سرفصل های مهم
بخش 05
توضیح مختصر
- زمان مطالعه 0 دقیقه
- سطح خیلی سخت
دانلود اپلیکیشن «زوم»
فایل ویدیویی
برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.
ترجمهی بخش
هايکوهاي کوچک مينوشتم. اونا رو براي همه ميل ميکردم. اون خون توئه؟ بعضياش، آره.
نميتوني اينجا سيگار بکشي. بقيه روز رو مرخصي بگير. دوشنبه با لباس تميز برگرد.
خودتو برسون به ما.
الو؟ کاراگاه استرن هستم، از واحد حريق.
ما اطلاعت جديدي در رابطه با انفجار آپارتمان قبليتون به دست آورديم.
بله؟
نميدونم ميدونيد يا نه، ولي انگار يک نفر روي قفل در فرئون اسپري کرده و بعد با يه اسکنه به سيلندر قفل ضربه زده. نه، من اصلا نميدونستم. من عرق سرد جک هستم. به نظرتون عجيب نيست؟ بله، قربان، عجيبه. خيلي عجيبه.
ديناميت… ديناميت؟
بقاياي اکسلات آمونيوم و پرکلرايد پتاسيم به جا گذاشته…
ميدونيد اين يعني چي؟ نه، يعني چي؟
يعني دستساز بوده. ببخشيد. من واقعا شوکه شدم. ببينيد، کسي که اين ديناميت دستساز رو کار گذاشته ميتونسته چند روز قبل از انفجار پيلوت گاز رو خاموش کرده باشه.
گاز فقط نقش چاشني انفجار رو داشته. فکر ميکنيد چه کسي اين کار رو کرده؟ من بايد اين سوال رو بکنم. بهش بگو.
بهش بگو اون رهاييبخشي که تمام دارايي من رو نابود کرد، ادراکم رو دوباره ميزان کرد. ببخشيد. هنوز هستيد؟ دارم گوش ميکنم. درک کردن اين قضايا يکم سخته. تازگيا با کسي دشمني نداشتيد که احتمالا به ديناميت دستساز دسترسي داشته بشه؟
دشمن؟ فرضيهي اصلي تمدن رو رد کن، مخصوصا اهميت تعلقات دنيوي.
پسرم، موضوع جديه. بله، ميدونم، جديه. واقعا ميگم. بله، خيلي جديه.
ببينيد، هيچکسي به اندازه من اينو جدي نميگيره. اون آپارتمان زندگي من بود. فهميديد؟ من عاشق تکه تکهي اسباب و اثاث اون خونه بودم. اين فقط يه مشت خرت و پرت نبوده که نابود شده.
خود من بوده. همين جا ميخوام از آکادمي تشکر کنم. انگار وقت خوبي نيست. بهش بگو تو اين کار رو کردي.
بهش بگو تو اونجا رو منفجر کردي. اون دوست داره اينو بشنوه.
هنوز هستيد؟ صبر کنيد. داريد ميگيد من خودم يه مظنونم؟
نه. شايد لازم باشه که با شما بيشتر صحبت کنيم، پس اگه خواستيد شهر رو ترک کنيد، منو خبر کنيد.
باشه؟ باشه.
اینا فقط برای امتحان کردنه، پس براي درست کردن صابون بهترين چربي، چربي ِ انسانيه
وايسا، اينجا کجاست؟ يه کلينيک ليپوساکشن.
سود خالص!
غنيترين و بهترين چربي دنيا، چربي اين سرزمين. چربی زمین. نه. نکش، نکشش!
اوه، خدايا. يکي ديگه بردار.
پيه رو که صاف کنيم، چربي ِخالص رو سطح آب شناور ميشه. مثل پسران پيشآهنگ.
تصور کردنت در لباس پيشآهنگي کار سختيه. همينجور هم بزن.
وقتي که چربي سفت شد، يه لايه گليسيرين ازش برميداريم. اگه بهش اسيد نيتريک اضافه کني، نيتروگليسيرين داري.
اگه باهاش نيترات سديم و خاکاره قاطي کني، ميشه ديناميت. اگه به اندازه کافي صابون داشته باشيم ميتونيم تقريبا همه چيزو منفجر کنيم. تايلر پر از اطلاعات مفيد بود.
قديميا فهميدن اگه لباساشونو در يه قسمت خاص رودخونه بشورن، تميزتر ميشه
ميدوني چرا؟ نه.
يه زماني بالاي تپهي کنار رودخونه آدما رو قرباني ميکردن اجسادو ميسوزوندن. آب از بين هيزم و خاکستر رد شد و تبديل به قلياب شد اين قليابه. يه عنصر ِ بسيار مهم. و بعد با چربي ذوبشدهي بدن قربانيا ترکيب شد و صابون غليظ و سفيدرنگي به سمت رودخونه راهافتاد ميتونم دستت رو ببينم، لطفا؟
اين چيه ديگه؟
اين يه سوختگي ِ شيمياييه. از هر بار که تا حالا سوختي بيشتر دردت ميگيره و جاي زخمش هم ميمونه. اگه مديتيشن به درد سرطان ميخورد، پس به درد اين هم ميخورد.
با دردت بمون. به درونت پرت نشو. خدايا.
اولين صابون از خاکستر قهرمانا درست شد، مثل اولين ميموني که فرستادن فضا. بدون درد، بدون قرباني، ما هيچچيز نداشتيم. سعي کردم به کلمههاي تحليل رفتن يا گوشت فکر نکنم.
بس کن. اين درد توئه، اين دست ِ در حال سوختن توئه، درست همين جا
دارم ميرم تو غارم، دارم ميرم تو غارم و حيوون قدرتمو پيدا کنم. نه! با اين مسئله مثل اون آدماي مرده رفتار نکن! يالا.
گرفتم چي ميگي. نه! چيزي که داري حس ميکني روشنشدن ِ ناقصه.
اين بزرگترين لحظهي زندگيته، و تو ميري يه جاي ديگه… من نیستم! خفه شــو. الگوي ما براي خدا پدرامون بودن.
اگه پدرامون ولمون کردن و رفتن پس تو درباره خدا چي ميدوني؟
به من گوش کن. احتمالي که بايد در نظر داشته باشي اينه که شايد خدا تو رو دوست نداشته باشه. اون اصلا تو رو نميخواسته. شايد هم، ازت متنفره.
اين بدترين چيزي نيست که ممکنه اتفاق بيفته. ما به اون احتياج نداريم. موافقم! لعنت به طرد شدگی لعنت به رستگاری. ما فرزندان ناخواستهي خداييم؟ خب باشه! من آب می خوام گوش کن. ميتوني دستتو بگيري زير آب و بدترش کني. منو نگاه کن. يا ميتوني رو دستت سرکه بريزي تا سوختگي خنثي شه خواهش ميکن يکم بده من! خواهش ميکنم.
اول بايد تسليم بشي. اول بايد ياد بگيري که نترسي بفهمي که يه روزي بالاخره ميميري.
نميدوني چقدر درد داره. فقط بعد از اينکه همه چيزمون رو از دست بديم آزاديم که هر کاري انجام بديم.
باشه. تبريک ميگم.
تو به ته خط يک قدم نزديکتر شدي. تايلر صابونهاش رو قالبي بيست دلار به فروشگاههاي بزرگ ميفروخت.
خدا ميدونه اونا چه قيمتي روش ميگذاشتن.
اين بهترين صابونه. ممنون، سوزي. زيبا بود.
ما به زنهاي پولدار چربيهاي پشت خودشون رو ميفروختيم کروات زردش رو پوشيده بوده. ديگه حتي سر کار کروات هم نميزدم. اولين قانون باشگاه مشتزني اينه که شما دربارهي باشگاه مشتزني با کسي حرف نميزنيد؟ دوباره من نيمه بيدارم. حتما نسخهي اصلي رو تو دستگاه فتوکپي جا گذاشته بودم دومين قانون باشگاه مشتزني… اين مال توئه؟ خودتو بذار جاي من… مثل يه مدير تصميم بگير.
تو چنين چيزي پيدا ميکني. چه کار ميکردي؟ خب، بايست بت بگم خيلي خيلي مراقب بودم که دربارهي اين کاغذ دارم با کي حرف ميزنم. چون کسي که اونو نوشته، خطرناکه. و اين رواني با پيرهن آکسفورد ِ دگمه بالا باز هر لحظه ممکنه به سرش بزنه و با يک مسلسل آرملايد اي آر- 180 نيمه اتوماتيک گازي اتاق به اتاق خونسرد قدم بزنه و پشت سر هم به سمت همکاراش شليک کنه. اين ديوونه شايد کسي باشه که شما سالهاست ميشناسيدش. کسي که خيلي خيلي به شما نزديکه. جملههاي تايلر از دهنم بيرون ميآيند. من قبلا آدم خيلي محجوبي بودم. شايد از اين به بعد ديگه نبايد هر آشغالي رو که پيدا ميکني بياري واسه من.
متن انگلیسی بخش
I wrote little haiku poems.
I e-mailed them to everyone.
Is that your blood?
Some of it, yeah.
You can’t smoke in here.
Take the rest of the day off.
Come back Monday with some clean clothes.
Get yourself together.
Hello.
This is Detective Stern with the Arson Unit.
We have some new information about the incident at your former condo.
Yes.
I don’t know if you’re aware, but it seems someone sprayed Freon into your front-door lock, and they tapped a chisel to shatter the cylinder.
No, I wasn’t aware of that all.
I am Jack’s cold sweat.
Does this sound strange to you?
Yes, sir, strange.
Very strange.
The dynamite
Dynamite?
left a residue of ammonium oxalate potassium perchloride.
Do you know what this means?
No, what does it mean?
It means it was home-made.
I’m sorry.
This is just coming as quite a shock to me, sir.
Whoever set this whole dynamite could have blown out your pilot light days before the explosion.
The gas was just a detonator.
Who would go and do such a thing?
I’ll ask the questions.
Tell him.
Tell him the liberator who destroyed my property, so he realigned my perceptions.
Excuse me.
Are you there?
I am listening.
It’s a little hard to know what to make of all this.
Have you recently made enemies who anyone might have access to home-made dynamite?
Enemies?
Reject basic civilization, especially the important material possessions.
Son, this is serious.
Yes, I know it’s serious.
I mean that.
Yes, it’s very serious.
Look, nobody takes this more seriously than me.
That condo was my life.
OK?
I loved every stick of furniture in that place.
That was not just a bunch of stuff that got destroyed.
It was me!
I’d like to thank the Academy.
Is this not a good time for you?
Just tell him you fucking did it!
Tell him you blew it all up!
That’s what he wants to hear.
Are you still there?
Wait.
Are you saying that I’m a suspect?
No.
I may need to talk to you, or before this so you let me know if you’re gonna leave town.
OK?
OK.
This all about testing just to be right so the best fat for soap comes from humans.
Wait, what is this place?
A liposuction clinic.
Pay dirt!
Richest, creamiest fat in the world.
Fat of the land!
No!
Don’t pull it, don’t pull it!
Oh, God!
Give me another one.
As the fat renders, the tallow’s float to the surface.
Like in Boy Scouts.
It’s hard to imagine you as a Boy Scout.
Keep stirring.
Once the tallow hardens, you skim off a layer of glycerin.
If you add nitric acid, you’ve got nitroglycerin.
Then add sodium nitrate and sawdust, you’ve got dynamite.
Yeah, with enough soap,one could blow up just about anything.
Tyler was full of useful information.
Now inter people found clothes got cleaner when washed at a certain point in the river.
You know why?
No.
Human sacrifices were once made on the hills above this river.
Bodies burnt.
Water sip to the ashes to create lye.
This is lye.
The crucial ingredient.
Once it mixed with the melted fat of body, then white soapy discharge crept into the river.
May I see your hand, please?
What is this?
This is a chemical burn.
The hard one you’ve ever burn and you will leave a scar.
Meditation worked for cancer, it could work for this.
Stay with pain.
Don’t shut this out.
Oh, God!
The first soap was made from ashes of heroes, like the first monkey shot into space.
Without pain without sacrifice, we would have nothing.
I tried not to think of the word searing of flesh.
Stop it!
This is your pain, this is your burning hand, it’s right here.
I’m going to my cave to find my power animal.
No!
Don’t deal with this the way those dead people do!
Come on!
I get the point!
No!
What’s you’re feeling premature enlightenment.
In your life, and you’re off somewhere else!
I am not!
Shut up!
Our fathers were our models for God.
If our fathers bailed, what does that tell you about God?
Listen to me.
You have to consider the possibility that God does not like you.
He never wanted you.
In all probability, He hates you.
This is not the worst thing that can happen.
We don’t need Him!
I agree!
Fuck damnation, fuck redemption.
We are God’s unwanted children?
So be it!
I’m getting water!
listen!
You can use water over your hand and make it worse or…
Look at me!
Or you can use vinegar to neutralize the burn.
Please let me up!
Please!
First, you have to give up.
First, you have to know, not fear, know that some day, you’re gonna die.
You don’t know how this feels!
It’s only after we’ve lost everything that we’re free to do anything.
OK.
Congratulations.
You’re one step closer to hitting the bottom.
Tyler sold his soap to department stores at $20 a bar.
God knows what they charged.
This is the best soap.
Why, thank you, Susan.
It was beautiful.
We were selling rich women their own fat asses back to them.
He was wearing his yellow tie.
I didn’t wear a tie to work any more.
The first rule of Fight Club is you don’t talk about Fight Club.
I’m half-asleep again.
I must have left the original in the copy machine.
The second rule of Fight Club
Is this yours?
Pretend you’re me.
Make a managerial decision.
You find this.
What would you do?
Well, I gotta tell you, I’d be very, very careful who you talk to about that.
Because the person who wrote that is dangerous.
And this button-down, Oxford-cloth psycho might just snap and then stalk from office to office with an Armalite AR10 carbine gas-powered semiautomatic weapon, pumping round after round into colleagues and co-workers.
This might be someone you’ve known for years.
Someone very, very close to you.
Tyler’s words coming out of my mouth.
And I used to be such a nice guy.
Or maybe you shouldn’t bring me every little piece of trash you have it to pick up.
مشارکت کنندگان در این صفحه
تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.
🖊 شما نیز میتوانید برای مشارکت در ترجمهی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.