اولین تقابل

فصل: خانه پدر 1 / سرفصل: با موسیقی / درس 2

اولین تقابل

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح متوسط

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی درس

امروز هم رسید بالاخره قراره پدر بچه هارو ملاقات کنم.

عصبیم؟ صد در صد آره.

کی می تونه عصبی نباشه؟ بحث سر اینه.

می دونی، بچه ها.

اونا آخرش عمق همه چیزو متوجه میشن، اونا می دونن که این اطراف بوده.

یا خدااا !!!!!

خدا کنه خودش نباشه.

شک نکن از تو خیلی بهتره.

خوبه ، ممنون که گفت. ممنون.

آره ، احساس خوبی دارم.

هی، تو داستی هستی؟

نوچ!!!

چی؟

مطمئنی “داستی” نیستی؟

تو “داستی” هستی . معلومه نیستی.

این چیه دیگه؟

هی! کجا بودی؟

صد بار زنگ زدم بهت.

می دونم، خاموش بود گوشیم.

ببین .

این موتور ماله .

آره. اینجاست.

اینجاست؟

آره.

اون داخل چیکار می کنه؟

داره برای بچه ها داستان ستاره های دنباله دار تعریف می کنه.

ستاره های دنباله دار ؟

لعنتی!

ببخشید. ببخشید. الان خیلی عصبی هستم.

یه چند تا نکته هست که میخوام به دوستمون متذکر شم با آداب ملاقات در فرودگاه شروع می کنم و رعایت ادب و چشم داشت.

مگان: داستان باحالی بود بابایی!

خوشتون اومد؟

همش واقعیت بود. هی!

کی ستاره ی دنباله دار میخواد و مقداری دلار نقره ای غیر در گردش؟

پس تو “ داستی “ هستی.

مطمئنم هستم.

و تو هم باید شوهر جدیده باشی.

بیا بغلم، مرد گنده.

قبلا دیدمت تو فرودگاه.

نه یادم نمیاد دوست من.

بله، اومدم طرفت و پرسیدم تو “داستی” هستی.

مطمئنم اگه مرد گنده ای مثل تورو ببینم یادم نمیره.

خوب ، لابد اشتباه من بوده.

باشه ، من بودم که تو فرودگاه دیدی.

می دونم.

حقیقت اینه که من تورو قبل از این که تو منو ببینی دیدم و فکر کردم، این مردیه که داره بچه هامو بزرگ می کنه؟

و لعنتی ، اگه واقعا قیافش پخی نباشه چی.

خودتو نگاه کن.

خودتو کشف کردی، مگه نه؟

تو طلسمو رو شکستی.

نمی فهمم چی میگی.

برای من ادای احمقا رو در نیار.

آره احمقه .

یکم زیادی احمقه.

عزیزم ، تو که فهمیدی چه خبره.

همه دارن میگن دیگه.

آره آره منم فهمیدم چه خبره.

پس علت رفتارمو تو فرودگاه درک می کنی ، درسته؟

دستپاچه شدم.

منو ببخش.

مشکلی نیست.

ببین ، این بهانه ها بخاطر شوخ طبعی ـته.

آره دیگه ،اسمش زرنگ بازیه.

می دونی، عجیبه که “سارا” در مورد من بهت چیزی نگفته بود.

فکر می کردم ، چیو داره مخفی می کنه؟

و حالا فهمیدم.

یه قهرمان.

هی “برد”!

موتور بابایی رو دیدی؟

باحال نیست؟

البته که هست.

مدلش چیه، ایندیان؟

بــعــله.

فکر کنم تو “مینیاپولیس”ساخته میشن.

هرگز هنپین نرفتم ولی این مثل همونی که تو سریال “ماری تایلر” سوار می شدن.

فکر کنم .. رودا.

اونی که میخواستم بگم یه اسپین آف از سریاله.

بنازمت!

انگار واقعا از موتور حالیت میشه، برد.

می رونی؟

آها.

بله!

جدی؟

آره.

منظورم اینه که ، دیگه نه.

وقتی دانشگاه می رفتم.

یه .

کاواساکی؟ یه کاواساکی داشتم.

آره.

از این ضربه گیر دارا و

اگزوز عضله ای.

پس.

باید سوارش شی پسر. بیا بیرون!

ببین چیکار می کنه.

خیلی قدرت داره.

اون ، نه نه نه.

آره “برد”!

برد.

خواهش میکنم!

نه.

بیاید بچه ها.

بچه ها موقع خوابه.

باید برید تو تختتون

برید مسواک بزنید.

باشه ، زود باشید بچه ها به حرف مادرتون گوش بدید.

هی، ببین.

نمی خوام از حد خودم تجاوز کنم یه دنیا برام ارزش داره که اگه می تونستم دوتاشونو نوازش می کردم.

آره.

آره ، البته.

اونا بچه هات هستن.

برو پیششون.

وای ، ممنون “برد”.

پادشاه واقعا گند زد.

بدجور هم گند زد.

فکر کرد می تونه سوار اژدها بشه و سرشو از تنش جدا کنه و ملکه هم همیشه منتظرش می مونه.

و بعدش پادشاه پیامی دریافت کرد که به سلطنتش تجاوز شده توسط مردی مو فرفری و دارای کارت اعتباری؟

وای نه!

خوب ، پادشاه هم از کوه ها بالا رفت و خودشو به قلعه رسوند وقتی رسید با علاقه به ملکه چشم دوخت و خاطرات خوبشو با ملکه به یاد آورد که وقتی برای اولین بار دیدش ملکه واقعا همه چیزشو از دست داده بود همـــه چیزشو.

فکر کنم باباتون داره داستان زیبای خفته رو تعریف می کنه. می تونم منم بشنوم؟

اوه ، نه راستش دیروقته.

شما دوتا وقتشه برید تو کیسه هاتون.

نه بابا ، داستان بیشتر میخوایم، لطفا!

من دوست دارم کل شبو اینجا باشم ولی بیایید به قوانین “ برد “ احترام بزاریم مهم نیست چقدر دیکتاتوری باشن.

باشه؟

شب خوش ، گنجینه های طلای من.

شب خوش ، فرشته های نازنینم.

بیاید چندتا بوس پروانه ای بهم بدید.

و چندتا بوس اسکیمویی.

شب بخیر رفیق.

خوب بخوابی.

خوب بخوابی.

هی ، کی دلش قلقلک قبل خواب میخواد؟

مــــــــــــــــــــــــــن!

شب بخیر نفسم.

شب بخیر قطره اشک من.

داشت خاروندن مخصوص شب رو یادم می رفت.

اوه، ریلکس ، ریلکس ، ریلکستر.

شب بخیر خرس کوچولو.

هی ، کی 20 دلار میخاد؟

مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــن!

بیست دلار؟

چی؟

آره.

یکی برای تو ، یکی برای تو.

نمی دونم شاید غصبی باشه.

تو نگرانش نباش.

باشه. شب بخیر.

اگه بخوای ، می تونی فردا بعد از مدرسه بیای.

شاید وقت خوبی باشه برای .

پس نوشیدنی چی؟

نوشیدنی؟

آره ، تو قول دادی نوشیدنی مهمونم کنی.

نوشیدنی.

آها نوشیدنی ، بیا.

عالیه.

میرم کاپشنمو بردارم و میرم بیرون.

خوبه.

باشه.

هی!

پیییس.

چیکار می کنید؟

حالا رفیق شدید؟

نه.

منظورم اینه که ، بهش قول نوشیدنی دادم.

باید شرافت داشته باشم قول نوشیدنی

باشه.

یه نوشیدنی مهمونش کن بعدش یجوری از شرش خلاص شو؟

بعدش حصار مهربانی می چینی یادته؟

هوووم.

بعدش بیا تو تخت.

باشه.

حتما.

باشه.

اونجا رو چیکار کردی؟

اوه ، اون یه خونه درختیه.

یه ذره پروژه شریکی من و “دیلان”.

آره ، نزدیک 2 ماه روش کار کردیم.

بد نیست.

ممنون.

فکر می کنی چه مدت تو شهر می مونی؟

خوب حقیقت اینه که از فردا برای یک هفته برنامه دارم.

وقتشه یه خدمتی به آمریکا کنم.

آه ، می فهمم.

پس سربازی؟

نوچ.

پس تو یه .

بـــعله.

بـــعله ، چی ؟

” برد “ ، لازم نیست بیشتر بدونی.

باشه.

“داستی” فکر کنم باید یک برنامه برای ملاقات های آینده بزاریم .

باشه ؟

که تو هم بتونی اوقات فراغت رو با بچه ها بگذرونی.

چرا تعارف هارو کنار نزاریم؟

نه ، ما تعارفی نداریم که بخواهیم کنار بذاریم.

می خوای بدونی من اینجا چیکار می کنم چرا اینقدر زل می زنی به، چی روی دستت نوشتی ؟

مرد باش و صادقانه بپرس”برد”.

باشه.

دقیقا اینجا چیکار می کنی؟

هر دو می دونیم که بچه ها به یک مدل مرد نیاز دارن.

“سارا” انتخابشو کرده.

من هم اینقدر مرد هستم که اجازه بدم اون مدل مرد تو باشی.

من ضمانتت رو پیش بچه هام می کنم.

بهشون اجازه میدم که بهت اعتماد کنن.

و همینطور عاشقت باشن..

و بابایی صدات کنن.

برای من این کارو می کنی؟

نه.

اما برای اونا اینکارو می کنم.

این همون چیزیه که تو میخوای ، مگه نه؟

بیشتر از هر چیز دیگه ای در دنیا.

تورو بازی داده.

اون بیرون خیلی ساده بودی.

می دونم اینطور به نظر میاد چون قول دادم که ازش بخوام اینجارو ترک کنه و وقتی دعوتش کردم که یک هفته بمونه اون منو بازی نداد.

می دونی چیکار کرد؟

باهام تعارف نداشت.

اوه ، واقعا ؟

و منم باید بگم خیلی نیروبخش بود

فکر کنم خیلی از ما میتونستیم تعارف هارو کنار بزاریم ، می دونی.

.درسته.

در یک گفتگو باهاش اون 8 فصل از کتاب مسخره رو قورت داد.

یعنی این برای منو بچه ها خیلی مفیده.

اوه ، عزیزم نمی دونی داری با دم شیر بازی می کنی.

” داستی” تورو با یک انگشت بلند می کنه.

اون کارشه لاف زدن هاش قابل ستایشه سوالی باقی نمی مونه.

اما باید بگم این وسط یه چیز نرم داره یعنی خیلی خوش قلبه.

می دونی؟

فکر می کنم خیلی احساساتیه.

اون فقط..

به کسی نیاز داره.

که حرفاشو گوش بده.

و منم گوش دادم.

ممم.

متن انگلیسی درس

So today is the day I’m finally meeting the father of my children.

Am I nervous? You’re darn right I am.

But who wouldn’t be? And here’s the thing.

I mean, Pepe, you know, kids..

they see through things and, at the end of the day, they know who’s been around.

Holy balls!

I hope that’s not him.

There is no doubt this man is your better in every way.

Well, you’re kind to say that. Thank you.

Yeah, I feel pretty good.

Hey, you Dusty?

Nope.

What?

Are you sure?

Are you Dusty. No, you’re not Dusty.

What is this?

Hey! Where have you been?

I called you like 100 times.

I know, my phone died. Look.

This motorcycle, is this.

Yes. He’s here.

He’s here?

Yes.

What’s he doing inside there?

He’s giving the kids all kinds of Starbursts.

Starbursts? God damn it!

Sorry. Sorry. I’m a hot habanero pepper right now.

I got a few bullet points I want to bring up with our friend Dusty, starting with airport etiquette, courtesy and expectation.

MEGAN: Oh, good story, Daddy!

You like that story? It’s all true. Hey!

Who wants some more Starbursts and a couple of uncirculated silver dollars?

So you are Dusty.

I sure am. You must be the new and improved husband.

Bring it in, big guns.

I already met you at the airport.

No, I don’t recall that, friend.

Yeah, I walked right up to you and asked if you were Dusty.

I’m pretty sure I’d remember a heavy hitter like yourself.

Well, must have been my mistake.

All right, that was me at the airport.

Yeah, I know that.

The truth is, I saw you before you saw me, and I’m thinking, “This is the guy who’s raising my kids?”

“And damn it if he doesn’t look like the real deal”.

I mean, look at you.

You figured it out, didn’t you?

You cracked the code.

I don’t know about that.

Don’t play that humble game with me.

He is so humble. He’s just too humble.

Honey, you got it goin’ on.

Everybody says so.

Yeah, I got it goin’ way on.

So you can understand why I panicked at the airport.

I froze, Brad. I’m sorry.

It’s fine.

Look, these are tricky waters to navigate.

I mean, that is insightful.

You know, I thought it was weird Sara didn’t tell me about you before.

I thought, what’s she hiding?

And now I know.

A champion.

Hey, Brad! Did you see Dad’s motorcycle?

Isn’t it cool?

BRAD: It sure is.

What is that, an Indian?

Yep.

I believe they’re manufactured in Minneapolis.

I’ve never been, but that’s the setting for The Mary Tyler Moore Show.

What’s the other. Rhoda.

Which I want to say was a spin-off.

Damn! You really know your bikes, Brad. You ride?

Uh-huh. Yeah!

Really?

BRAD: Yeah.

I mean, not anymore. I did, you know, back in college. I had a, um.

I had a Kawa-saki? Kawasaki Nine.

Yeah.

With the fenders and the.

The broil joint. So.

Well, you should get on her, man. Come on!

Take her out, see what she can do.

She’s got a lot of power.

Oh, no, no, no.

Yeah, Brad! Brad. Please!

No. Hey, come on, kids. It’s time for bed.

It’s way past your bedtime.

Let’s brush your teeth.

All right, come on, guys, listen to your mom. Hey, look.

I don’t want to overstep, but it would mean the world to me if I could tuck in our two little blessings.

Yeah. Yeah, sure, of course.

They’re your kids. Tuck away.

Oh, thank you for that, Brad.

The King messed up. He messed up bad.

He thought he could just ride off to slay dragons, and his Queen would always be waiting for him.

And then one day the King received word that his dominion was being ruled over by some curly headed Step King with good credit?

Oh, no!

Well, the King rode hard up on his lands, and when he arrived, he did gaze fondly upon the Queen, remembering their good times together, for he had known her in her prime, when she was down for anything, and I do mean anything.

Sounds like your dad’s spinning quite a yarn. Mind if I listen in?

Oh, actually, it’s getting late.

You two need to get some sack time.

BOTH: No, we want more story, please!

Hey, I’d love to be in here all night, but let’s be respectful of Brad’s rules, no matter how arbitrary they seem.

All right?

Good night, my little golden treasures.

Good night, my little magical cherubs.

Here comes some butterfly kisses.

And some Eskimo kisses.

Good night, buddy.

Sleep tight. Sleep tight.

Hey, who wants good-night tickles?

BOTH: Me!

Good night, my little breath of God.

Good night, my little Jesus teardrop.

I almost forgot, my famous good-night back scratches.

Oh, so relaxing, so relaxing.

Good night, sweetie bear.

Hey, who wants twenty bucks?

Me!

Twenty dollars?

What?

Oh, yeah.

One for you, and one for you.

I don’t know if that’s appropriate.

Ah, don’t worry about it.

BRAD: Okay. Good night.

So, uh, if you want to, why don’t you come by tomorrow after school?

Might be a good time to.

What about the cold one?

The cold one?

You promised me a cold one and a handshake.

Cold one. One cold one, coming up.

Great. I’ll grab my jacket, we’ll go outside.

Perfect. All right.

Hey! Psst.

What are you doing?

What are you guys buddies now?

No. I mean, I offered him a cold one.

I really should honor the cold one promise.

Fine. You give him a cold one, and then you get rid of him, okay?

You put up your Loving Fence, remember?

Mmm-hmm.

Then you come to bed.

Okay.

Will do.

Okay.

DUSTY: What you got going on over here?

Oh, uh, that’s a treehouse. A little, uh, bonding project for Dylan and I.

Yeah, we’ve been at it for about two months.

DUSTY: It’s looking good.

BRAD: Thank you.

So, Dusty, how long do you think you’re going to be in town for?

Well, Brad, the truth is, I’m wheels-up a week from tomorrow.

Time to get out there and kick some ass for America.

Oh, I see. So you’re a soldier?

Nope.

Oh, so you’re a, uh.

Yep.

Yep, what?

You don’t want to know any more than that, Brad.

Okay.

Um, listen, Dusty, I think that we should set up a visitation schedule.

Right? That way, you feel like you have ample time with the children.

Why don’t we cut the shit, Brad?

No, we don’t have to cut the shit.

You want to know what I’m doing here, why don’t you quit looking at whatever you wrote on your hand?

Be a man and ask me, Brad.

Okay. What are you doing here?

Now, we both know kids need a single primary male role model.

Sara’s made her choice.

I’m man enough to let that role model be you.

I will vouch for you with my children.

I will give them my sacred permission to trust you.

To love you and to

call you Dad.

You’d do that for me?

No.

But I will do it for them.

That is what you want, isn’t it, Brad?

More than anything in the world.

He played you.

You just got so played out there.

I know it looks that way, ‘cause I promised I would ask him to leave, and then I invited him to stay for a week, but he didn’t play me.

You know what he did? He cut the sh@t.

Oh, he did?

And I gotta say, it was refreshing.

I think more of us could stand to just cut the sh@t, you know.

Right.

In one conversation, eight chapters in my stepdad book.

I mean, this is gonna be so good for me and the kids.

Oh, baby, you have no idea who you’re dancing with.

Dusty gets into your head, that’s what he does.

He has a very impressive, rugged bravado, there’s no question. But I gotta say, I think in here, there’s a soft, soft creamy center.

You know? I think he feels a lot.

He just. He needs

someone with this, a big ear.

And I got them. Mmm.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.