سرفصل های مهم
بخش 04
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
نه نخورش، جديده
هنوز زندهايم
بجنب، به خوردن ادامه بده تا برسيم بالا
هي، “گاي” کجاست
نه
داشتي جايي ميرفتي
کوهستان جاي مرتفع
آخر دنيا، يادته
اون که اتفاق افتاد رفت پي کارش
غارمون رو هم نابود کرد
نه اون فقط شروع پايان بود
پايانِ پايان هنوز درراهه
ايپ بندازش
نميتونيم بذاريم بره
اگه قبل از غروب نتونيم يه غار پيدا کنيم چي
اگه چند روز طول بکشه چي
اگه پرندهها برگردن چي
ما به آتيشش احتياج داريم، احمق جون
خيلي خب باشه تا وقتي يه غار پيدا کنيم باهامون ميموني
چي نخيرم نميمونم منو قاطي خودتون نکنين
اوه اگه ميخواين اينجا بمونين، اما بذارين من برم
من يه رويا دارم
يه ماموريت، يه دليل براي زنده بودن
نه ديگه نداري
اوم، من يه فکري دارم
بياين بريم به اون کوهستان
اون که خيلي دوره
بابام وااااقعا دلش يه غار ميخواد
توي اون کوهستان يه عالمه غار هست
تا حالا رفتي اونجا
خب اونجا کوهستانه
کوهستان امنه
کوهستان غار داره
آب داره تيکه چوب داره
مامان شنيدي چي گفت
ميتونم واسه خودم يه چوب داشته باشم
آره چوب و غار
غار و چوب
چوبهاشم خيلي باحالن
بياين بريم
ساکت
دون دون دون
اوه
اون چيزه عجيبه
نه، نه، نه
چيزي نيست، سندي
اون “بلت”ـه
اوه، يه تصميم گرفتم
مـــيــريــــم به اون کوهستان
ازم نپرسين چرا
حس ششمم بهم ميگه
فقط حس ميکنم کار درستيه
والا نميدونم گراگ آخه تا حالا اينقدر راهو پياده نرفتيم
فکر نکنم پاهام بتونن همچين کاري بکنن
من که عمرا تا اونجا زنده نميمونم
پس بياين بريم
اوه، اذيت نکنين ديگه، بهش فکر کنين
کل خانوادمون با همديگه به يه سفر طــولانــي و آروم تا اون سر سرزمين ميريم
روزها و شبها فقط و فقط در کنار هم
قصه تعريف مي کنيم
ميخنديم
ها ها ها
به عنوان خانواده به هم نزديک تر ميشيم
ازم جداش کنين
اگه براي سرشاخ شدن باهاش آماده نيستي پس توي چشماش نگاه نکن
ميشه دستاي گنده و غول پيکرت رو توي قسمت صف خودت نگه داري
باحال نيست داريم اولين سفرمون رو با هم ميريم
اينقدر هل نده وگرنه زبونت رو از حلقومت ميکشم بيرون
آروم باشين ديگه ميخواين بچرخيم و برگرديم ميخواين
اگه اينو ميخواين بگين سه سوته برتون ميگردونم
بابا، بايد برم دستشويي
آروم باش بابا، ميدونم که ميتوني نگهش داري
فکر نکنم
سندي، اونو از دهنت بيار بيرون
دست نزن
مامان بزرگ
بابا، هنوزم بايد برم دستشويي
باشه بابا فقط سريع کارتو بکن که راه بيافتيم،بس کن ديگه
يه چيزي گازم گرفت
هر چي بود سرزنشش نميکنم
بابا، ميشه منم پسره رو کول کنم
نه
حالا چي
نه
حالا چي
نه
حالا چــي
تا شبم بگي ميگم نه
نه، نه، نه، هنوزم نه
من با شکم خالي نميميرم
گراگ، هممون خيلي خستهايم
وقتي رسيديم يه چيزي ميخوريم
سفر ديگه خيلي داره طولاني ميشه
يه چيزي ميزنم به بدن
اينکارو نکن
وگرنه خط خطيت ميکنه
اون که غذا نيست، حيوون اهليه
حيوون اهلي منه
حيوون اهلي ديگه چيه
حيوونيه که نبايد خورد
ما به اونا ميگيم بچه
هيچ مردي نبايد حيوون اهلي داشته باشه
چيز عجيبيه و اشتباهم هست
غذائه
نه، لطفا
اونو نميگم که اونو ميگم
غذا، همه چيو درست ميکنه
صورت مخصوص شکارت رو نشونم بده
تو نه
تو هنوز مشمول مجازاتي
بجنب تانک
پاهام درد ميکنه
آخ
آخ
بنظر ناراحت مياي
نخير ناراحت نيستم
اين دختر خانم عصباني دلش ميخواد همونکاري که اونا ميکنن رو بکنه
آماده نبودم بابا
وايسا تانک، دارم ميام کمکت
چرا داري اينکارو ميکني
اصلا چيکار دارن ميکنن اينا
شکار ميکنن
نزديک من نــشــو از من دور بمون
نه، جدا، چيکار دارن ميکنن
بابا تو که اون همه تخم داري
خب يه تخم ديگه بذار
ديگه فقط داري نمک به زخمم ميپاشي
بفرما، کي هوس عقرب کرده
اوه، چه بلايي سر اون تخمه و پرندهه اومد
اوه
از دستمون پريدن،
اما وقتي پرندهه پاشو گذاشت روي من و منو فرو کرد توي زمين
عقربه منو گرفت
و ميدوني بعد از چند تا اتفاق پشت سر هم حالا نشستيم دور هم داريم ميخوريمش
پس، هر دو طرف سود کردن
کافي نبود کافي نبود بيشتر ميخوام
بـــيـــشــتــر مــيــخــوام
بیشتر میخوام
اوه، يا خدا نگاش کن منو که نميخوره، مگه نه
زيادي استخوني هستي
اگه قرار باشه کسي رو بخوره ميره سراغ
مامان
فکش رو قفل کرده
يه چوب بيار
يه چوب بيار
ولم کن
هيولاي پير پاتال مريض
بجنب چوب رو بکن توي دهنش
وای، وای، وای
محکم نگهش دارين
از سنگ استفاده کن
آگا، پاشو محکم گرفتی
چرا داري غلت ميخوري و ميري
فقط يه چيزي واسه خوردن ميخوام
تو واسه شام حشره خوردي
يه عالمه حشره خوردي
خواهش ميکنم
اجازه ميدم توي شکار کمکم کنيا
واقعا
بخاطر من صبر نکنين
بعد از مرگم
قصهام رو تعريف کنين
خيلي خب
اسم اين چيه
تله
چيکار ميکنه
خب
تپ ، تپ ، تپ ، تپ ، تپ
تادا
دقيقا چند وقته تنها بودي
خب، حالا ما بايد چيکار کنيم
اوه
استعداد بازيگريت چطوره
کارت خوبهها
اوه، پاشو نذاشت توي تلهات و اينا
آره، متوجه شـــــــدم
اوه
وای
ايپ کجاست
خيلي دختر باحاليه
ايپ
بابا، نه
وای
خداي طعمه
بنظر مياد قرار نيست هيچ پسموندهاي از غذا بمونه
پسمونده ديگه چيه
ميدوني، وقتي يه عالمه غذا داشته باشي يکميش بعنوان پسمونده باقي ميمونه
خب، ما هيچوقت اينقدر غذا نداريم که زياد بياد
گراگ، چرا يه قصه تعريف نميکني
اوه، فکر خوبيه
نظرتون راجع به يه قصه چيه، ها
آره، يه قصه برامون تعريف کن
روزي روزگاري، يه ببر کوچولو بود
که با خانوادش توي غار زندگي ميکرد
قوانين زيادي داشتن
اما قانون اصلي که ساده هم بود اين بود که هيچوقت شب از غار بيرون نرن
و درِ غار هم اونقدر سنگين بود که آدم با خودش ميگه که اين قانون راحت به خاطر ميمونه
که اصلا از ياد آدم نميره
دقيقا
اما در هرحال وقتي همه خواب بودن
از غار بيرون رفت
نه
آره
و زودتر از اوني که فکرشو بکنه، غار از بين رفت
و همه مجبور شدن يه سفر طولاني و مزخرف رو شروع کنن
همراه يه آدم عجيب غريب که باهاش آشنا شدن
و مُردن
پايان
خدايي
اصلا انتظار همچين پايان نداشتم
پایان غافلگيرکننده
قصههاي من هيچوقت اينجوري تموم نميشن
ايول دو تا قصه توي يک شب
اوم
باشه ولي قصهام به خوبي گراگ نيستا
اوم
روزي روزگاري، يه ببر خوشگل بود
با بقيهي خانوادش توي يه غار زندگي ميکرد
پدر و مادرش بهش گفته بودن هر جا دلت ميخواد ميتوني بري
اما هيچوقت طرف پرتگاه نرو، چون ممکنه بيفتي
و بميري
قصهي خوبي بود
و وقتي هيچکس حواسش نبود
رفت نزديک پرتگاه
و هر چي به لبه نزديک تر ميشد
چيزاي بيشتري رو ميتونست بشنوه چيزاي بيشتري رو ميتونست ببينه
چيزاي بيشتري رو ميتونست حس کنه
بالاخره
لب پرتگاه ايستاد
يه نور ديد
و دستشو دراز کرد که لمسش کنه
و ليز خورد
و سقوط کرد
و پرواز کرد
به سمت کجا پرواز کرد
فردا
فردا
يه جايي با خورشيدهاي بي شمار توي آسمونش
جاي خيلي روشني ميشه
يه جايي نه مثل امروز، نه مثل ديروز
جاييه که همه چيز بهتره
فردا که جايي نيست
فردا رو نميشه ديد
اوه، چرا، میشه
من ديدمش
اين جاييه که دارم ميرم
متن انگلیسی بخش
No, don’t eat it, it’s new
Still alive
Come on, keep eating
Hey, where is Guy
No
Going somewhere
The mountain High ground
End of the world, remember
That already happened
It destroyed our cave
No That was just the beginning of the end
The end of the end is still coming
Eep Drop it
We can’t let him go
What if we don’t find a cave before sunset
What if it takes a few days
What if the birds come back
We need his fire, dummy
Fine You’re staying with us until we find a cave
What No, I’m not Don’t make me a part of this
Ooh Stay here if you want, but let me go
I’ve got a dream
a mission, a reason to live
Not anymore
Um, I’ve got an idea
Let’s go to that mountain
It’s too far
Dad really has his heart set on a cave
There are caves on that mountain
Have you been there
It’s a mountain
Mountains are safe
Mountains have caves
And water And sticks
Mom Did you hear that
I can get my own stick
Yes Sticks and caves
Caves and sticks
Crazy sticks
Let’s go
Quiet
Dundundun
Ugh
That thing is weird
No, no, no
It’s okay, Sandy
That’s just Belt
Uh, I’ve made a decision
We’re going to that mountain
Don’t ask me why
Just a hunch
Just feels right
I don’t know, Grug We’ve never really walked that far
I don’t think my feet can do that
I’ll never live long enough to get there
Let’s do it
Oh, come on, just think
Our whole family packed together on a long, slow, trip across country
Days and nights with just each other
We’ll tell stories
We’ll laugh
Hahaha
We’ll become closer as a family
Get her off
If you’re not ready to challenge her, then don’t look her in the eye
Could you keep your big giant arms on your side of the trail
Isn’t this fun We’re taking our first trip together
Stop shoving, or I will pull out your tongue
Do you want me to turn this family around Do you
Because I will turn this family around so fast
Dad, I gotta go
Come on, you can hold it
I don’t think so
Sandy, take that out of your mouth
I’m touching
Gran
Dad, I still gotta go
Fine Just go behind one of those lumpy things and make it fast
Something bit me
I don’t blame it
Dad, can I take a turn carrying him
No
How about now
No
Now
No
Now
I can do this all day long
No, no, no and still no
I’m not dying on an empty stomach
Grug, we’re all pretty tired
We’ll eat when we get there
It’s taking too long
I’m grabbing a snack
Don’t do that
He will cut you
That’s not food, he’s a pet
My pet
What’s a pet
An animal you don’t eat
We call those children
No man should have a pet
It’s weird and wrong
It’s food
No, please
Not that That
Food fixes everything
Show me your hunting face
Not you
You’re still grounded
Come on, Thunk
My feet hurt
Ow
Ow
You look tense
I’m not tense
Angry girl wants to be doing what they’re doing
I wasn’t ready
Hang on, Thunk, I’m coming
Why are you doing this
What are they doing
Hunting
Get it off You stay away from me
No, seriously, what are they doing
You’ve got a ton of eggs
Just make another egg
Now you’re just rubbing it in
There, who’s hungry for scorpion
Uh, what happened to the egg and the bird
Oh
We lost him
But when the bird stepped on me and pushed me into the ground
the scorpion grabbed a hold of me
and one thing led to another and here we are eating him
So, winwin
Not enough Not enough
I need more
I need more
Oh, look at that Uh, she’s not going to eat me, right
You’re too skinny
If she was going to eat anyone it would be
Mom
She’s locked her jaw
Get a stick
Get a stick
Stay away
You sick old monster
Hurry Put the stick in her mouth
Whoa, whoa, whoa
Hold her still
Use a rock
Ugga, would you just hit her legs
Why are you rolling away
I just want something to eat
You have bug for dinner
Plenty of bug
Please
I’ll let you help me hunt
Really
Don’t wait on me
They’re all over me
Tell my story
Okay
What do you call this
A trap
What does it do
Well
Thump, thump, thump, thump, thump
Tada
How long have you been alone
So, what do we do
Ooh
How’s your acting
You’re good at this
Uh, it didn’t step in your trapy thing
Yeah, I noticed
Ooh
Ow
Where’s Eep
She’s awesome
Eep
Dad, no
Ow
It’s an avalanche of flavor
Looks like we won’t be having any leftovers
What are left overs
When you have so much food to eat, you have some leftover
Oh We never have that much food
Grug, how about a story
Oh, that’s a good idea
How about a story Huh
Yeah, tell us a story
Once upon a time, there was a little tiger
who lived in a cave with her family
There were a lot of rules
but the big, simple one was to never leave the cave at night
And the door was so heavy, you’d think it would be easy to remember
So easy to remember
I know
But, while everyone was asleep
she went out anyway
No
Yes
And no sooner than she did, their cave was destroyed
and everyone had to go on this long, sucky walk
with some weirdo they met
and die
The end
Whoa
I did not see that coming
Twist ending
My stories never end like that
Yes Two stories in one night
Um
Okay But it won’t be as good as Grug’s
Um
Once upon a time, there was a beautiful tiger
She lived in a cave with the rest of her family
Her father and mother told her, You may go anywhere you want
but never go near the cliff, for you could fall
And die
Good story
But when no one was looking
she’d go near the cliff
for the closer she came to the edge
the more she could hear, the more she could see
the more she could feel
Finally
she stood at the very edge
She saw a light
She leaned out to touch it
and she slipped
And she fell
And she flew
Where did she fly
Tomorrow
Tomorrow
A place with more suns in the sky than you can count
It would be so bright
A place not like today, or yesterday
A place where things are better
Tomorrow isn’t a place
You can’t see it
Oh, yes, it is
I’ve seen it
That’s where I’m going