هری پاتر و شاهزاده دورگه

16 بخش

4بخش

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

مامانت تا حالا بهت نگفته گوش وايسادن بي ادبيه، پاتر؟

پتريفيکوس توتالوس!

آره. قبل از اين که بتوني آب دهانت رو تميز کني، اون مُرده بود.

اين از طرف پدرم بود. از سفر برگشت به لندن لذت ببر.

فينيته!

  • سلام، هري.
  • لونا!

  • چطور فهميدي کجا هستم؟
  • جلبک هاي سرگردان. دارن دور سرت مي چرخن.

راستي، متأسفم که باعث شدم کالسکه ها تو رو هم جا بذارن، لونا.

مشکلي نيست. مثل اين بود که با يه دوست باشم.

اوه، من دوستتم، لونا.

خوبه.

بالاخره اومدين. همه جا رو دنبال شما دو تا گشتم.

خب. اسمتون؟

پرفسور فليت ويک، شما پنج ساله که منو مي شناسين.

استثنائي نيست، پاتر.

اينا کي هستن؟

کاراگاه هستن. براي امنيت.

اين عصا ديگه براي چيه؟

اين عصا نيست، عقب مونده. عصاي چوبدستيه.

و با اين دقيقا مي خواي چيکار…

مي تونه به عنوان سلاح تهاجمي شناخته بشه.

مشکلي نيست، آقاي فيلچ. من مي تونم ضمانت آقاي مالفوي رو بکنم.

صورتت قشنگ شده، پاتر.

مي خواي دماغت رو درست کنم؟

شخصا فکر مي کنم اين طوري کمي بي خيال تر به نظر مي رسي…

…ولي هر جور ميلته.

خب، تا حالا دماغ کسي رو درست کردي؟

نه ولي چند تا پنجه پا درست کردم، واقعا مگه چقدر فرق دارن؟

ام… باشه، آره. يه امتحاني بکن.

اپيسکي!

  • چه شکلي شدم؟
  • کاملا معمولي.

عاليه.

نگران نباش. تا يه دقيقه ديگه مياد.

ميشه از خوردن دست بکشي؟

بهترين دوستت گم شده!

اوي، پشت سرت رو ببين، ديوانه.

دوباره صورتش پر خونه.

  • چرا هميشه صورتش خونيه؟
  • فکر کنم اين دفعه خون خودشه.

کجا بودي؟

  • چه بلايي سر صورتت اومده؟
  • بعدا.

چي رو از دست دادم؟

کلاه گروهبندي گفت تو اين مواقع سخت بايد شجاع و قوي باشيم.

گفتنش براي اون آسونه، ها؟ آخه يه کلاهه، مگه نه؟

شبتان خوش و خوش ترين باد.

ممنون.

اول از همه، اجازه بديد جديدترين عضو هيأت علمي رو بهتون معرفي کنم…

…هوريس اسلاگهورن.

با نهايت خوشحالي بايد بگم، پروفسور اسلاگهورن…

…موافقت کردن شغل قديميشون در مقام استاد معجون سازي رو ادامه بدن.

در ضمن، کار تدريس دفاع در برابر جادوي سياه…

…به عهده پروفسور اسنيپ گذاشته ميشه.

اسنيپ؟

خب، همون طور که مي دونيد،

…امشب تک تک شما موقع رسيدنتون به اينجا بازرسي شديد.

و حق داريد دليلش رو بدونيد.

زماني، پسر جواني بود، که مثل شما…

…تو همين سرسرا مي نشست…

…توي راهروهاي اين قلعه راه مي رفت، زير سقف اون مي خوابيد.

براي تمام دنيا مثل شاگردهاي ديگه به نظر مي رسيد.

اسمش؟

تام ريدل.

البته، امروز…

…در تمام دنيا با نام ديگه اي شناخته ميشه.

به همين علت، در حالي که مي بينم امشب از همه شما مراقبت ميشه…

…حقيقت بيدارکننده اي رو به ياد ميارم.

هر روز، هر ساعت شايد، همين دقيقه…

…نيروهاي شرور درصدد نفوذ به ديوارهاي اين قلعه هستن.

اما در پايان، بزرگترين سلاح اونا، شما هستيد.

بد نيست بهش فکر کنيد.

حالا بريد به رختخوابت. بيب بيب.

خوشحال کننده بود.

تاريخ جادوگري طبقه بالاست، خانم ها، نه پايين.

آقاي ديويس! آقاي ديويس! اون دستشويي دخترهاست.

پاتر.

اوه، فکر نکنم خبر خوبي باشه.

خوش مي گذروني، نه؟

  • امروز صبح وقتم آزاده، پروفسور.
  • دارم مي بينم.

فکر مي کردم مي خواي معجون سازي رو ادامه بدي.

يا اين که ديگه نمي خواي يه کاراگاه بشي؟

مي خواستم، ولي گفتن که بايد توي امتحان سمجم “عالي” بگيرم.

بله، زماني که پروفسور اسنيپ استاد معجون سازي بود اين طوري بود.

ولي، پروفسور اسلاگهورن در نهايت شادماني دانش آموزاني با امتياز “فراتر از حد انتظار” هم قبول مي کنه.

عاليه، ام…

  • پس، همين الان ميرم اونجا.
  • اوه، خوبه، خوبه.

پاتر، ويزلي رو هم با خودت ببر. انگار اون جا خيلي خوشحاله.

من نمي خوام معجون سازي رو بگيرم.

مسابقه انتخابي کوييديچ نزديکه، بايد تمرين کنم.

توجه به جزئيات آماده سازي لازمه همه اقدامات هست.

هري، پسرم، ديگه داشتم نگران ميشدم. مي بينم، يه نفرو هم با خودت آوردي.

رون ويزلي هستم، قربان.

ولي تو معجون سازي افتضاحم، راستش، يه تهديدم.

  • من ديگه…
  • چرت و پرت نگو، کارت رو راه مي اندازيم.

هر کي دوست هريه، دوست منم هست. کتاب هاتون رو بيرون بياريد.

راستش من هنوز کتاب نگرفتم، رون هم همين طور.

هر چي مي خواين از کمد بردارين.

خب، داشتم مي گفتم، امروز صبح چند تا معجون آماده کردم.

کسي مي تونه بگه اينا چي هستن؟

  • بله، خانم؟
  • گرنجر، قربان.

اون يکي محلول راستيه. يه محلول راست گويي هست.

و اون يکي معجون مرکب پيچيده است.

ساختنش خيلي پيچيده است.

و اين عشقينه است…

…قوي ترين معجون عشق دنيا.

گفته ميشه براي هر کس بسته به بوهايي که جذبش ميشه، بوي متفاوتي داره.

مثلا، براي من بوي…

…چمن تازه کوتاه شده، و کاغذپوستي نو و خميردندون نعنايي داره.

البته، عشقينه عشق واقعي به وجود نمي ياره. اين کار غيرممکنه.

ولي، شيفتگي و دل مشغولي قدرتمندي ايجاد مي کنه.

و به همين دليل، شايد خطرناک ترين معجوني باشه که تو اين اتاقه.

آقا؟ بهمون نگفتين توي اون يکي چيه.

اوه، بله.

چيزي که مي بينيد، خانم ها و آقايان…

…يه معجون کمياب نازنينه به اسم فليکس فليسيس.

ولي معمولا بهش گفته ميشه…

  • شانس مايع.
  • بله، خانم گرنجر. شانس مايع.

درست کردنش بي نهايت پردردسره، و اشتباه در ساختنش مصيبت زاست.

خوردن کمي از اون کافيه تا تمام تلاش هاتون با موفقيت روبرو بشه.

دست کم تا زماني که اثرش از بين نرفته.

خب، اين چيزيه که امروز به شما جايزه ميدم.

يک شيشه کوچولوي شانس مايع به دانش آموزي که در يک ساعت باقيمانده…

…يک “شربت زندگي فلاکت بار” قابل قبول درست کنه…

…که دستورالعملش رو تو صفحه 10 کتابتون مي تونيد پيدا کنيد.

البته، اينم بگم که، تنها يک بار يه دانش آموز، موفق شده معجوني درست کنه…

…که کيفيت لازم براي بردن اين جايزه رو داشته باشه.

با اين وجود، همگي موفق باشيد.

شروع کنيد.

متن انگلیسی بخش

Didn’t Mummy ever tell you it was rude to eavesdrop, Potter?

Petrificus Totalus.

Oh, yeah…

…she was dead before you could wipe the drool off your chin.

That’s for my father. Enjoy your ride back to London.

Finite.

Hello, Harry. Luna!

How’d you know where I was? Wrackspurts. Your head’s full of them.

Sorry I made you miss the carriages, by the way, Luna.

That’s all right. It was like being with a friend.

Oh, I am your friend, Luna.

That’s nice.

About time. I’ve been looking all over for you two.

Right. Names?

Professor Flitwick, you’ve known me for five years.

No exceptions, Potter.

Who are those people?

Aurors. For security.

What’s this cane here, then?

It’s not a cane, you cretin. It’s a walking stick.

And what exactly would you be wanting with a…?

Could be construed as an offensive weapon.

It’s all right, Mr. Filch. I can vouch for Mr. Malfoy.

Nice face, Potter.

Would you like me to fix it for you?

Personally, I think you look a bit more devil-may-care this way…

…but it’s up to you.

Well, have you ever fixed a nose before?

No, but I’ve done several toes, and how different are they, really?

Um… Okay, yeah. Give it a go.

Episkey.

Ah How do I look? Exceptionally ordinary.

Brilliant.

Don’t worry. He’ll be here in a minute.

Will you stop eating?

Your best friend is missing!

Oi, Turn around, you lunatic.

He’s covered in blood again.

Why is it he’s always covered in blood? Looks like its his own this time.

Where have you been?

What happened to your face? Later.

What’ve I missed?

Sorting Hat urged us all to be brave and strong in these troubled times.

Easy for it to say, huh? It’s a hat, isn’t it?

Very best of evenings to you all.

Thanks.

First off, let me introduce the newest member of our staff…

…Horace Slughorn.

Professor Slughorn, I’m happy to say…

…has agreed to resume his old post as Potions Master.

Meanwhile, the post of Defense Against the Dark Arts…

…will be taken by Professor Snape.

Snape?

Now, as you know…

…each and every one of you was searched upon your arrival here tonight.

And you have the right to know why.

Once there was a young man, who, like you…

…sat in this very hall…

…walked this castles corridors, slept under its roof.

He seemed to all the world a student like any other.

His name?

Tom Riddle.

Today, of course…

…he’s known all over the world by another name.

Which is why, as I stand looking out upon you all tonight…

…I’m reminded of a sobering fact.

Every day, every hour this very minute, perhaps…

…dark forces attempt to penetrate this castles walls.

But in the end, their greatest weapon is you.

Just something to think about.

Now, off to bed. Pip-pip.

That was cheerful.

History of Magic is upstairs, ladies, not down.

Mr. Davies! Mr. Davies! That is the girls lavatory.

Potter.

Oh, this cant be good.

Enjoying ourselves, are we?

I had a free period this morning. So I noticed.

I would think you would want to fill it with Potions.

Or is it no longer your ambition to become an Auror?

It was, but I was told I had to get an Outstanding in my O.W.L.

So you did, when Professor Snape was teaching Potions.

However, Professor Slughorn is perfectly happy to accept N.E.W.T s students with Exceeds Expectations.

Brilliant, Um…

Well, Ill head there straightaway. Oh, good, good.

Potter, take Weasley with you. He looks far too happy over there.

I don’t wanna take Potions.

This is Quidditch trials coming up. I need to practice.

Attention to detail in the preparation is the prerequisite of all planning.

Ah, Harry, my boy, I was beginning to worry. We’ve brought someone with us, I see.

Ron Weasley, sir.

But I’m dead awful at Potions, a menace, actually.

I’m gonna… Nonsense, well sort you out.

Any friend of Harrys is a friend of mine. Get your books out.

I haven’t actually got my book yet, and nor has Ron.

Get what you want from the cupboard.

Now, as I was saying, I prepared some concoctions this morning.

Any ideas what these might be?

Yes, Miss…? Granger, sir.

That one there is Veritaserum. It’s a truth-telling serum.

And that would be Polyjuice Potion.

It’s terribly tricky to make.

And this is Amortentia…

…the most powerful love potion in the world.

It’s rumored to smell differently to each person according to what attracts them.

For example, I smell…

…freshly mown grass, and new parchment, and spearmint toothpaste.

Amortentia doesn’t create actual love. That would be impossible.

But it does cause a powerful infatuation or obsession.

And for that reason, it is probably the most dangerous potion in this room.

Sir? You haven’t told us what’s in that one.

Oh, yes.

What you see before you, ladies and gentlemen…

…is a curious little potion known as Felix Felicis.

But it is more commonly referred to as…

Liquid luck. Yes, Miss Granger. Liquid luck.

Desperately tricky to make, disastrous should you get it wrong.

One sip and you will find that all of your endeavors succeed.

At least until the effects wear off.

So this is what I offer each of you today.

One tiny vial of liquid luck to the student who, in the hour that remains…

…manages to brew an acceptable Draught of Living Death…

…the recipes for which can be found on page 10 of your books.

I should point out, however, only once did a student manage to brew a potion…

…of sufficient quality to claim this prize.

Nevertheless, good luck to you all.

Let the brewing commence.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.