سرفصل های مهم
بخش 06
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح خیلی ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
من ازت نخواستم که دنبالم بیای، سم میدونم٬ آقای فرودو
فکر نکنم شنلهای اِلفها هم بتونه ما رو اونجا مخفی کنه
حالا! نه!
نه! نه٬ ارباب!
میگیرنتون! میگیرنتون!
میخواهی دو دستی تقدیمشون کنی ؟
اون عزیزمون رو میخواد
همیشه دنبالش بوده
و حلقه عزیزمون هم میخواد که پیش اون برگرده
ولی نمیذاریم دست اون به حلقه برسه
نه! یک راه دیگه هم هست
یک راه مخفیتر. یک راه تاریک
چرا قبلاً این رو نگفته بودی ؟ چون ارباب نپرسیده بود
یک کلکی توی کارشه
یعنی میخواهی بگی یک راه دیگهای هم به موردور هست ؟
بله. یک کورهراه…
از پایین پلهها هستش
و بعد…
یک تونل
تا اینجا ما رو آورده٬ سم
آقای فرودو٬ نه
اون به قولش عمل کرده
نه
بیفت جلو٬ اسمیگل
اسمیگلِ خوب٬ همیشه کمک میکنه
سلام ؟
درخت پشمالو ؟
کجا رفت ؟
دیشب چه خواب خوبی دیدم
یک جعبه گنده بود، پر از علف پیپ
ما هم همش رو کشیدیم و بعد…
تو مریض شدی
ایکاش الان خوابم تعبیر میشد
شنیدی ؟
دوباره اومد
یک چیزی اینجا جور در نمیاد اصلاً درست نیست
تو الان یک چیزی گفتی… به زبونِ درختی
نه٬ نگفتم. فقط کش و قوس اومدم
بلندتر شدی
کی ؟ تو
از کی ؟ از من!
من همیشه از تو بلندتر بودم
پیپین٬ همه میدونند که من بلنده هستم تو هم کوتاهه
خواهش میکنم٬ مِری
قدت چقدره؟ یک متر و ده سانت؟ حداکثر ؟
ولی من٬ نزدیک یک متر و دوازده سانتم
شد یک متر و پانزده
1.15
تو یک کاری کردی
مِری٬ نه! نخورش!
مِری!
نه٬ درخت پشمالو گفته تو نباید این کار رو انجام بدی
من هم میخوام! ممکنه خطرناک باشه!
بدش به من. مِری!
چی شده ؟
پام گیر کرده!
مِری
کمک!
رهاشون کن
تو نباید پلید باشی
ریشههات از اعماق زمین آب میخورن
و بگیر بخواب
رهاشون کن
بیاید٬ جنگل داره بیدار میشه
دیگه امن نیست
درختها وحشی و خطرناک شدند
خشم زیادی در قلبشون ایجاد شده
خشمی تاریک و عمیق
نفرتی بسیار قوی
اگر بتونند به شما آسیب میرسونند
تعداد کمی از ما باقی مونده
اونقدر کم که احساس خطر میکنیم
چرا با اینکه اینقدر عمر کردید شمارتون کمه؟
شماها بچه ندارید ؟
برای اینکه سالهای ساله که اِنت ها تکثیر نشدند
دلیلش چیه ؟ همسرهای اِنتها رو از دست دادیم
اوه٬ متأسفم
اونها چطوریمردند ؟ مردن ؟ نه
ما گمشون کردیم
حالا نمیتونیم پیداشون کنیم
شما توی شایر همسرهای اِنتها رو ندیدید؟
نمیتونم بگم که دیدم
تو چی٬ پیپ ؟
قیافشون چه شکلی بود ؟
حالا دیگه یادم نمیاد
ادوراس و تالار طلایی مدوسن
جایگاه تئودن٬ پادشاه روحان…
که ذهنش از سلطنت خلع شده
سارومان اون رو کاملاً تحت قدرت خودش گرفته
سرورم٬ پسرتون…
از دنیا رفت
سرورم ؟
عمو جان ؟
پیشش نمیرید ؟
هیچ کاری نمیکنید ؟
مواظب باشید چی میگین
از استقبال گرم خبری نیست
اوه٬ اون حتماً در طول شب از دنیا رفته
چه سوگ بزرگی است که پادشاه…
تنها پسر و وارثش رو از دست بده
درکت میکنم قبول مرگ اون سخته
به خصوص حالا که برادرت هم تنهات گذاشته
تنهام بذار٬ ابلیس!
اوه٬ ولی تو تنها هستی
کی میدونه تو چه سخنهایی با تاریکی گفتی…
تو انتظارهای تلخ شب…
زمانی که تمام زندگیت به نظر خرد شده
دیوارهای باغت همینجور دارن به دور خودت پیچیده میشن
قفسی برای به دام انداختن جانداران وحشی در درونش
چه زیبا
چه خنک
مانند صبح بهاری بیرنگ…
که هنوز سرمای زمستان از آن رخت بر نبسته است
نفست مسمومکننده است
آدم تو گورستون شور بیشتری از اینجا پیدا میکنه
نمیتونید مسلح به حضور پادشاه شرفیاب بشید٬ گاندولف خاکستری
به دستور گریما وورمتانگ
عصات
میخوای یک پیرمرد رو از چوب دستیش جدا کنی ؟
سرورم٬ گاندولف خاکستری داره میاد
اون پیامآور اندوهه
اخیراً احترام به میهمان در دربار تو رو به نقصان گذاشته…
شاه تئودن
خوش آمد نگو
چرا باید به تو خوش آمد بگم…
گاندولف دم دراز ؟
سوال خوبی بود٬ سرور من
این ساحر زمان مناسبی رو برا اینجا اومدن انتخاب نکرده
به طالعبینهای دوره گرد شبیهه
ولی حضورش شوم و نحسه
خاموش. وگرنه زبانت رو از حلقومت میکشم بیرون
من از مرگ رهایی پیدا نکردم… تا با یک کرم پست مجادله کنم
عصاش
بهتون گفته بودم که عصاش رو بگیرید
تئودن…
پسر تینگل…
مدتهاست که در سایه نشستی
اگه من جای تو بودم تکون نمیخوردم
به من گوش کن!
تو را رها میکنم
از جادو
متن انگلیسی بخش
I do not ask you to come with me, Sam. I know, Mr. Frodo.
I doubt even these Elvish cloaks will hide us in there.
Now! No!
No! No, master!
They catch you! They catch you!
Don’t take it to him.
He wants the precious.
Always he is looking for it.
And the precious is wanting to go back to him.
But we mustn’t let him have it.
No! There’s another way.
More secret. A dark way.
Why haven’t you spoken of this before? Because master did not ask.
He’s up to something.
Are you saying there’s another way into Mordor?
Yes. There’s a path…
and some stairs.
And then…
a tunnel.
He’s led us this far, Sam.
Mr. Frodo, no.
He’s been true to his word.
No.
Lead the way, Smeagol.
Good Smeagol always helps.
Hello?
Treebeard?
Where has he gone?
I had the loveliest dream last night.
There was this large barrel, full of pipeweed.
And we smoked all of it. And then…
you were sick.
I’d give anything for a whiff of Old Toby.
Did you hear that?
There it is again.
Something’s not right here. Not right at all.
You just said something… Treeish.
No, I didn’t. I was just stretching.
You’re taller.
Who? You!
Than what? Than me!
I’ve always been taller than you.
Pippin, everyone knows I’m the tall one. You’re the short one.
Please, Merry.
You’re what? Threefootsix? At the most?
Whereas me, I’m pushing 3’7.
3’8!
Threefooteight.
You did something.
Merry, don’t! Don’t drink it!
Merry!
No, Treebeard said that you shouldn’t have any.
I want some! It could well be dangerous!
Give me it back. Merry!
What’s happening?!
It’s got my leg!
Merry!
Help!
Away with you.
You should not be waking.
Eat earth; Dig deep; Drink water.
Go to sleep.
Away with you.
Come, the forest is waking up.
It isn’t safe.
The trees have grown wild and dangerous.
Anger festers in their hearts.
Black are their thoughts.
Strong is their hate.
They will harm you if they can.
There are too few of us now.
Too few of us Ents left to manage them.
Why are there so few of you when you have lived so long?
Are there Ent children?
There have been no Entings for a terrible long count of years.
Why is that? We lost the Entwives.
Oh, I’m sorry.
How did they die? Die? No.
We lost them.
And now we cannot find them.
I don’t suppose you’ve seen Entwives in the Shire?
Can’t say that I have.
You, Pip?
What do they look like?
I don’t remember now.
Edoras and the Golden Hall of Meduseld.
There dwells Theoden, King of Rohan…
whose mind is overthrown.
Saruman’s hold over King Theoden is now very strong.
My lord, your son…
he is dead.
My lord?
Uncle?
Will you not go to him?
Will you do nothing?
Be careful what you say.
Do not look for welcome here.
Oh, he must have died sometime in the night.
What a tragedy for the king…
to lose his only son and heir.
I understand. His passing is hard to accept.
Especially now that your brother has deserted you.
Leave me alone, snake!
Oh, but you are alone.
Who knows what you’ve spoken to the darkness…
in the bitter watches of the night…
when all your life seems to shrink.
The walls of your bower closing in about you.
A hutch to trammel some wild thing in.
So fair.
So cold.
Like a morning of pale spring…
still clinging to winter’s chill.
Your words are poison.
You’ll find more cheer in a graveyard.
I cannot allow you before Theoden King so armed, Gandalf Greyhame.
By order of Grima Wormtongue.
Your staff.
You would not part an old man from his walking stick.
My lord, Gandalf the Grey is coming.
He’s a herald of woe.
The courtesy of your hall is somewhat lessened of late…
Theoden King.
He’s not welcome.
Why should I welcome you…
Gandalf Stormcrow?
A just question, my liege.
in which this conjurer chooses to appear.
Lathspell I name him.
Ill news is an ill guest.
Be silent. Keep your forked tongue behind your teeth.
I have not passed through fire and death…
to bandy crooked words with a witless worm.
His staff.
I told you to take the wizard’s staff.
Theoden…
son of Thengel…
too long have you sat in the Shadows.
I would stay still if I were you.
Hearken to me!
I release you…
from the spell.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.