پدر ها صلح می کنند

فصل: خانه پدر 1 / سرفصل: با موسیقی / درس 8

پدر ها صلح می کنند

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این درس را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی درس

بابایی نمیاد؟

اوه ، عزیزم ، میاد قول میدم

کیک رو اونجا می بینی؟

فکر کنم باید بری یه مقدار بخوری. برو

برو شیرینی بخور

داستی

نه

بیخیال ، “داستی”

کجا می ری؟

یک میلیار دلار خرج کردم تا اونو به رقص ببرم

میخوای از اینجا بری؟

تو ببرش

من نمی تونم. باشه؟ بعد از اون که گفتم میخوام یک بچه ی بد بندازم به مادرش

فکر کنم ، الان بیرونه

آره ، بیرونه

پس قراره تو باشی

شرمنده “برد”

فقط نمی تونم انجامش بدم

منظورت چیه نمی تونی؟

من حتی بلد نیستم قیف هارو دنبال کنم

ببین “داستی” قیف ها برای امنیت همه هستن

موضوع فقط قیف نیست

فقط خواستم بگم

من قیف هارو کنایه زدم

من خونه داری بلد نیستم ، باشه؟

“داستی “ بیخیال ،

چی میگی؟

تو منظمی ، دست به کارت خوبه

بهترین خوراکی های دارچینی رو درست می کنی که تاحالا خوردم

“برد” ، اونا فقط دارچین هستن. بیخیال

تو نمی تونی اون خوراکی هارو به راحتی درست کنی

می دونستم. می دونستم

از اول می دونستم!

پس بازم داری افسانه های اغراق آمیز می سازی

این که عضو نیروی ویژه بودی نه ، فقط دارچین رو منظورمه

چرا در مورد دارچین ها دروغ گفتی؟

چون می خواستم برنده بشم. باشه؟

می خواستم ثابت کنم پدر خوبیم که نیستم

باشه؟ خوشحالی؟

دلت می خواست همین رو بشنوی؟

همه ی اون صدا ها و آشفتگی ها و انتخاب ها ..

فقط یک چیز رو غلط پیش رفتی، این که گند زدی به همشون

فهمیدی؟

آره

پدر ها باید خیلی زیاد تصمیم گیری کنند

و خیلی از موارد رو حل می کنند

آره ، و بقیه ی خانواده ها

و اون بچه “الی”. اونجا بود که با “دیلان” قرار بزاره می دونستی؟

تو نمی تونی یک موتور رو بدون این که باهاش توی خونه ی مردم بری برونی و الان می خوای یه قرار ملاقات ترتیب بدی؟

می دونم ، خجالت آوره

خوب ، من کارم تمومه اینجا و اگه بچه ها سراغمو گرفتند ، اگه “دیلان” برنامش با “الی “خوب پیش نرفت

و اگه “دیلان” به اندازه ی اون بچه ریقو باهوش نبود

می خوام اون احمق از خود راضی رو بکشی

ببین “داستی “ منم از اون یارو متنفرم

اما پسرش بهترین دوست”دیلان”ـه پس خفه شو

پدرا باید گند کاری رو پاک کنن

کاری که ما می کنیم

نمی تونم “برد”

نمی تونم مثل تو باشم

تو بهتر از هر کسی که میشناسم گند کاری هارو پاک می کنی

منظورم اینه که ، از صمیم قلب می گم

ممنون

اما ببخشید “برد “. من نمی تونم

نمی توم انجامش بدم

به “مگان”قول دادی پس سر حرفت بمون

الان با مشت زدی تو صورتم؟

واو ، آره !

فکر کنم چاره ای ندارم می تونم منم بزنمت؟

کاش که نزنی

اگه بزنم ، این یعنی تو به خاطر بچه ها کتک خوردی ، درسته؟

آره. آره ، درسته

زود باش

موفق باشی ، “داستی”

چی ؟ نه تو باید بیای

فقط. نمی تونم بعد از حرفایی که زدم “سارا “ رو ببینم

“سارا” دوستت داره “برد”

باشه؟ می دونم چی باید بهش بگی

برو پیشش

و بگو بی تو هرگز

با تو شاید

واقعا بدون “سارا” هیچم خوبه پس ، بزن بریم

قیافم داغونه آره. بیا اینجا

چی کار می کنی؟

دارم تعمیرت می کنم

” داستی” ، دستتو از تو شلوارم در بیار

آروم باش. فکر کردی میخوام به هسته خرمات دست بزنم؟

دارم ردیفت می کنم

خوبه. ببینم

واو. عالیه

بفرما

خارق العاده هست

زود باش

هی ، کدو حلوایی

بابایی می خواست که بیاد. فقط .

واو واو واو

دستاشو حلقه کرده

گفتی لبخند می زنه

شاید هم شروع کنه به کف زدن

نگران نباش ، خودم ردیفش می کنم. باشه؟

یالا. هی ، ایشون همونیه که بچشو تو مدرسه معطل کرده بود

ببین با کی اومده

“سارا” گوش کن

نه!

لطفا

نه. من گوش نمی کنم

می دونی؟ دخترت 2 ساعته که دل شکسته اونجا نشسته

من متاسفم

فقط، خواهش میکنم.

میشه یکی از شما احمقا ازش بخوایید باهاتون برقصه؟

جدی؟

آره

هیچکدومتون لیاقتشو ندارید اما آره

برو “داستی” نه ست اول رو تو برو

تو بیشتر از من لایقشی

“داستی “ بیخیال ، اون دخترته

چیو از دست دادم؟

بزار بگم. من پیش بچه ها ضمانتت می کنم و اولین رقصو انجام می دم

و خداحافظیم رو انجام می دم و از زندگیت خارج میشم

وایسا وایسا وقتی گفتی از زندگیت خارج می شم

یعنی میری؟ امشب؟

بابایی! “برد”! کلاس چهارمی ها اینجان

دوباره افتادن به جون “دیلان”

این بچه ریقو ها باید بمیرن

کجا هستن؟

اونا کلاس چهارمی هان؟

اونا دخترن

آره. خیلی پست فطرت هستن

اصلا چرا تو توی رقص پدر - دختری هستی؟

مگه تو دختری؟ مگه تو دختری؟

یعنی اینقدر ترسیدی که تنهایی بدون رفیقات مردونه دعوا کنیم؟

اوه اوه اوه ، داره بزرگه رو خبر می کنه

اوه اوه

نه نه نه نه

زود باش

دیلان

آره

“دیلان” ، چیکار می کنی؟

دیدی؟ دیدی؟

با مشت خوابوندم تو صورتش، همونطور که یادم دادی

چی ؟ و با لگد زدم وسط پاش

خوشت اومد بدکاره؟ ها؟

نه ، نه ، نه

بازم می خوای بدکاره؟

عزیزم چی شده؟

چیکار می کنی؟

زد تو صورتم با مشت

بعدش با لگد زد اونجام

و منو با اون کلمه ی “ج” دار صدا کرد

کی، اون؟

اون بود. من دیدم

و گفت که اون یادش داده که یک دخترو بزنه

نه نه. ما فکر کردیم که دخترتون یه پسره

چی؟

نه ، منظورم اینه که “دیلان “گفت : کلاس چهارمی ها اذیتش می کنن

اما نگفت که اونا دخترن

آره ، اگه می گفتی ما بهت نمی گفتیم که یک دخترو بزنی

و اون داشت سر به سرت می زاشت چون شاید ازت خوشش میومد ، رفیق

من ازش خوشم نمیاد

اوووه ، فکر کنم خوشش میاد

اوه چندش ، حالا هر چی

کاملا ازت خوشش میاد

به دختر گفت بدکاره؟

چی؟

خودشون یادش دادن ، “جری”

صبرکن. دیگه دارید زیادی کشش می دید

آقای “تروی” خواهش می کنم

حلش میکنم. صبر کنید ، کدومتون پدر این بچه هستید؟

دوتاشون هستن

وای خدای من

وای! متاسفم. اولین باره که منو بابایی صدا می کنن

چیزی که خیلی وقته آرزو دارم بشنوم خیلی کلمه ی شیرینی هست

دارم سعی می کنم که گریه نکنم

وقتی مسائل احساسی میشه

منو خیلی اذیت می کنه

من در واقع ناپدریشم

اوه درسته؟

تو پدر واقعی هستی، ها؟

هی. تو نمی خوای خودتو خجالت زده کنی مگه نه، رفیق؟

داری منو تهدید می کنی عوضی؟

داره تهدیدت می کنه “جری”

کسی کسی رو تهدید نمی کنه

ولی تو باید جواب هل دادنو بگیری “جری”

و تو ماهی مرکب ،

شر درست نکن وگرنه دهنتو گل می گیرم

هی هی هی. همگی آروم باشید

الان وسط مجلس رقص هستیم

تو بکش کنار ،

تو حساب نمی شی

میخوام با پدر واقعی صحبت کنم

هی ، “برد” از بقیه افراد حاضر در اینجا پدر تره

اگه میخوای بدونی چطوری بچه هاتو تربیت کنی باید به اون نگاه کنی

یه بار دیگه. بهت چی گفتم؟

واقعا؟ منظورت همین بود؟

تو بابای بزرگی هستی

حال کردی؟

نباید این کاری می کردی

آره ؟ چرا؟

اون شغلش آدم کشیه

همیشه برای من آدم مبهمی بوده ولی من حدس می زنم اینجور آدمی باشه

دعوا کنیم؟

آره ، الان داریم دعوا می کنیم

باشه. آماده ای؟ آره ، آماده ام

حالا حسابتو می رسم

بابایی.

یکی دیگه میخوای؟ بیا

چه خبره؟

مسابقه ی رقصه؟

زود باش “برد”

زود باش. این یک رقصه ، “جری”

آره. برقص “جری”!

آره! باید تکون بدی “جری”!

باید کمر رو تکون بدی”جری”.

من که تکون نمی دم

تو داری تکون میدی!

تو که نمی دونی “جری” ولی من دوست دارم

قرش بدم

آره! آره، “برد”!

رقصه! تکون بده!

فقط من لخت شدم؟

می دونی که نمی توی از پیشمون بری

ازم می خوای بمونم؟

بچه ها ها دارن زود بزرگ میشن

تو که نمی خوای این لحظه هارو از دست بدی؟

خیلی خیسی پسر !!!

می دونم. خیلی عرق کردم

طوری نیست

ممنون

پس “داستی” موندگار شد

و با پول هنگفتی که از صدای پاندا به جیب زد قلعه ی خودشو درست پایین خیابون درست کرد

هییی!

ما هم “تومور” رو نگه داشتیم چون با توله سگ”داستی” سازگار نبود

تازه ، “تومور” فقط 5 سالش بود

پس حالا حالا ها مهمونمونه

تومور!

خیلی هم بیشتر از یک ذره سوپرایز شدم وقتی یک روز “داستی” همسر جدیدشو معرفی کرد

و دختر خونده ی جدیدش

این دختر خوندمه ، “آدریانا”

سلام “آدریانا”. من “برد” هستم

بریم بازی کنیم؟

برو باهاشون بازی کن ، باشه؟

هی عزیزم. کی پشت دره؟

هی “سارا”. این همسرم “کارن” ـه

اوه . زنته؟

“کارن “ خیلی جذاب و فوق العاده هست

فهمیدیم که یک دکتر و رمان نویس مشهوره

منظورم.. میشه.

بیا بغلم “گریف”. بیا بغلم “گریف” وای! خیلی با نمکه

و خیلی سوپرایز شدم که فهمیدم هم سنیم

مظورم اینه که خیلی جوونه ، مگه نه؟

خوش به حالش

عزیزم ، امشب خیلی خوشگل شدی

در مورد چی حرف می زنیم؟

فقط یک لباس معمولیه و سادست

فقط خیلی زود آماده شدم

هی “گریف”. هی “گریف کوچولو”

میخوام بیای پیش بابایی

چی فکر کردی میخوام جیباشو بزنم یا همچین چیزی؟

نه

مگه کیف پولت دستشه؟

عزیزم حواست به چاقو باشه

تو که بابام نیستی

“برد” راست می گفت

همیشه ناپدری بودن آسون نیست

ولی همیشه راست می گفت که ارزششو داره

تازه در مورد فورد شاسی بلند هم درست می گفت

ماشین خونوادگی خوبیه

فضای زیاد برای بچه ها با امکانات بالا و خیلی هم برام خوبه

من بار و بندیل سفر آخر هفته رو بستم

یه مقدار از مال “برد” گل منگولی تره اما نیازی نیست “برد “ چیزی بفهمه

عزیزم ، منتظرت بودم

الان آب دهنتو قورت دادی؟

نه

صداش اومد

یه کمی ، شاید

حتما

بفرما

از تو هم گنده تره

بازو هاش مثل ران پا می مونه

کوچولوی من ، حدس بزن چی شده .

ازش خوشم میاد. خیلی زیاد

آره. شرط می بندم اونم از ما خوشش میاد

یادت باشه ، حصار مهربانی آره

فقط برو و یک سلامی بکن

آره ، تماشا کن رفیق

هی ،

تو باید “راجر” باشی

نوچ

متن انگلیسی درس

Daddy’s not coming, is he?

Oh, honey, he’ll be here. He promised.

I see cupcakes over there.

I think you should go eat some. Go on.

Go eat a lot of sugar.

Dusty.

Nope.

Come on, Dusty.

Where are you going?

I’d pay a billion dollars to take her to that dance.

You’re just gonna leave?

You take her then.

I can’t take her. Okay?

I’m not welcome after I said I was gonna put a spite baby in her mother.

I guess that’s out, then.

Yeah, that is out.

So it’s gotta be you.

I’m sorry, Brad,

I just can’t do it, all right?

What do you mean, you can’t do it?

I can’t stay inside the cones.

Look, Dusty, the cones are there for everyone’s safety.

It’s not about the cones.

You just said it was.

The cones are a metaphor, Brad.

I’m not the domestic type, okay?

Dusty, come on.

What are you talking about?

You’re organized, you’re handy.

You make the best cinnamon rolls I have ever tasted.

Those were Cinnabons, Brad. Come on.

You can’t make rolls like that in a conventional oven.

I knew it! I knew it.

I knew it from the beginning!

So you’ve been telling some tall tales, huh?

All that Special Ops stuff.

No, just the Cinnabons!

Why would you lie about Cinnabons?

‘Cause I wanted to win. All right?

I wanted to prove that I was a good dad, too, but I’m not.

Okay? Are you happy?

Is that what you want to hear?

All the noise and the mess and all the choices.

You do one thing wrong, you can screw them up for life.

Do you realize that?

Yeah.

Dads have to make a lot of choices, okay?

And we blow most of them.

Yeah, and the other parents.

That kid, Eli. I was over there for a play date. You know about this?

You can’t just ride your bike over to a friend’s house, to play Hot Wheels anymore, now you got to make some kind of date?

I know, it’s a shame.

Well, I’m over there, and the kid’s dad keeps asking me if Dylan’s gonna be in the gifted program with Eli.

Like Dylan isn’t as smart as his little ball-scratcher kid.

I wanted to murder that smug prick.

Dusty, look, I hate that guy, too, okay?

But his son is Dylan’s best friend, so you suck it up.

I mean, that’s most of what dads do, is take sh@t.

I mean, that’s what we do.

I can’t do it, Brad.

I can’t take sh@t like you do.

You take sh@t better than anyone I’ve ever met,

and I mean that as a compliment from the bottom of my heart.

Thank you.

But I’m sorry, Brad. I can’t.

I can’t do it, man.

You made a promise to Megan, and you’re gonna keep it.

Did you just punch me in the face, Brad?

Ow, yes.

Knowing full well I got no choice but to bust you up now?

I really wish you wouldn’t.

If I did, you’d take that beatdown for those kids, wouldn’t you?

Yeah. Yeah, I would.

Come on.

Good luck, Dusty.

What? No, no, you gotta come.

It’s just. I can’t see Sara after what I said.

Sara loves you, Brad. All right?

I know just what to say to her.

You just stand there

and look lost without her.

I am lost without her.

Well, that’s good. Then let’s go.

But I look terrible.

Yeah, you do. Come here.

What are you doing?

I’m fixing you up, man.

Dusty, get your hands out of my pants.

Calm down. Think I want to touch your little dinky?

I’m trying to fix you up.

All right. Let me see.

Wow. I look great.

Here you go.

That’s incredible.

Come on.

Hey, pumpkin.

Daddy wanted to be here, I know he did. He just gets.

Whoa, whoa, whoa.

She’s doing her arms-folded thing.

You said she’d smile.

Maybe even start a slow clap.

Don’t worry, I got this. Okay? Come on.

Oh, hey, look, it’s the guy that stranded his kids at school.

And look who he’s with.

Sara, listen.

No!

Sara, please.

No. I am not going to listen to you.

You know what? Your daughter’s been sitting there for two hours, heartbroken.

Sara, I am so sorry.

Oh, just, please. Will one of you idiots just ask your daughter to dance?

Really?

Yes.

Neither one of you deserves her, but yes.

Go ahead, Dusty.

No, you take the first one.

You’ve earned it more than I have.

Dusty, please, she’s your daughter.

What the hell did I miss?

I’ll tell you what. I’ll vouch for you to the kids and I’ll take the first dance.

I’ll say my good-byes, and then I’ll get out of your hair.

Wait, wait. When you say “get out of your hair,”

you mean leave, like leave-leave? Tonight?

Daddy! Brad! The fourth graders are here.

They’re picking on Dylan again.

Those little sh@theads are dead.

Where are they?

DUSTY: Those are the fourth graders?

They’re girls.

Uh-huh. They’re so mean.

Why are you even here at the Daddy-Daughter Dance?

Are you a daughter? Are you a girl?

Are you too scared to take me on without your little friends?

Oh, no, he’s calling out the big one.

Oh-oh.

Oh, no, no, no.

Come on!

Dylan!

Yes!

Dylan, what are you doing?

Did you see? Did you see?

I punched her in the face, just like you taught me.

What?

And then I kicked her right in the nuts.

You like that, bit@h? Huh?

No, no, no!

You want some more, bit@h?

Sweetheart, what happened?

What’s going on here?

He punched me in the face.

Then he kicked me in the swimsuit area.

Then he called me the “B” word.

Who did, him?

He did. I saw it.

He said they taught him to hit girls.

No, no. We thought your daughter was a boy.

What?

No, what he means is that Dylan told us that a fourth grader was picking on him,

but he didn’t tell us it was a girl.

Yeah, and if you had, we’d have told you it’s never okay to hit a girl.

And that she’s probably only bugging you because she likes you, buddy.

I do not like him.

Oh, I think she likes him.

Ah, gross, whatever.

She totally does.

Are you calling my daughter a whore?

What?

They were implying it, Jerry.

Wait. That’s quite a stretch.

Mrs. Troy, please. I got this.

Wait, first of all, which one of you two is the kid’s dad?

They both are.

Oh, my gosh. Wow!

I’m sorry. That’s the first time he’s ever referred to me as Dad.

It’s something I’ve wanted to hear for a long time, so it’s a bit poignant.

I tend to cry a lot

when things get emotional.

They tease me all the time.

I’m actually the stepdad.

Oh, is that right?

So you’re the real dad, huh!

Hey. You don’t want to embarrass yourself, buddy.

You threatening me now, tough guy?

He’s threatening you, Jerry.

Nobody’s threatening anybody.

But you’re gonna want to back that up, Jerry.

And you, Squidward tie.

Quit being an instigator, or I’m gonna have to rap you in the mouth.

Hey, hey, hey. Everyone just calm down.

We’re at the Daddy-Daughter Dance.

You stay out of it, all right?

You don’t count!

I want to talk to the real dad here.

Hey, Brad here is more of a real dad than any of us.

You ever want to see how you should be raising your kids, go look at this guy.

Here I go again. What did I tell you?

Really? You mean that?

You’re a great dad.

Like that?

You shouldn’t have done that.

Yeah? Why?

I’m pretty sure he kills people for a job.

He’s been rather vague with me, but that’s what I’m kind of surmising.

Are we gonna do this?

Oh, we’re gonna do it.

Okay. You ready?

Yeah, I’m ready.

This is what you get.

Daddy.

Want another one? Come on in.

What’s going on?

Is this like some UFC sh@t?

Come on, Brad.

That’s right. It’s a dance, Jerry.

Yeah. So dance, Jerry!

Yeah! You just got served, Jerry!

You just got a piping hot serving.

I’m not getting served.

You’re getting served!

You don’t know this about me, Jerry, but I like to move my body.

Get it, Brad!

Yeah! Yeah, Brad!

This is a dance! Let’s go!

Am I the only one with my shirt off?

You know you can’t leave, right?

You want me to stay?

These guys are growing up so fast.

You don’t want to miss it.

You’re sweating profusely.

I know. I sweat a lot.

That’s cool.

Thank you.

So Dusty did stay.

And with the huge amount of money he was making as the voice of The Panda, he built his own new castle right down the street.

Hey!

But we kept Tumor because he didn’t get along with Dusty’s new puppy.

It turns out Tumor was only five.

.so we’re going to have him for a long, long time.

Tumor!

And I was more than a little surprised when Dusty showed up one day with his new wife

and his new stepdaughter.

This is my stepdaughter, Adriana.

Hey, Adriana. I’m Brad.

Want to go play?

You guys play nice, okay?

Hey, hon. Who’s at the door?

Oh, hey, Sara. This is my wife, Karen.

Oh, is it. Your wife?

That Karen, wow, she is so great.

It turns out she’s a doctor and a celebrated novelist. I mean.

Hon, would you.

Come here, Griff. Come here, Griff. Oh!

He’s so cute.

And I was so surprised when I found out that we’re the same age.

I mean, she looks so young, right?

Good for her!

Honey, you look amazing tonight.

What are you talking about?

It’s just my normal clothes.

I just got ready really fast.

Hey, Griff. Hey, little Griffy.

You want to come to Daddy?

What, you think I’m going to pick his pockets or something?

No.

He doesn’t carry a wallet.

Oh, sweetie, be careful with that knife, okay?

You’re not my dad.

Brad was right.

Being a stepdad isn’t always easy.

But he was also right that it’s worth it.

And he was right about the Ford Flex, too.

It’s a great family car.

Got plenty of room for the kids, gear, and plenty of pickup for me.

I got the Weekender package.

A few more bells and whistles than Brad’s, but Brad doesn’t need to know that.

Sweetie, I’ve been waiting for you to.

Did you just gulp?

No.

I heard a gulp.

Well, a little bit, maybe.

Sure.

There you are.

He’s a lot bigger than you.

He’s got legs for arms.

Little star, guess what?

I like him. I like him a lot.

Yeah. I bet you he’s going to like us, too.

Remember, Loving Fence.

Yeah.

Just go say hi.

Yeah, look, I got this, buddy. Watch.

Hey. You must be Roger.

Nope.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.