re unlucky.

You goddamn Guineas really make me laugh.

I do you a favor and take Freddy in when you’re having a bad time,

and now you try to push me out! Wait a minute.

You took Freddy in because the Corleone family bankrolled your Casino,

because the Molinari family on the coast guaranteed his safety.

Now we’re talking business. Let’s talk business.

Yeah, let’s talk business, Mike.

First of all, you’‘re all done.

The Corleone family don’‘t have that kind of muscle anymore.

The Godfather is sick, right?

You’re getting chased out of New York by Barzini and the other families.

What do you think is going on?

You think you can come to my hotel and take over?

I talked to Barzini. I can make a deal with him and still keep my hotel!

Is that why you slapped my brother around in public?

Ah, that was nothing, Mike. Now, Moe didn’t mean nothing by that.

Sure he flies off the handle once in a while,

but Moe and me we’re good friends, right Moe, huh?

I’ve got a business to run.

I’ve got to kick asses sometimes to make it run right.

We had a little argument, Freddy and I,

so I had to straighten him out.

You straightened my brother out?

He was banging cocktail waitresses two at a time!

Players couldn’t get a drink at the table. What’s wrong with you?

I leave for New York tomorrow. Think about a price.

Son of a bitch!

Do you know who I am? I’m Moe Greene!

I made my bones when you were going out with cheerleaders.

Wait a minute, Moe. I got an idea.

Tom, Tom, you’re the consigliere.

You can talk to the Don… You can explain…

Just a minute now.

Don is semi-retired and Mike is in charge of the family business now.

If you have anything to say, say it to Michael.

Mike, you don’t come to Las Vegas and talk to a man like Moe Greene like that!

Fredo…

You’re my older brother, and I love you.

But don’t ever take sides with anyone against the family again.

Ever.

I have to see my father and his people, so have dinner without me.

Oh, Michael.

This weekend we’ll go out.

We’‘ll go to the city, we’ll see a show and we’ll have dinner. I promise.

Oh, Michael., Michael, your sister wants to ask you something.

Let her ask.

No, she’s afraid to.

Connie and Carlo want you to be godfather to their boy.

We’ll see. Will you?

Let me think about it. We’ll see. Come on.

So…

Barzini will move against you first.

He’ll set up a meeting with someone that you absolutely trust.

Guaranteeing your safety.

And at that meeting you’ll be assassinated.

I like to drink wine more than I used to.

Anyway, I’m drinking more.

It’s good for you, Pop.

I don’t know.

Your wife and children, are you happy with them?

Very happy.

That’s good.

I hope you don’t mind the way I keep going over this Barzini business.

No, not at all.

It’s an old habit.

I spend my life trying not to be careless.

Women and children can be careless, but not men.

How’s your boy?

He’s good.

You know, he looks more like you every day.

He’s smarter than I am.

Three years old and he can read the funny papers.

Read the funny papers.

I want you to arrange to have a telephone man check all the calls that go in and out of here…

I did it already, Pop. I took care of that. It could be anyone.

Oh, that’s right. I forgot.

What’s the matter?

What’s bothering you?

I’ll handle it.

I told you I can handle it, I’ll handle it.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.