سرفصل های مهم
بخش 07
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح خیلی ساده
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
ترجمهی فصل
کسی فکر بکری نداره؟
آه… ها؟
حسابش رو پس میدی.
الان چیشد؟
اوه، ببخشید. خب میگفتی؟
و رسیدیم؟
پیداشون کردیم! اوه-اوه.
اوه، یالا!
رد! بچهها، زودباشین!
سریع باید دنبالش کنیم.
ما تخممرغ میخوایم! تخممرغ نیمرو بهنظر میان!
بچهها، من اینجام. همهچی درست میشه.
شما رو از اینجا بیرون میبریم.
زودباش، بامب! یالا! دارم میآم!
من رو گم نکنین!
این کابوس تمومشدنی نیست؟
اوه، پسر!
ما تخممرغ میخوایم!
اون اونجا داره چیکار میکنه؟ اینجا یه بوفهی متمدنه.
الان بیرون نیاین. الان بیرون نیاین.
اون مرتیکهی قرمز رو از تخممرغهام دور کنین.
آهای! اوه، پسر.
بامب، حالت خوبه؟ اوه، قبلاً بهتر بودم.
میرم که تند بدوم.
وقت چاکه!
خوبه. او رو هم بجوشون.
بریم که غذا بزنیم!
انگار فقط من و تو هستیم، گوشت خوک.
من این رو میگیرم. واو، واو، واو!
هی! اوه!
نه!
رد، داریم میآیم!
نفس عمیق.
اوه! من اومدم!
چه محفل باکلاسی.
سلام!
بقیه کجان؟
عقاب توانا! کجا داره میره؟
اوه، باورم نمیشه میخوام این کار رو بکنم.
اوه، شعار جنگی من؟
دارم میآم، دارم میآم.
عقاب توانا!
ووا!
اوه، واو! اوهوع!
عقاب توانا.
عقاب توانا، پاشو. زود باش. اوه، نفس بدی بود.
میتونم دیر بخوابم مامان. فردا که مدرسه ندارم.
او رو هم بندازید داخل دیگ.
من بوقلمون بزرگ رو میخورم.
رد!
هی! واو! چی رو از دست دادم؟
باید تخممرغها رو ببری یه جای امن.
گرفتم. بزن بریم.
یوهو! واو، واووووو!
آره! آره! آره!
تخممرغهام!
چاک و بامب یادت نره! کی؟
هی! اون دوتا!
درسته، درسته.
گرفتمت!
به این آسونی فرار نمیکنی.
نه!
خودتون رو نجات بدید! صبر کن، رد!
من باید اون تخممرغ رو نجات بدم.
رد قهرمانبازی در نیار. رد، نه! نه!
ها؟
همه از شهر برید بیرون.
خیلی از اونها اینجاست! ما تعدادمون کمتره!
چی؟ چندتا؟
اوه، نه، نه انقدر زیاد. فقط یه تعداد مناسبی.
نیازی نیست به عقب نگاه کنی. فقط پرواز کن. سریعتر!
من میگیرمش.
نه، نمیگیریش. بگیریدش!
بدش به من!
تو نمیدونی کِی باید بس کنی، میدونی؟
جوابش دو کلمهس. «آآ عا».
انگاری بازی تیرکمان کوچیکت اینجا تموم میشه.
بدهش به من! اینکار رو نمیکنم!
اوه، نه.
از سر راهم برو کنار!
هر خوکی خودش رو نجات بده!
من میرم!
واهوو! واو!
من میدونم که باید چیکار کنم.
باید اون سکو رو منفجر کنم.
و این روش خوبی بود اگه توی منفجر کردن مهارت داشتی.
من باید اون هواپیماها رو متوقف کنم.
من رو یادت باشه، چاک. من رو یادت باشه!
بامب رفت!
اوه، سلام. بیا اینجا بیو بیو بیو.
این خوک کوچیک ترکید.
این خوک کوچیک منفجر شد.
و این خوک کوچیک گفت، «ویی، ویی، ویی، من مامانم رو میخوام»!
زود باش، بامب، تو میتونی انجامش بدی.
منفجر شو! منفجر شو!
اوه-اوه.
اوه نه.
تفکرات منفجرانه داشته باش.
جشنهای سورپرایزی!
حرکات یوگا!
خوکهای سوار هواپیما!
من منفجر شدم.
از عمد.
داری خونهی من رو خراب میکنی. مشکلت چیه؟
تو خونهی من رو خراب کردی.
خونهی تو زشت بود.
خب، حالا مساوی شدیم.
ضربهی استریک!
بدو! بدو! بچهها، مراقب باشین!
همگی، عقب وایسین.
ترنس؟
همگی کمربندهای ایمنیتون رو ببندین. بهم اعتماد کنین.
خب، این دینامیته.
اينجایی. دیگه نمیذارم رم رم رم!
تخم مخم خوشمزهی پرنده. اووو!
نمیتونی تخممرغ بخوری!
میخوای چیکار کنی؟ من شکموام.
تموم شد. کارت تمومه، ابروقشنگ.
خشم همیشه جواب نیست!
خب، میدونی چیه؟
فکر کنم تو بردی.
چی؟
نقشهی فوقالعادهای بود.
مبهوتکننده بود.
واقعا؟ خب، ممنونم.
میدونی، خیلی سخت روی نقشهی شیطانیم کار کردم.
آره کردی.
نه، منظورم اینه که نقشت عالی بود.
ولی تو برای این نقشه نکشیدی!
برای آخرین دفعه رفتی رو مخم.
آره.
ها!
نه!
سریعتر!
واو!
عضلاتم گرفت. عضلاتم گرفت
خودشه!
نگاش کنید!
همون چیزی که من میبینم رو میبینین؟
این عقاب تواناست؟ آره خودشه!
واو، این یارو اصلاً شبیه مجسمهش نیست.
عزیزم. تخممرغهامون!
حالت خوبه؟ چاک، رفیق.
دیدی من اون عقب چیکار کردم؟ آره.
اوه! این تخممرغ و تو مث سیبی هستین که از وسط نصف شدن.
تموم شد. صحیح و سالم.
اوه!
اوه!
او کجاست؟ رِد؟
او کجاست؟
ها!
فکر کنم مرده باشه.
بابا!
اون زندهس!
اون زندهس!
چی؟
آره! یوو هوو!
رد، تو زندهای! من فکر کردم که تو مردی!
یا پناهندهی خوکها شدی.
هی رفیق، مرسی که نمردی.
هی. خوشحالم که شماها رو میبینم.
بیا.
آقا. خانم.
فکر کنم اینها متعلق به شماست.
اوه!
ممنون.
اوو ، کریمسن، وودی، اَش.
کی؟ داره با ما حرف میزنه؟
شما درستون رو خوب یاد گرفتین.
یالا، بیاین بغلم.
نه. من خیلی آدم مهربونی نیستم.
باشه. شما هم فکر میکنین مثل اینکه داره از خط قرمز عبور میکنه؟
آره. نه.
شما شاگردهای گرامی من هستین.
گرامی چی؟ نمیبینی؟
من کاری کردم که ایمان خودت رو نسبت به من از دست بدی تا یاد بگیری که به خودت ایمان داشته باشی.
این واقعاً چیزی نبود که حس کردیم.
بهشون بگو، رُزی.
آره، من فکر نمیکنم این اون چیز بود که اتفاق افتاد، مرد.
اوه نگاه کن، او از خجالت قرمز میشه.
من خجالت نمیکشم. کلاً قرمز هستم.
متن انگلیسی فصل
Anyone have any bright ideas?
Uh… Huh?
You are gonna pay for that.
What the heck just happened?
Oh, I’m sorry. You were saying?
And here we are?
We found ‘em! Uh-oh.
Aw, come on!
Red! Guys, come on!
Quick, follow him.
We want eggs! Things are looking sunny side up!
Guys, I’m here. Everything’s gonna be okay.
We’re gonna get you out of here.
Hurry up, Bomb! Come on! I’m coming!
Don’t lose me!
Doesn’t this nightmare ever end?
Oh, boy!
We want eggs!
What is he doing up there? This is a civilized buffet.
Don’t hatch now. Do not hatch now.
Get that red scab off my eggs.
Hey! Oh, man.
Bomb, are you okay? Oh, I’ve been better.
I’m gonna get a running start.
Chuck time!
Fine. Boil him, too.
Let’s pig out!
Looks like it’s just you and me, pork belly.
I’ll be taking that. Whoa, whoa, whoa!
Hey! Oh!
No!
Red, we’re coming!
Deep breath.
Ow! I’m in!
Classy joint.
Hello!
Where is everyone?
Mighty Eagle! Where’s he going?
Oh, I can’t believe I’m about to do this.
Oh, my battle cry?
Coming in, coming in.
Mighty Eagle!
Whoa!
Whoa, whoa! Oh-ho!
Mighty Eagle.
Mighty Eagle, wake up. Come on. Oh, that’s bad breath.
I can sleep late, Mom. It’s not a school day.
Throw them in the pot, too.
I’ll have the big turkey.
Red!
Hey! Whoa! What did I miss?
You gotta fly those eggs to safety.
I got this. Here we go.
Oh-ho! Whoa, oh!
Yes! Yes! Yes!
My eggs!
Don’t forget Chuck and Bomb! Who?
Hey! Those guys!
Right, right.
Gotcha!
You’re not getting away that easy.
No!
Save yourselves! Hold on, Red!
I’m gonna save that egg.
Red, don’t be a hero. Red, no! No!
Huh?
Get out of town, everybody.
There’s just so many of them! We’re outnumbered!
What? How many?
Oh, no, not that many. Just the right amount, really.
No need to look back. Just keep flying. Faster!
I’ll take that.
No, you won’t. Get him!
Gimme that!
You just don’t know when to stop, do you?
Here’s a two-word answer… Uh-uh.
Looks like your little slingshot game ends here.
Gimme that! Not gonna happen!
Oh, no.
Get out of my way!
Every pig for themselves!
I quit!
Whoo-hoo! Whoa!
I know what I gotta do.
I gotta blow up that ramp.
And that would be a good plan if you were good at blowing up.
I need to stop those planes.
Remember me, Chuck. Remember me!
Bomb’s away!
Oh, hi there. Here, chickie, chickie, chickie.
This little piggy popped.
This little piggy exploded.
And this little piggy went, “Wee, wee, wee, I want my mama!”
Come on, Bomb, you can do this.
Blow up! Blow up!
Uh-oh.
Oh, no.
Think explosive thoughts.
Surprise parties!
Yoga poses!
Pigs in airplanes!
I blew up.
On purpose.
You’re wrecking my house. What’s wrong with you?
You wrecked my house.
Your house was ugly.
Well, now we’re even.
Strike!
Run! Run! Guys, look out!
Everyone, stand back.
Terence?
Put on your seat belts, everyone. Trust me.
Well, this is dynamite.
There you are. Not by the hair of my chinny chin chin!
Delicious bird eggy-weggy. Ooh!
You can’t eat eggs!
What are you gonna do? I’m a foodie.
It’s over. You’re finished, Eyebrows.
Anger is not always the answer!
Well, you know what?
I guess you win.
What?
That was an awesome plan.
Mindblower.
Really? Well, thank you.
You know, a lot of hard work goes into my sinister plans.
It does.
Nah, I mean, your plan was great.
But you didn’t plan for this!
You have annoyed me for the last time.
Yup.
Ah!
No!
Faster!
Whoa!
Cramp. Cramp.
It’s him!
Look at that!
Are you seeing what I’m seeing?
Jeez, is that Mighty Eagle? It’s him!
Wow, this guy looks nothing like his statue.
Honey. Our eggs!
Are you okay? Chuck, my man.
Did you see what I did back there? Yeah.
Oh! This egg is the spitting image of you.
There. Safe and sound.
Oh!
Oh!
Where is he? Red?
Where is he?
Oh!
I think he might be dead.
Daddy!
He’s alive!
He’s alive!
What?
Yeah! Oh-ho!
Red, you’re alive! I thought you had died!
Or defected to the pigs’ side.
Hey, buddy, way to not be dead.
Hey. It’s good to see you guys.
Come on.
Sir. Ma’am.
I think these belong to you.
Oh!
Thank you.
Oh, Crimson, Woody, Ash.
Who? Is he talking to us?
You learned your lessons well.
Come on, bring it in.
No. I’m not really the affectionate type.
Okay. Does it feel like this is crossing the line to anyone else?
Yup. Nope.
You’re my prize pupils.
Your prized what? Don’t you see?
I had to make you lose faith in me so you could learn to have faith in yourself.
That’s really not how it felt.
Tell them, Rosy.
Yeah, I don’t think that’s what happened, man.
Oh, look, he’s blushing.
I’m not blushing. I’m just red.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.