رقابت میان پدرها 2

فصل: خانه پدر 1 / سرفصل: با موسیقی / درس 4

رقابت میان پدرها 2

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی درس

و پادشاه اوایل فکر می کرد پادشاه تقلبی کارش درست بود و خوب پیش میره و ملکه هم احتیاجاتی داشت .

وقتی پادشاه واقعی بیشتر پادشاه قلابی رو شناخت شک ـش نسبت به توانایی های پادشاه قلابی در فرمانروایی کردن بیشتر شد.

پس پادشاه به این نتیجه رسید که بهترین راه .

پییس.هی.. داستان خوبیه؟

آره. پادشاه بالاخره به قلعه برگشت.

ولی اون پادشاه قلابی بدجنس تاج رو بهش پس نداد.

اوه، خب، آره.

فکر کنم قبلا این داستانو شنیدم.

آه، “برد” این داستان خیلی قدیمیه.

خوب، می دونی چیه؟ پادشاه تقلبی اصلا آدم بدی نبود.

و واقعا هم آدم خوبی بود.

در مهمانی ها باحال بود ، خوش صحبت بود، مهربان بود.

و پادشاه وقتی دید ملکه ی زیبا و دو شاهزاده کوچیک در تنهایی به سر می برند ، شجاعانه اومد و اونارو از تنهایی نجات داد.

آره ، ولی مگه ملکه به خاطر این که پادشاه قلابی از میراث خودش چیزی به ملکه نمیداد ناراحت نبود، منظورش اینه که پادشاه قلابی عقیم بود؟

باشه ، می دونی چیه؟

مساله داره شخصی میشه.

نه،”برد”،بیا.

ما فقط داریم یه افسانه رو تعریف می کنیم.

باشه بابا. خب ملکه اصلا هم ناراحت نبود بخاطر اون موضوع. پادشاه تقلبی کاملا مطمئن بود که ملکه با قضیه میراث مشکلی نداره.

آره ،”برد”راست میگه.

مطمئنم ملکه از اون موضوع هیجان زده شد. باشه؟

باشه؟

آره.

عزیزم، چی شده؟

هنوز سر قضیه ی پنبه ها ناراحتی؟

نه. نه فقط یک ذره مایه خجالته. اما راهی داره هنوز یک بچه ی دیگه میخوای؟

وای خدا. “داستی” چیزی گفته؟

فقط سعی می کنه بره رو مخت.

پس درست نیست؟

باشه. شاید یک بچه ی دیگه می خواستم.

ولی امکان نداره، با توجه به اتفاقی که برای تو افتاد.

من سرزنششون نمی کنم. خیلی هم دوستشون دارم.

اونا دوستای کوچولوی خودم هستن

نباید اون حرفو بزنی.

هستن.

من کاملا از داشتن این خانواده خوشحالم.

و تنها دلیلی که باهاش می سازم اینه که بچه هام باهاش خوش حالن.

و دلم میخواد با پدرشون ارتباط داشته باشن.

می دونی چیه؟

نمی تونم قیافشو نگاه نکنم وقتی اون تورو درحالی که به بچه هاش خوبی می کنی ببینه.

آره. یعنی من وقتی در خانواده نقش دارم. از لحاظ احساسی در دسترسم.

آره، هستی.

حق با تویه.

خیلی وقته که داستی میبینه که یک پدر واقعی چیکار میکنه. حالا احساس خوبی دارم!

وقتشه یکم پرت بزنیم.

خدایا شکر!

سلام رفقا! هی بچه ها!

” برد”! ببین بابایی چیکار کرده!

خونه درختی رو برات تکمیل کرده!

هی هی!

پ- مرد! نه ، بپا پ..

هی “برد”. متاسفم.

خوبی؟

برد نظرت چیه؟

واو. باحال و فشرده.

خوشت اومد نه؟ نظامی طراحیش کردم.

اینو همین امروز ساختی؟ با ابزار آلات من؟

اوه، نه ، نمیشه با پنبه خونه درختی ساخت “برد”.

نه، یه مقدار کمک گرفتم.

هی “دیلان” پلی استیشن 4 هم وصل شد.

مرسی عمو”گریف”.

خواهش میکنم ، رفیق.

عمو”گریف”؟

رفیق ، دیشب رفتم تو یه بار مشروب بزنم حدس بزن کی مسئول بار بود، رفیقمون “گریفی”.

صحبت کردیم و دردو دل کردیم.

می دونی چی میگم؟

آدم باحالیه ، جدی میگم.

اون خیلی. می دونم نسبت بهش چه حسی داری فقط یک فرصت دوباره بهش بده.

باشه؟ اوقات سختی رو اینجا سپری کرد و اخراج کردنش مشکلی رو حل نمی کنه.

خوب من اخراجش کردم چون تو منو وادار کردی!

من وادارت کردم؟

آره.

الان من مسئول اینجا هستم؟ من شوهر “سارا” هستم؟

آخرین بار که چک کردم تو مرد خونه بودی منو “گریفی”فقط اینجا می مونیم.

اون اینجا نمی مونه.

چرا، چون سیاهه؟

نه بخاطر این نیست.

ببین ، “گریفی”کمکم کرد اینو درست کنم، خب؟

پس کینه دوزی و تبعیض نژادی ممنوع چه نژادپرست باشی چه نباشی.

من نژادپرست نیستم.

گفتم ، چه باشی چه نباشی.

خوب ، نیستم.

خب خوبه.

چون یکی از مواردی بود که گفتم.

هی بچه ها، یالا.

اسکی فقط با کلاه ایمنی مجازه.

باید موارد ایمنی رو رعایت کنیم.

وایسا بینم ، اسکی؟

ببین ، می دونم فضای زیادی گرفته ولی خونتونو به باصفا ترین خونه ی محل تبدیل می کنه.

یه سیستم صوتی وصل کردم یه جفت ساقی. اون “کوری” اونجا مسئول ردبول هست.

هی “کوری”!

برای حیاط خلوتم اسپانسر اوردی؟

هی آقای “مارون!” شما نفر بعدی هستین؟

هی “نیکلاس” ، صدام کن”داستی”!

و ، آره انجامش میدم. برد دو رو تماشا کن.

این حرکت اختصاصی برای سربازان آینده مگان و دیلان. به افتخارشما!

انگار سرگرمی درستی انتخاب نکردی رفیق.

ممنونم.

اوه ، سلام “سارا”.

سلام.

خب. نفر بعدی کیه؟

من انجام میدم!

اونجارو ببین!

حقه ی باحالیه ، “داستی”.

قابل ستایشه.

“برد”؟

کی دوست داره ببینه چطوری این کارو در استخر های خالی “انسینو” کاستک ، ایرواین و ساحل بزرگ انجام می دادیم؟

سانتا کلاریتا

سانتاکروز؟

خشکتون زده؟

عزیزم ، نه ، بیا پایین.

اوه ، خوابشو ببینی ، آبجی.

زود باش برد، خیلی وقت نیست کنار گذاشتی.

خدا به همراهت.

یوووووهوووو!

وای خدای من! “برد”!

اوه نه، بهتره دست نزنی.

چند ثانیه وایسا.

یعنی چی دست نزنم؟

اوضاش داغونه.

ببین ، میدونم داغونه باشه؟

مشکل اینجاست که کی میخواد مسئولیت کارشو به عهده بگیره؟

تو؟

باشه. خب بچه ها ما یک وضعیت اورژانسی داریم.

اولین کاری که باید بکنیم چیه؟ کسی بلده؟

تو! کله قرمزی.

تماس با 911 (اورژانس)؟

نزدیک بود. ولی غلطه.

اولین مورد حفظ خونسردیه.

آره ، نصیحت خوبی بود.

اگه به تته پته بیوفتید اورژانس نمی فهمه چی میگید، خب؟

پس بیایید نفس عمیق بکشیم.

10 ثانیه.

داری مسخرم می کنی؟ کمکش کن!

انگار آروم نیستی “سارا”.

حالا برو زنگ بزن اورژانس و توضیح بده بهشون، باشه؟

باشه، خب.

کسی می دونه بعدش چیکار می کنن؟

ضربان قلب رو چک می کنیم!

عالیه! شاگرد ممتاز خودمی! بیا اینجا.

خوبه! خب دو انگشت روی گردن، نبض می گیره درست زیر گوش.

خوبه. ضربان قلبو چک حس می کنی؟

اوه اوه.

خب ، حالا این نشون میده که “برد” اصولا الان . کسی می دونه؟

تو ، جین پوش ؟

مرده؟

بنازمت جین پوش. خیلی بچه باهوشی.

اون مرده.

باشه ، حالا باید چیکار کنیم؟

زود باشید ، داریم از دستش می دیم.

ماساژ قلبی بدیم؟

آره! دختره خودمی.

بیا اینجا عزیزم ، زود.

خوب! خوبه ، انگشتاتو قفل کن و اینجارو فشار بده.

عالیه ، کارت درسته عزیزم.

“داستی”، عجله کن!

باشه ، خودم خدمت این مورد می رسم.

باشه؟ از نزدیک نگاه کنید.

اگه شما به سینتون فشار بدید زیاد طول نمی کشه. تا هوا بیرون بیاد ، بچه ها.

ردیفش کردم! درست شد!

بابام میتونه مردمو از مرگ برگردونه!

وای ، آقای “وتیکر” زامبی شده!

متن انگلیسی درس

And the King, he thought the Step King seemed okay at first, a little soft, maybe, but, heck, the Queen needed a meal ticket.

But the more the King learned about him, the more he doubted the Step King’s ability to lead.

So the King decided there was only one way to.

Psst. Hey. Good story?

Yeah. The King finally came back to his castle.

But the evil Step King wouldn’t give him his crown back.

Oh, okay, yeah.

I think I’ve heard this story before.

Ah, it’s a story as old as time, Brad.

Well, you know what? It turns out the Step King wasn’t evil at all.

He was a really good guy.

Fun at parties, great conversationalist, affable. And he saw that the beautiful Queen and perfect Prince and Princess were all alone, and he came valiantly to their rescue.

Yeah, but wasn’t the Queen sad because the Step King couldn’t give her an heir to the throne?

Okay, you know what?

Now this is getting personal.

Hey, Brad, come on.

We’re just doing fairy tales here.

All right. Well, the Queen wasn’t sad, just for the record. The Step King was pretty sure she was totally cool with it.

Yeah, Brad’s right.

I’m sure the Queen was thrilled. Right?

Right?

Yeah.

Honey, what’s the matter?

Are you still sad about Dusty finding your tampon?

No. No, I mean, this is a little embarrassing, but it’s just, I was.

Is there any chance you still want another baby?

Oh, my God. What, did Dusty say something?

He’s just trying to get in your head.

So it’s not true then?

Okay. Maybe I did want another baby.

But it’s not possible, given what happened to your.

And I’m not blaming them. I love them.

They are my fuzzy little pals.

You don’t have to say that.

They are.

I am 100% happy with the family that I have.

The only reason I’m putting up with him is because my kids are so happy to see him.

And I want them to have a relationship with their father.

You know what?

I can’t wait to see his face when he figures out how much you really do for his kids.

Yeah. I mean, I’m involved. I’m emotionally available.

Yeah, you are.

You are darn right.

It’s high time Dusty sees how a real dad does it.

I am fired up!

Let’s get some shut-eye.

Hallelujah!

Hey, dudes! Hey, T.J.!

Brad! Look what Dad did!

He finished the treehouse for you!

Hey, hey! B-man!

No, watch out, B!

Hey, Brad. Sorry about that.

You all right?

Brad, what do you think, man?

Wow. Pretty cool zipline.

You like that, huh? It’s military grade.

You built all this today? With my tools?

Oh, no, you can’t build a treehouse with a tampon, Brad.

No, I had a little bit of help.

Yo, Dylan, PS4 is all hooked up.

Thanks, Uncle Griff.

No problem, buddy.

Uncle Griff?

Dude, I went out for a beer last night, and who’s tending bar but our man Griffy?

We get to talking and we just click.

You know what I mean?

He’s a great dude, man. He really is.

I know how you feel about him, but just give him a chance.

All right? He’s having a tough time at home, and your firing him sure didn’t help.

Well, I fired him because you made me!

I made you?

Yeah.

Am I in charge around here now?

Is my name on the mortgage?

Last time I checked, you were the man of the house, and me and Griffy were just staying here.

He’s not staying here.

Because he’s black?

No, not because of that.

So despite any prejudices that you may or may not have.

I don’t have any prejudices.

I said “may or may not”.

Well, it’s may not.

Well, that’s good.

Because that’s one of the ones I said.

Hey, kids, come on.

Helmets on the half-pipe.

We got to be safe around here.

Wait, half-pipe?

Look, I know it’s taking up a lot of the yard, but it’s gonna make your house the coolest place in the neighborhood.

I got a sound system, we got a couple Go-Pros. That’s Corey from Red Bull over there.

Hey, Corey!

You got a sponsor for my backyard?

Hey, Mr. Mayron! You want next?

Nicholas, please, it’s Dusty!

I’m gonna dedicate this run to my future X-Games champs, Dylan and Megan. This is for you!

Looks like you picked the wrong leisure activity, buddy.

Thank you.

Oh, hey, Sara.

Hi.

Okay. Who’s got next?

BRAD: I do!

Look!

Some cute little tricks there, Dusty.

Really adorable.

Brad?

Hey, who’d like to see how we used to do it back in the empty pools of Encino, Castaic, Irvine, Long Beach?

Santa Clarita?

Santa Cruz?

Fremont?

Honey, no, please come down.

Oh, I intend to, sister.

Come on, Brad, it hasn’t been that long.

Godspeed.

Whoa!

Oh, my God! Brad!

Oh, no, it’s best not to touch him.

Wait a second.

What do you mean, don’t touch him?

He’s in trouble.

Look, I know he’s in trouble, okay?

But if there’s a problem, who do you want to be in charge?

You?

Okay. All right, guys, we have an emergency situation.

And what’s the first thing we do? Anybody?

You! Redhead.

Call 911.

Close. But wrong.

First thing we do is remain calm.

Yeah, that’s good advice.

The 911 operator can’t understand you if you’re hysterical, okay?

So let’s all take a deep breath.

In for ten.

Are you kidding me right now? Help him!

Hey, that doesn’t sound calm, Sara.

Now, please, call 911 and relate to the dispatcher what happened calmly, okay?

Okay, yes.

Anybody know what we do next?

Check for pulse!

Nice! My star pupil! Come on up here.

All right! Okay, two fingers on the neck, right below the ear.

Good. You feel a heartbeat?

Uh-uh.

Okay, now that means that Brad here is now clinically. Anybody?

You, Jean Jacket!

Dead?

Attaboy, Jean Jacket. You’re a smart kid.

He is dead.

All right, so what do we do?

Come on, we’re losing him here.

Give him C.P.R.?

Yes! That’s my girl.

Come on up here, sweetie.

All right! All right, lock your fingers like this and press down hard right here.

Oh, great job, sweetheart.

Dusty, hurry!

Okay, I’m going to go ahead and take this one.

Okay? Watch closely now.

If you do your chest compressions properly, it shouldn’t take long. Clear out, guys.

I got him! I got him!

My dad can bring people back from the dead!

Mr. Whitaker’s a zombie!

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.