سرفصل های مهم
بخش 03
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
داشته، داشته تيکتيک ميکرده؟ راستش، حمالا نگران تيکتيک نيستن، چون بمباي جديد تيکتيک نميکنن. ببخشيد، “حمالها”؟ ماموران بازديد.
ولي وقتي يه چمدون ميلرزه، حمالا بايد با پليس تماس بگيرن.
چمدونم، داشته ميلرزيده؟ از هر ده تا چمدوني که ميلرزه، نه تاش به خاطر ريشتراشه. ولي بعضي وقتا، يه آلت مصنوعيه. البته قانون شرکت اينه که در موارد آلت مصنوعي اشارهاي به مالکيت اون نميکنه.
ما هم بايد از مادهي مالکيت نامشخص استفاده کنيم، ميگيم يک آلت مصنوعي، نه آلت مصنوعي شما. مال من نيس، همه چيزم تو اون چمدون بود… پيرهنهاي سيکي ام.
کفشهاي ديکيانواي ام. کرواتهاي اياکس ام. مهم نيست. هي! اون ماشين منه. خونهام در طبقهي پانزدهم يک برج بود، يک جور قفسهي بايگاني بيوهها و متخصصان جوان. ديوارها از بتن سخت بودند. يک فوت بتن وقتي اهميت پيدا ميکنه که باتري سمعک همسايهي کناريت تمام ميشه و مجبوره مسابقهي تلويزيوني رو با صداي بلند تماشا کنه. يا وقتي که انفجاري مثل يک آتشفشان ترکشهاي سوزاني رو که قبلا وسايل خونه و لوازم شخصيت بودند از پنجرهي سرتاسري خونه به بيرون پرتاب ميکنه و شبيه بادبانهاي شعلهور در شب ميشند. از اينجور اتفاقها ميافتد.
اون بالا هيچي باقي نمونده. شما نميتونيد وارد بشيد. دستور پليسه.
کسيو داريد که بهش زنگ بزنيد؟ چقدر شرمآور.
خانهاي پر از ادويه اما بدون غذا. پليس بعدا به من خواهد گفت که شايد پيلوت گاز خاموش شده و گذاشته کمي گاز نشت بشه. و گاز به آرامي تمام خانه را، تمام هزار و هفتصد فوت مربع با سقفهاي بلند را براي چندين روز پر کرده. بعد کمپرسور يخچال جرقه زده.
هان؟ صداي نفسات رو ميشنوم، تو… اگه الان هم از من بپرسيد نميتونم بهتون بگم که چرا بهش زنگ زدم؟
الو؟ تو کي هستي؟ تايلر؟ تو کي هستي؟
ما تو هواپيما با هم آشنا شديم. کيفامون شبيه هم بود. اها، اون باهوشه. آره، درسته. باشه.
همين چند ثانيه پيش زنگ زدم، جواب ندادي.
از تلفن عمومي زنگ ميزنم. آره شمارتو ديدم. هيچوقت تلفنم رو جواب نميدم.
خب، داستان چيه، پسر؟ خب. فکر نکنم باورت بشه. ميدوني پسر، ميتونست بدتر از اين باشه. ممکن بود يه زن وقتي خوابي آلتت رو ببره و از پنجرهي يه ماشين در حال حرکت پرت کنه بيرون. هميشه همينجوريه. نميدونم، فقط… وقتي يه مبل ميخري به خودت ميگي، خودشه، اين آخرين مبليه که بهش احتياج دارم. هر اتفاقي هم که بيفته مشکل اون مبلو حل ميکنم. همه چي داشتم. يه دستگاه پخش استريوي حسابي، يه کمد لباس بسيار محترمانه. داشتم کامل و بينقص ميشدم.
لعنت پسر. همه چي به فنا رفت. همه چي فنا شد. همه چي فنا شد.
ميدوني دوره چيه؟
راحتي. يه روکشه.
فقط يه روکش. چرا آدمايي مثل من و تو ميدونيم دوره چيه؟ براي زنده موندنمون وقتي يه شکارچي در کشف جهان باشیم ضروریه؟
نه. پس ما چي هستيم؟ نمیدونم . مصرفکننده. درسته. ما مصرفکنندهايم. ما محصول جانبي نگرانياي جامعهايم، قتل، جنايت، فقر. اين چيزا به من ربطي نداره، چيزي که به من مربوطه مجلههاي معروفه، تلويزيونه، با پونصد تا شبکه اسم اون يارويي که رو لباس زيرم نوشته شده، روگين. وياگرا. اولسترا.
مارتا استورات. گوره بابای مارتا استورات.
مارتا داره در و ديوار تايتانيکو تميز ميکنه. پسر، همشون به فنا ميرن. پس گوره بابای اون مبلت با اون طرح راهراه سبزش. من ميگم، هرگز کامل نشو. من ميگم، جلوي بينقص شدنت رو بگير. من ميگم، بيا بيا خودمونو رها کنيم. بذار چيپس هر جا که دلش ميخواد پرت بشه. ولي اين منم، ممکن هم هست که اشتباه کنم، شايد هم اين يه تراژدي وحشتناک باشه. نه، اين هم يه چيزيه ديگه تراژدي نيست، اما… تو خيلي از اون وسايل متنوع زندگي مدرنو از دست دادي لعنت، حق با توئه. نه، نميکشم. احتمالا بيمهام خسارت اينا رو ميده، پس… چيه؟ چيزايي که مال تو بودند، الان ديگه نيستند. ولي پسر، هر کاري دوست داري بکن. آه، دير شد.
هي، ممنون بابت آبجو. باشه، پسر.
بايد دنبال هتل بگردم.
چي؟
چي؟
هتل؟ آره. پسر، فقط بخواه. چي داري ميگي؟
خدايا. سه پارچ آبجو و تو هنوز نميتوني بخواهي؟
چي؟
به من زنگ زدي چون به يه جا واسه موندن احتياج داشتي
اوه، هي. نه، نه، نه. چرا، واسه همين زنگ زدي. فقط بخواه.
بيخيال چاپلوسی شو، فقط ازم بخواه، پسر. مشکلی نیست که من بمونم. اشکالي داره، اشکالي داره تو ازم بخواهي؟ ميتونم پيش تو بمونم؟ آره.
ممنون.
ازت ميخوام يه لطفي در حقم بکني. باشه، حتما. ميخوام تا اونجا که ميتوني محکم منو بزني. چي؟ ميخوام تا اونجا که ميتوني محکم منو بزني. ازم ميخواي چي کار کنم؟ فقط ميخواي بزنمت؟ یالا. این لطفرو در حقم بکن. چرا؟ چرا، نميدونم چرا، چه ميدونم. تا حالا با کسي دعوا نکردم. تو دعوا کردي؟ نه. اما خوبه که دعوا نکردم. نه، نيست. چجوري ميخواي خودتو بشناسي وقتي که هرگز دعوا نکردي؟
نميخوام بدون زخم بميرم.
زودباش. بزن منو تا اعصابم قاطي نشده. خدايا. اين ديوونگيه.
پس ديوونه شو. خودتو ول کن.
هي، من بلد نيستم. من هم بلد نيستم.
ولي چه اهميتي داره؟ کسي نگامون نميکنه. اهميت نده. اين ديوونگيه. ازم ميخواي که بزنمت؟ دقيقا.
کجا دوست داري بزنم؟مثلا صورتت؟ غافلگيرم کن.
اين خيلي احمقانهست. حرومزاده! زدي تو گوشم.
يا پيغمبر، ببخشيد. اوه، مسيح. پسر، چرا تو گوشم؟ گه زدم.
نه، محشر بود. نه، چيزي نيست. خيلي درد داشت. خب. آره. دوباره منو بزن. نه، تو منو بزن. زود باش. بايد بعضي وقتا دوباره از اين کارا بکنيم.
ماشينت کجاست؟ کدوم ماشين؟
نميدونم تايلر اون خونه رو چهجوري پيدا کرده بوده ولي ميگفت يک سالي هست که اونجاست. انگار هر لحظه ممکن بود اين خونه فرو بريزد. بيشتر پنجرهها رو با تخته پوشونده بودند. از وقتي پليس يا هر کس ديگري قفل در رو شکسته و اومده بوده تو، در خونه قفل نداشت. پلهها در شرف فروريختن بود. نميدونستم که تايلر صاحب اونجا بود يا اونجا رو غصب کرده بود؟ چيزي من رو غافلگير نميکرد. آره. تو اينجايي. من اونجام. توالت هم اونجاست. خوبه؟
آره، ممنون. عجب گهدوني. هيچچي کار نميکرد. يه چراغ روشن ميکردي، يه چراغ توي يه جاي ديگه خونه خاموش ميشد. هيچ همسايهاي نداشتيم. جز يه تعميرگاه و يه کارخونهي کاغذسازي که بخارش بوي گوز ميداد. اون قفس موش بوي خردهچوب گرفته بود. کجا بودیم؟ سلام، بچهها. سلام.
متن انگلیسی بخش
Was it, was it ticking?
Actually throwers don’t worry about ticking cuse modern bombs don’t tick.
Sorry, throwers?
Baggage handlers.
But when a suitcase vibrates, the throwers have got to call the police.
My suitcase was vibrating?
Nine times out of ten it’s an electric razor.
But, every once in a while it’s a dildo.
Of course it’s company policy never to imply ownership in the event of a dildo.
We have to use the indefinite article, a dildo, never your dildo.
I don’t own, I had everything in that suitcase.
My CK shirts.
My DKNY shoes.
My AX ties.
Never mind.
Hey!
That’s my car!
Home was a condo on the 15th floor of a filing cabinet for widows and young professionals.
The walls were solid concrete.
A foot of concrete is important when your next-door neighbor lost his hearing aids and going has to watch game shows at full volume.
Or when a volcanic blast of debris that used to be your furniture and personal effects blows out of your floor to seeling windows and sails flaming into the night.
I suppose these things happen.
There’s, nothing up there.
You can’t go into the unit.
Police orders.
Do you have somebody you can call?
How embarrassing.
A houseful of condiments and no food.
The police would later told me that the pilot light might have gone out letting out just a little bit of gas.
That gas could have slowly filled the condo, 1700 square feet with high ceilings for days and days.
Then the refrigerator’s compressor could have clicked on.
Yeah?
I can hear you breathing…
If you ask me now, I couldn’t tell you why I called him.
Hello?
Who’s this?
Tyler?
Who is this?
We met, We met on the airplane.
We had the same suitcase?
The clever guy?
Oh, yeah.
Right.
I called a second ago.
There was no answer.
I’m at a payphone.
Yeah, I *69’d you.
I never pick up my phone.
So what’s up?
Well.
You’re not gonna believe this.
You know, it could be worse.
A woman could cut off your penis while you sleeping and toss it out of a window movie car.
There’s always that.
I don’t know.
When you buy furniture, you tell yourself, that’s it.
That’s the last sofa I’m gonna need.
Whatever happens, that sofa problem is handled.
I had it all.
I had a stereo that was very decent.
A wardrobe that was getting very respectable.
I was close to being complete.
Shit, man.
Now it’s all gone.
All gone.
All gone.
Do you know what a duvet is?
A comforter.
It’s a blanket.
Just a blanket.
Why do guys like you and I know what a duvet is?
Is this essential to our survival in the hunter-gatherer sense of world?
No.
What are we, then?
I dunno.
Consumers.
Right.
We’re consumers.
We are by-products of a lifestyle obsession.
Murder, crime, poverty.
These things don’t concern me.
What concerns me are celebrity magazines, television with 500 channels, some guy’s name on my underwear.
Rogaine.
Viagra.
Olestra.
Martha Stewart.
Fuck Martha Stewart.
Martha’s polishing the brass on the Titanic.
It’s all going down man.
So fuck off with your sofa units and Strinne green stripe patterns.
I say never be complete.
I say stop being perfect.
I say let’s let’s evolve.
Let the chips fall where they may.
But that’s me, and I could be wrong.
Maybe it’s a terrible tragedy.
It’s just stuff.
Not a tragedy…
You did lose a lot of versatile solutions for modern living.
Fuck, you’re right.
I don’t smoke.
My insurance is probably gonna cover it, so…
What?
The things you own end up owning you.
Do what you like, man.
Oh, it’s late.
Hey, thanks for the beer.
Yeah, man.
I should find a hotel.
What?
What?
A hotel?
Yeah.
Just ask, man.
What are you talking about?
Oh, God.
Three pitchers of beer and you still can’t ask.
What?
You called me because you needed a place to stay.
Oh, hey.
No, no, no.
Yes, you did.
So just ask.
Cut the foreplay and just ask, man.
Would, would that be a problem?
Is it a problem for you to ask?
Can I stay at your place?
Yeah.
Thanks.
I want you to do me a favor.
Yeah, sure.
I want you to hit me as hard as you can.
What?
I want you to hit me as hard as you can.
What do you want me to do?
You just want me to hit you?
Come on.
Do me this one favor.
Why?
Why, I don’t know.
Never been in a fight.
You?
No.
But that’s a good thing.
No, it is not.
How much can you know about yourself, if you’ve never been in a fight.
I don’t wanna die without any scars.
Come on.
Hit me, before I lose my nerve.
Oh, God.
This is crazy.
So go crazy!
Let it rip.
I don’t know about this.
I don’t either.
Who gives a shit?
No-one’s watching.
What do you care?
This is crazy.
You want me to hit you?!
That’s right.
Where?
Like, in the face?
Surprise me.
This is so fucking stupid.
Motherfucker!
He hit me in the ear!
Well, Jesus, I’m sorry.
Ow, Christ!
Why the ear, man?
I fucked it up.
No, that was perfect.
No, it’s all right.
It really hurts.
OK.
Right.
Hit me again.
No, you hit me.
Come on!
We should do this again sometime.
Where’s your car?
What car?
I don’t know how Tyler found that house but he said he’d been there for a year.
It looked like it was waiting to be torn down.
Most of the windows were boarded up.
There was no lock on the front door from when the police, or whoever, kicked it in.
The stairs were ready to collapse.
I didn’t know if he owned it or was squatting.
Neither would have surprised me.
Yep.
That’s you.
That’s me.
That’s the toilet.
Good?
Yeah, thanks.
What a shit hole.
Nothing worked.
Turning on one light meant another light in the house went out.
There were no neighbors.
Just warehouses and a paper mill.
That fart smell of steam.
The hamster-cage smell of wood chips.
What have we here?
Hey, guys.
Hey.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.