بخش 04

: مورچه ای به نام زی / بخش 4

مورچه ای به نام زی

9 بخش

بخش 04

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

بچه!

بچه،اينجا.

بارباتوس.

راستشو بگو بچه. من بدجوري زخمي شدم؟

نه،نه. اصلا. شما..

راستش، عالي به نظر مياي.

ميدوني،يه کم متورم شدي.

نه. ميتونم از تو چشمات بخونم.

من رفتنيم.

کمک کن بلند شم زي.

اوه! نميتونم پاهامو احساس کنم.

تو طاقت مياري رفيق.

ميدونم که ميتوني.

فقط.. فقط يه نفس عميق بکش.

چون دارم سعي ميکنم بدنت رو پيدا کنم.

يه جاي همين جاها بايد باشه.

بارباتوس،طاقت بيار.

بارباتوس.

اشتباه منو نکن بچه.

تو زندگيت از دستورات پيروي نکن.

به فکر خودت باش.

بارباتوس.

ما طبق برنامه هستیم.

بخش آ تکميل شده قربان.

داريم يه راه براي بخش دي الان باز ميکنيم.

به فشار بيشتري نياز داريم کارتر.

من ميخوام ساعت شيفت رو دو برابر کني.

ما نمی‌توانیم از عهده این کار بر بیایم. روشنه؟

کاملا قربان.

خوبه. در مورد بخش.

ببخشيد قربان.

بهتره مهمتر باشه.

خُب در مورد نبرد موريانه هاس قربان.

دشمن نابود شد،ولي يه فاجعه هم براي سربازان ما بود.

خُب، وحشتناک بود.

وحشتناک!

يه خبر خوب هم هست قربان. يه سرباز زنده برگشته.

شوخي نکن؟

تو چي گفتي؟

کلوني گسترش پيدا کرد، قربان.

ملکه درخواست ملاقات با قهرمان جنگ رو کردن.

لعنتي! خوبه.

خوبه لعنتي.

اوه، رسيدگي ميکنم.

تبريک ميگم سرباز.

خُب تو براي قهرمان جنگ بودن کمی کوتوله هستی، نيستي؟

قهرمان جنگ قربان؟

قربان. من واقعا فکر نميکنم که يه قهرمانم.

خوبه. من از قهرمانا خوشم نمياد.

ولي قربان. شما متوجه نيستي.

من. من هيچ کاري نکردم.

منظورم اينه،خيلي ترسناک بود.

فقط يه کشتار بود.

کشتار روی کشتار.

خوبه سرباز.

حالا دست تکون بده.

کاري نبود که تو بتوني انجام بدي ويور.

تو نميدونستي اونا ميخوان برن جنگ.

احساس ترس ميکنم.

بيچاره زي.

نبايد اجازه ميدادم ميرفت.

يه لحظه صبر کن.

اون که سرباز نيست.

اون زي ه!

زي؟

يه بچه کوچيک اين کارو کرده!

بيا بريم سرباز.

همونطور که گفتم پسر تو بعد از قلب من يه مورچه اي.

مورچه اي که با مرگ روبرو ميشه و بهش ميخنده.

خب،در واقع،حقيقت اينه که، در کُل من تحقير ميکنم و پشت سر مرگ بهش پوزخند ميزنم.

ژنرال منديبل!

نظراتو واسه خودت نگه دار.

بذار من حرف بزنم.

مايلم اعليحضرت ملکه رو معرفي کنم.

خرسند شدم. خوشحال شدم.

و پرنسس سلطنتي بلا.

به خونه خوش اومدي سرباز.

ما نميتونيم قدرداني در شان تلاش قهرمانانه ي تو انجام بديم.

سرباز از من درخواست کرد که نهايت فروتني رو به خدمت شما برسونم.

لطفا. خواهش ميکنم.

در واقع چيزي نبود.

فقط يه قدرداني خيلي ساده،ميدونيد ديگه.

تو اون هياهوي جنگ وقت براي فکر کردن خيلي کمه.

يک حمله! حمله! حمله!

خب،در واقع..

همونطور که ميبينيد، ميدان جنگ هنوز تو ذهنش تازس.

خُب،عفو بفرماييد ،ولي اين خيلي زمان خوبيه براي کسب اطلاع يه سرباز.

اوه،خواهش ميکنم ژنرال.

نه تو اولين قرارمون.

نه در اولين قرارمون.

من قبلا تو رو جايي نديدم؟

خُب شايد. و بعد دوباره ، شايدم نه. و بعد. دوباره.

آخ.

خودشه! تو همون يارو تو بار هستي.

نگو! هیس!

بار؟کدوم بار؟

من با اين پسره يه شب تو بار رقصيدم.

فقط يه کارگر بود.

تو داخل بار چي ميکردي؟

دقيقا چیزیه که منم ميخوام بدونم.

نه. اين در مورد من نيست.

منظورم اينه،يه نگاه به اين کارگر بنداز.

ببين چي کار کرده.

فکر کنم تو داري در مورد کس ديگه اي فکر ميکني

بعدشم،من يه سربازم.

دقيقا.

تو يه کارگر بودي.

ولي الان،يه قهرمان جنگي.

اون يه کارگره؟

يه کارگر با نامزد من رقصيده؟

نامزد؟

يه لحظه وايسا ببينم.

اين طور نيست.

ميتونم توضيح بدم.

هي. اون همه ي اين کارا رو کرد.

بازداشتش کنيد.

هي! هی، يه لحظه وايسا. آروم باش.

نميتونيم در بارش حرف بزنيم؟

چي کار داري ميکني؟

دختر منو ول کن.

اونو گروگان گرفته!

نه. نه. نگرفتم.

منظورم اينه،آره،گرفتم.

يه قدم ديگه بيايد بعدش، پرنسس دخلش اومده.

بذار برم!

اوو!

مجبورم نکنيد بهش صدمه بزنم.

اوه!

اوه. چي داري ميکن، سينه خيز ميري؟

يه کم عقل تو سرت نيست؟

اونا! اون پايينن!

بريد. حرکت کنيد. حرکت کنيد. حرکت کنید.

خوبه.

دارن ميان منو نجات بدن و تو رو بکشن.

بکشن؟

هي،شما بچه ها!

تمومش کن. تمومش کن.

چي کار ميخواي کني؟

هر چي داشتيم رو ميخواي فراموش کني؟

هی! منتظر چي هستين؟

سلام؟ پسرا!

ها؟ اين ديگه چيه؟

قشنگه.

ريجوي،بيا اينور!

اوه!

اوه! اوه. نگران نباش. من خوبم.

تو؟

تو خوبي؟

هي. کي به تو اهميت ميده؟

داشتم ميمردم اينجا.

تو تجربه اينکه مرگ يه کوچولو بهت نزديک بشه هم نداشتي، داشتي؟

هي. اين يه حالت نيست، درسته؟

تو به من گوش نميدي.

من کجام؟

ببين،اسمت چيه.

فقط از اين درخت بکش بالا و بفهم من کجايم.

ببين،فوت و فن براي ترس نيست.

ميدوني،ترس از بين رفته ديگه.

چي دارم ميگم من؟

ما گم شديم.

متن انگلیسی بخش

Kid!

Kid, over here.

Barbatus.

Be honest, kid. Am I hurt bad?

NNo. NNot at all. You’re.

Actually, you’re lookin’ terrific.

You got, you know, swell color in your cheeks.

No. I can see it in your eyes.

I’m a goner.

Help me up, Z.

Oh! I can’t feel my legs.

You gotta hang in there, buddy.

I know you’re gonna make it.

Just take. take deep breaths.

Because I’m gonna try and find your body.

It’s bound to be out there somewhere.

Barbatus, hang on.

Barbatus.

Don’t make my mistake, kid.

Don’t follow orders your whole life.

Think for yourself.

Barbatus.

We’re on schedule.

Work is completed on A section, sir.

We’re clearing a path through D section now.

We need to push harder, Cutter.

I want double shifts aroundtheclock.

We can’t afford to let up. Is that clear?

Crystal, sir.

Good. What about section.

Excuse me, sir.

This had better be important.

Well, it’s about the termite battle, sir.

The enemy was destroyed, but I’m afraid it was a disaster for our troops, as well.

Well, that’s terrible. Terrible!

There is a bit of good news, sir.

One soldier did make it back.

No kidding?

What did you say?

Word is spreading through the colony, sir.

The queen requested a meeting with the war hero.

Damn! Good.

Damn good.

Uh, I’ll handle this.

Congratulations, soldier.

Well, you’re a little short for a war hero, aren’t you?

A war hero?

Sir. I don’t actually think that I’m a hero.

Good. I don’t like heroes.

But, sir. You don’t understand.

I. I didn’t do anything.

I mean, it was all horrible.

It was just a massacre.

A massacre upon a massacre.

That’s good, soldier. Now, wave.

There was nothing you could do, Weaver.

You didn’t know they were going to war.

I just feel horrible.

Poor Z. I should have never let him go.

Wait a minute. That’s no soldier.

That’s Z!

Z?

The little guy made it!

Let’s go, soldier.

As I was saying, son, you are an ant after my own heart.

An ant that looks Death in the face and laughs.

Well, actually, the truth is, I generally just make belittling comments and snicker behind Death’s back.

General Mandible!

Keep your comments to yourself.

Let me do the talking.

May I present Her Majesty, the Queen.

Charmed. Charmed.

And the Royal Princess Bala.

Welcome home, soldier.

We cannot begin to express our gratitude for your heroic efforts.

The private has asked me to convey his most humble appreciation.

Please. Please. It was nothing really.

Just your average run-of-themill valor and extraordinary courageousness, you know.

In the heat of battle, there’s very little time to think.

One must attack! Attack! Attack!

Well, indeed.

As you can see, Your Highness, the battlefield is fresh in his mind.

So, begging your pardon, but this is the perfect time to debrief the private.

Oh, please, General.

Not on our first date.

Not on our first date.

Haven’t I seen you somewhere before?

Well, maybe. And then again, maybe not.

And then. then again.

Yowch.

That’s it! You’re the guy from the bar.

Don’t! Shh!

Bar? What bar?

I danced with this guy at the bar the other night.

He was just a worker then.

What were you doing at a bar?

Precisely what I want to know.

No. This isn’t about me.

I mean, look at this worker.

Look what he’s done.

I think you’re thinkin’ of someone else.

After all, I am a solider.

Exactly. You were a worker.

But now, you’re a war hero.

He’s a worker?

A worker danced with my fiancée?

FFiancée? WWWait a minute.

This is not how it looks.

I can explain this.

Hey. She was the one making all the moves.

Arrest him.

Hey! Hey, wait a minute.

Take it easy. Can’t we discuss this?

What are you doing? Let go of my daughter.

He’s taking her hostage!

No. No. I’m not. I mean, yes, I am.

One more step and, uh, the princess gets it.

Let go of me!

Ow!

Don’t make me hurt her. Ow!

Uh.

What are you doing, you creep?

Are you out of your puny little mind?

There they are! Down there!

Let’s go. Move. Move. Move.

Oh, good.

Here they come to rescue me and kill you.

Kill?

Hey, you guys!

Stop it. Stop it.

What are you tryin’ to do?

Throw away everything we’ve got?

Hey!

What’re you waiting for?

Hello? Guys!

Huh?

What is it?

It’s beautiful.

Ridgeway, get out of there!

Oof!

Uh!

Oh. Don’t worry. I’m okay.

You?

You’re okay?

Hey. Who cares about you?

I almost died here.

You’re not going to let a little neardeath experience ruin your mood, are you?

Hey. This is not a mood, okay? You’re not listening to me.

Where am I?

Look, what’syourname.

Just climb up that tree and find out where I am.

Look, thethe trick is not to panic.

You know, hhhe who panics is lost.

What am I saying? We are lost.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.