هیولایی فرا می خواند

12 بخش

بخش 08

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زوم»

این بخش را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زوم» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زوم»

فایل ویدیویی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی بخش

خانم چندلر

!آموزش خیلی مهمه

الان داری بهم میگی چیکار کنم؟ من میتونم اونو به هر مسیری ببرم

پس میخوای از مدرسه ببریش؟

ممنون

.میرم یه چیزی واسه خوردن پیدا کنم تو چیزی میخوای، بچه؟

میخوام که دیگه من رو “بچه” صدا نکنی

قبول

متاسفم، لیزی

،اون مردی که کت شلوار پوشیده بود کی بود؟

— فقط

هیچکی

امروز صبح چه اتفاقی افتاد؟ -

هیچی

مشکلی نیست

فقط یه واکنش ناجور داشتم

،یه چیز دیگه‌ست که میخوان امتحان کنن

و این داروییه که نتایج خوبی داشته

چرا همون اول امتحانش نکردن؟

چون این چیزیه که وقتی — بقیه داروها اونجور که میخواستی جواب ندادن مصرف میکنی

این یعنی که دیگه خیلی دیر شده؟

نه، معلومه که به این معنا نیست

مطمئنی؟

به تمام حرفام اعتقاد دارم

اعتقاد، نیمی از تمام شفاهاست

،اعتقاد به درمان

اعتقاد به آینده‌ای که در انتظارمونه

آره

اون درختی که همیشه راجع بهش حرف میزدم رو میشناسی؟

آره

خب، این دارو از همچین درختی درست شده

جدا؟ آره

واقعا؟

تمام مدت میتونستیم بریم بیرون و قطعش کنیم

.ولی نه اون رو

اون دوست ماست

کجایی؟

اینجام

پس تو میتونی اینکار رو بکنی؟ میتونی حال مامانم رو بهتر کنی؟

،اگه مادرت بتونه شفا پیدا کنه درخت سرخدار باعث بهبودیش میشه

پس این یعنی آره؟

تو هنوز نمیدونی چرا من رو صدا زدی

،صدات نکردم

و حتی اگه کرده باشم معلومه، واسه مامانم بوده

واقعا؟ - پس واسه چی بوده؟ -

تا به داستان‌های احمقانه‌ی تو گوش بدم که اصلا با عقل جور در نمیاد؟

.الان وقت سومین داستان نیست — ولی به زودی میگم. و بعد از اون

تو داستان خودت رو برام میگی، کانر اومالی

نه

.نه، این نه

!این فقط یه کابوسه

!نه، خواهش میکنم

.این حقیقت نیست !این فقط یه کابوسه

با این وجود، این چیزیه که بعد از داستان سوم اتفاق خواهد افتاد

میخوام بدونم که چی به سر مامانم میاد

داری فرصت گرانبهایی که بهت داده شده رو هدر میدی

صبر کن. داری کجا میری؟

،اگه تو درخت شفا دهنده هستی !پس میخوام شفا بدی

.و من اینکار رو خواهم کرد

کانر، من برمیگردم، قول میدم، خب؟

و تو واسه کریسمس به لس‌آنجلس میای

من در کریسمس مامانم رو تنها نمیذارم

— کانر این دارویی که مامانت داره مصرف میکنه حالش رو خوب میکنه

نه، کانر، احتمالا خوبش نمیکنه

چرا خوب میکنه نه، این آخرین تلاش در درمان سرطانه، پسرم

حالش خوب میشه، خب؟ من میدونم

.بهمین دلیل اون اومده، باید به همین دلیل باشه چی اومده؟

اون هیولا

کانر، چی میگی؟ ساعت 12:07 میاد

،اولش فکر کردم که یه خوابه

.کانر، بس کن خواب دیدی

متاسفم باید با حقیقت روبرو بشی

ولی باید شجاع باشی

میفهمی؟

بیا

بیا بریم

به محض اینکه بتونم میام

اگه به اندازه کافی زود نیای، چی؟

— کانر، گوش کن اشکال نداره

چی اشکال نداره؟

— فقط

لازم نیست

نگاه کن. میبینیش؟ میبینیش؟

میتونی دست تکون بدی؟

میتونی ببینیش؟

و بعد ما واسه مامان‌بزرگ دست تکون میدیم

سلام مامان‌بزرگ

میتونی به مامان و مامان‌بزرگ سلام کنی؟

سلام مامان‌بزرگ

آفرین

مامان اینو بارها شنیده

آماده‌ای؟

کان، بیا اینجا بشین

کان، ببین

سلام مامان‌بزرگ — مامان

برو که رفتیم

داریم عکست رو میکشیم، مامان‌بزرگ

و بعد با هم قاطیش میکنیم

اون چه رنگیه؟

قهوه ای

یه قهوه‌ای سوخته‌ی قشنگ

ولی ما اینجا قهوه‌ای داریم درسته

میتونی ببینیش؟

اون چیه؟ اونا چی هستن؟

اینا چی هستن؟

چشم چشم، خودشه

زندگی همیشه توی چشم‌ها جریان داره

اگه اینو متوجه بشی یه هنرمند بزرگ میشی

بله

ببین

— اینجوری ما چشم میکشیم

چون اینجوری چشم‌ها بازتاب رو دریافت میکنه

،اینجوری جریان زندگی رو توی چشم‌ها میبینیم دیدی؟

دوباره اینکار رو بکن

.این زندگیه

— شاید اگه ما یه مداد بگیریم

متن انگلیسی بخش

Mrs Chandler.

Education is really important!

You’re telling me what to do. I’m pulled in every direction.

Are you going to take him out of school then?

Thank you.

I’m gonna go and find something to eat. You want anything, kid?

I want you to stop calling me kid.

Fair enough.

I’m sorry, Lizzy.

Who was that man in the suit?

Just—

Nothing.

What happened this morning?

Nothing.

It’s fine.

I just had a bit of a bad reaction.

But there’s one more thing they’re going to try,

it’s a medicine that’s had some really good results.

Why didn’t they try it in the first place?

Because this is something you take

when the other stuff hasn’t worked the way they want it to.

Does that mean it’s too late?

No, of course it doesn’t mean it’s too late.

Are you sure?

I believe every word I say.

Belief is half of all healing.

Belief in the cure,

belief in the future that awaits.

Yeah.

You know that tree that I’m always going on about?

Yeah.

Well, this drug is made from trees like that.

It is? Yeah!

Seriously?

All this time, we could have gone out there and just chopped it down.

But not that one.

That one’s our friend.

Where are you?

I’m here.

So can you do it? Can you make my mum better?

If your mother can be healed, the yew tree will do it.

So that’s a yes?

You still don’t know why you called me.

I didn’t call you.

And even if I did, it was obviously for my mum.

Was it? Why else?

To listen to idiotic stories that make no sense?

It is not yet time for the third tale. But soon.

And after that, you will tell me your story, Conor O’Malley.

No!

No, not this!

That’s just a nightmare!

No, please!

That’s not my truth! That’s just a nightmare!

Nevertheless, this is what will happen after the third tale.

I want to know what’s going to happen with my mum.

You waste the precious time that is given to you.

Wait! Where are you going?

You’re a tree of healing. I need you to heal!

And so I shall.

Conor, I’ll come back. I promise.

And you’ll come to LA for Christmas.

I don’t want to leave Mum on her own for Christmas.

This medicine your mum’s taking— It’s going to make her well.

No, Conor. It probably isn’t.

Yes, it is. No, it’s a last ditch effort.

It’ll heal her, okay? I know it.

It’s the reason it came, it has to be. Reason what came?

The monster.

Conor, what? It comes at 12.07.

At first I thought it was a dream, but—

Conor, stop it. It’s a dream.

I’m sorry you have to face this,

but you have to be brave.

Do you understand? C’mon.

C’mon.

I’ll be back as soon as I can.

What if it’s not fast enough?

Conor, listen— It’s okay.

What’s okay?

Just—

You don’t have to.

Look. Can you see? Can you see?

Can you wave?

Can you see him?

Look, then we wave to Grandma.

Hello, Grandma!

Con, can you say hello to Grandma and Mum?

Hello, Grandma!

There we go.

Mummy’s heard this one a lot.

Okay, you ready?

Con, look, sit, come sit here.

Con, look.

Hello, Grandma. Mummy and—

There we go.

We’re doing you a picture, Grandma.

And then mix it together.

What colour is that?

Brown. Yeah, It’s a nice sludgy brown.

But we have brown here. That’s true.

What can you see?

What’s that? What are those?

What are these?

The eyes. The eyes, that’s it.

Life is always in the eyes.

If you get that, you’ll be a proper artist.

Yeah.

Look.

This is how we draw the eyes in.

This is where the eyes catch the reflection.

Then we see the life in the eyes, see that?

Do it again.

It’s life.

Maybe if we take a pencil,

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.